Learn the English Phrases YOU'RE NUTS and TO BE NUTS ABOUT

In this English lesson,

در این درس انگلیسی،

I wanted to help you learn the English phrase "You're nuts."

من می خواستم به شما کمک کنم که عبارت انگلیسی "You're nuts" را یاد بگیرید.

When you say to someone, "You're nuts,"

وقتی به کسی می گویید "

it means you think that they are crazy.

دیوونه ای" به این معنی است که فکر می کنید دیوانه است.

Maybe they have told you

شاید آنها به شما

that they are going to do something

گفته اند که قرار است کاری انجام دهند

that you think is dangerous.

که به نظر شما خطرناک است.

Maybe your friend says to you,

شاید دوستتان به شما بگوید،

"I'm going to go skydiving,"

"من می خواهم به چتربازی بروم"

or, "I'm going to start mountain climbing."

یا "من می خواهم کوه نوردی را شروع کنم."

You might say to them, "You're nuts,"

ممکن است به آنها بگویید: "شما دیوانه هستید"،

because maybe you are someone like me

زیرا شاید شما فردی مانند من هستید

who is afraid of heights or who is scared of heights.

که از ارتفاع می ترسید یا از ارتفاع می ترسید.

I do not like being up high,

من دوست ندارم در ارتفاع بالا باشم،

so if a friend of mine said to me,

بنابراین اگر یکی از دوستانم به من گفت:

"Hey, I think I'm going to go skydiving,

"هی، فکر می کنم می خواهم به چتربازی بروم،

"I'm going to jump out of a plane with a parachute,"

"می خواهم با چتر نجات از هواپیما بپرم"

I would probably say, "you're nuts."

، احتمالاً بگو: "شما دیوانه هستید."

If I had a friend who said,

اگر دوستی داشتم که می گفت:

"You know, I think I might take up mountain climbing,

"می دانید، فکر می کنم ممکن است کوهنوردی را شروع کنم،

"I might buy all the equipment I need

"ممکن است همه تجهیزات مورد نیازم را بخرم

"and I might go climb mountains,"

" و ممکن است بروم کوه نوردی

I would probably say, "You're nuts,"

کنم. احتمالاً بگویید "شما دیوانه هستید"

because to me,

زیرا برای من،

that is only something that someone would do

این فقط کاری است که

if they were a little bit crazy.

کسی اگر کمی دیوانه

I would never do those things.

باشد انجام می دهد.

The second phrase I wanted to help you learn today

is the phrase,

,

"To be nuts about."

"دور بودن."

When you are nuts about something

وقتی در مورد چیزی دلسرد هستید

or when you are nuts about someone,

یا وقتی از کسی عصبانی هستید، به

it means you really, really like that thing

این معنی است که شما واقعاً آن چیز را دوست

or you really, really like that person.

دارید یا واقعاً واقعاً آن شخص را دوست دارید.

So here's a good example,

بنابراین این یک مثال خوب است،

I'm nuts about pizza.

من دیوانه هستم در مورد پیتزا

Whenever I think about what I want for supper,

هر وقت به این فکر می‌کنم که برای شام چه می‌خواهم،

I usually think,

معمولاً فکر می‌کنم،

I think I want pizza.

فکر می‌کنم پیتزا می‌خواهم.

I'm just nuts about pizza,

من فقط از پیتزا خسته‌ام،

that means I really, really, really like pizza.

یعنی واقعاً، واقعاً، واقعاً پیتزا دوست دارم.

Or you could think of a situation

یا می‌توانید به موقعیتی فکر کنید

where one person likes another person in a romantic way.

که در آن o هیچ شخص دیگری را به شکلی عاشقانه دوست ندارد.

You could say,

می توانید بگویید:

"Oh, she's nuts about him."

"اوه، او از او عصبانی است."

That means that she likes this person,

این بدان معناست که او این شخص را

she likes him a lot,

دوست دارد،

she really, really likes him.

او را بسیار دوست دارد، واقعاً او را دوست دارد.

So if you ever hear someone say,

بنابراین اگر روزی شنیدید که کسی بگوید،

"Oh, yeah, did you hear,

"اوه، آره، شنیدی،

"Joe and Mary went out the other day

"جو و مری روز دیگر بیرون رفتند

"and I talked to Joe,

" و من با جو صحبت کردم،

"and Joe is nuts about her."

"و جو از او عصبانی است."

Basically that means that Joe really, really likes her.

اساساً این بدان معنی است که جو واقعاً، واقعاً او را دوست دارد.

So to review,

بنابراین

if someone says, "You're nuts,"

اگر کسی بگوید: "شما دیوانه هستید" به

it means they think you're crazy.

این معنی است که فکر می کند شما دیوانه هستید

Crazy in the way where they think you're gonna do something

that a logical person wouldn't do.

And if you say that you are nuts about something,

. اگر می گویید که در مورد چیزی عصبانی هستید، به

it means that you really, really like it.

این معنی است که واقعاً آن را دوست دارید.

Let's look at a comment from a previous video,

بیایید به یک نظر از یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم،

this comment is from xiuqin ou,

این نظر از xiuqin ou است

and xiuqin says,

و xiuqin می گوید:

"Hi, Mr. Bob,

"سلام آقای باب،

"thanks for your lessons.

متشکرم" برای درس های شما.

"Today I learned the word broth

"امروز کلمه آبگوشت

"and it's use in an idiom.

" را یاد گرفتم و در اصطلاح به کار می رود.

"I wonder, what is the difference

"من در شگفتم که

"between broth and soup."

"میان آبگوشت و سوپ" چه تفاوتی دارد.

And my response is,

و پاسخ من این است،

"Soup has noodles, vegetables and sometimes meat in it,

"سوپ رشته، سبزیجات و گاهی اوقات گوشت دارد،

"broth does not have anything in it."

"آبگوشت چیزی در آن نیست."

So thank you xiuqin for that comment,

بنابراین از شما xiuqin برای این نظر متشکرم،

this is from the video

این از ویدیویی است

where we talked about the phrase,

که در مورد عبارت

"Too many cooks spoil the broth."

"خیلی زیاد" صحبت کردیم. آشپزها آبگوشت را خراب می کنند."

So yeah, soup is usually a broth

بنابراین بله، سوپ معمولاً آبگوشتی است

that has many other things in it.

که چیزهای دیگری در آن وجود دارد.

Usually vegetables, sometimes noodles and sometimes meat,

معمولاً سبزیجات، گاهی اوقات رشته فرنگی و گاهی اوقات گوشت،

and broth is simply a not quite clear liquid.

و آب گوشت به سادگی یک مایع کاملاً شفاف است.

Just so you know,

فقط برای اینکه بدانید،

every week we cook a chicken,

هر هفته ما طبخ می کنیم. یک مرغ،

and after we cook the chicken,

و بعد از اینکه مرغ

we make broth out of it.

را پختیم، از آن آب گوشت درست می کنیم

We use the chicken to make broth,

. از مرغ برای تهیه آبگوشت استفاده می کنیم،

and the chicken broth is this really yummy,

و آب مرغ این

tasty brown liquid that we use later to make soup out of.

مایع قهوه ای واقعا خوشمزه و خوش طعم است که بعداً برای تهیه سوپ از آن استفاده می کنیم.

So broth is simply a very thin,

خیلی نازک،

usually made from chickens (laughs),

معمولا از مرغ (می خندد)،

usually, sometimes made from beef,

معمولا، گاهی از گوشت گاو،

sometimes made from vegetables,

گاهی از سبزیجات تهیه می شود،

and it's used in a lot of different recipes.

و در بسیاری از دستور العمل های مختلف استفاده می شود.

Many recipes will call for broth

بسیاری از دستور العمل

when you are making it.

ها هنگام درست کردن آن نیاز به آبگوشت دارند.

When a recipe calls for something,

چیزی را فرا می خواند، به

it means that it is required.

این معنی است که آن مورد نیاز است

So here's something interesting,

when I was a kid,

یک بچه،

we had soup for lunch every Sunday.

ما هر یکشنبه برای ناهار سوپ می خوردیم.

That was always the Sunday lunch,

این همیشه ناهار یکشنبه

it was kind of this,

بود، یک جورهایی بود،

I guess a tradition in my family.

حدس می‌زنم یک سنت در خانواده من بود.

Every Sunday, my mom made soup,

مامانم هر یکشنبه سوپ درست میکرد

and every Sunday,

for lunch we had soup.

و هر یکشنبه

برای ناهار سوپ میخوردیم.

I'm not sure if you have the same tradition,

مطمئن نیستم شما هم همین سنت را دارید،

let me know in the comments

if you eat soup on a specific day of the week.

اگر در روز خاصی از هفته سوپ می خورید، در نظرات به من بگویید .