Learn the English Phrases "to scrape by" and "to scrape up"

In this English lesson

در این درس انگلیسی می‌خواستم به

I wanted to help you learn the English phrase, to scrape by.

شما کمک کنم تا عبارت انگلیسی را یاد بگیرید.

Now, when you scrape by it can mean you're talking

حالا، وقتی با آن خراش می‌دهید می‌تواند به این معنا باشد که در

about money or succeeding at something,

مورد پول صحبت می‌کنید یا در چیزی موفق شده‌اید،

but just succeeding by a little bit.

اما فقط کمی موفق شده‌اید.

Here's a good example.

در اینجا یک مثال خوب است.

You might say, my cousin doesn't make

ممکن است بگویید، پسر عموی من

a lot of money at work,

در محل کار پول زیادی به دست نمی‌آورد،

but he has enough money to scrape by.

اما آنقدر پول دارد که می‌تواند از آن استفاده کند.

That means he can pay all his bills,

این بدان معناست که او می تواند تمام صورت حساب هایش را بپردازد،

but he doesn't have a lot of money left over

اما پول زیادی

to do anything fun.

برای انجام کار سرگرم کننده ندارد.

That would be kind of disappointing, wouldn't it?

این به نوعی ناامید کننده خواهد بود، اینطور نیست؟

It's always nice to have a little extra money.

همیشه داشتن کمی پول اضافی خوب است.

When you just have enough money to scrape by,

وقتی فقط پول کافی برای خراشیدن دارید،

life isn't as enjoyable.

زندگی آنقدرها هم لذت بخش نیست.

You could also say this, he passed his exam,

این را هم می توانید بگویید، او امتحانش را پس داده است،

but he just scraped by.

اما فقط خراشیده است.

I'm using the past tense now, he just scraped by,

من در حال حاضر از زمان گذشته استفاده می کنم ، او فقط با خراشیده شده است،

that means the person probably got 51% on their exam,

این بدان معناست که فرد احتمالاً 51٪ در امتحان خود را کسب کرده است،

so they just did good enough to pass.

بنابراین آنها فقط آنقدر خوب عمل کرده اند که بتوانند قبول شوند.

The second phrase I want to teach you today

دومین عبارتی که امروز می خواهم به شما یاد بدهم

is the phrase to scrape up.

عبارت to scrape up است.

When you scrape up, it means you kind of gather stuff.

وقتی خراش می دهید، به این معنی است که چیزهایی را جمع می کنید.

If I was to go to work today and if I didn't bring a lunch,

اگر قرار بود امروز بروم سر کار و اگر ناهار نمی آوردم

and instead I wanted to bring money,

و در عوض می خواستم پول بیاورم،

I might have to scrape up some money in the house.

ممکن است مجبور شوم مقداری پول در خانه تراشی کنم.

I might have to look for some change or look for some bills.

ممکن است مجبور شوم به دنبال تغییراتی باشم یا به دنبال برخی صورتحساب ها باشم.

I might need to scrape up some money so I have enough.

شاید لازم باشد مقداری پول جمع کنم تا به اندازه کافی داشته باشم.

If Jen gets a call from someone and they say,

اگر جن از کسی تماس بگیرد و بگویند، گل

do you have any peonies?

صد تومانی داری؟

And if Jen doesn't have a lot,

و اگر جن زیاد نداشته باشد،

maybe she has three peonies flowers,

شاید سه گل صد تومانی داشته باشد،

but she knows she can go out to the field

اما می‌داند که می‌تواند به مزرعه برود

and scrape up a few more.

و چند گل دیگر بتراشد.

It means there's hardly anything left.

یعنی تقریبا چیزی باقی نمانده است.

There's hardly any peonies left,

تقریباً گل صد تومانی باقی نمانده است،

but she knows if she goes around and cuts a few,

اما او می‌داند که اگر برود و چند عدد را برش دهد

and gets a few out of the cooler,

و چند عدد را از کولر بیرون بیاورد،

she can scrape up enough to make a bouquet.

می‌تواند آنقدر بتراشد که یک دسته گل درست کند.

So let's review, to scrape by means to just have

پس بیایید مرور کنیم، خراش دادن به وسیله ای برای داشتن

enough money to live or it means to just succeed

پول کافی برای زندگی یا به معنای موفقیت

at something by a little bit.

در چیزی است.

And to scrape up means to kind of gather together money

و تراشیدن به معنای جمع آوری پول

or some other things.

یا چیزهای دیگر است.

But hey, let's look at a comment from a previous video.

اما هی، بیایید به نظری از یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم.

If you wonder why I'm laughing,

اگر تعجب می کنید که چرا من می خندم، به این

it's because it's really early in the morning here,

دلیل است که اینجا واقعاً صبح زود است،

I just crawled out of bed to make this video.

من فقط از رختخواب بیرون آمدم تا این ویدیو را تهیه کنم.

It's early Thursday morning,

اوایل صبح پنجشنبه است،

one of my busiest days of the week,

یکی از شلوغ ترین روزهای هفته من،

and I got up at 6:00 AM, and it's 6:10 right now.

و ساعت 6 صبح بیدار شدم و الان ساعت 6:10 است.

So I probably look, Do I have bags under my eyes?

بنابراین احتمالاً نگاه می کنم، آیا زیر چشمانم کیسه دارم؟

and my hair's a little bit messy.

و موهای من کمی نامرتب است.

I should have shaved today too, but oh well,

امروز هم باید اصلاح می‌کردم، اما خب،

I needed to get an English lesson done,

من باید یک درس انگلیسی را تمام می‌کردم،

so that's the way it goes.

بنابراین راهش همین است.

This comment is from Know That.

این نظر از سایت Know That است.

"Hello, Mr. Bob,

"سلام، آقای باب،

I noticed that you have switched the side

من متوجه شدم که طرفی را که

you wear your fitness tracker on.

ردیاب تناسب اندام خود را می پوشید تغییر داده اید.

if I'm right, you usually wear it on your left wrist",

اگر راست می گویم، شما معمولا آن را روی مچ دست چپ خود می گذارید"،

yes, "But as far as I can remember,

بله، "اما تا جایی که من به یاد دارم،

you said that you always do this in the summer

شما گفت که شما همیشه این کار را در تابستان انجام می دهید

so that you can get an even tan to avoid a brighter part.

تا بتوانید یک برنزه کنید تا قسمت روشن تری نداشته باشید

Thank you for the new phrases, sir,

I wish you a nice day."

.

And my response, that is, correct,

و پاسخ من، یعنی درست است،

I switch it each day so that I don't end up

من هر روز آن را تغییر می دهم تا در نهایت

with a white band on my arm, very perceptive of you.

با یک نوار سفید روی بازویم، بسیار فهیم از شما نباشم.

So yes, I do tan a little bit in the summer,

بنابراین بله، من در تابستان کمی برنزه می‌کنم،

and if I wear my fit... I don't know, I probably don't have

و اگر تنم را بپوشم... نمی‌دانم، احتمالاً

a white band here now, but I do switch it from arm to arm.

الان اینجا نوار سفید ندارم، اما آن را از بازو به بازو تغییر می‌دهم.

Let's see how quickly I can get this put back on.

بیایید ببینیم چقدر سریع می توانم این را دوباره برگردانم.

I do switch it from arm to arm,

من آن را از بازویی به بازوی دیگر تغییر می‌دهم،

because otherwise I end up with my arm being tanned.

زیرا در غیر این صورت دستم برنزه می‌شود.

And then there's this white area where my Fitbit would be.

و سپس این منطقه سفید است که در آن فیت بیت من خواهد بود.

Now it's not telling me the time.

حالا زمان را به من نمی گوید.

So yes, thank you,

پس بله، متشکرم،

Know That, that was very perceptive of you.

این را بدانید، این از شما بسیار ادراکی بود.

I do still switch it every day in the summer

من هنوز هم هر روز در تابستان

when I go for my walk in the morning.

که صبح برای پیاده روی می روم آن را عوض می کنم.

And by the way, I have been walking a lot lately.

و اتفاقاً اخیراً زیاد پیاده روی می کنم.

I don't know what's gotten into me,

نمی دانم چه بلایی سرم آمده است،

I have started walking and even running a little bit.

شروع کرده ام به راه رفتن و حتی کمی دویدن.

I'm not a runner.

من دونده نیستم

Years ago, I used to run long distances,

سال ها پیش،

when I was like 22, 23.

زمانی که 22، 23 ساله بودم، مسافت های طولانی را می دویدم.

But now at the age of 51, I don't usually run,

اما الان در سن 51 سالگی، معمولا نمی دوم،

but I've been running.

اما دویده ام.

I think I've been walking so much the past year

فکر می‌کنم در سال گذشته آنقدر پیاده‌روی کرده‌ام

that my body has adapted, and in order to get my heart rate

که بدنم سازگار شده است و برای اینکه ضربان قلبم را

to the right beats per minute for it to be exercise,

به ضربان مناسب در دقیقه برسانم تا ورزش باشد،

I need to run a little bit.

باید کمی بدوم.

Anyways, see you in a couple days

به هر حال، چند روز دیگر شما را

with another English lesson, bye.

با یک درس انگلیسی دیگر می بینم، خداحافظ.