Learn the English Phrase "to edge out" and "a double-edged sword"

In this English lesson, I wanted to help

در این درس انگلیسی، من می‌خواستم به

you learn the English phrase to edge out.

شما کمک کنم که عبارت انگلیسی to edge out را یاد بگیرید.

When you edge someone out, it means you pass them.

وقتی کسی را کنار می گذارید، به این معنی است که از او عبور می کنید.

Maybe at work you and a colleague are both trying

شاید در محل کار شما و یکی از همکارانتان هر دو در تلاش

to get a promotion, but there's only one spot.

برای ارتقای رتبه هستید، اما تنها یک نقطه وجود دارد.

And maybe because you know a bit more, you can

و شاید چون کمی بیشتر می دانید، بتوانید از

edge out your colleague because you're just the better choice.

همکار خود پیشی بگیرید زیرا شما انتخاب بهتری هستید.

Sometimes when teams are playing towards the end of their season,

گاهی اوقات وقتی تیم‌ها در پایان فصل خود بازی می‌کنند،

they edge out someone who's kind of at the same spot

کسی را کنار می‌زنند که در همان نقطه‌ای است

as them they win a game and the other team,

که آنها در یک بازی پیروز می‌شوند و تیم دیگر،

maybe in a different city, loses a game.

شاید در شهر دیگری، یک بازی را می‌بازد.

And that helps them edge out the other team.

و این به آنها کمک می کند تا از تیم دیگر پیشی بگیرند. به

It helps them surpass them.

آنها کمک می کند از آنها پیشی بگیرند.

The other term I wanted to teach

اصطلاح دیگری که امروز می خواستم به شما یاد بدهم

you today is a double edged sword.

شمشیر دولبه است.

So of course a double edged sword would be

بنابراین مطمئناً یک شمشیر دولبه

a sword that is sharp on both sides.

شمشیری است که از هر دو طرف تیز باشد.

But in English we use this to describe

اما در زبان انگلیسی ما از این برای توصیف

a situation that both benefits the person but

وضعیتی استفاده می کنیم که هم به نفع فرد است اما

also is negative in some way.

به نوعی منفی است.

The classic example is always to say

مثال کلاسیک همیشه این است که می گویند

fame is a double edged sword.

شهرت یک شمشیر دو لبه است.

Being famous is a double edged sword.

معروف بودن شمشیر دولبه است.

Sure you have lots of money and you can do

مطمئناً شما پول زیادی دارید و می توانید

whatever you want, but you can't just go to a

هر کاری که بخواهید انجام دهید، اما نمی توانید فقط به یک

normal grocery store because people all want your signature.

خواربار فروشی معمولی بروید زیرا همه مردم امضای شما را می خواهند.

So fame is a double edged sword.

پس شهرت شمشیر دولبه است.

It has an advantage.

یک مزیت دارد.

It has a lot of advantages probably, but

احتمالاً مزایای زیادی دارد، اما

it also has a disadvantage in that you

یک عیب نیز دارد که شما

can't do what normal people do in life.

نمی توانید کاری را که افراد عادی در زندگی انجام می دهند انجام دهید.

So to review, to edge out means to surpass.

بنابراین مرور کردن، کنار زدن به معنای پیشی گرفتن است.

I think that the best example is the sports team.

فکر می کنم بهترین نمونه تیم ورزش است.

You know, they can edge out the competition

می دانید، آنها می توانند از رقابت پیشی بگیرند

and then maybe finish in a better spot.

و سپس در جایگاه بهتری به پایان برسند.

And a double edged sword is any situation where there's

و شمشیر دولبه هر موقعیتی است که در آن

both like a positive or many positives and negative and

هر دو جنبه مثبت یا مثبت و منفی و

a negative or many negative aspects to it.

منفی یا بسیاری از جنبه های منفی وجود داشته باشد.

But hey, let's look at a comment from a previous video.

اما هی، بیایید به نظری از یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم.

This is from Cecilia. Good luck, Bob.

این از سیسیلیا است. موفق باشی باب

And then a nice four leaf clover emoji. Thanks.

و سپس یک شکلک چهار برگ زیبا از شبدر. با تشکر

It went extremely well.

فوق العاده خوب پیش رفت

So Cecilia is referring to the fact that yesterday

بنابراین سیسیلیا به این واقعیت اشاره می کند که دیروز

I'm going to stop trying to do this.

من از تلاش برای انجام این کار دست می کشم.

Yesterday or two days ago for you was the first day

دیروز یا دو روز پیش برای شما اولین روز

of second semester for me and it went really well.

ترم دوم بود و خیلی خوب پیش رفت.

In fact, it's Thursday morning right now as I record

در واقع، همین الان صبح پنجشنبه است که

this and I'm realizing that it's very enjoyable to get

این را ضبط می کنم و دارم متوجه می شوم که

up, to go for a walk and then to make

بلند شدن، پیاده روی و سپس ساختن

an English lesson for all of you.

یک درس انگلیسی برای همه شما بسیار لذت بخش است.

I think I'm at my best in the morning.

فکر می کنم صبح در بهترین حالتم هستم.

I think this time of day, right now

فکر می‌کنم این ساعت از روز،

it's about quarter to nine, I think.

فکر می‌کنم الان حدوداً ساعت نه ربع است.

I think this time of day is just

فکر می کنم این زمان از روز فقط

a better time of day for me.

زمان بهتری از روز برای من است.

And for a full year I've been teaching in the morning.

و برای یک سال کامل صبح تدریس می کنم.

And then coming home to make YouTube videos

و سپس به خانه می آییم تا

and lessons for you in the afternoon.

بعد از ظهر برای شما فیلم ها و درس هایی در یوتیوب بسازم.

And now I'm realizing that I get to get

و اکنون متوجه می شوم که می توانم بلند شوم

up and when I'm fresh, when I have lots

و وقتی سرحال هستم، وقتی

of energy, that's when I'll be making YouTube lessons.

انرژی زیادی دارم، آن موقع است که درس های یوتیوب را می سازم.

So I think that this is a win win for you guys.

بنابراین من فکر می کنم که این یک برد برای شما بچه ها است.

I think.

من فکر می کنم.

I don't know for sure, but I

من مطمئن نیستم، اما

think the English lessons will get better.

فکر می کنم دروس انگلیسی بهتر خواهد شد.

I think I'll be a little more creative.

فکر می کنم کمی خلاق تر باشم.

I have plans to still make sure I do

من قصد دارم هنوز مطمئن شوم که هفته ای

one of these short lessons in town once a

یک بار یکی از این درس های کوتاه را در شهر انجام می دهم

week, but I just feel a bit more relaxed.

، اما فقط کمی آرامش دارم.

In fact, I keep looking at the clock this morning and

در واقع، امروز صبح به ساعت نگاه می کنم و

realizing it's way earlier still than I thought it was.

متوجه می شوم که هنوز خیلی زودتر از چیزی که فکر می کردم است.

For some reason I was getting ready to go to

بنا به دلایلی داشتم برای رفتن به سر کار آماده می شدم

work and I had this kind of feeling like I

و این احساس را داشتم که

was late for some reason, which I'm not at all.

به دلایلی دیر رسیده ام که اصلاً نیستم.

I think I'm actually going to get to

فکر می‌کنم

work earlier today than I need to.

امروز زودتر از زمان نیازم به سر کار می‌روم.

I probably need to be at work around 10:30 every day.

احتمالاً باید هر روز حدود ساعت 10:30 سر کار باشم.

As many of you know, I'm 70%,

همانطور که بسیاری از شما می دانید، من 70 درصد هستم،

so I don't work full time.

بنابراین تمام وقت کار نمی کنم.

So yeah, I'm gonna get up, work on YouTube.

پس بله، من بلند می شوم، روی یوتیوب کار می کنم.

You might see me replying to comments at a

ممکن است ببینید من در

different time of day on this channel, but either

زمان دیگری از روز در این کانال به نظرات پاسخ می دهم، اما در هر

way I think it should be for the best.

صورت فکر می کنم باید بهترین باشد.

Anyways, thanks for watching.

به هر حال از تماشای شما متشکرم

I'll see you in a couple days

چند روز دیگر

with another short English lesson. Bye.

با یک درس کوتاه انگلیسی دیگر می بینمت. خداحافظ