Learn the English Phrases "a regular haunt" and "to come back to haunt"

In this English lesson, I wanted to help

در این درس انگلیسی، می‌خواستم به

you learn the English phrase a regular haunt.

شما کمک کنم که عبارت انگلیسی a regular haunt را یاد بگیرید.

So, haunt is a word we use to talk about ghosts.

بنابراین، haunt کلمه ای است که ما برای صحبت در مورد ارواح استفاده می کنیم.

Like, ghosts can haunt a building, but when you

مانند، ارواح می توانند ساختمانی را تسخیر کنند، اما وقتی می

say something was your regular haunt, it means it's

گویید چیزی محل اقامت همیشگی شما بوده است، به این معنی است که

a place you used to go to a lot.

جایی است که قبلاً زیاد به آن می رفتید.

So this used to be my regular haunt.

بنابراین اینجا محل اقامت همیشگی من بود.

25 years ago, I played soccer.

25 سال پیش فوتبال بازی می کردم.

I didn't play a lot of soccer, but I played on

من زیاد فوتبال بازی نمی‌کردم، اما در

a soccer team, and this was one of my regular haunts.

یک تیم فوتبال بازی می‌کردم و این یکی از سرگرمی‌های همیشگی من بود.

That simply means it was a place where

این به سادگی به این معنی است که اینجا مکانی بود که در آن

a couple of nights a week, you could

چند شب در هفته، می‌توانستید

find me here, either, practicing my soccer skills.

من را اینجا بیابید و مهارت‌های فوتبالم را تمرین کنم.

I played defense when I played soccer.

وقتی فوتبال بازی می کردم دفاع بازی می کردم. به

I'm making it sound like I played

نظرم می رسد که

all these sports when I was younger.

در جوانی همه این ورزش ها را انجام داده ام.

I didn't play a lot, but I did certainly

من زیاد بازی نمی‌کردم، اما مطمئناً در

play on a soccer team when I was....

زمانی که بودم در یک تیم فوتبال بازی می‌کردم...

I think I was 30.

فکر می‌کنم 30 ساله بودم.

It's when I started to feel old.

این زمانی بود که احساس پیری کردم.

But this soccer field here was one of my

اما این زمین فوتبال اینجا یکی از

regular haunts, a place where I could be found.

اقامتگاه‌های همیشگی من بود، جایی که می‌توانستم آن را پیدا کنم.

When you say to come back to haunt, we use

وقتی می گویید به محل زندگی برگردید، از

this phrase to talk about something you did in the

این عبارت برای صحبت در مورد کاری که در گذشته انجام داده اید

past that might bother you in the future.

و ممکن است در آینده شما را آزار دهد استفاده می کنیم.

A good example would be this.

یک مثال خوب این خواهد بود.

When I played soccer, I ran really hard, I played

وقتی فوتبال بازی می کردم، خیلی سخت می دویدم، دفاع بازی می کردم

defense, and I was always trying to stop the person.

و همیشه سعی می کردم جلوی آن شخص را بگیرم.

And I think now it's come back to haunt me

و فکر می‌کنم اکنون این موضوع کمی مرا آزار می‌دهد،

a bit because my knees and ankles get sore sometimes.

زیرا گاهی اوقات زانوها و مچ پاهایم درد می‌کنند.

So things that I may have injured in the past

بنابراین چیزهایی که ممکن است در گذشته مجروح شده باشم،

have now come back to haunt me a little bit.

اکنون کمی به من بازگشته است.

Not in a major way.

نه به صورت عمده

I do know, though, that I used to go tobogganing

با این حال، می‌دانم که زیاد به سورتمه سواری می‌رفتم

a lot, and I think from jumping over little snow

، و فکر می‌کنم با پریدن از روی

ramps with my toboggan, it hurt my back a bit.

سطح شیب‌دارهای کوچک برفی با سورتمه‌ام، کمرم کمی آسیب دیده است.

And I think that's going to

و من فکر می کنم که این

come back to haunt me someday.

روزی دوباره به سراغم می آید.

It's basically something that you did in the past

این اساساً کاری است که در گذشته انجام داده اید

that might negatively affect you in the future.

و ممکن است در آینده روی شما تأثیر منفی بگذارد.

So a regular haunt is a place where you go a lot.

بنابراین یک اقامتگاه معمولی مکانی است که در آن زیاد می روید.

Maybe there's a restaurant that you go to every

شاید رستورانی باشد که هر جمعه به آن می‌روید

Friday, and it's one of your regular haunts.

و یکی از مکان‌های همیشگی شما باشد.

And when something comes back to haunt you, it

و وقتی چیزی به شما سر می‌زند، به این

means that it's something you did in the past

معنی است که این کاری است که در گذشته انجام داده‌اید

that may affect you negatively in the future.

و ممکن است در آینده روی شما تأثیر منفی بگذارد.

I'm just going to move a little

من فقط

bit before we look at a comment.

قبل از اینکه به یک نظر نگاه کنیم، کمی حرکت می کنم.

I'm going to try and get out of the wind.

من سعی می کنم از باد بیرون بیایم.

I hope the microphone's working pretty good.

امیدوارم میکروفون خیلی خوب کار کند.

I'm going to stand by this sign.

من می روم کنار این علامت.

I don't know if that will help. We'll see.

من نمی دانم که آیا این کمک می کند. خواهیم دید.

It might be worse. Who knows?

ممکنه بدتر باشه چه کسی می داند؟

Anyways, this comment is from an anonymous user.

به هر حال، این نظر از یک کاربر ناشناس است.

I hope you don't forget your tripod.

امیدوارم سه پایه خود را فراموش نکنید.

After this short lesson.

بعد از این درس کوتاه

And I replied, thankfully, it was

و من جواب دادم، خوشبختانه

still there when I got back.

وقتی برگشتم هنوز آنجا بود.

Someday I think someone will swipe it.

یک روز فکر می کنم یکی آن را بکشد.

That's another word for steal, by the way.

اتفاقاً این کلمه دیگری برای دزدی است.

But little do they know it's a bit broken,

اما آنها نمی دانند که کمی خراب است،

and only I know the little

و فقط من

tricks to make it work right.

ترفندهای کوچکی را برای درست کار کردن آن می دانم.

So, yeah, that's from the last video.

بنابراین، بله، این مربوط به آخرین ویدیو است.

I was in town and I just kind of walked away, right?

من در شهر بودم و به نوعی رفتم، درست است؟

And as I'm doing right now, I just

و همانطور که در حال حاضر انجام می دهم، به طور

randomly leave my tripod somewhere as I walk

تصادفی سه پایه ام را در جایی رها می کنم که

away and talk a little bit to you.

دور می شوم و کمی با شما صحبت می کنم.

So maybe someday someone will swipe it,

بنابراین شاید روزی کسی آن را بکشد،

but it is a little bit finicky.

اما کمی سخت است.

That's a word we use for it.

این کلمه ای است که ما برای آن استفاده می کنیم.

Oh, I'm going the wrong way.

اوه، من راه را اشتباه می روم.

I was going to show you something else.

میخواستم یه چیز دیگه بهت نشون بدم

Well, we'll go this way and I'll show you.

خوب، ما از این راه می رویم و من به شما نشان می دهم.

It's like a $30 tripod.

مثل یک سه پایه 30 دلاری است.

It was a super cheap tripod, and if you don't

این یک سه پایه فوق العاده ارزان بود و اگر

quite know how to use it, it doesn't work properly.

نحوه استفاده از آن را نمی دانید، به درستی کار نمی کند.

But I kind of know how to turn certain

اما من به نوعی می دانم که چگونه برخی

things so they click right and stuff like that.

چیزها را بچرخانم تا آنها کلیک راست کنند و موارد مشابه.

Anyways, I was going to show you this.

به هر حال من قصد داشتم این را به شما نشان دهم.

This is the lock that keeps the park.

این قفلی است که پارک را نگه می دارد.

That's a nice sound, I guess... that

این صدای خوبی است، حدس می‌زنم... که

keeps the park closed in the winter.

پارک را در زمستان بسته نگه می‌دارد.

So our parks, especially our parks that have a

بنابراین پارک‌های ما، به‌ویژه پارک‌های ما که

lot of grass and soccer fields, they're usually locked

چمن و زمین‌های فوتبال زیادی دارند، معمولاً

in the winter because you can damage the soccer

در زمستان قفل می‌شوند، زیرا

fields if you run on them or play on

اگر روی زمین‌های فوتبال بدوید یا

them when they're... like when they're frozen, it's okay.

در هنگام بازی روی آن‌ها بازی کنید، می‌توانید به زمین‌های فوتبال آسیب بزنید. آنها یخ زده اند، اشکالی ندارد.

But you don't want to be on soccer fields too early

اما

when the grass is a little bit soft, when the ground

وقتی چمن کمی نرم است، وقتی زمین

is a little bit soft, because you can damage it.

کمی نرم است، نمی خواهید خیلی زود در زمین های فوتبال باشید، زیرا می توانید به آن آسیب بزنید.

You can put all little holes and

شما می توانید تمام سوراخ های کوچک و

divots and stuff like that in it.

divot ها و موارد مشابه را در آن قرار دهید.

So generally, a park like this is locked up

بنابراین، به طور کلی، پارکی مانند این

until about May 1, middle of May, sometime in

تا حدود 1 می، اواسط ماه مه، قفل است، زمانی در

there, they'll open it back up again.

آنجا، آنها دوباره آن را باز می کنند. اگر بچه هستید و از سرما ناراحت نیستید،

You can still come to the park and play on

هنوز هم می توانید به پارک بیایید و با

the toys if you're a kid and you don't mind

اسباب بازی ها بازی کنید

the cold, but usually the sporting fields are closed.

، اما معمولاً زمین های ورزشی بسته هستند.

Anyways, thanks for watching.

به هر حال از تماشای شما متشکرم

See you next week with another short lesson.

هفته آینده با یک درس کوتاه دیگر می بینمت.

Bye.

خدا حافظ.

I'm.

من هستم.