Learn the English Phrases TO HAVE A TASTE FOR and TO DO SOMETHING TASTEFULLY

In this English lesson I wanted to help you

در این درس انگلیسی می خواستم به شما کمک کنم

learn the English phrase to have a taste for.

که عبارت انگلیسی را برای داشتن طعم و مزه یاد بگیرید.

When you have a taste for something,

وقتی شما ذوق چیزی را دارید، به

it means that you like it.

این معنی است که آن را دوست دارید.

And it can mean food.

و می تواند به معنای غذا باشد.

It can be used when talking about food, let's say

وقتی در مورد غذا صحبت می کنیم می توان از آن استفاده کرد ، فرض

that I used to only eat standard North American food,

کنید من قبلاً فقط غذاهای استاندارد آمریکای شمالی

like hamburgers and hot dogs and pizza,

مانند همبرگر و هات داگ و پیتزا می

but I'm starting to have a taste for Indian food.

خوردم، اما من شروع به ذائقه غذاهای هندی کرده ام.

Maybe I've started eating Indian food.

شاید من شروع به خوردن غذاهای هندی کرده ام.

And I really like it.

و من واقعا آن را دوست دارم.

I'm starting to have a taste for it.

کم کم دارم ذوق می کنم.

You can also use this about other things besides food.

شما می توانید از این در مورد چیزهای دیگر غیر از غذا نیز استفاده کنید.

Maybe you've been in charge of something.

شاید شما مسئول چیزی بوده اید.

Maybe you were elected mayor of your town

شاید شما به عنوان شهردار شهر خود انتخاب شده

and now you have a taste for power.

اید و اکنون طعم قدرت را دارید.

You liked being in charge of other people

دوست داشتی مسئولیت دیگران را بر عهده بگیری

and now you have a taste for it.

و حالا ذائقه اش را پیدا کرده ای.

So when you have a taste for something

بنابراین وقتی شما ذوق چیزی

it means that you've experienced it.

را دارید به این معنی است که آن را تجربه کرده اید.

You like it.

شما آن را دوست دارید.

And you want more of it.

و شما بیشتر از آن می خواهید.

Whether it's food or something like power.

خواه غذا باشد یا چیزی شبیه به قدرت.

The other phrase I want it to teach you today

عبارت دیگری که امروز می خواهم به شما یاد

is the phrase to do something tastefully.

بدهم عبارت انجام کاری با سلیقه است.

When you do something tastefully, you do it

وقتی کاری را با سلیقه انجام می دهید، آن را

in a way that is very pleasing

به گونه ای انجام می دهید که برای مردم بسیار خوشایند باشد

for people, in a way that doesn't offend people.

، به گونه ای که باعث رنجش مردم نشود.

Sometimes when people decorate for, let's say a wedding,

گاهی اوقات وقتی مردم برای مثلا عروسی

they want to decorate tastefully.

تزیین می کنند، می خواهند با سلیقه تزیین کنند.

They want to decorate tastefully,

آنها می خواهند با سلیقه تزئین کنند

so that people enjoy the decorations.

تا مردم از تزئینات لذت ببرند.

They enjoy what everything looks like.

آنها از ظاهر همه چیز لذت می برند.

You don't want to decorate a place

شما نمی خواهید یک مکان را به گونه ای تزئین کنید

in a way that offends people or annoys people.

که باعث رنجش مردم یا آزار مردم شود.

You want to do it tastefully.

شما می خواهید این کار را با سلیقه انجام دهید.

You want to do it in a way when, so that when

شما می خواهید این کار را به گونه ای انجام دهید که، به طوری که وقتی

people look at it, they're like, this looks really cool.

مردم به آن نگاه می کنند، واقعاً جالب به نظر می رسد.

This looks really nice.

این واقعا زیبا به نظر می رسد.

There's nothing offensive about how this has been done.

هیچ چیز توهین آمیزی در مورد نحوه انجام این کار وجود ندارد.

Hopefully I explained that well.

امیدوارم خوب توضیح داده باشم

I tried to do my videos tastefully.

سعی کردم ویدیوهایم را با سلیقه انجام دهم.

I don't know if you've noticed that.

نمی دانم متوجه این موضوع شده اید یا نه.

I try to make sure I don't say things

من سعی می کنم مطمئن شوم که چیزهایی نمی گویم

or do things that annoy people.

یا کارهایی را انجام نمی دهم که مردم را آزار می دهد.

I try to make the videos as tasteful as possible.

سعی می کنم تا جایی که امکان دارد ویدیوها با سلیقه باشد.

I try to do them tastefully.

سعی می کنم آنها را با سلیقه انجام دهم.

So to review, when you have a taste for something

بنابراین برای مرور، وقتی شما ذوق چیزی

it means you like it.

را دارید به این معنی است که آن را دوست دارید.

You like doing it.

دوست داری انجامش بدی

It's enjoyable for you.

برای شما لذت بخش است.

You have experienced it and you want more of it.

شما آن را تجربه کرده اید و بیشتر از آن می خواهید.

And when you do something tastefully

و وقتی کاری را با سلیقه انجام می دهید به

it means you do it in a way that pleases people.

این معنی است که آن را به گونه ای انجام می دهید که مردم را راضی کند.

When they look at it, when they hear it, when they see it

وقتی به آن نگاه می کنند، وقتی می شنوند، وقتی می

they just enjoy what you have done.

بینند از کاری که شما انجام داده اید لذت می برند.

But Hey, let's look

اما هی، بیایید

at a comment from a previous video, I thought for a second

به یک نظر از یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم ، من برای یک ثانیه فکر کردم

there it fell out of my pocket.

که آن از جیب من افتاد.

Did you see me go like this?

دیدی من اینجوری رفتم؟

It's in my back pocket.

توی جیب پشتم هست

It was in my right pocket, not my left one.

توی جیب راستم بود نه جیب چپم.

This is from Ðhin.

این از Ðhin است.

And the comment is this.

و نظر این است.

While I was watching your video

در حالی که داشتم ویدیوی شما را تماشا می

my mum gave me a heads up that the water was going to boil.

کردم، مادرم به من گفت که آب در حال جوشیدن است.

I often do something else when cooking.

من اغلب هنگام آشپزی کار دیگری انجام می دهم.

So, and then thanks for the lesson, Bob.

بنابراین، و سپس بابت درس متشکرم، باب.

And my response is this a watched pot, never boils.

و پاسخ من این است که این یک قابلمه تماشا شده است، هرگز نمی جوشد.

This is an old English phrase

این یک جمله قدیمی انگلیسی است

that my mum used to say when I was waiting for something.

که مادرم وقتی منتظر چیزی بودم می گفت.

So thanks Ðhin for that comment.

بنابراین از Ðhin برای آن نظر تشکر می کنم.

And yes, that is a phrase.

و بله، این یک عبارت است.

When I was a kid,

وقتی بچه بودم

sometimes I would be waiting for something.

گاهی منتظر چیزی بودم.

Sometimes I would be waiting for a delivery truck to come

گاهی اوقات منتظر آمدن یک کامیون حمل

or waiting for something to arrive that I wanted.

و نقل بودم یا منتظر رسیدن چیزی بودم که می خواستم.

And my mom would always say, Hey, Bob

و مامانم همیشه می گفت، هی، باب

a watched pot, never boils.

یک قابلمه تماشا شده، هرگز نمی جوشد.

And what she meant by that was that when you're waiting

و منظور او از آن این بود که وقتی شما

for something, it takes longer for it to actually happen.

منتظر چیزی هستید، زمان بیشتری طول می کشد تا واقعاً اتفاق بیفتد.

We, we say this to our kids now, jokingly

ما، الان این را به بچه‌هایمان می‌گوییم، به شوخی

we say a watched toaster never pops

می‌گوییم یک توستر تماشایی هرگز بالا نمی‌آید

up because sometimes our kids are waiting

، زیرا گاهی اوقات بچه‌های ما منتظر هستند

for the toaster to pop up and it can take a very long time.

تا توستر بالا بیاید و ممکن است زمان زیادی طول بکشد.

Hey, so I did buy a little, a thing

سلام، پس من یک چیز کوچک خریدم،

a little quick release thing so

یک چیز کمی آزاد کردن سریع

that I can take my camera off of the tripod easily.

تا بتوانم دوربینم را به راحتی از روی سه پایه جدا کنم.

I'll try to walk around a bit.

سعی میکنم کمی قدم بزنم

I was told to make sure

به من گفته شد که مطمئن

that I don't move the camera too quickly

شوم دوربین را خیلی سریع حرکت ندهم و با چرخاندن کمی دوربین به

and that I allow people to see what's

مردم اجازه می دهم آنچه را که در

beside me by turning it slightly.

So I'll try to do that.

کنار من است ببینند.

بنابراین سعی می کنم این کار را انجام دهم.

I think Julia asked in the last video

فکر می کنم جولیا در آخرین ویدیو

what this tree was called.

پرسید که این درخت چه نامی دارد.

I actually don't know.

من در واقع نمی دانم.

It is simply a flowering tree.

این به سادگی یک درخت گلدار است.

It's not a fruit tree that bears fruit,

این درخت میوه نیست که میوه می دهد،

but it is some type of fruit tree.

بلکه نوعی درخت میوه است.

It might be a flowering cherry tree or a flowering.

ممکن است یک درخت گیلاس گلدار یا گلدار باشد.

Yeah, actually I don't know.

بله، در واقع من نمی دانم.

I should have asked Jen

من باید از جن می

I'll put it in the first comment below.

پرسیدم که آن را در اولین نظر زیر قرار می دهم.

I'll find out what the name of the tree is.

میفهمم اسم درخت چیه

Anyways. See you in a couple

به هر حال.

of days with another short English lesson.

چند روز دیگر شما را با یک درس کوتاه انگلیسی دیگر می بینم.