Learn the English Phrases "to get the wrong idea" and "to be in the wrong"

In this English lesson, I wanted to help you

در این درس انگلیسی، می خواستم به شما کمک کنم که

learn the English phrase to get the wrong idea.

عبارت انگلیسی را بیاموزید تا ایده اشتباهی پیدا کنید.

Now, we usually use this to talk about

در حال حاضر، ما معمولاً از این برای صحبت در مورد زمانی استفاده می کنیم که

when someone interprets what someone else says or

کسی آنچه را که شخص دیگری می گوید یا

does and they interpret it wrong.

انجام می دهد تفسیر می کند و آنها آن را اشتباه تفسیر می کنند.

And it usually happens in a situation where

و معمولاً در شرایطی اتفاق می‌افتد که

someone is just being friendly and the other

شخصی فقط دوستانه رفتار می‌کند و

person might get the wrong idea and think

ممکن است طرف مقابل تصور اشتباهی داشته باشد و فکر کند

that they're interested in them romantically.

که از نظر عاشقانه به او علاقه دارد.

Sometimes this will be part of the story in a movie

گاهی اوقات این بخشی از داستان در فیلمی است

where there's a guy and girl, and the guy is really

که در آن یک پسر و دختر وجود دارد، و آن پسر واقعاً

friendly and the girl happens to get the wrong idea.

دوستانه است و اتفاقاً دختر فکر اشتباهی می‌کند.

She thinks that he's being nice because he likes her in

او فکر می کند که او خوب است زیرا او را به

a romantic way, but he just wants to be friends.

شکلی عاشقانه دوست دارد، اما او فقط می خواهد دوست باشد.

So hopefully you've never been in that situation.

پس امیدوارم هرگز در آن موقعیت قرار نگرفته باشید.

You can use this for other things as well.

شما می توانید از این برای موارد دیگر نیز استفاده کنید.

Like, you can say, hey, I'm helping

مثلاً می‌توانید بگویید، هی، من به شما کمک می‌کنم

you, but don't get the wrong idea.

، اما فکر اشتباه نکنید.

I'm not going to help you for free every weekend.

من قرار نیست آخر هفته رایگان به شما کمک کنم.

Like maybe you're helping someone do some

مثلاً به کسی کمک می‌کنید تا

work around their house or something.

کارهایی در اطراف خانه‌اش انجام دهد.

Hopefully I explained that well.

I'm trying to rush here because I'll show

امیدوارم خوب توضیح داده باشم

من سعی می کنم به اینجا عجله کنم زیرا یک

you the line of dark clouds in a moment.

لحظه دیگر خط ابرهای تیره را به شما نشان خواهم داد.

And there's a little bit of thunder over there.

و اندکی رعد و برق در آنجا وجود دارد.

I know there's sun behind me.

میدونم پشت سرم خورشید هست

The other phrase I wanted to teach you today is the phrase

عبارت دیگری که امروز می‌خواستم به شما یاد بدهم، عبارت

to be in the wrong when you are in the wrong.

to be in the wrong when you are in the wrong است.

It means that you're the person who made the mistake.

این بدان معنی است که شما فردی هستید که اشتباه کرده اید.

Sometimes we use this formally to

گاهی اوقات ما از این به طور رسمی برای

talk about a car accident.

صحبت در مورد تصادف رانندگی استفاده می کنیم.

When one car, when one car hits the other,

وقتی یک ماشین، وقتی یک ماشین به ماشین دیگر برخورد می کند،

we usually say one person was in the wrong.

معمولاً می گوییم یک نفر اشتباه کرده است.

Okay, that person didn't signal and they turned,

خوب، آن شخص علامت نداد و چرخید،

or that person crossed into the wrong lane.

یا آن شخص به خط اشتباهی رد شد.

And so we would say that that person is at fault.

و بنابراین ما می گوییم که آن شخص مقصر است.

That person is in the wrong.

آن شخص در اشتباه است.

So to review to get the wrong idea

بنابراین بازبینی برای دریافت ایده نادرست به

means to interpret what someone does or says

معنای تفسیر آنچه که کسی انجام می دهد یا می گوید

and to be wrong in your interpretation.

و در تفسیر خود اشتباه می کند.

And to be in the wrong simply means

و اشتباه بودن به سادگی به این معنی است

that you are guilty of doing something.

که شما در انجام کاری مقصر هستید.

You're the person who didn't signal when

شما فردی هستید که هنگام پیچیدن علامت نداده اید

they turned, or you're the person who

یا فردی هستید که

maybe drove into the wrong lane.

ممکن است به خط اشتباهی رانندگی کنید.

But hey, let's look at a comment from a previous video.

اما هی، بیایید به نظری از یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم.

This comment is from Berevilson, a

این نظر از طرف Berevilson است،

very, very much a longtime viewer. Hi. Great teacher.

یک بیننده بسیار بسیار طولانی. سلام. معلم بزرگ

Bob, I don't have any clue what you're talking about.

باب، من نمی دانم در مورد چه چیزی صحبت می کنید.

Kkk, it's not true.

کک، این درست نیست.

Thanks a lot for your amazing job.

با تشکر فراوان برای کار شگفت انگیز شما.

And I said great use of the phrase.

و من از این عبارت بسیار استفاده کردم.

So that's the phrase to not have a clue.

پس این عبارت برای نداشتن سرنخ است.

And Berevilson, thanks for that comment.

و Berevilson، از این نظر متشکرم. از

Was using that in a good example sentence.

آن در یک جمله مثال خوب استفاده کردم.

So it looks like we might get a storm today.

بنابراین به نظر می رسد که ممکن است امروز طوفان شویم.

I'll show you a couple of things.

من یکی دو مورد را به شما نشان می دهم.

One is if you look in the distance, you can

یکی اینکه اگر به دوردست نگاه کنید، می

see that the sky is very gray in that direction

بینید که آسمان در آن جهت بسیار خاکستری است

and it's also very gray in that direction.

و همچنین در آن جهت بسیار خاکستری است.

And if you look on the ground here, you'll see

و اگر به زمین اینجا نگاه کنید،

lots of sticks and branches from a week ago.

تعداد زیادی چوب و شاخه های یک هفته پیش را خواهید دید.

I'll put a clip in here from Jen.

من یک کلیپ از جن در اینجا قرار می دهم.

Jen caught some, got some footage of the storm.

جن تعدادی را گرفت، فیلمی از طوفان گرفت.

We had quite a storm roll through last week and

ما در هفته گذشته طوفان زیادی داشتیم و

I hope this one that's coming isn't the same.

امیدوارم این طوفانی که در راه است، مشابه نباشد.

I'm actually on my way outside to tell Jen

من در واقع در راه خارج هستم تا به جن بگویم

that I just looked at the radar and it

که من فقط به رادار نگاه کردم و به

looks like this storm might hit us.

نظر می رسد که این طوفان ممکن است به ما برسد.

Sometimes a storm will go past, but this

گاهی اوقات یک طوفان می گذرد، اما این

one, it's kind of all around us.

طوفان، به نوعی در اطراف ما وجود دارد.

It's in every direction.

در هر جهت است.

You can see the dark clouds.

می توانید ابرهای تیره را ببینید.

The sun has gone away now.

اکنون خورشید رفته است.

I don't think this storm is

فکر نمی کنم این طوفان به این

going to hit us anytime soon.

زودی ها به ما برسد.

Both dogs just barked at me,

هر دو سگ فقط به من پارس می کردند و

thinking I'm some strange person.

فکر می کردند من آدم عجیبی هستم.

They decided they recognized me and

آنها تصمیم گرفتند که من را شناختند و

they're going the other way now.

اکنون راه دیگری را می روند.

But we'll have to see if that storm hits us or not.

اما باید ببینیم که آیا آن طوفان به ما می رسد یا نه.

I think it will.

من فکر می کنم این خواهد شد.

It said on the forecast that there

بر اساس پیش بینی ها،

was a 40% chance of rain today.

احتمال بارندگی امروز 40 درصد است.

And I can sense it in the air.

و من می توانم آن را در هوا حس کنم.

I feel it in my bones that it's going to rain today.

در استخوان هایم احساس می کنم که امروز باران خواهد بارید.

We'll have to see.

باید ببینیم

I'll leave you with a nice view as

در حالی که در 10 ثانیه گذشته صحبت می کنم، شما را با یک نمای زیبا می گذارم.

I talk for the last 10 seconds.

There are the big clouds.

ابرهای بزرگ وجود دارد.

If I walk this way, you can see them

اگر من در این راه قدم بردارم، می توانید آنها را در

all the way around this corner as well.

این گوشه نیز ببینید.

I think if it comes, it'll be pretty harsh

من فکر می کنم اگر بیاید، خیلی خشن

and pretty quick and then it will be over.

و خیلی سریع خواهد بود و بعد تمام می شود.

Anyways, thanks for watching.

به هر حال از تماشای شما متشکرم

I'll see you in a few

چند

days with another short English lesson. Bye.

روز دیگه با یه درس کوتاه انگلیسی دیگه میبینمت. خدا حافظ.