Learn the English Phrases "at a snail's pace" and "to pace yourself"

In this English lesson, I wanted to help you

در این درس انگلیسی، من می‌خواستم به شما کمک کنم که

learn the English phrase at a snail's pace.

این عبارت انگلیسی را با سرعت حلزون یاد بگیرید.

Now, I'm not going to tell

حالا، من نمی خواهم

you what this means right away.

فوراً به شما بگویم که این به چه معناست.

I'm going to give you a

من به شما

few seconds to think about this.

چند ثانیه فرصت می دهم تا به این موضوع فکر کنید.

If you know what a snail is, there's a

اگر می دانید حلزون چیست، به

good chance you know what a snail's pace is.

احتمال زیاد می دانید که سرعت حلزون چیست.

So let me just go one, two, three.

پس بذار برم یک، دو، سه.

Let you think about it for 3 seconds.

بگذارید 3 ثانیه در مورد آن فکر کنید.

It means to go very, very slowly.

یعنی خیلی خیلی آهسته رفتن.

If you're driving your car in an 80 kilometer an hour

اگر ماشین خود را در منطقه ای با سرعت 80 کیلومتر در ساعت رانندگی می کنید

zone and the person in front of you is doing 60 kilometers an hour,

و فرد مقابل شما سرعت 60 کیلومتر در ساعت را انجام می دهد،

would say that they're going at a snail's pace.

می گوید که آنها با سرعت حلزون حرکت می کنند.

Do you know what a snail is?

آیا می دانید حلزون چیست؟ یک

It kind of looks like a slug, but it has a shell

جورهایی شبیه حلزون به نظر می رسد، اما یک پوسته

on the back and it goes really, really slowly when it moves.

در پشت دارد و وقتی حرکت می کند واقعاً بسیار آهسته حرکت می کند.

I hope my mom's not watching this, but sometimes when I

امیدوارم مامانم اینو نگاه نکنه ولی گاهی که

ride with my mom, she goes at a snail's pace.

با مامانم سوار میشم با سرعت حلزون میره.

She's a very slow and cautious driver,

او راننده ای بسیار کند و محتاط است،

so that's probably a good thing.

بنابراین این احتمالاً چیز خوبی است.

But when I'm in a hurry, if someone in front

اما وقتی عجله دارم، اگر کسی

of me is going really slow, especially if they're below

جلوی من خیلی کند پیش می رود، به خصوص اگر کمتر از

the speed limit and they're going at a snail's pace,

حد مجاز باشد و با سرعت حلزونی پیش برود،

it gets me a little bit agitated.

کمی من را آشفته می کند.

I'm like, just get going, man.

من می خواهم، فقط برو، مرد.

It's time to go.

وقت رفتن است.

I need to get to where I'm going.

من باید به جایی که می روم برسم.

The second phrase I wanted to teach

دومین جمله ای که امروز می خواستم به شما یاد بدهم این

you today is to pace yourself.

است که خودتان را همگام کنید.

You can pace yourself in a number of different things.

شما می توانید خود را در موارد مختلف هماهنگ کنید.

If you're running a race and you normally take

اگر در حال دویدن در یک مسابقه هستید و معمولاً

a certain amount of time to run a kilometer,

زمان مشخصی را برای دویدن یک کیلومتر اختصاص می دهید، می

you want to make sure that you pace yourself

خواهید مطمئن شوید که سرعت خود را طی می کنید

and you run each kilometer about the same speed,

و هر کیلومتر را تقریباً با همان سرعت می دوید،

maybe the last kilometer a little faster. But you

شاید کیلومتر آخر را کمی سریعتر می دوید. اما شما

can pace yourself doing other things as well.

می توانید با سرعت انجام کارهای دیگر نیز به خودتان سرعت دهید.

If you're going to eat a big

اگر قرار است یک

meal, maybe you should pace yourself.

وعده غذایی بزرگ بخورید، شاید بهتر باشد خودتان را کنار بگذارید.

Instead of eating really fast, maybe eat slowly,

به جای اینکه خیلی سریع غذا بخورید، شاید آهسته غذا بخورید،

have some conversation, eat a little bit more.

کمی صحبت کنید، کمی بیشتر بخورید.

You might need to pace yourself to get it done.

ممکن است برای انجام آن نیاز به سرعت بخشیدن به خودتان داشته باشید.

If you have a lot of work to do in a certain

اگر در یک روز یا هفته معین کارهای زیادی برای انجام دادن دارید،

day or week, it's nice to pace yourself instead of working really

خوب است که به جای اینکه خیلی سریع کار کنید، با خودتان قدم بگذارید،

quickly, just kind of lay out the work for the week in

فقط به روشی منطقی کار را برای هفته تنظیم کنید

a logical way and get it done one little bit at a

و آن را یک کم انجام دهید.

time until the end of the week comes and you're done.

زمان تا پایان هفته فرا می رسد و شما تمام می کنید.

It's nice to pace yourself.

خوب است که با خود قدم بگذارید.

So to review at a snail's pace

بنابراین مرور با سرعت حلزون

means to go very, very slowly.

به معنای حرکت بسیار بسیار آهسته است.

And to pace yourself means to kind of

و سرعت دادن به خود به معنای

do something in an organized, logical, timely fashion.

انجام کاری منظم، منطقی و به موقع است.

I had a lot of work to do this week,

من این هفته کار زیادی برای انجام دادن داشتم،

but I paced myself and I got it all done.

اما با سرعت عمل کردم و همه چیز را انجام دادم.

But hey, let's look at a comment from a previous video.

اما هی، بیایید به نظری از یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم.

This comment is from Silvia.

این نظر از سیلویا است.

Seven years ago, you took your

هفت سال پیش دوربینت را برداشتی

camera and started to make lessons.

و شروع به درس ساختن کردی.

You have succeeded.

شما موفق شده اید.

You have a special natural style.

شما سبک طبیعی خاصی دارید.

When I see your videos, I feel like a

وقتی ویدیوهای شما را می بینم، احساس می کنم یک

Canadian friend is sharing with me his daily life.

دوست کانادایی زندگی روزمره خود را با من به اشتراک می گذارد.

Double dipping is not polite and is

دوبار فرو رفتن مودبانه نیست و

considered gross here in Argentina, too.

در اینجا در آرژانتین نیز ناخالص در نظر گرفته می شود.

That's from the last lesson. Yesterday's. Yeah.

این از درس آخر است. دیروز آره

Seven good years.

هفت سال خوب

Here's to seven more.

این هم به هفت مورد دیگر.

You think I can do it?

شما فکر می کنید من می توانم آن را انجام دهم؟

Seven more years.

هفت سال دیگر

Can you guys watch for seven more years?

بچه ها می توانید هفت سال دیگر تماشا کنید؟

Seven more years of me showing

هفت سال دیگر که

you the river whenever it floods.

رودخانه را هر وقت طغیان می کند به شما نشان می دهم.

This is a rare occasion.

این یک موقعیت نادر است.

If you look way in the distance, there's actually

اگر به دوردست نگاه کنید، در واقع

a lake over there at the provincial park.

یک دریاچه در آنجا در پارک استان وجود دارد.

But the river has almost risen so much

اما رودخانه تقریباً آنقدر بالا آمده است

that it might actually connect to the lake.

که ممکن است در واقع به دریاچه متصل شود.

Not sure how well you can see

مطمئن نیستم چقدر خوب می توانید

this behind me, but it's definitely flooded.

این را پشت سر من ببینید، اما مطمئناً سیل شده است.

If we look over here, you'll see that

اگر به اینجا نگاه کنیم، خواهید دید که

these trees are actually in the water.

این درختان در واقع در آب هستند.

So the river has really come up.

بنابراین رودخانه واقعاً بالا آمده است.

It's almost touching that big,

تقریباً آن چیز بزرگ،

round, concrete thing down there.

گرد و بتونی را لمس می کند.

That's one of the things we look at to kind

این یکی از چیزهایی است که ما برای

of measure how much the river has come up.

اندازه گیری میزان بالا آمدن رودخانه به آن نگاه می کنیم.

So definitely flooding.

بنابراین قطعا سیل.

I'm laughing because Walter was just

من می خندم زیرا والتر فقط در

doing his business over there.

آنجا کارش را انجام می داد.

I'm not sure if you saw

مطمئن نیستم که

that as the video swooped around.

در حین پخش ویدیو آن را دیدید یا نه.

I'll have to make sure I don't step

من باید مطمئن شوم که

over there when I'm finished making this lesson,

وقتی ساختن این درس را به پایان رساندم به آنجا نمی روم،

but, yeah, seven more years, Ah we'll see.

اما، بله، هفت سال دیگر، آه، خواهیم دید.

I think I got it in me.

فکر می کنم آن را در خودم گرفتم.

If I do this for 14 straight years, I think

اگر من این کار را برای 14 سال متوالی انجام دهم، فکر می‌کنم

you'll all be speaking English fluently, and we'll be done.

همه شما روان انگلیسی صحبت می‌کنید و کار ما تمام می‌شود.

And then we'll just have, like, little live streams to

و پس از آن، ما فقط جریان‌های زنده کوچکی خواهیم داشت که هر چند

chat once in a while or something like that.

وقت یک‌بار یا چیزی شبیه به آن چت کنیم.

Anyways, thanks for watching.

به هر حال از تماشای شما متشکرم من

I'm Bob the Canadian.

باب کانادایی هستم.

I teach English here on YouTube.

من اینجا در یوتیوب انگلیسی تدریس می کنم.

Thank you so much for watching.

از اینکه تماشا کردید خیلی متشکریم.

I think I just thanked you

فکر می کنم فقط دوبار از شما تشکر کردم

twice, but I'm extra thankful today.

، اما امروز بسیار سپاسگزارم.

See you in a couple of days with another short lesson.

یکی دو روز دیگر با یک درس کوتاه دیگر می بینمت.

Bye.

خدا حافظ.