Learn the English Words "schemozzle" and "bamboozle"

In this English lesson, I wanted to

در این درس انگلیسی می خواستم به

help you learn the word schemozzle.

شما در یادگیری کلمه schemozzle کمک کنم.

When there is a schemozzle, it

وقتی یک schemozzle وجود دارد، به این

means that something is a mess.

معنی است که چیزی به هم ریخته است.

Let's say you're at work and you need four truckloads of,

فرض کنید سر کار هستید و

I don't know, flour in order to make bread that day.

برای تهیه نان آن روز به چهار کامیون آرد نیاز دارید، نمی دانم.

Maybe you work at a bread factory

شاید شما در یک کارخانه نان کار می کنید

and only one truckload showed up.

و فقط یک کامیون ظاهر شده است.

That would be a real schemozzle.

این یک برنامه ریزی واقعی خواهد بود.

Or maybe instead of four truckloads

یا شاید به جای حضور چهار کامیون،

showing up, eight truckloads show up.

هشت کامیون ظاهر شود.

That's a schemozzle.

این یک برنامه ریزی است.

It's a funny word.

کلمه خنده داری است.

I don't even know if I'm quite saying it

من حتی نمی دانم که آن را کاملاً

correctly, but I heard a colleague say it today.

درست می گویم یا نه، اما امروز شنیدم که یکی از همکاران آن را گفت.

They said, wow, there's just a real schemozzle.

آنها گفتند، وای، فقط یک نقشه واقعی وجود دارد.

And I won't give you the specifics, but whenever you

و من به شما جزئیات نمی دهم، اما هر زمان که از

use this word, it means something is a mess.

این کلمه استفاده می کنید، به این معنی است که چیزی به هم ریخته است.

It means it's not going the way it's supposed to

یعنی آنطور که باید پیش نمی رود

or it isn't the way it's supposed to be.

یا آنطور که باید باشد نیست.

The other word I wanted to

کلمه دیگری که امروز می خواستم به

teach you today is bamboozle.

شما یاد بدهم بامبو است.

This means when you trick

این به این معنی است که وقتی کسی را فریب می دهید

someone, usually for financial gain.

، معمولاً برای سود مالی.

By the way, I just.

اتفاقا من فقط

I like the funny words today.

من کلمات خنده دار امروز را دوست دارم.

Schemozzle and bamboozle.

Schemozzle و Bamboozle.

When you bamboozle someone, it means that

وقتی کسی را بامزه می کنید، به این معنی است که

you trick them into buying something that

او را فریب می دهید تا چیزی بخرد که

isn't worth what you think it is.

ارزش آن چیزی که شما فکر می کنید ندارد.

If Jen was to bamboozle people at market, eventually

اگر جن قرار بود مردم را در بازار غافلگیر کند، در نهایت

people would be annoyed with us because she would

مردم از ما عصبانی می شدند، زیرا او

be tricking them, maybe selling them, you know, 10

آنها را فریب می داد، شاید آنها را می فروخت، 10

flowers in a bouquet and saying there's 30 in

گل در یک دسته گل می فروخت و می گفت 30 گل در

there or something like that.

آن وجود دارد یا چیزی شبیه به این.

She would be bamboozling them. So to review.

او آنها را بامزه می کرد. بنابراین برای بررسی.

Oh, I already put the words away.

اوه، من قبلاً کلمات را کنار گذاشته بودم.

A schemozzle is a mess.

schemozzle یک آشفتگی است.

And when you bamboozle someone, you trick them, usually

و وقتی کسی را بامزه می کنید، او را فریب می دهید، معمولاً به این

because you want to get money from them somehow.

دلیل که می خواهید به نحوی از او پول بگیرید.

Oh, it's getting a little cold out here.

اوه، اینجا کمی سرد شده است.

Hey, let's look at a comment from a previous video.

سلام، اجازه دهید به یک نظر از یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم.

This comment is from Sajonara. Hi, Bob.

این نظر از ساجونارا است. سلام باب

By the way, did you fasten

راستی،

the seat belt around the bottle? And my response?

کمربند ایمنی را دور بطری بستید؟ و پاسخ من؟

I did indeed.

من واقعا انجام دادم.

I learned my lesson a long time ago when a bottle

من خیلی وقت پیش درسم را یاد گرفتم که یک بطری

fell over in my van and the lid came off.

در ون من افتاد و درب آن باز شد.

Yeah, that was a...

آره،

That was a mess.

این یک افتضاح بود.

I was going to say schemozzle,

من می خواستم بگویم schemozzle،

but that doesn't really describe it.

اما این واقعا آن را توصیف نمی کند.

But yes, I did have that.

اما بله، من آن را داشتم.

Thanks for the comment, by the way.

ضمناً از نظر شما متشکرم.

I did have that once... By the way.

من آن را یک بار داشتم... اتفاقا.

I put a water bottle in my van in the last video.

من در آخرین ویدیو یک بطری آب در ونم گذاشتم.

And after I put it.

و بعد از اینکه گذاشتم.

Or in my car, and then after I put it

یا در ماشینم، و بعد از اینکه آن را

in there, I did put the seat belt through the

در آنجا گذاشتم، کمربند ایمنی را از طریق

handle and fasten the seat belt, because that's a good

دستگیره گذاشتم و کمربند ایمنی را ببندم، زیرا این یک

Way to prevent it from falling over. So.

راه خوب برای جلوگیری از افتادن آن است. بنابراین.

So anyways, how's everybody doing?

پس به هر حال، حال همه چطور است؟

I have to admit I'm a little bit nervous.

باید اعتراف کنم که کمی عصبی هستم. فردا

It's the first day of school or

روز اول مدرسه یا

first day of second semester tomorrow.

اولین روز ترم دوم است.

That's probably why I'm talking so quickly.

احتمالاً به همین دلیل است که من اینقدر سریع صحبت می کنم.

I'm just gonna go over here out

من فقط می خواهم کمی به اینجا بروم

of the wind a little bit. It's.

از باد. این است.

It is quite a bit colder than I was expecting out here.

اینجا خیلی سردتر از چیزی است که انتظار داشتم.

Sorry.

I was just looking at the ground here

متاسفم

اینجا فقط به زمین نگاه می کردم

because it's a bit of a different color.

چون کمی رنگش متفاوت است.

And this is where my van was parked, so

و این جایی بود که ون من پارک شده بود، پس

I better check the oil in that van.

بهتر است روغن آن وانت را چک کنم.

I don't think it's oil. I don't know.

فکر نکنم روغن باشه من نمی دانم. به

What do you think it is?

نظر شما چیست؟

You see how the.

می بینید که چگونه

It's a little darker there than it is over here.

آنجا کمی تاریک تر از اینجاست.

I think, though, that might just be from yesterday.

من فکر می کنم، هر چند، ممکن است فقط از دیروز باشد.

Things melted a bit and so the vehicles all have, like,

همه چیز کمی ذوب شد و بنابراین همه وسایل نقلیه مانند

salt and sand and stuff on the side from the roads.

نمک و شن و چیزهایی در کنار جاده ها دارند.

And maybe that just kind of slipped off.

و شاید این به نوعی از بین رفته است.

So can I venture out into the cold again?

پس آیا می توانم دوباره به سرما بروم؟

Yeah, probably. I'll do that. So.

آره احتمالا من این کار را انجام خواهم داد. بنابراین.

Or maybe not a little colder than I was expecting.

یا شاید نه کمی سردتر از آنچه انتظار داشتم.

I was gonna. Expecting.

من قرار بود در انتظار.

I was gonna show you this as well.

قرار بود اینو هم بهت نشون بدم

We had a windstorm that was not there the other day.

ما یک طوفان بادی داشتیم که آن روز نبود.

That actually came from.

که در واقع از

I think it came from over there.

فکر کنم از اونجا اومده

We have a bit of a junk pile over there.

ما در آنجا مقداری آشغال داریم.

You've probably seen it in a few videos.

احتمالاً آن را در چند ویدیو دیده اید.

I do really need to clean that up.

من واقعا نیاز به پاک کردن آن دارم.

And I think that blew over here.

و من فکر می کنم که اینجا منفجر شد.

And there's a few other things that blew around as

و چند چیز دیگر نیز وجود دارد که اتفاق افتاد

well, but mostly we made it through okay.

، اما بیشتر ما به خوبی از پس آن برآمدیم.

Anyways, thanks for watching. Wish me.

به هر حال از تماشای شما متشکرم برای من آرزو کن

Wish me luck for tomorrow, and I'll see you

برای فردا برای من آرزوی موفقیت کنید و

in a few days with another short English lesson. Bye.

چند روز دیگر شما را با یک درس کوتاه انگلیسی دیگر می بینم. خداحافظ