Learn the English Term "no-show" and the phrase "to show up"

In this English lesson, I wanted to help

در این درس انگلیسی می خواستم به

you learn the English term no show.

شما کمک کنم که اصطلاح انگلیسی no show را یاد بگیرید.

When you say someone is a no show, it means you

وقتی می گویید کسی نمایشی ندارد، به این معنی است که شما

planned to meet with them somewhere and they didn't come.

قصد داشتید با او در جایی ملاقات کنید و او نیامد.

Maybe you and a friend are going out for coffee

شاید شما و یکی از دوستانتان برای قهوه بیرون می روید

and you go to the coffee shop at the time

و در ساعتی

that you said you were going to meet at 7pm

که گفتید قرار است ساعت 7 بعدازظهر ملاقات کنید، به کافی شاپ می روید

and then that person doesn't show up.

و بعد آن شخص حاضر نمی شود.

You would say they are a no show.

شما می گویید آنها نمایشی بدون نمایش هستند.

They decided not to go to the coffee shop and

آنها تصمیم گرفتند که به کافی شاپ نروند و

probably didn't tell you either because usually if someone tells

احتمالاً به شما هم نگفتند زیرا معمولاً اگر کسی به

you they're not coming, then you know why they're not.

شما بگوید که نمی‌آید، می‌دانید چرا نمی‌آیند.

So if someone is a no show, it

بنابراین اگر کسی یک نمایش بدون نمایش است، به این

means that you planned to meet them somewhere

معنی است که شما برنامه ریزی کرده اید که او را در جایی ملاقات کنید

and for some reason they never arrived.

و به دلایلی هرگز نیامده است.

The other phrase I wanted to teach you

عبارت دیگری که امروز می خواستم به شما یاد بدهم

today is the phrase to show up.

عبارت to show up است.

If someone is a no show, it

اگر کسی بدون نمایش است، به این

means that they didn't show up.

معنی است که او حاضر نشده است.

When you show up somewhere, it means you arrive.

وقتی در جایی حاضر می شوید، به این معنی است که می رسید.

I show up at work every day at

من هر روز حدود ساعت 8 تا 8 سر کار حاضر می شوم

around quarter to eight right now and some

و برخی

of my colleagues show up around 7:30.

از همکارانم حدود ساعت 7:30 سر کار حاضر می شوند.

They get there earlier than me.

آنها زودتر از من به آنجا می رسند.

But to show up means to arrive.

اما حاضر شدن یعنی رسیدن.

So if you planned to meet with someone for coffee tonight at

بنابراین اگر قصد داشتید امشب در

a coffee shop at 7pm, hopefully they would show up at 7pm

یک کافی شاپ ساعت 7 بعدازظهر با کسی برای قهوه ملاقات کنید، امیدواریم که او ساعت 7 عصر حاضر شود

and you would have a cup of coffee with them.

و شما یک فنجان قهوه با او بنوشید.

Hopefully they wouldn't be a no show.

امیدواریم که آنها یک نمایش بدون نمایش نباشند.

So to review a no show is a person, a

بنابراین برای بررسی یک نمایش بدون نمایش یک شخص است،

term we use for a person who doesn't arrive.

اصطلاحی که ما برای شخصی که وارد نمی شود استفاده می کنیم.

If I flew somewhere on an airplane and someone was

اگر جایی با هواپیما پرواز می کردم و

supposed to pick me up at the airport and they

قرار بود یکی از فرودگاه من را بیاورد و

didn't come, I would say they were a no show.

نیامد، می گویم که آنها نمایشی هستند.

My ride was a no show, they didn't come to pick me up.

سواری من بی نمایش بود، نیامدند مرا ببرند.

And to show up means to arrive somewhere.

و ظاهر شدن یعنی رسیدن به جایی.

So hopefully if I go somewhere on a plane someday my ride will

بنابراین امیدوارم اگر روزی با هواپیما به جایی بروم، سوارم

show up and pick me up and not be a no show.

ظاهر می شود و مرا سوار می کند و نه نمایشی نیست.

But hey, let's look at a comment from a previous video.

اما هی، بیایید به نظری از یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم.

This comment is from Axel.

این نظر از اکسل است.

Black T shirt on Bob. Something new.

تی شرت مشکی روی باب. یه چیز جدید

And my response, yes, many of you noticed this.

و پاسخ من، بله، بسیاری از شما متوجه این موضوع شدید.

It's actually an official school shirt that

این در واقع یک پیراهن رسمی مدرسه است که

I wear when I take students somewhere.

وقتی دانش آموزان را به جایی می برم می پوشم.

Today we went on a walk

امروز

to town to study local businesses.

برای مطالعه مشاغل محلی به شهر قدم زدیم.

So I wear my black school shirt.

بنابراین من پیراهن مشکی مدرسه ام را می پوشم.

I actually should have put so

من در واقع باید می پوشیدم بنابراین

I wore my black school shirt.

پیراهن مشکی مدرسه ام را پوشیدم.

I kind of switched tenses on you there.

اونجا یه جورایی برات عوض کردم

That was a little bit of a mistake.

این یک کمی اشتباه بود.

So scratch that out.

پس آن را خراش دهید.

And instead it should say so

و در عوض باید بگوید

I wore my black school shirt.

من پیراهن مشکی مدرسه ام را پوشیدم.

Yes, we're encouraged as teachers when we go somewhere with

بله، وقتی خارج از روز مدرسه با دانش‌آموزان به جایی می‌رویم، ما به عنوان معلم تشویق می‌شویم

students outside of the school day, that we wear school

که

gear or school, it's not really a uniform.

وسایل مدرسه یا مدرسه را بپوشیم، در واقع لباس فرم نیست.

It's just a shirt with the school logo on it

این فقط یک پیراهن است که آرم مدرسه روی آن است

so that if people see us in town with a

تا اگر مردم ما را در شهر با

whole bunch of students, they know who we are.

تعداد زیادی دانش آموز ببینند، بدانند ما کی هستیم.

I'm just trying to stand with my back to the wind.

من فقط سعی می کنم با پشت به باد بایستم.

You can see that winter has arrived.

می بینید که زمستان فرا رسیده است.

Should I pan around?

آیا باید به اطراف حرکت کنم؟

Yeah, let's give you a good view of this.

بله، اجازه دهید یک دید خوب از این به شما ارائه دهیم.

So, yeah, I was wearing a black shirt the other day.

بنابراین، آره، روز پیش پیراهن مشکی پوشیده بودم.

Not by choice.

نه با انتخاب

It's kind of required, I guess.

حدس می‌زنم یک جورهایی لازم است.

It's not really required, but I think it

واقعاً الزامی نیست، اما فکر می‌کنم

is good when you take a whole bunch

وقتی یک دسته کامل

of teenagers out in public, especially if you're

از نوجوانان را در ملاء عام بیرون می‌برید خوب است، به خصوص اگر

the teacher in charge that you wear something

معلم مسئول هستید که چیزی را می‌پوشید،

so it's easy to identify who is in charge of that,

بنابراین تشخیص اینکه چه کسی مسئول

that trip and who's in charge of those students.

آن سفر است آسان است. و چه کسی مسئول آن دانش آموزان است.

Yeah, it's not actually that cold.

بله، در واقع آنقدرها هم سرد نیست.

My ear's a little bit cold right now, but it's

در حال حاضر گوشم کمی سرد است، اما

definitely windy, so I'm trying to stand as much as

قطعا باد می‌وزد، بنابراین سعی می‌کنم تا جایی که

I can with my back to the wind.

بتوانم با پشت به باد بایستم.

You'll see there's a nice little

خواهید دید که

bit of snow on the ground.

کمی برف خوب روی زمین است.

It was almost a snow day today. Yesterday,

امروز تقریبا یک روز برفی بود. دیروز،

there's a website called this called the Snow Day Predictor, and

وب‌سایتی به نام پیش‌بینی‌کننده روز برفی وجود دارد، و

if you punch in your address, it tells you what they

اگر آدرس خود را بکوبید، به شما می‌گوید که

think the chance is of you having a snow day.

احتمال دارد یک روز برفی داشته باشید.

And it said 99%

و دیروز 99% گفت

yesterday. It said that today there was a 99% chance.

. گفت امروز 99 درصد احتمال دارد.

But I didn't believe it because they

اما من این را باور نکردم زیرا آنها

were only calling for 2cm of snow.

فقط 2 سانتی متر برف را صدا می کردند.

That's not enough snow to have a snow day.

این برف برای داشتن یک روز برفی کافی نیست.

Anyways, I'm gonna go warm up. Thanks for watching.

به هر حال من میرم گرم کنم با تشکر برای تماشا.

I hope you learned a couple more phrases, if

امیدوارم چند عبارت دیگر را یاد گرفته باشید، اگر

not a little bit more, and I'll see you

نه کمی بیشتر، و

next week with another short English lesson. Bye.

هفته آینده با یک درس کوتاه دیگر انگلیسی شما را می بینم. خداحافظ