Learn the English Terms ROAD RAGE and SWEET SPOT

In this English lesson I wanted to help you learn

در این درس انگلیسی می‌خواستم به شما کمک کنم

the English term "road rage."

که اصطلاح انگلیسی «خشم جاده» را یاد بگیرید.

Road rage is anger that's caused by bad drivers.

خشم جاده ای عصبانیتی است که توسط رانندگان بد ایجاد می شود.

Let's imagine that you're on the highway

بیایید تصور کنیم که شما در بزرگراه هستید

and everyone around you is driving really fast

و همه اطرافیان شما واقعاً با سرعت رانندگی می

and they're weaving in and out of traffic

کنند و در حال تردد در ترافیک هستند

and maybe they're almost causing an accident

و شاید آنها تقریباً باعث تصادف می شوند

and you might get really, really angry.

و ممکن است واقعاً عصبانی شوید.

If you get to the point where you roll your window down,

اگر به نقطه‌ای رسیدید که پنجره‌تان را پایین بیاورید،

I guess you might have power windows,

حدس می‌زنم شیشه‌های برقی داشته باشید،

so if you roll your window down

بنابراین اگر پنجره‌تان را پایین بیاورید

and you start yelling at people,

و شروع به فریاد زدن بر سر مردم کنید،

we would say that you are experiencing road rage.

می‌گوییم که در حال تجربه خشم جاده‌ای هستید.

Road rage is just anger that you feel

خشم جاده فقط خشمی است که احساس می‌کنید

because you are just annoyed with other drivers

به این دلیل که از رانندگان دیگر

because of how they're driving

به خاطر نحوه رانندگی آنها عصبانی هستید

or even if they do things that just bother you.

یا حتی اگر آنها کارهایی انجام می‌دهند که فقط شما را آزار می‌دهد.

Like maybe they're driving really slowly in front of you.

مثل اینکه شاید آنها واقعاً آهسته جلوی شما رانندگی می کنند.

That might cause road rage as well.

این ممکن است باعث خشم جاده نیز شود.

So when you get to the point

بنابراین وقتی به نقطه ای می رسید

where you're actually yelling out your window,

که در واقع از پنجره بیرون فریاد می زنید،

we would say that is road rage.

می گوییم که این خشم جاده ای است.

The other phrase I wanted to have you, or term,

عبارت دیگری که می خواستم تو را داشته باشم یا

the other term I wanted to teach you today

اصطلاح دیگری که امروز می خواستم به شما یاد

is the term "sweet spot."

بدهم اصطلاح "نقطه شیرین" است.

So the sweet spot is any situation

بنابراین نقطه شیرین هر موقعیتی است

where things are just perfect.

که در آن همه چیز عالی است.

I use this phrase in a comment that I replied to.

من از این عبارت در نظری که به آن پاسخ دادم استفاده می کنم.

Someone said that they had 45 students in their class

یکی گفت در کلاسشان 45 شاگرد دارند

and I said, "Wow, that's a lot."

و من گفتم وای خیلی زیاد است.

I said, "The sweet spot for me is around 24 students."

گفتم: «جایگاه شیرین من حدود 24 دانشجو است».

That means that if I have more than 24 students,

یعنی اگر بیش از 24 دانش آموز داشته

I don't like it, and if I have less than 24 students,

باشم، آن را دوست ندارم، و اگر کمتر از 24 دانش آموز داشته

I don't like it, so the sweet spot for me is around 24.

باشم، آن را دوست ندارم، بنابراین نقطه شیرین برای من حدود 24

That is the optimum amount of students to have in a class.

است. این مقدار بهینه است. دانش آموزان برای حضور در کلاس

Sometimes when Jen and I are putting prices on bouquets

گاهی اوقات وقتی من و جن روی دسته‌هایی

that we're going to sell, if we charge $5, it's not enough.

که می‌خواهیم بفروشیم قیمت می‌گذاریم، اگر 5 دلار بگیریم، کافی نیست.

If we charge $20, not enough people buy them

اگر ما 20 دلار شارژ کنیم، افراد کافی آنها را نمی خرند

because they're too expensive.

زیرا بسیار گران هستند.

But if we charge $12, sometimes that's the sweet spot.

اما اگر 12 دلار شارژ کنیم، گاهی اوقات این نقطه شیرین است.

The sweet spot then being the spot,

نقطه شیرین پس از آن نقطه است،

the price point where we make a good amount of money,

نقطه قیمتی که در آن پول خوبی به دست می آوریم،

but people are also happy to buy that item.

اما مردم نیز از خرید آن کالا خوشحال می شوند.

So to repeat, road rage is when you get angry

بنابراین تکرار می‌کنیم، خشم جاده‌ای زمانی است که هنگام رانندگی در جاده از

at other people when you are driving on the road

دست دیگران عصبانی می‌شوید

and a sweet spot is any situation that is near perfect.

و یک نقطه شیرین هر موقعیتی است که تقریباً عالی باشد.

So definitely the sweet spot for me

بنابراین مطمئناً نقطه شیرین برای

when I am teaching a class is around 24 students.

من وقتی در حال تدریس در کلاس هستم حدود 24 دانش آموز است.

And when we sell flowers, sometimes we try to price them

و وقتی گل می فروشیم گاهی سعی می کنیم آنها را قیمت گذاری

so that we make money and people are also happy to buy them.

کنیم تا هم پول در بیاوریم و هم مردم از خرید آن خوشحال شوند.

Hey, let's look at a comment from another video.

سلام، اجازه دهید به نظری از یک ویدیوی دیگر نگاه کنیم.

This comment is from Fersken, and Fersken says this,

این کامنت از فرسکن است و فرسکن این را می گوید:

"Hello teacher Bob.

"سلام استاد باب. من

Personally, it takes courage for me to give a piece

شخصاً جرات می خواهم که بخشی

of my mind to someone who makes me angry or sad.

از ذهنم را به کسی بدهم که من را عصبانی یا ناراحت می کند.

I guess the reason is that I don't want to sound harsh.

حدس می زنم دلیلش این است که نمی خواهم.

However, I think it is sometimes necessary

با این حال، من فکر می کنم گاهی اوقات لازم

to let such emotions out so that I can forgive and forget,

است چنین احساساتی را کنار بگذارم تا بتوانم ببخشم و فراموش کنم،

which can lead to peace of mind."

که می تواند منجر به آرامش خاطر شود.

So Fersken, this was an excellent piece of writing

پس فرسکن، اتفاقاً این یک نوشته عالی بود، از این

by the way, thank you very much for that.

بابت بسیار متشکرم.

And yes, sometimes letting it out

و بله، گاهی اوقات رها کردن آن

gives you peace of mind, doesn't it?

به شما آرامش می دهد، اینطور نیست؟

My response was this, "Great response Fersken.

پاسخ من این بود: "پاسخ عالی فرسکن.

Sometimes it's best to express yourself

گاهی اوقات بهتر است خودت را ابراز کنی

and then forgive and forget so you can have peace of mind."

و بعد ببخشی و فراموش کنی تا بتوانی خیالت راحت باشد."

In English, we have another phrase,

در زبان انگلیسی، عبارت دیگری داریم،

"Sometimes you just have to let it all out."

«گاهی اوقات شما فقط باید همه چیز را بیرون بیاورید».

What that means is that you have emotions

معنی آن این است که شما احساسات دارید

and sometimes if you keep the emotions inside,

و گاهی اوقات اگر احساسات را در درون خود نگه دارید،

it's not a good thing.

چیز خوبی نیست.

Sometimes it's better to express those emotions.

گاهی اوقات بهتر است آن احساسات را بیان کنید.

So in the goal of having peace of mind,

بنابراین در هدف داشتن آرامش،

sometimes it's best to let it all out

گاهی اوقات بهتر است همه چیز را رها کنید

because then eventually you can forgive and forget.

زیرا در نهایت می توانید ببخشید و فراموش کنید.

By the way Fersken, that's another phrase

به هر حال فرسکن، این عبارت دیگری است

that I taught earlier.

که قبلا آموزش دادم.

I was happy to see that you learned that phrase

از اینکه دیدم آن عبارت

and that you learned it correctly.

را یاد گرفتی و درست یاد گرفتی خوشحال شدم.

So, but definitely sometimes when you're experiencing anger

بنابراین، اما قطعاً گاهی اوقات وقتی عصبانی

or sadness or frustration,

یا غمگینی یا ناامیدی را تجربه می‌کنید،

it's best to let those emotions out.

بهتر است این احساسات را کنار بگذارید.

It's best to express those emotions to people,

بهتر است آن احساسات را به مردم ابراز کنید،

especially if you are not happy with someone,

به خصوص اگر با کسی راضی نیستید،

sometimes it's best to express the emotion.

گاهی اوقات بهتر است این احساسات را ابراز کنید.

I'm not sure if road rage, if yelling out the window

من مطمئن نیستم که آیا عصبانیت جاده ای، اگر فریاد زدن از

is the best way to express emotion

پنجره بهترین راه برای ابراز احساسات است یا خیر،

but maybe when you're driving

اما شاید زمانی که در حال رانندگی هستید

and when you're angry at someone and you have road rage,

و وقتی از دست کسی عصبانی هستید و خشم جاده ای دارید،

maybe yelling lets you calm down

شاید فریاد زدن به شما اجازه دهد آرام شوید

and then eventually have peace of mind.

و سپس در نهایت آرامش خاطر داشته باشید