Learn the English Phrases "to do lunch" and "There's no such thing as a free lunch!"

In this English lesson, I wanted to help

در این درس انگلیسی می خواستم به

you learn the English phrase to do lunch.

شما کمک کنم که عبارت انگلیسی to do lunch را یاد بگیرید.

If you say to someone, hey, do

اگه به ​​کسی بگی هی

you want to do lunch tomorrow?

میخوای فردا ناهار بخوری؟

It simply means you want to have lunch with them.

این به سادگی به این معنی است که شما می خواهید با آنها ناهار بخورید.

You want to go to a restaurant and order

شما می خواهید به یک رستوران بروید و

some food and sit and eat it together.

مقداری غذا سفارش دهید و با هم بنشینید و بخورید.

You could also say, hey, do you

شما همچنین می توانید بگویید، هی، می

want to go have lunch tomorrow?

خواهی فردا برویم ناهار بخوریم؟ به

It means the same thing.

همین معنی است.

But do lunch is usually something you say to

اما آیا معمولاً ناهار چیزی است که شما به همکارتان می گویید

a colleague, like I don't ever say to Jen,

، مثل اینکه من هرگز به جن نمی گویم،

hey, do you want to do

lunch tomorrow?

هی، آیا می خواهی

فردا ناهار را بخوری؟

But if I'm at work, I might say to someone,

اما اگر سر کار باشم، ممکن است به کسی بگویم،

hey, we need to talk about this new project.

هی، باید در مورد این پروژه جدید صحبت کنیم.

Maybe we can do lunch tomorrow and we

شاید بتوانیم فردا ناهار را بخوریم و

can talk about it while we eat.

در حین غذا خوردن در مورد آن صحبت کنیم.

So to me, at least, it's like asking

بنابراین، حداقل برای من، مانند این است که از

someone if they want to have lunch,

کسی بپرسید که آیا می‌خواهد ناهار بخورد،

but you're kind of talking about work,

اما شما به نوعی در مورد کار صحبت می‌کنید،

like a work meeting at lunch.

مانند یک جلسه کاری در هنگام ناهار.

The other phrase I wanted to teach you today

عبارت دیگری که امروز می خواستم به شما یاد بدهم این

is, there's no such thing as a free lunch.

است که چیزی به نام ناهار رایگان وجود ندارد.

You can say this other ways, like, there

می توانید این را به روش های دیگر بگویید، مثلاً

ain't no such thing as a free lunch.

چیزی به نام ناهار رایگان وجود ندارد.

The way I say it is there's

اینطور که من می گویم

no such thing as a free lunch.

چیزی به نام ناهار رایگان وجود ندارد.

And this simply means that nothing in life is

و این به سادگی به این معنی است که هیچ چیز در زندگی

actually free, even if it says it's free.

در واقع رایگان نیست، حتی اگر بگوید رایگان است.

If I get a letter in the mail and it

اگر نامه ای از طریق پست دریافت کنم و در آن

says that I'm going to be given something for free

نوشته شده باشد که قرار است چیزی به صورت رایگان

from a business, generally there are strings attached.

از یک تجارت به من بدهند، معمولاً رشته هایی پیوست شده است.

That means they want me to buy something.

یعنی از من می خواهند چیزی بخرم.

So when we say there's no such thing as a

بنابراین وقتی می گوییم چیزی به نام

free lunch, we simply mean, even when something is said

ناهار رایگان وجود ندارد، به سادگی منظورمان این است، حتی وقتی گفته می شود چیزی

to be free, nothing in life is actually free.

رایگان است، هیچ چیز در زندگی در واقع رایگان نیست.

There's usually something else going on.

معمولا چیز دیگری در جریان است.

So to review, to do lunch simply

بنابراین مرور کردن، صرف ناهار صرفاً

means to have lunch with someone.

به معنای صرف ناهار با کسی است.

And when you say there's no such thing

و وقتی می گویید چیزی

as a free lunch, it simply means that

به نام ناهار رایگان وجود ندارد، به سادگی به این معنی است که

nothing in life is actually truly free.

هیچ چیز در زندگی واقعاً رایگان نیست.

But hey, let's look at a comment from a previous video.

اما هی، بیایید به نظری از یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم.

This comment is from Francisco Brainiac is

این نظر از فرانسیسکو برینیاک است که

also a supervillain in the DC Comics.

در کمیک های دی سی نیز یک ابرشرور است.

He's the enemy of Superman and the Justice League.

او دشمن سوپرمن و لیگ عدالت است.

His name is a portmanteau of

نام او نمادی از دو

the words brain and maniac. And my response?

کلمه مغز و دیوانه است. و پاسخ من؟

Ah, yes, I just looked him up.

آه، بله، من فقط او را نگاه کردم.

I didn't realize that.

من متوجه نشدم که

So I didn't realize that.

پس من متوجه این موضوع نشدم.

I think I talked about Lex Luthor the other day

فکر می‌کنم روز گذشته

in one of my videos as being the arch enemy,

در یکی از ویدیوهایم درباره لکس لوتور به عنوان دشمن سرسخت صحبت کردم،

but I didn't know that there was another one.

اما نمی‌دانستم که دیگری وجود دارد.

By the way, portmanteau is when you

به هر حال، portmanteau زمانی است که شما

put two words together, probably the best

دو کلمه را کنار هم قرار می دهید، احتمالا بهترین

example I can think of is brunch.

مثالی که می توانم به آن فکر کنم، برانچ است.

So you take the word breakfast

بنابراین شما کلمه صبحانه

and lunch, and you combine them.

و ناهار را می گیرید و آنها را با هم ترکیب می کنید.

Breakfast is in the morning.

صبحانه صبح است.

Lunch is at noon, but brunch

ناهار ظهر است، اما برانچ

is around ten or 11:00 a.m.

حدود ساعت ده یا 11 صبح است

So anyways, not sure if you can

see the gentlemen working across the river.

.

I will zoom in.

من بزرگنمایی خواهم کرد.

But every year they come out with their four wheelers and

اما هر سال آنها با چهار چرخ و

a little trailer and their chainsaws and they cut up all

یک تریلر کوچک و اره برقی خود بیرون می آیند و تمام

the wood that kind of floated onto their land.

چوب هایی را که به نوعی روی زمینشان شناور بود، می برند.

In previous videos you've probably seen the river flooded

در ویدیوهای قبلی احتمالاً دیده‌اید که رودخانه

onto that piece of land and they're out there

به آن قطعه زمین سرازیر شده است و آنها

today chopping up all the little pieces of wood.

امروز آنجا هستند و همه تکه‌های کوچک چوب را می‌ریزند.

They'll probably end up using them as firewood.

احتمالاً در نهایت از آنها به عنوان هیزم استفاده خواهند کرد.

And it's another beautiful day here, so

و این یک روز زیبای دیگر در اینجا است، بنابراین

it's a great day to do that.

یک روز عالی برای انجام این کار است.

Jen and I will probably clean up parts

من و جن احتمالاً

of the yard this morning as well.

امروز صبح نیز قسمت هایی از حیاط را تمیز خواهیم کرد.

We'll probably try to get things in tip

ما احتمالاً سعی خواهیم کرد

top shape before the grass starts growing soon.

تا قبل از اینکه چمن به زودی شروع به رشد کند، همه چیز را به بهترین شکل برسانیم.

Not really soon, but soon we will

خیلی زود نیست، اما به زودی باید

have to start mowing the lawn.

چمن زنی را شروع کنیم.

So we do like to clean up all of the sticks

بنابراین ما دوست داریم همه چوب ها

and everything else that's kind of fallen onto the lawn so

و هر چیز دیگری را که به نوعی روی چمن افتاده است تمیز کنیم

that it's nice and clean when we do start mowing.

تا وقتی شروع به چمن زنی می کنیم خوب و تمیز باشد.

We actually had our lawn mower serviced.

ما در واقع ماشین چمن زنی خود را سرویس کردیم.

Our riding mower is all ready to go.

ماشین چمن زنی سواری ما آماده حرکت است.

Blades are sharpened, oil has been changed.

تیغه ها تیز شده روغن عوض شده

It starts up really well and runs really well.

خیلی خوب راه اندازی می شود و واقعاً خوب اجرا می شود.

So we'll be able to mow no problem when the time comes.

بنابراین ما قادر خواهیم بود تا زمانی که زمانش فرا رسید مشکلی را چمن بزنیم.

So I wonder if you want to see

بنابراین نمی‌دانم که آیا می‌خواهید

a little bit again, the gentlemen behind me.

کمی دوباره، آقایان پشت سر من را ببینید.

There they are chopping up their wood.

در آنجا چوب هایشان را خرد می کنند.

I hope you can hear the chainsaw.

امیدوارم صدای اره برقی را بشنوید.

It's a real Canadian sound at this time of year.

این یک صدای واقعی کانادایی در این زمان از سال است.

Anyways, thanks for watching. See you in a couple of

به هر حال از تماشای شما متشکرم چند

days with another short English lesson. Bye.

روز دیگر شما را با یک درس کوتاه انگلیسی دیگر می بینم. خدا حافظ.