Learn the English Phrases "It's none of your business" and "Mind your own business"

In this English lesson, I wanted to help you

در این درس انگلیسی، می خواستم به شما کمک کنم که

learn the English phrase, it's none of your business.

عبارت انگلیسی را یاد بگیرید، به شما مربوط نیست.

So I was walking out of class today,

بنابراین من امروز از کلاس خارج می شدم

and there were two students in the hall.

و دو دانش آموز در سالن بودند.

And the one student said, what did

و یکی از دانش‌آموزان گفت:

you get on your math test?

در امتحان ریاضی چه نتیجه‌ای گرفتی؟

And the other student said, it's none of your business.

و شاگرد دیگر گفت، به تو ربطی ندارد.

In English, when you say it's none of your

در زبان انگلیسی، وقتی می گویید به شما ربطی ندارد،

business, it's very informal and it's a little bit

بسیار غیررسمی است و کمی

rude, but you're basically telling the other person that

بی ادبانه است، اما اساساً به طرف مقابل می گویید که

they're asking a question you don't want to answer.

او سوالی می پرسد که نمی خواهید به آن پاسخ دهید.

They're asking for information that you

آنها اطلاعاتی را می خواهند که شما

don't think they need to know.

فکر نمی کنید آنها نیازی به دانستن آنها ندارند.

A test is a great example.

تست یک مثال عالی است.

If I took a test and you said to me,

اگه یه تست دادم و بهم بگی

if you were a friend of mine and said, hey,

اگه دوستم بودی و گفتی هی

how did you do on your math test?

امتحان ریاضیت رو چطوری؟

I'd probably say, hey, it's none of your business.

احتمالاً می گویم، هی، به شما ربطی ندارد.

Basically, what I'm saying is, I

اساساً چیزی که من می گویم این است که

don't want to tell you.

نمی خواهم به شما بگویم.

Maybe I did really good.

شاید واقعا خوب کار کردم

Maybe I didn't do very good at all.

شاید من اصلا خوب کار نکردم.

But in any case, it's none of your business.

اما در هر صورت به شما ربطی ندارد.

So remember, it is a.

بنابراین به یاد داشته باشید، آن است.

It's a little bit rude.

کمی بی ادبی است.

It's very direct.

خیلی مستقیمه

It's not a kind way of answering someone.

این روش خوبی برای پاسخ دادن به کسی نیست.

The other phrase I wanted to teach you

عبارت دیگری که امروز می خواستم به شما یاد بدهم

today is the phrase mind your own business.

عبارت mind your own business است.

This means exactly the same thing.

این دقیقاً به همین معنی است.

And I think I taught this already about four years ago.

و فکر می کنم این را قبلاً حدود چهار سال پیش تدریس کرده ام.

If someone said to me, hey, Bob, when

اگر کسی به من گفت، هی، باب، کی

are you going to buy a new car?

می خواهی یک ماشین جدید بخری؟

I would say, mind your own business.

من می گویم، به کار خودت فکر کن.

Again, a little bit rude,

باز هم کمی گستاخانه،

very informal, and very direct.

بسیار غیررسمی و بسیار مستقیم.

Like, it's not a happy way of saying it.

مانند، گفتن آن روش خوشحال کننده ای نیست.

If someone said, hey, Bob, when are

اگر کسی گفت، هی، باب، کی

you going to buy a new car?

می خواهید یک ماشین جدید بخرید؟

And I said, oh, I don't know.

و من گفتم، اوه، نمی دانم.

I haven't really thought about it, But I actually had.

من واقعاً به آن فکر نکرده ام، اما در واقع فکر کرده ام.

That's kind of a nicer way to do it.

این به نوعی روش بهتری برای انجام آن است.

So anyways, to review, it's none of your business and

بنابراین به هر حال، برای بررسی، این به شما مربوط نیست و به

mind your own business, they mean the same thing.

خودتان فکر می کنید، آنها به همین معنا هستند.

It's a way of telling someone that the

این راهی است برای اینکه به کسی بگوییم

questions they are asking are too direct.

سوالاتی که می پرسند خیلی مستقیم هستند.

They're asking for more information than

آنها اطلاعات بیشتری از آنچه

you're willing to give them.

شما مایلید به آنها بدهید می خواهند.

But, hey, let's look at a

اما، هی، بیایید به

comment from a previous video.

نظری از یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم.

This is from Denis Pizza ut.

این از Denis Pizza ut است.

It's a product placement in Bob's short.

این یک قرار دادن محصول در کوتاه مدت باب است.

And my response, they should sponsor me.

و پاسخ من، آنها باید از من حمایت کنند.

Yeah, I think in the last video, there was...

بله، فکر می کنم در ویدیوی آخر، ...

I was walking around town, right?

من در شهر قدم می زدم، درست است؟

So you saw probably Pizza Hut and Gino's Pizza and...

پس احتمالا پیتزا هات و پیتزا جینو و...

No, not Gino's Nino's.

نه، نینو جینو را دیدید.

There's a Gino's pizza and a Nino's pizza in my town.

یک پیتزای جینو و یک پیتزای نینو در شهر من وجود دارد.

But yeah, lots of pizza places.

اما بله، بسیاری از مکان های پیتزا.

In fact, Smithville, the town of

در واقع، اسمیت‌ویل، شهر

Smithville, has five pizza places.

اسمیت‌ویل، پنج مکان پیتزا دارد.

A little bit strange.

کمی عجیب است.

Anyways, you can see here it's this time of year.

به هر حال، می توانید اینجا را ببینید که این زمان از سال است.

It's the time of year when we put the little

این زمانی از سال است که ما

markers along the driveway and we bought some extra ones

نشانگرهای کوچک را در امتداد راهرو می گذاریم و امسال تعدادی نشانگر اضافی خریدیم

this year and there's some on this side as well.

و تعدادی نیز در این سمت وجود دارد.

We put these along the driveway

ما اینها را در امتداد جاده قرار دادیم

because eventually it's going to snow.

زیرا در نهایت برف می بارد.

And then eventually it gets very, very difficult to

و سپس در نهایت بسیار بسیار دشوار می شود که

see where the driveway is both when driving in

چه هنگام رانندگی به داخل

and out, when there's a bit of snow on

و چه در هنگام خروج از آن، زمانی که کمی برف روی

the ground, but also when using the snowblower.

زمین می بارد، و همچنین هنگام استفاده از برف پاک کن، مسیر ورودی کجاست.

I need to know where the driveway is so that

باید بدانم راهرو کجاست تا از

I don't go off the driveway and into the lawn.

جاده خارج نشوم و وارد چمن نشوم.

So not sure if you can see them very clearly.

بنابراین مطمئن نیستید که آیا می توانید آنها را خیلی واضح ببینید.

We bought some bright orange ones and then this

ما تعدادی رنگ نارنجی روشن خریدیم و سپس این

type here we have a few of these.

نوع در اینجا ما تعدادی از آنها را داریم.

I think we have four of these

فکر کنم الان چهارتا از اینا داریم

now. This one is actually a reflector.

. این یکی در واقع یک بازتابنده است.

So the light coming from your headlights or

بنابراین نوری که از چراغ‌های جلو یا

from your reverse lights lights that up.

چراغ‌های عقب شما می‌آید آن را روشن می‌کند.

And by the way, if you didn't know what

و اتفاقاً اگر نمی دانستید

headlights were, the headlights are on the front here.

چراغ های جلو چیست، چراغ های جلو در اینجا هستند.

We call those fog lights.

ما به آن چراغ های مه شکن می گوییم.

I don't really always use them in the fog.

من واقعاً همیشه از آنها در مه استفاده نمی کنم.

And then on the back you have

و سپس در پشت شما

these, which are your reverse lights.

اینها را دارید که چراغهای معکوس شما هستند.

So when you drive backwards or when you drive in reverse,

بنابراین هنگامی که به عقب رانندگی می کنید یا هنگام رانندگی در معکوس،

you can see a little bit, at least when you're...

می توانید مقدار کمی را ببینید، حداقل زمانی که ...

when you're going in reverse.

زمانی که در عقب حرکت می کنید. چشمان

Mine aren't as bright as they should be or

من آنطور که باید روشن نیستند یا

my eyesight is starting to fade at night.

دیدم در شب کم رنگ می شود.

I think it's getting a little harder for me

فکر می کنم

to see at night one of those two things.

دیدن یکی از آن دو چیز در شب برایم کمی سخت تر می شود.

Anyways, thanks for watching.

به هر حال از تماشای شما متشکرم

I hope you enjoyed this little English

امیدوارم از این درس کوچک انگلیسی

lesson about reflectors and telling people that

در مورد بازتابنده ها و گفتن به مردم که

something's none of their business.

چیزی به آنها ربطی ندارد لذت برده باشید.

And I'll see you in a few days with another one.

و چند روز دیگه با یکی دیگه میبینمت

Bye.

خداحافظ