Learn the English Phrases "That's cold!" and "to stop cold"

In this English lesson, I wanted to

در این درس انگلیسی می خواستم

teach you the English phrase that's cold.

عبارت انگلیسی that's cold را به شما آموزش دهم.

This is a phrase we use to

این عبارتی است که ما برای

describe when someone does something that's kind

توصیف وقتی استفاده می کنیم که کسی کاری را انجام می دهد که به نوعی بد است،

of mean, something that's not very nice.

کاری که خیلی خوب نیست.

Here's a good example.

در اینجا یک مثال خوب است.

Let's say your cousin is dating someone and

فرض کنید پسر عموی شما با شخصی قرار می گیرد و

he decides to break up with your cousin.

او تصمیم می گیرد از پسر عموی شما جدا شود.

So he sends her a text message saying, I

بنابراین او به او پیامک می‌فرستد که می‌گوید

don't want to go out with you anymore.

دیگر نمی‌خواهم با تو بیرون بروم.

We would say, oh, that's cold.

ما می گفتیم، اوه، سرد است.

Because when you dump someone, when you end a

چون وقتی کسی را کنار می گذارید، وقتی

relationship with a text message, it's very impersonal.

رابطه را با پیامک خاتمه می دهید، بسیار غیرشخصی است.

It's not very kind or nice.

خیلی مهربون یا خوب نیست

It would probably be nicer to say to the person

احتمالاً بهتر است که شخصاً به آن شخص بگوییم

in person, hey, I don't think it's working out.

، هی، من فکر نمی‌کنم کار درستی باشد.

So when you dump someone, when you end a relationship with

بنابراین، وقتی کسی را رها می‌کنید، وقتی یک رابطه را با

a text message, this is a great way to describe it.

یک پیام متنی پایان می‌دهید، این یک راه عالی برای توصیف آن است.

That's cold.

این سرد است.

That's not a very nice way to do it,

این روش خیلی خوبی برای انجام آن نیست،

although I hear that's the common way to break

اگرچه می‌شنوم که این روش رایج برای جدا

up with people now for younger people.

کردن افراد جوان‌تر است.

But anyways, the other phrase I wanted to teach

اما به هر حال عبارت دیگری که امروز می خواستم به

you today is the phrase to stop cold.

شما یاد بدهم عبارت توقف سرما است.

If I was doing the lesson and all of a sudden

اگر درس را انجام می‌دادم و ناگهان

I stopped like that, I would describe that as stopping cold.

متوقف می‌شدم، آن را به‌عنوان توقف سرد توصیف می‌کردم.

Maybe I heard something, maybe the

شاید چیزی شنیدم، شاید

dog barked, but I stopped cold.

سگ پارس کرد، اما من از سرما ایستادم.

When you stop cold, it means you

وقتی سرماخوردگی را متوقف می کنید، به این معنی است که کاری را که

stop what you're doing very quickly.

انجام می دهید خیلی سریع متوقف می کنید.

When I'm walking outside at night, sometimes if I

وقتی شب در بیرون از خانه قدم می زنم، گاهی اوقات اگر

hear a scary sound, I might stop cold because

صدای ترسناکی بشنوم، ممکن است از سرما بند بیایم زیرا

I'm not sure if it's someone stealing something from

مطمئن نیستم کسی چیزی از

the barn or something other weird... or some other

انبار دزدیده است یا چیز عجیب دیگری... یا

weird thing that's happening out here.

چیز عجیب دیگری که در حال رخ دادن است. اینجا.

So to review, when you describe something by saying,

بنابراین برای مرور، وقتی چیزی را با گفتن این که

that's cold, you're describing an action by someone that's

سرد است توصیف می‌کنید، در حال توصیف یک عمل شخصی هستید که به

kind of mean and not very nice.

نوعی پست و نه خیلی خوب است.

And when you stop cold, it means that you

و وقتی سردی را متوقف می کنید، به این معنی است که کاری را که

stop what you're doing very suddenly in order to

انجام می دهید خیلی ناگهانی متوقف می کنید تا

listen or look around or do something else.

گوش کنید یا به اطراف نگاه کنید یا کار دیگری انجام دهید.

But hey, let's look at a comment from a previous video.

اما هی، بیایید به نظری از یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم.

This comment is from, I think, Tara. Yes.

این نظر از طرف تارا است. آره.

In Russian, it's to move like a turtle,

در روسی حرکت کردن مثل لاک پشت است، با

referring to yesterday's lesson or the previous lesson,

اشاره به درس دیروز یا درس قبل،

what have you done with the snow? It vanished.

با برف چه کردی؟ ناپدید شد.

Here in Ukraine, everything is covered

اینجا در اوکراین همه چیز پوشیده

with snow and it's minus twelve.

از برف است و منهای دوازده است.

Well, it's exactly the same weather

خوب، الان دقیقاً همان آب و هوای

at my place right now, Tara.

محل من است، تارا.

It is minus twelve out here

اینجا منهای دوازده است

and everything's covered with snow.

و همه چیز پوشیده از برف است.

My response is, it's back again today.

پاسخ من این است که امروز دوباره برگشته است.

So, yes, the snow has kind of

بنابراین، بله، برف

come and gone a few times here.

چند بار اینجا آمده و رفته است.

And one of the things that I find interesting

و یکی از چیزهایی که به نظر من جالب است

is I had to find my sunglasses yesterday because

این است که دیروز مجبور شدم عینک آفتابی ام را پیدا کنم، زیرا

even though if you look up in the sky,

حتی اگر به آسمان نگاه کنید،

the sun is not very, very bright.

خورشید خیلی خیلی روشن نیست.

Oh, it's over there.

اوه، آنجاست.

But because of the snow, it's very hard to see.

اما به دلیل بارش برف، دیدن آن بسیار سخت است.

Like if I take my glasses off, I have

مثلاً اگر عینکم را بردارم،

to squint in order to see the camera.

برای دیدن دوربین باید چشم‌هایم را ببندم.

So I dug out my sunglasses.

بنابراین عینک آفتابی ام را بیرون آوردم.

They were in the van, buried under all kinds of junk.

آنها در ون بودند و زیر انواع آشغال ها دفن شده بودند.

By the way, I don't keep my

در ضمن، من

vehicles very tidy on the inside.

وسایل نقلیه ام را خیلی از داخل مرتب نمی کنم.

I've never shown that on camera, but definitely

من هرگز آن را در دوربین نشان نداده‌ام، اما قطعاً

a messy person when it comes to vehicles.

وقتی صحبت از وسایل نقلیه به میان می‌آید، فردی بی‌نظم هستم.

So I dug around, I found my

بنابراین من اطراف را حفاری کردم،

sunglasses, and now we're all set.

عینک آفتابی ام را پیدا کردم، و اکنون همه چیز آماده است.

I know I show you geese a lot, but this is kind of fun.

من می دانم که من به شما غازهای زیادی نشان می دهم، اما این یک نوع سرگرم کننده است.

The river has frozen a little bit.

رودخانه کمی یخ زده است.

I'm not sure how many geese are

من مطمئن نیستم که چند غاز در

down there, but it is a lot.

آنجا وجود دارد، اما تعداد آنها زیاد است.

So they're standing on the frozen part of

بنابراین آنها در قسمت یخ زده

the river, but they're also swimming in the

رودخانه ایستاده اند، اما در

non frozen part of the river.

قسمت غیر یخ زده رودخانه نیز شنا می کنند.

Sorry, I stopped cold there for a

با عرض پوزش، من یک ثانیه در آنجا متوقف شدم،

second because the camera wasn't turning around.

زیرا دوربین به دور خود نمی چرخید.

So, yeah, our yearly winter visitors, the geese, they

بنابراین، بله، بازدیدکنندگان زمستانی سالانه ما، غازها، به

don't seem to mind the cold at all.

نظر می رسد که اصلاً به سرما اهمیت نمی دهند.

They're definitely similar to me.

قطعا شبیه من هستند

I'm out here, it's minus twelve.

من اینجا هستم، ساعت منهای دوازده است.

I don't even have a winter hat on.

من حتی کلاه زمستانی هم ندارم.

And I'm not cold at all.

و من اصلا سردم نیست.

In fact, on my walk this morning, I had

در واقع، در پیاده روی امروز صبح، من

too many layers on, so I had to take

بیش از حد لایه ها را پوشیده بودم، بنابراین مجبور شدم

my toque off so I didn't get too warm.

توکم را برداریم تا خیلی گرم نشم.

That's actually dangerous in cold weather, by the way.

اتفاقاً در هوای سرد این خطرناک است.

You don't want to get too warm in cold weather.

شما نمی خواهید در هوای سرد خیلی گرم شوید.

You don't want to start sweating

شما نمی خواهید شروع به عرق کردن کنید

because that's kind of dangerous.

زیرا این یک نوع خطرناک است.

Anyways, thanks for watching.

به هر حال از تماشای شما متشکرم

I'll see you in a couple of

days with another short English lesson. Bye.

یکی دو

روز دیگر با یک درس کوتاه انگلیسی دیگر می بینمت. خدا حافظ.