Learn the English Phrases "first impression" and "under the impression"

In this English lesson I wanted to help you learn the English term first impression.

در این درس انگلیسی می‌خواستم به شما کمک کنم که اصطلاح انگلیسی first impression را یاد بگیرید.

Your first impression is what you think of someone or something

اولین برداشت شما این است که اولین باری که کسی یا چیزی را

the first time you see them or see it.

می بینید یا آن را می بینید، درباره آن چه فکر می کنید.

A good example would be this if you were to introduce me to someone in your family.

اگر بخواهید من را به یکی از اعضای خانواده خود معرفی کنید، یک مثال خوب این خواهد بود.

My first impression would probably be that they are a nice person just like you.

اولین برداشت من احتمالا این است که آنها هم مثل شما آدم خوبی هستند.

So however, I think about the person in the first few moments

بنابراین، با این حال، در اولین لحظاتی

that I meet them would be my first impression.

که با او ملاقات می کنم، فکر می کنم اولین برداشت من خواهد بود.

Maybe you want to buy a house and when you walk into a house

شاید بخواهید خانه ای بخرید و وقتی وارد خانه ای می شوید

that you might buy, maybe you're looking at a house,

که ممکن است بخرید، شاید در حال نگاه کردن به خانه ای هستید،

your first impression might be it seems really nice.

اولین برداشت شما ممکن است این باشد که واقعاً خوب به نظر می رسد.

So a first impression is simply that first, that very first thought

بنابراین اولین تصور این است که اولین فکری

that you have about a person or about someone.

که در مورد یک شخص یا کسی دارید.

The second phrase I wanted to teach you today is under the impression.

عبارت دومی که امروز می خواستم به شما یاد بدهم تحت تأثیر قرار گرفته است.

And this means that you think something about someone,

و این به این معنی است که شما چیزی در مورد کسی فکر می کنید،

but you're not sure if it's true or not, but you kind of thought it was.

اما مطمئن نیستید که درست است یا نه، اما به نوعی فکر می کردید که اینطور است.

I could say this to you.

میتونم اینو بهت بگم

I was under the impression that you are the oldest in your family.

من این تصور را داشتم که شما مسن ترین خانواده خود هستید.

I was under the impression that that guy had worked here for ten years,

من این تصور را داشتم که آن مرد ده سال اینجا کار کرده است،

but he just started last week.

اما او تازه هفته گذشته شروع به کار کرده است.

I was under the impression that this house was only going to be $250,000,

من این تصور را داشتم که این خانه فقط 250000 دلار است،

but this house is $400,000.

اما این خانه 400000 دلار است.

I'm just imagining that I'm looking at a house.

من فقط دارم تصور می کنم که دارم به یک خانه نگاه می کنم.

My first impression was that the house was really nice,

اولین برداشت من این بود که خانه واقعاً خوب است،

and then I was under the impression that it would be a lot cheaper than it actually is.

و سپس این تصور را داشتم که بسیار ارزان تر از آنچه که هست خواهد بود.

So I think under the impression you think something,

بنابراین من فکر می کنم تحت این تصور که شما چیزی فکر می کنید،

but you might actually be wrong as well.

اما ممکن است در واقع در اشتباه باشید.

So to review your first impression is the first thing

بنابراین بررسی اولین برداشت خود اولین چیزی است که

you think when you first watched one of my videos,

در اولین تماشای یکی از ویدیوهای من فکر می کنید،

I would assume if you're still here, that your first impression was,

اگر هنوز اینجا هستید، تصور می کنم اولین برداشت شما این بود،

I think this guy's a pretty nice English teacher.

فکر می کنم این مرد یک معلم انگلیسی بسیار خوب است.

And when you are under the impression it means maybe

و وقتی تحت تأثیر قرار می گیرید به این معنی است که شاید

without facts, you think something about someone or something.

بدون واقعیت، درباره کسی یا چیزی فکر می کنید.

So I could say something like, I was under the impression

بنابراین می‌توانم چیزی بگویم، این تصور را داشتم

that these videos would be 5 minutes long, but they're only 4 minutes long.

که این ویدیوها 5 دقیقه طول می‌کشند، اما آنها فقط 4 دقیقه هستند.

But hey, let's look at a comment from a previous video.

اما هی، بیایید به نظری از یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم.

Let me get it out of my pockets.

بذار از جیبم در بیارم

And this is from Aleksey.

و این از آلکسی است.

I also like to have a free hand.

من هم دوست دارم دست آزاد داشته باشم.

Even if things get out of hand, I can always say that my hands were tied.

حتی اگر همه چیز از کنترل خارج شود، همیشه می توانم بگویم که دستانم بسته بود.

Pun intended! And my response haha.

جناس در نظر گرفته شده است! و پاسخ من هاها یک

Great series of phrases there. Aleksey, nice work.

سری عبارات عالی وجود دارد. الکسی، کار خوبی است.

So that's from Aleksey Thank you very much.

این از آلکسی است بسیار متشکرم.

Good use of a number of different phrases with the word hand in it.

استفاده خوب از تعدادی عبارات مختلف با کلمه دست در آن.

So I can't walk too far today because it's quite windy out.

بنابراین امروز نمی توانم خیلی دور راه بروم زیرا هوا کاملاً باد می آید.

Actually, it's kind of settled down a bit, but what I wanted to show you is

در واقع، کمی آرام شده است، اما چیزی که می خواستم به شما نشان دهم این است که

we're a little concerned right now.

ما در حال حاضر کمی نگران هستیم.

If you look here, you can see that

اگر به اینجا نگاه کنید، می بینید که

some of the grass in our driveway

برخی از چمن های موجود در مسیر ما

is starting to turn brown.

شروع به قهوه ای شدن کرده اند.

The reason this is happening is because

دلیل این اتفاق این است که

it has not rained here for about two and a half weeks.

حدود دو هفته و نیم اینجا باران نباریده است.

And this is the time of year where we really need rain.

و این زمانی از سال است که ما واقعاً به باران نیاز داریم.

Let me show you over here as well.

بگذارید اینجا را هم به شما نشان دهم.

This is very minor, but you can see that the grass

این بسیار جزئی است، اما می توانید ببینید که چمن

in the middle of the driveway and along the edges

در وسط مسیر و در امتداد لبه ها

is starting to turn brown.

شروع به قهوه ای شدن می کند.

The grass in those areas is usually the first to go.

چمن در آن مناطق معمولاً اولین چیزی است که می رود.

That's the first area to turn brown when we're going

این اولین منطقه ای است که وقتی به سمت

into what feels a little bit like a drought.

خشکی می رویم قهوه ای می شود.

I hope we're not entering a drought, but Jen and I have been watering flowers

امیدوارم وارد خشکسالی نشده باشیم، اما من و جن در

far more than we normally do this time of year.

این فصل از سال خیلی بیشتر از حد معمول به گل ها آبیاری کرده ایم.

Usually in May and early June we have timely rains.

معمولا در اردیبهشت و اوایل خرداد بارندگی به موقع داریم.

It usually rains every week, but this year looks like it might be a dry year.

معمولاً هر هفته باران می بارد، اما امسال به نظر می رسد سالی خشک باشد.

I don't know for sure how long it will last.

من مطمئن نیستم که چقدر طول می کشد.

There's no rain in the forecast until Saturday,

تا شنبه هیچ بارانی پیش بینی نمی شود

and then it's only like 30% chance of rain, which is not very high at all.

و بعد از آن فقط 30 درصد احتمال بارندگی است که اصلا زیاد نیست.

So hopefully it starts raining soon.

پس امیدوارم به زودی باران شروع شود.

We need that for the crops to grow.

ما برای رشد محصولات به آن نیاز داریم.

We need that for the flowers to grow

ما برای رشد گلها به آن نیاز داریم

and we'll have to just wait and see.

و فقط باید منتظر بمانیم و ببینیم.

Everything looks great now, but who knows if it doesn't rain, it's not going to stay like

اکنون همه چیز عالی به نظر می رسد، اما چه کسی می داند که اگر باران نبارد، برای

this forever. See ya!

همیشه اینگونه نخواهد ماند. می بینمت!