Learn the English Phrases "You're one to talk!" and "Look who's talking!"

In this English lesson, I wanted to help you

در این درس انگلیسی، می‌خواستم به شما کمک کنم که

learn the English phrase, you're one to talk.

عبارت انگلیسی، you're one to talk را یاد بگیرید.

This is kind of a sarcastic phrase that we

این یک نوع عبارت طعنه آمیز است که ما از آن

use to kind of make fun of someone when

برای مسخره کردن کسی استفاده می کنیم، زمانی که

they're being critical of other people, but they are

او از دیگران انتقاد می کند، اما آنها

doing the thing, they're being critical of themselves.

کار را انجام می دهند، آنها از خودشان انتقاد می کنند.

That sounded a little confusing. Let me explain.

کمی گیج کننده به نظر می رسید. بگذار توضیح بدهم.

If I was eating a doughnut and if I said to

اگر من داشتم یک دونات می خوردم و اگر به

you as I ate the donut, those people eat too much,

شما می گفتم همان طور که پیراشکی را خوردم، آن مردم زیاد می خورند،

and I pointed to some people across the street, you could

و من به چند نفر آن طرف خیابان اشاره می کردم، شما می توانید

then say to me, You're one to talk!

به من بگویید، شما یکی از کسانی هستید که حرف می زنید!

You're eating a donut.

داری دونات میخوری

If I was to say, people in the world should

اگر بخواهم بگویم مردم دنیا باید

eat healthier food, and then I started on my second

غذای سالم تری بخورند، و بعد من از دونات دومم شروع کردم،

donut, you could legitimately say to me, you're one to

شما می توانید به درستی به من بگویید، شما کسی هستید که

talk, to kind of make fun of me because I'm

حرف می زنید، تا به نوعی مرا مسخره کنید زیرا دارم

judging other people, but I'm doing the same action myself.

قضاوت می کنم. افراد دیگر، اما من خودم همین کار را انجام می دهم.

The other phrase I wanted to teach you

جمله دیگری که امروز می خواستم به شما یاد بدهم

today is the phrase, Look who's talking!

عبارت است، ببین کی حرف می زند!

This means exactly the same thing.

این دقیقاً به همین معنی است.

The two phrases are identical today.

این دو عبارت امروزی یکسان هستند.

Well, that is a loud truck, eh?

خب، این یک کامیون پر سر و صدا است، نه؟

Let's have a look at that.

بیایید نگاهی به آن بیندازیم.

A big truck full of chips.

یک کامیون بزرگ پر از چیپس.

People eat too many chips.

مردم چیپس زیاد می خورند.

And then you could say, look who's talking as I

و سپس می توانید بگویید، ببینید چه کسی دارد صحبت می کند در حالی که من

sit at night and eat a big bowl full of

شب ها می نشینم و یک کاسه بزرگ پر از چیپس می خورم

chips while I watch a basketball game on TV.

در حالی که من یک بازی بسکتبال را از تلویزیون تماشا می کنم.

That was kind of timely to have a chip truck go by.

این به نوعی به موقع بود که یک کامیون تراشه‌دار عبور کند.

It's hard to believe a whole

باورش سخت است که یک

truck is just full of chips.

کامیون کامل فقط پر از تراشه باشد.

But anyways, to review: You're one to talk! or

اما به هر حال، برای بررسی: شما فردی هستید که باید صحبت کنید! یا

Look who's talking! are both phrases we use to

ببین کی داره حرف میزنه هر دو عبارتی است که ما برای

kind of make fun of someone when they are

مسخره کردن کسی استفاده می کنیم، زمانی که او

expressing an opinion that they are guilty of themselves.

عقیده خود را بیان می کند که خودش مقصر است.

But hey, let's look at a comment from a previous video.

اما هی، بیایید به نظری از یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم.

This comment is from Konstantin.

این نظر از کنستانتین است.

Great time, Bob.

خیلی وقته باب

We say free cheese is only in a mousetrap.

ما می گوییم پنیر مجانی فقط در تله موش است.

Our mowing season is yet to come,

فصل چمن زنی ما هنوز فرا نرسیده است،

but we're getting our trimmers ready, too.

اما ما در حال آماده کردن ماشین های اصلاح خود هستیم.

And my response, I like that phrase.

و پاسخ من، من آن عبارت را دوست دارم.

I'm going to start using it.

من قصد دارم استفاده از آن را شروع کنم.

Yeah, free cheese is only in a mousetrap.

بله، پنیر رایگان فقط در تله موش است.

That's related to my lesson the other day about

این مربوط به درس روز قبل من است که

how there's no such thing as a free lunch.

چگونه چیزی به نام ناهار رایگان وجود ندارد.

So I'm just out in town.

بنابراین من تازه در شهر هستم.

Oh, by the way, Konstantin, thanks for that comment.

اوه، به هر حال، کنستانتین، از این نظر متشکرم.

I'm just out in town.

من تازه در شهر هستم.

Once again, pop out of work.

یک بار دیگر از کار بیرون بیایید.

I guess I could show you things like this.

حدس می‌زنم می‌توانستم چنین چیزهایی را به شما نشان دهم.

This is a sketchy alley, which you

این یک کوچه طرح دار است که

may have seen in a previous video.

ممکن است در ویدیوی قبلی آن را دیده باشید.

Behind me, though, is a really old building.

با این حال، پشت سر من، یک ساختمان واقعا قدیمی است.

I'm not sure if that building is going to last.

مطمئن نیستم که آن ساختمان دوام بیاورد یا نه.

I don't know if it's going to be torn down.

نمی دانم قرار است خراب شود یا نه.

This whole area here, let me

کل این منطقه اینجا، اجازه دهید

give you a little bit better. Look at it.

کمی بهتر به شما بدهم. بهش نگاه کن.

Let me spin you and let

بگذار تو را بچرخانم و بگذار

me cross the street safely here.

اینجا با خیال راحت از خیابان رد شوم.

We'll look this way and then we'll look this way.

ما به این سمت نگاه خواهیم کرد و سپس به این سمت نگاه خواهیم کرد.

Look safe.

امن نگاه کن

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

This whole area here, there was a sign up

کل این منطقه اینجا، اینجا علامتی بود

here that they're going to build something here.

که می خواهند اینجا چیزی بسازند.

I don't know if they're going to build some

نمی‌دانم

houses or if they're going to do something else,

خانه‌ها را می‌سازند یا کار دیگری می‌کنند،

but I think this building, this old building did

اما فکر می‌کنم این ساختمان، این ساختمان قدیمی

have a little yellow sign in the window, which

یک علامت زرد کوچک در پنجره داشت، که

usually means that it's going to be torn down.

معمولاً به این معنی است که دارد می‌رود. فرو ریختن

So usually in Ontario, Canada, if they're going to tear

بنابراین معمولاً در انتاریو، کانادا، اگر قرار است

a building down, especially in town, they have to tell

ساختمانی را خراب کنند، مخصوصاً در شهر، باید به

everyone so that you have time to complain about it.

همه اطلاع دهند تا فرصت شکایت در مورد آن داشته باشید.

So let's say I loved this building, and if it

بنابراین فرض کنید من این ساختمان را دوست داشتم، و اگر

was scheduled to be torn down in a year, there

قرار بود در یک سال تخریب شود،

would be a process where you could write letters to

روندی وجود دارد که می‌توانید به شهر نامه بنویسید و

the town to kind of say, hey, I like that

بگویید، هی، من آن ساختمان را دوست دارم

building, please don't tear it down.

، لطفاً نکن. آن را خراب کنید

Or my friends and I have lots of money, we'll donate

یا من و دوستانم پول زیادی داریم،

it to the town to keep that historic building open.

آن را به شهر اهدا می کنیم تا آن ساختمان تاریخی باز بماند.

So again, I'm not 100% sure.

بنابراین باز هم، من 100٪ مطمئن نیستم.

I'm not sure if it's going to be torn down,

مطمئن نیستم که قرار است خراب شود یا نه،

but I do think I remember seeing that little yellow

اما فکر می‌کنم یادم می‌آید

notice sign in the window a couple of months ago.

چند ماه پیش آن علامت کوچک زرد رنگ را در پنجره دیدم.

So maybe that process is over and

بنابراین شاید این روند به پایان رسیده و

it is going to be torn down.

قرار است از بین برود.

Anyways, thanks for watching.

به هر حال از تماشای شما متشکرم

I hope you enjoyed this short little English lesson and

امیدوارم از این درس کوتاه انگلیسی لذت برده باشید و

I'll see you in a couple days with another one.

چند روز دیگر شما را با یکی دیگر می بینم.

As you can see, I have my winter coat on again.

همانطور که می بینید، من دوباره کت زمستانی خود را پوشیده ام.

The weather just doesn't know what to

do here in Canada, I guess. Anyways, bye.

من حدس می‌زنم که هوا نمی‌داند اینجا در کانادا چه باید بکند. به هر حال خداحافظ