Learn the English Phrases "homeward bound" and "a straight shot"

Hey, it's been a lot of fun hanging out with Brent.

هی، وقت گذرانی با برنت بسیار سرگرم کننده بود.

Today's the day where I might be leaving later today.

امروز روزی است که ممکن است بعداً امروز ترک کنم.

I might be leaving tomorrow morning.

شاید فردا صبح برم

I'm gonna be homeward bound.

من مقید به خانه خواهم بود.

So homeward bound means that you are

بنابراین محدود به خانه به این معنی است که شما

on your way home. Right, now,

در راه خانه هستید. در حال حاضر،

so do you think that you're

پس آیا فکر می کنید که در

going to stop along the way?

طول راه توقف خواهید کرد؟

It's a twelve hour drive.

دوازده ساعت رانندگی است.

Maybe you'll get tired and stop halfway.

شاید خسته شوید و نیمه راه بایستید.

I might stop halfway, or I might

ممکن است در نیمه راه بایستم، یا ممکن است

do it in a straight shot.

این کار را در یک عکس مستقیم انجام دهم.

So that would mean that I'm going

پس این بدان معناست که من

to drive for 11 hours straight.

11 ساعت متوالی رانندگی خواهم کرد. فکر

I don't think that's going to happen, but

نمی کنم این اتفاق بیفتد، اما

you probably should know that word anyway.

به هر حال احتمالاً باید این کلمه را بدانید.

So later today or tomorrow I will be homeward bound.

بنابراین بعداً امروز یا فردا من مقید به خانه خواهم بود.

I think there's a song homeward bound. There is.

من فکر می کنم یک آهنگ به خانه محدود شده است. وجود دارد. این اثر

It's by Simon and Garfunkel. It's a great song.

توسط سیمون و گارفونکل است. این یک آهنگ عالی است.

Is it the name of the song?

اسم آهنگش هست؟

It is, yes.

این است، بله.

I think there's a book or

فکر می کنم کتاب یا فیلمی وجود دارد

a movie that involves animals.

که در آن حیوانات نقش دارند.

Oh, there might be a dog that runs away

اوه، ممکن است سگی باشد که

from home and then eventually is home but,

از خانه فرار کند و در نهایت به خانه برسد، اما،

anyways, there's definitely a song.

به هر حال، قطعاً آهنگی وجود دارد.

There might be a movie with that little phrase in it.

ممکن است فیلمی با آن عبارت کوچک وجود داشته باشد.

And then this one's a little more obscure, maybe.

و سپس این یکی کمی مبهم تر است، شاید.

I don't think a lot of people use this,

فکر نمی‌کنم افراد زیادی از این کار استفاده کنند،

but I might do it in a straight shot.

اما ممکن است آن را در یک عکس مستقیم انجام دهم.

But hey, let's look at a comment from a previous video.

اما هی، بیایید به نظری از یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم.

You can talk if you want, Brent,

اگر خواستی می‌توانی صحبت کنی، برنت،

while I look for the comment.

در حالی که من دنبال نظر هستم.

Yeah, I'll talk about straight shot.

بله، من در مورد ضربه مستقیم صحبت خواهم کرد.

I think we almost just use that with

من فکر می کنم که ما تقریباً فقط از آن در

travel and a lot of times with driving. Yes.

سفر و بسیاری اوقات در رانندگی استفاده می کنیم. آره.

Like with a plane, you would use like layover.

مانند یک هواپیما، شما می توانید مانند layover استفاده کنید.

You would use different terminology. Definitely. Yeah.

شما از اصطلاحات مختلف استفاده می کنید. قطعا. آره

Because often you'll be like, it's a three hour drive.

از آنجا که اغلب شما مانند، سه ساعت رانندگی است.

I'm going to leave at six and do it in a straight shot.

من ساعت شش می روم و این کار را در یک عکس مستقیم انجام می دهم.

I'm just going to go straight there.

من فقط می خواهم مستقیم به آنجا بروم.

From Maxim Dear Bob, I hope you are doing well.

از ماکسیم باب عزیز، امیدوارم حالتون خوب باشه.

I want to thank you for

می‌خواهم از شما برای

your amazing English lessons on YouTube.

آموزش‌های انگلیسی شگفت‌انگیزتان در یوتیوب تشکر کنم. زمانی که در اوکراین زندگی می کردم

I watched all of your episodes

همه قسمت های شما را تماشا کردم

when I was living in Ukraine.

.

Your lessons helped me learn English

درس های شما به من کمک کرد تا زبان انگلیسی را یاد بگیرم

and prepare for that ielts exam.

و برای امتحان آیلتس آماده شوم.

Now I live and work in London, Ontario, Canada.

اکنون در لندن، انتاریو، کانادا زندگی و کار می کنم.

And I think you might have been

و من فکر می کنم شما ممکن است

on a live stream recently mentioning that.

اخیراً در یک جریان زنده به آن اشاره کرده باشید.

Thank you so much for your help and teaching.

از کمک و آموزش شما بسیار سپاسگزارم

It made a big difference in my life.

این یک تغییر بزرگ در زندگی من ایجاد کرد.

Best regards, Maxim and my response.

با احترام، ماکسیم و پاسخ من.

So cool that you're living in London. Welcome to Canada.

خیلی باحاله که تو لندن زندگی میکنی به کانادا خوش آمدید.

I'm actually out that way every once in a while.

من در واقع هر چند وقت یک بار از این طریق بیرون می روم.

Congrats on passing your ielts.

تبریک بابت قبولی در آزمون آیلتس.

So two things there. Ielts. That's a pretty good

بنابراین دو چیز وجود دارد. آیلتس. این یک موفقیت بسیار خوب است

accomplishment. Absolutely. Sounds like a dream

. کاملا. به نظر می رسد یک رویا به

come true. Very cool.

حقیقت پیوسته است. خیلی باحاله

Congratulations on that.

بابت آن تبریک می گویم.

And then London, Ontario.

و سپس لندن، انتاریو. آیا

Have you ever been there? I've not.

تا به حال آنجا بوده اید؟ من نکرده ام.

When I hear London, I automatically think England. Yes.

وقتی لندن را می شنوم، به طور خودکار به انگلیس فکر می کنم. آره.

There's a lot of places in Canada and the

مکان های زیادی در کانادا و

United States that kind of harken back to England.

ایالات متحده وجود دارد که به نوعی به انگلستان بازمی گردد.

So it's kind of a funny thing.

بنابراین این یک چیز خنده دار است.

Let's walk this way.

بیایید این راه را طی کنیم.

I'm supposed to walk and talk

قرار است

during this part of the lesson. I almost forgot.

در این قسمت از درس راه بروم و صحبت کنم. تقریبا فراموش کردم.

Love it.

دوستش دارم.

London, Ontario.

لندن، انتاریو

There's also a Stratford, Ontario.

یک استراتفورد، انتاریو نیز وجود دارد.

There's a Stratford in England as well.

یک استراتفورد در انگلستان نیز وجود دارد.

The Stratford in Ontario also has a theater.

استراتفورد در انتاریو یک تئاتر نیز دارد.

And you can go watch Shakespeare there and,

و شما می توانید به تماشای شکسپیر بروید و،

yeah, definitely you can see

بله، قطعاً می توانید

the origins of those countries. Brent. Yep.

منشاء آن کشورها را ببینید. برنت بله

Where are... what are we standing in front of? What is all this?

کجاییم... مقابل چه چیزی ایستاده ایم؟ این همه چیست؟

So my brother loves wood and he has

بنابراین برادر من عاشق چوب است و

a lot of wood that he chops up.

چوب های زیادی دارد که آنها را خرد می کند.

Some he sells to other people, some he actually

برخی را به دیگران می فروشد، برخی را در واقع

uses to heat his house in the winter.

برای گرم کردن خانه خود در زمستان استفاده می کند.

Oh, yeah, we're in Maine.

اوه، آره، ما در مین هستیم.

And if you look over here, this makes sense to me.

و اگر به اینجا نگاه کنید، این برای من منطقی است.

Lots of firewood back there and then back over there.

مقدار زیادی هیزم به آنجا برگشت و سپس به آنجا برگشت.

Lots of trees. Definitely. Pretty cool.

درختان زیاد قطعا. خیلی باحال.

Um, I noticed though that this.

اوم، هر چند متوجه شدم که این.

So Brent lives in a city?

پس برنت در یک شهر زندگی می کند؟

Yeah... Town? City? ...small city.

آره... شهر؟ شهر؟ ...شهر کوچک.

Yeah, large town.

آره شهر بزرگ

So in a real city, there's lots

بنابراین در یک شهر واقعی، تعداد زیادی

of pavement and lots of concrete.

سنگفرش و مقدار زیادی بتن وجود دارد.

But it looks like here, if you wanted

اما به نظر می رسد اینجا، اگر می خواستی

to skateboard, you build your own little...

اسکیت بورد باشی، کوچولوی خودت را می سازی...

It's not a half pipe, is it?

این نیم لوله نیست، درست است؟ فکر

I think it might be a half pipe. Yeah.

کنم ممکنه نصف لوله باشه آره

I think your brother minds we're just wandering around in

فکر می‌کنم برادرت بدش نمی‌آید که ما فقط در

his yard, not at all randomly talking about stuff.

حیاط خانه‌اش پرسه می‌زنیم، اصلاً تصادفی در مورد چیزهایی صحبت نمی‌کنیم.

There's a snowmobile over there. Oh, yes.

اونجا یه ماشین برفی هست آه بله.

Traffic cone.

مخروط ترافیک.

Anything... a trampoline.

هر چیزی... ترامپولین.

Anything you could possibly want.

هر چیزی که ممکن است بخواهید

So as I was mentioning, we're in Maine.

بنابراین همانطور که اشاره کردم، ما در مین هستیم.

It doesn't surprise me that firewood

تعجبی ندارد که از هیزم

is being used to heat houses.

برای گرم کردن خانه ها استفاده می شود.

We still do that in Canada.

ما هنوز این کار را در کانادا انجام می دهیم.

Jen and I have a wood stove,

من و جن یک اجاق چوبی داریم،

but we actually recently removed it.

اما در واقع اخیراً آن را برداشتیم.

But still very common.

اما هنوز بسیار رایج است.

Jen's parents heat their house with wood.

پدر و مادر جن خانه خود را با چوب گرم می کنند.

Pretty, pretty common thing to do.

کاری بسیار معمولی

Anyways, Brent, thanks again for having me.

به هر حال، برنت، باز هم از حضور من متشکرم.

It's been fun.

خوش گذشت.

It's the 4th of July.

4 جولای است.

There's going to be some celebrations in a little bit.

قرار است تا چند لحظه دیگر جشن هایی برگزار شود.

I'm going to stay for those.

من برای آنها می مانم.

Might leave later tonight and be homeward bound.

ممکن است بعد از ظهر امشب را ترک کند و به خانه محدود شود.

Might leave tomorrow morning. We'll see.

ممکنه فردا صبح بره خواهیم دید.

Do you think you'll get a skateboard out

آیا فکر می کنید یک اسکیت برد بیرون بیاورید

and show us some of the tricks you used to do?

و برخی از ترفندهایی را که قبلا انجام می دادید به ما نشان دهید؟

That will not be happening.

این اتفاق نخواهد افتاد.

We didn't do anything death defying and we're

ما هیچ کاری برای مبارزه با مرگ انجام ندادیم و

not going to do anything death defying.

قرار نیست کاری برای مقابله با مرگ انجام دهیم.

At least I don't think so.

حداقل من اینطور فکر نمی کنم.

Anyways, thanks, Brent, and see you everybody in

به هر حال، متشکرم، برنت، و همه شما را تا

a few days with another English lesson. See you later.

چند روز دیگر با یک درس انگلیسی دیگر می بینم. بعدا میبینمت.