Learn the English Phrases "to feel at home" and "There's no place like home!"

In this English lesson, I wanted to help

در این درس انگلیسی، من می‌خواستم به

you learn the English phrase to feel at

شما کمک کنم که عبارت انگلیسی to feel in home را یاد بگیرید

home. When you go somewhere else, somewhere that's

. وقتی به جای دیگری می روید، جایی که

not your home and you really enjoy it.

خانه شما نیست و واقعاً از آن لذت می برید.

You can describe it by saying that you feel at home.

می توانید آن را با گفتن اینکه احساس می کنید در خانه خود هستید توصیف کنید.

Sometimes when you go and stay at a friend's

گاهی اوقات وقتی به خانه یکی از دوستان می روید و می مانید،

house, maybe it's just really relaxing and really enjoyable.

شاید واقعاً آرامش بخش و واقعاً لذت بخش باشد.

And you can say, well, when I'm at

و می توانید بگویید، خوب، وقتی من در

Joe's place, I just feel at home.

محل جو هستم، فقط احساس می کنم در خانه هستم.

What you're saying basically is that you have the

آنچه شما می گویید اساساً این است که شما

same calm feeling you have when you're in your

همان احساس آرامشی را دارید که وقتی در

own apartment or in your own house.

آپارتمان خود یا در خانه خود هستید.

And then there's an extension to this when you visit.

و پس از آن یک برنامه افزودنی برای این هنگام بازدید وجود دارد.

Sometimes people say, make yourself at

گاهی مردم می گویند خودت را در

home or come on over.

خانه بساز یا بیا.

I hope you feel at home as you visit me.

امیدوارم وقتی به من سر میزنید احساس راحتی کنید.

So a nice feeling when you are somewhere else, the

بنابراین احساس خوبی است وقتی در جای دیگری هستید،

feeling that you normally have when you're at home.

احساسی که معمولاً وقتی در خانه هستید دارید.

The other phrase I wanted to teach you

عبارت دیگری که امروز می خواستم به شما یاد بدهم این است که

today is there's no place like home.

هیچ جایی مثل خانه نیست.

So this is a phrase that you sometimes say

بنابراین این عبارتی است که گاهی اوقات

after you've been away and you're home again.

بعد از دوری و بازگشت دوباره به خانه می گویید.

I'm feeling this right now.

من همین الان این احساس را دارم

There's no place like home.

هیچ جا مثل خونه نمیشه.

I am having a very enjoyable summer.

تابستان بسیار لذت بخشی را سپری می کنم.

I am just enjoying being at home.

من فقط از بودن در خانه لذت می برم.

And I would describe it by using

و من آن را با استفاده از

this phrase, there's no place like home.

این عبارت توصیف می کنم، جایی مانند خانه وجود ندارد.

So to review, to feel at home means to

بنابراین مرور کردن، احساس در خانه بودن به معنای

have that warm, fuzzy feeling that you have when

داشتن آن احساس گرم و مبهم است که وقتی

you're at your own home, but have that feeling

در خانه خود هستید، اما

when you're at someone else's place.

زمانی که در جای دیگری هستید، این احساس را دارید.

And when you say there's no place

و وقتی می گویید جایی

like home, you're simply saying that you

مانند خانه وجود ندارد، به سادگی می گویید که

really enjoy being home in your house.

واقعا از بودن در خانه در خانه خود لذت می برید.

Usually after a trip, you walk in, you set down your

معمولاً بعد از یک سفر، وارد می شوید، چمدانتان را می گذارید

suitcase and you say, ha, there's no place like home.

و می گویید هه، جایی مثل خانه نیست.

But hey, let's look at a comment from a previous video.

اما هی، بیایید به نظری از یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم.

This comment is from Meng Ying Zhang.

این نظر از منگ یینگ ژانگ است.

The river has flooded a little bit again.

رودخانه دوباره کمی طغیان کرده است. به

It seems that the water swells every

نظر می رسد که آب هر از

once in a while each summer.

چند گاهی در تابستان متورم می شود.

Anyways, have a good day.

به هر حال روز خوبی داشته باشید

And my response, it's been incredibly

و پاسخ من،

wet this past few weeks.

این چند هفته اخیر به طرز باورنکردنی خیس بوده است.

I hope the rain stops soon.

امیدوارم بارون زود تموم بشه

It's starting to feel a bit like last year.

کمی شبیه سال گذشته است.

So yeah, it is wet here.

پس آره، اینجا خیس است.

Like when I say wet, like concerning.

مثل وقتی که می گویم خیس، مثل نگران کننده.

It just keeps raining every single day.

فقط هر روز باران می بارد.

If you look here down at this puddle, you'll see

اگر به اینجا به این گودال نگاه کنید، خواهید دید

that there are little raindrops hitting it right now.

که در حال حاضر قطرات باران کوچکی به آن برخورد می کنند.

And honestly, I hope it stops soon.

و راستش امیدوارم به زودی متوقف شود.

This is getting a little bit crazy.

این کمی دیوانه می شود.

We haven't gotten as much rain

ما

as other parts of Ontario.

به اندازه سایر نقاط انتاریو باران نباریده ایم.

Out where Jen's parents live.

جایی که پدر و مادر جن زندگی می کنند.

They're getting horrible amounts of rain.

باران های وحشتناکی می بارد.

Fields are flooding in some areas.

مزارع در برخی مناطق آبگرفته است.

It's just not very good at all.

فقط اصلاً خوب نیست.

So we're thankful that we're not

بنابراین ما از اینکه

in that kind of situation.

در چنین موقعیتی قرار نداریم، سپاسگزاریم.

But if you look over here as well,

اما اگر به اینجا نیز نگاه کنید،

you'll see that the river hasn't quite flooded.

می بینید که رودخانه کاملاً طغیان نکرده است.

And I really hope it doesn't because I did

و من واقعاً امیدوارم که اینطور نشود زیرا من

plant a late crop way in the distance.

یک محصول دیرهنگام را در دوردست کاشتم.

There's a field way over there and

یک راه مزرعه ای در آنجا وجود دارد و

hopefully the river doesn't jump its banks.

امیدوارم رودخانه از کناره های خود نپرد.

But yeah, from the comment Meng, definitely the

اما بله، از نظر منگ، قطعاً

river is higher than it normally is this

رودخانه در این

time of year and not overly concerning.

زمان از سال بالاتر از حد معمول است و زیاد نگران کننده نیست.

But you know, I was out in the

اما می دانید، من

flower field this morning putting posts in for

امروز صبح در زمین گل بیرون بودم و پست هایی برای

Jen, like pounding posts into the ground.

جن قرار می دادم، مانند کوبیدن تیرها به زمین.

And everywhere I stepped, I would get a soaker.

و هرجا پا می گذاشتم خیسانده می گرفتم.

A soaker is when you step in a puddle

خیساندن زمانی است که وارد یک گودال می شوید

and then your shoe gets filled with water.

و سپس کفش شما پر از آب می شود.

So right now I'm actually wearing my rubber boots.

بنابراین در حال حاضر من در واقع چکمه های لاستیکی خود را پوشیده ام.

But I did realize that my rubber boots, my

اما متوجه شدم که چکمه‌های لاستیکی من،

one rubber boot has a hole in it.

یکی از چکمه‌های لاستیکی من سوراخ دارد.

So I'm probably going to end up getting a

بنابراین احتمالاً در حین

wet foot as I make this video as well.

ساخت این ویدیو نیز پاهایم خیس می شود.

But yeah, hopefully it stops raining soon.

اما بله، امیدوارم که باران به زودی متوقف شود.

In fact, it rained so much the other

در واقع، آن روز آنقدر باران بارید

day, I mowed lawn in the rain.

، من زیر باران چمن زنی کردم.

You can see I left a whole bunch of little tufts

می بینید که من یک دسته کامل از توده های کوچک علف را رها کرده ام،

of grass because I was mowing the lawn while it was

زیرا داشتم چمن را در حالی که

raining because, well, I just wanted to get it done.

باران می بارید، درو می کردم، زیرا، خوب، من فقط می خواستم این کار را انجام دهم.

And for those of you that are wondering about the

و برای کسانی از شما که در مورد

windows, yes, there are new windows in the house.

پنجره ها فکر می کنید، بله، پنجره های جدید در خانه وجود دارد.

I'll do a little video of that.

من یک ویدیوی کوچک از آن خواهم ساخت.

Maybe the next lesson will have

شاید درس بعدی

something to do with windows.

ربطی به ویندوز داشته باشد.

Anyways, thanks for watching. I'll see you in a couple

به هر حال از تماشای شما متشکرم چند

days with another short English lesson. Bye.

روز دیگر شما را با یک درس کوتاه دیگر انگلیسی می بینم. خدا حافظ.