Learn the English Phrases "hot commodity" and "on a hot streak"

In this English lesson, I wanted to help

در این درس انگلیسی می خواستم به

you learn the English term hot commodity.

شما کمک کنم که اصطلاح انگلیسی hot commodity را یاد بگیرید.

When we say something is a hot

وقتی می گوییم چیزی یک کالای داغ است

commodity, it means everybody wants it.

، یعنی همه آن را می خواهند.

If you have a favorite team and they

اگر تیم مورد علاقه ای دارید و آنها به

make the playoffs, tickets are a hot commodity.

مرحله پلی آف راه پیدا می کنند، بلیط ها کالای داغی هستند.

Everybody wants a ticket to see the playoff games.

همه برای دیدن بازی های پلی آف بلیط می خواهند.

So that's one example.

پس این یک مثال است.

The reason I thought of this was because

دلیلی که به این فکر کردم این بود که

at our school, there are a lot of

در مدرسه ما،

flies right now, like flies buzzing around.

در حال حاضر مگس های زیادی وجود دارد، مانند مگس هایی که در اطراف وزوز می کنند.

And so fly swatters are a hot commodity.

و بنابراین مگس کش ها یک کالای داغ هستند.

Someone used this term this morning.

امروز صبح یکی از این اصطلاح استفاده کرد.

They were like, where's the

آنها می گفتند،

fly swatter for your classroom?

مگس کش برای کلاس شما کجاست؟

And I said, I don't know.

و من گفتم، نمی دانم.

And they said, wow, they're a hot commodity right now.

و آنها گفتند، وای، آنها در حال حاضر یک کالای داغ هستند.

Everyone wants a flyswatter for their classroom.

هرکسی برای کلاس درس خود یک آب بالکن می خواهد.

So the second phrase I wanted to

بنابراین عبارت دومی که می‌خواستم به

teach you is on a hot streak.

شما یاد بدهم در جریان است.

So when you are on a hot streak,

بنابراین وقتی در یک خط داغ هستید، به این

it means you are having success at something.

معنی است که در کاری موفق هستید.

If your favorite player scores a goal in

اگر بازیکن مورد علاقه شما در هر بازی یک گل به ثمر برساند

every game, they are on a hot streak.

، در یک خط داغ است.

If you let me see here, if you are taking an

اگر به من اجازه دهید اینجا را ببینم، اگر

English test every day on your app and you're getting ten

هر روز در برنامه خود یک آزمون انگلیسی می‌گیرید و از ده ده می‌گیرید

out of ten, you are on a hot streak.

، در یک رگه داغ هستید.

So a hot streak is a prolonged

بنابراین یک رگه داغ یک

series of successful results on something.

سری طولانی از نتایج موفق در مورد چیزی است.

Sorry, those are some big words there.

متاسفم، این چند کلمه بزرگ است.

Anyways, to review.

به هر حال برای بررسی.

A hot commodity is something that is in demand,

یک کالای داغ چیزی است که تقاضا دارد،

something that everybody wants, something that everyone wants to

چیزی است که همه می‌خواهند، چیزی که همه می‌خواهند

have, like tickets for a really good sports game.

داشته باشند، مانند بلیط یک بازی ورزشی واقعاً خوب.

And if you are on a hot streak, you

و اگر در یک خط داغ هستید،

are just having one success after another.

فقط یکی پس از دیگری موفقیت کسب می کنید.

Sometimes my favorite player on the Toronto Blue Jays

گاهی اوقات بازیکن مورد علاقه من در تورنتو بلو جیز

will be on a hot streak and they will

در یک بازی داغ قرار می گیرد و

hit in every game and get on base.

در هر بازی ضربه می زند و در بیس قرار می گیرد.

But hey, let's look at a comment from a previous video.

اما هی، بیایید به نظری از یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم.

This comment is from Yasin.

این نظر از طرف یاسین است.

It's always good to be capable of

همیشه خوب است که بتوانید

doing some tweaking around the house.

کمی تغییرات در خانه انجام دهید.

Sometimes it just breaks the bank to call

گاهی وقت ها این کار باعث می شود که

someone in to fix something for you.

با کسی تماس بگیرید تا چیزی را برای شما درست کند.

I think I'm a jack of all trades, but

من فکر می کنم من یک جک از همه حرفه ها هستم، اما

I don't have a way with electronics though.

من راهی برای الکترونیک ندارم.

And my response it certainly is

و پاسخ من مطمئناً

cheaper to fix things yourself.

ارزان‌تر است که خودتان مسائل را تعمیر کنید.

I'm the same way for certain things, but

من برای بعضی چیزها همینطور هستم، اما

plumbing is something where I always call someone.

لوله کشی چیزی است که من همیشه به کسی زنگ می زنم.

I don't want to accidentally flood the house.

من نمی خواهم به طور اتفاقی خانه را سیل کنم.

So thanks Yasin for that comment.

پس ممنون از یاسین برای این نظر.

But yes, that is the one thing.

اما بله، این یک چیز است.

I will do some electrical work, but then I

من یکسری کارهای برقی انجام خواهم داد، اما بعد از آن

usually have a friend come and check it.

معمولاً یک دوست دارم که بیاید و آن را بررسی کند.

But plumbing, I'm always worried I'm going to do

اما لوله کشی، من همیشه نگران این هستم که

some plumbing and then wake up the next morning

یک لوله کشی انجام دهم و صبح روز بعد از خواب بیدار شوم

and a room in the house will be flooded.

و یک اتاق در خانه زیر آب می رود.

Maybe however I hooked it up will leak, but not good.

شاید به هر حال من آن را وصل کردم نشت کند، اما خوب نیست.

Anyways, two things that I wanted to show you.

به هر حال دو مورد که می خواستم به شما نشان دهم.

Number one, there are leaves on the ground.

شماره یک، برگ هایی روی زمین وجود دارد.

It's September 17 today.

امروز 17 سپتامبر است.

It's the Tuesday before you're seeing this video,

سه شنبه قبل از دیدن این ویدیو است

and there are already leaves on the ground.

و از قبل برگ هایی روی زمین وجود دارد.

And I wanted to show you this building.

و من می خواستم این ساختمان را به شما نشان دهم.

I showed this to my members in a

من این را در یک

video on the other channel in some detail.

ویدیو در کانال دیگر با جزئیات به اعضایم نشان دادم.

But if you look down here, you'll see that

اما اگر به اینجا نگاه کنید، می بینید که

they are starting to tear down this building.

آنها شروع به تخریب این ساختمان کرده اند.

Actually, earlier, both of those machines were going.

در واقع، قبل از آن، هر دوی آن ماشین ها کار می کردند.

But you can see this old mill.

اما شما می توانید این آسیاب قدیمی را ببینید.

It's an old feed mill.

این یک آسیاب خوراک قدیمی است.

They're starting to tear it down.

آنها شروع به خراب کردن آن می کنند.

I think they're going to

فکر می‌کنم

build apartment buildings here.

اینجا ساختمان‌های آپارتمانی بسازند.

I'm not 100% sure what's going to be built, but

من 100% مطمئن نیستم که قرار است چه چیزی ساخته شود، اما

I think by the end of the week, I think

فکر می کنم تا پایان هفته،

this building will be gone, which is kind of sad.

این ساختمان از بین خواهد رفت، که تا حدی غم انگیز است.

This building has been here my whole life.

این ساختمان تمام زندگی من اینجا بوده است.

I remember seeing this as a kid.

یادم می آید که در کودکی این را دیدم.

When I would visit my grandparents in this town.

وقتی به پدربزرگ و مادربزرگم در این شهر می رفتم.

I would see this mill.

من این آسیاب را خواهم دید.

A friend of mine actually worked there.

یکی از دوستانم در واقع آنجا کار می کرد.

He worked the night shift.

شیفت شب کار می کرد.

He worked from, like, six at night till

او از شش شب تا

six in the morning, four nights a week.

شش صبح، چهار شب در هفته کار می کرد.

And he liked it.

و از آن خوشش آمد.

It was really good money, but it wasn't good for him.

واقعاً پول خوبی بود، اما برای او خوب نبود.

I don't think he could handle the... how

فکر نمی‌کنم بتواند از پس این برآید که چگونه

it disrupted his sleep pattern.

الگوی خواب او را مختل کرد.

I wouldn't be very good at that either.

من در آن هم خیلی خوب نخواهم بود.

But anyways, some leaves on the ground,

اما به هر حال چند برگ روی زمین،

an old building getting torn down.

یک ساختمان قدیمی در حال خراب شدن است.

And this lesson's done. Thanks for watching.

و این درس تمام شد با تشکر برای تماشا.

I'll see you in a couple

چند

days with another short English lesson. Bye.

روز دیگر با یک درس کوتاه انگلیسی دیگر می بینمت. خداحافظ