Learn the English Saying, "It's not the heat, it's the humidty!" and the Phrase "to beat the heat"

In this English lesson, I wanted to help you learn

در این درس انگلیسی، می‌خواستم به شما کمک کنم

the English saying, it's not the heat, it's the humidity.

این ضرب المثل انگلیسی را یاد بگیرید، گرما نیست، رطوبت است.

So it is really, really hot out

بنابراین در حال

here in Ontario, Canada right now.

حاضر اینجا در انتاریو، کانادا بسیار گرم است.

The last few days have been over 30 degrees celsius, and

چند روز گذشته بیش از 30 درجه سانتیگراد بوده است و

today it's going to be over 30 degrees celsius again.

امروز دوباره به بالای 30 درجه سانتیگراد خواهد رسید.

And something we kind of say jokingly when it's this

و چیزی که وقتی اینقدر

hot is, hey, it's not the heat, it's the humidity.

گرم است به شوخی می گوییم، هی، گرما نیست، رطوبت است.

Basically, what we mean is the

اساساً منظور ما این است که

heat isn't what is oppressive.

گرما ظلم کننده نیست.

It's not the heat that's making you

این گرما نیست که به شما

feel really hot, it's the humidity.

احساس گرما می کند، بلکه رطوبت است.

By the way, humidity is the

به هر حال، رطوبت

amount of moisture in the air.

مقدار رطوبت موجود در هوا است.

So we say it jokingly, but it's also kind of true.

بنابراین ما آن را به شوخی می گوییم، اما یک جورهایی هم درست است.

When you're somewhere where there's a really hot

وقتی جایی هستید که در آن یک روز واقعاً گرم

day and no humidity, it's a lot nicer

و بدون رطوبت باشد، بسیار خوب است

because you can sweat and your sweat evaporates.

زیرا می توانید عرق کنید و عرق شما تبخیر می شود.

But when you say it's not the heat, it's the

اما وقتی می گویید گرما نیست، رطوبت است

humidity, you're usually in a place where when you sweat,

، معمولاً در جایی هستید که وقتی عرق می کنید،

it doesn't really evaporate and cool you off.

واقعاً تبخیر نمی شود و شما را خنک نمی کند.

Sweating doesn't work the way it's supposed to.

عرق کردن آنطور که باید عمل نمی کند.

So we just kind of get through it by

بنابراین ما فقط با

saying, hey, it's not the heat, it's the humidity.

گفتن، هی، گرما نیست، رطوبت است.

The other phrase I wanted to help you

عبارت دیگری که امروز می خواستم به شما کمک کنم

learn today is to beat the heat.

یاد بگیرید این است که گرما را شکست دهید.

So this is something that rhymes.

بنابراین این چیزی است که قافیه است.

And we say this to talk about things that

و ما این را می گوییم تا در مورد چیزهایی صحبت کنیم که به

help you cool down when it's hot like this.

شما کمک می کند وقتی هوا اینطور گرم است خنک شوید.

To beat the heat, I will go into a restaurant at

برای غلبه بر گرما، من هر ساعت به یک رستوران در بازار می روم تا

market every hour just to cool off for five minutes because

فقط پنج دقیقه خنک شوم، زیرا

they have air conditioning. Maybe to beat the heat,

آنها تهویه هوا دارند. شاید برای غلبه بر گرما، من

Jen and I will get some ice cream around five or

و جن حدود ساعت پنج یا

six o'clock this afternoon at market to cool down a little bit.

شش بعدازظهر امروز در بازار کمی بستنی بگیریم تا کمی خنک شویم.

So we use this kind of fun little rhyming phrase

بنابراین ما از این نوع عبارت قافیه ای کوچک

to talk about the things you do to cool down.

برای صحبت در مورد کارهایی که برای خنک شدن انجام می دهید استفاده می کنیم.

If we had a pool, I could jump

اگر استخر داشتیم، می توانستم

in the pool to beat the heat.

برای غلبه بر گرما در استخر بپرم.

That would be really nice.

این واقعاً خوب خواهد بود.

So to review kind of a fun joking phrase

بنابراین مرور یک جمله شوخی جالب

to say when it's really hot and humid is

برای گفتن وقتی واقعا گرم و مرطوب است، این است که

to say, it's not the heat, it's the humidity.

بگوییم گرما نیست، رطوبت است.

And when it's really hot and you want to relax

و وقتی واقعاً گرم است و می‌خواهید استراحت کنید

and cool down, you do something to beat the heat.

و خنک شوید، کاری می‌کنید که گرما را شکست دهید.

Jump in a pool, have a drink of cold,

در استخر بپرید،

cold water, all of those kinds of things.

آب سرد و سرد بنوشید، از این جور چیزها.

But hey, let's look at a comment from a previous video.

اما هی، بیایید به نظری از یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم.

This comment is from Eugene. Hi, Bob.

این نظر از یوجین است. سلام باب

I could be in the wrong, but it

من ممکن است در اشتباه باشم، اما به

looks like your powerline pole needs a support.

نظر می رسد که پایه برق شما نیاز به پشتیبانی دارد.

And my response we'll have a look in the next video.

و پاسخ من را در ویدیوی بعدی بررسی خواهیم کرد.

I think it's fine, but worth checking.

فکر کنم خوبه ولی ارزش بررسی داره

So behind me there is what we in Ontario, Canada.

پس پشت سر من چیزی است که ما در انتاریو، کانادا هستیم.

I've never done this before.

Let me walk backwards as I talk.

من هرگز این کار را انجام نداده ام

بگذار در حین صحبت کردن به عقب بروم.

In Ontario, Canada, at least in my part of

در انتاریو، کانادا، حداقل در منطقه من از

Ontario, Canada, we call that a hydro pole.

انتاریو، کانادا، ما آن را قطب آبی می نامیم.

I think in some parts of the world they would

من فکر می کنم در برخی از نقاط جهان

call that a telephone pole, even though they're electrical wires

آن را تیر تلفن می نامند، حتی اگر آنها سیم های برق

or an electrical pole or a power pole.

یا تیر برق یا تیر برق باشند.

It has a bunch of different names.

این یک دسته از نام های مختلف است.

We call it a hydro pole.

ما آن را قطب آبی می نامیم.

This one is leaning a little bit and

این یکی کمی متمایل است و

I think that's what Eugene was talking about.

من فکر می کنم این همان چیزی بود که یوجین در مورد آن صحبت می کرد.

Let me spin you around and give you a

بگذار دورت بچرخم و

little bit of a better look at it.

کمی بهتر به آن نگاه کنم.

It is leaning, but I can tell you a few things.

متمایل است، اما می توانم چند نکته را به شما بگویم.

One, the base of the pole is in concrete,

یکی، پایه قطب در بتنی است،

so I think that helps it stay stable.

بنابراین فکر می کنم این به پایدار ماندن آن کمک می کند.

And it has been leaning like this my whole life.

و در تمام زندگی من اینگونه متمایل شده است.

Like even as a kid I remember this

حتی در کودکی به یاد دارم که این

pole has always had a lean to it.

قطب همیشه به آن گرایش داشته است.

And if we look around on this

و اگر از این طرف به اطراف نگاه کنیم،

side, you'll see these little things here.

این چیزهای کوچک را اینجا خواهید دید.

They come and inspect the pole.

می آیند قطب را بازرسی می کنند.

So the last time in 2002, they came and

بنابراین آخرین بار در سال 2002، آنها آمدند و

had a look at the pole and they said

به قطب نگاه کردند و گفتند

that everything was a okay with the pole.

که همه چیز با قطب درست است.

So hopefully the pole doesn't fall over.

پس امیدواریم که قطب سقوط نکند.

Hopefully the concrete holds it in the ground nicely.

امیدوارم بتن آن را به خوبی در زمین نگه دارد.

And hopefully I don't have any problems because if the

و امیدوارم هیچ مشکلی نداشته باشم زیرا اگر

power went out, that would really cramp my style.

برق قطع شود، واقعا سبک من را تنگ خواهد کرد.

It would be really hard to teach

English online if I didn't have electricity.

اگر برق نداشتم آموزش آنلاین انگلیسی واقعاً سخت بود.

Although I do have a generator that I could fire up.

اگرچه من یک ژنراتور دارم که می توانم آن را روشن کنم.

Anyways, I used a few little phrases in there.

به هر حال من از چند عبارت کوچک در آنجا استفاده کردم. آیا به

Did you notice that?

آن توجه کردید؟

Hopefully you can rewind and learn those as well.

امیدوارم بتوانید آن ها را به عقب برگردانید و یاد بگیرید.

Anyways, thanks for watching. I'll see you in a few

به هر حال از تماشای شما متشکرم چند

days with another short English lesson.

روز دیگه با یه درس کوتاه انگلیسی دیگه میبینمت.

As long as I don't melt today,

تا زمانی که من امروز ذوب نمی شوم،

hopefully we make it through market without...

امیدوارم بدون آن که از بازار عبور کنیم...

I'm going to be sweating buckets, that's for sure.

من سطل عرق خواهم کرد، مطمئناً.

But I'll drink lots and I'll make sure I

اما من مقدار زیادی می نوشم و مطمئن می شوم که

do a few things to beat the heat. Bye.

چند کار برای غلبه بر گرما انجام می دهم. خدا حافظ.