Learn the English Phrases OLD SCHOOL and SCHOOL OF THOUGHT - A Short English Lesson with Subtitles

In this English lesson,

در این درس انگلیسی

I wanted to help you learn the English phrase old school.

می خواستم به شما در یادگیری عبارت انگلیسی old school کمک کنم.

Old school is a phrase we use when we're describing someone

مدرسه قدیمی عبارتی است که برای توصیف شخصی

who likes to do things the old fashioned way.

که دوست دارد کارها را به روش قدیمی انجام دهد استفاده می کنیم.

A great example would be

یک مثال عالی این است

you can buy a machine that will make bread for you.

که می توانید ماشینی بخرید که برای شما نان درست کند.

You can buy a machine and you put in flour and water

می تونی یه دستگاه بخری و آرد و آب

and salt and yeast and a little bit of sugar, maybe,

و نمک و مایه خمیر و کمی شکر بریزی،

if you like things sweet like me,

شاید اگه مثل من شیرینی دوست داری

and the machine, the bread machine,

و ماشین و دستگاه نان

you hit start and it will make a loaf of bread for you.

، استارت بزنی و نان درست بشه. نان برای شما

But some people are old school

اما برخی از مردم

when it comes to making bread.

در مورد تهیه نان قدیمی هستند.

Some people like to make bread with their hands.

بعضی ها دوست دارند با دستانشان نان درست کنند.

They like to put all the ingredients in a bowl.

آنها دوست دارند همه مواد را در یک کاسه بریزند.

They like to mix it with their hands.

آنها دوست دارند آن را با دستان خود مخلوط کنند.

They like to knead the flour with their hands.

دوست دارند آرد را با دست ورز دهند.

So they would be, we would describe them as old school,

بنابراین، آنها را به عنوان مدرسه قدیمی توصیف می کنیم،

like, oh, he's old school when it comes to making bread.

مانند، اوه، او در مورد تهیه نان مدرسه قدیمی است .

He likes to make all of his bread by hand.

او دوست دارد تمام نان خود را با دست درست کند.

He does not like a bread machine.

او از ماشین نان خوشش نمی آید.

I like a bread machine, by the way, it is so handy.

من ماشین نان دوست دارم، اتفاقاً خیلی خوش دست است.

I don't know if you have one, but they're very, very cool.

نمی دانم شما یکی دارید یا نه، اما آنها بسیار بسیار باحال هستند.

The second phrase I wanted to help you learn today

دومین عبارتی که امروز می خواستم به شما کمک کنم یاد بگیرید

is the phrase school of thought.

عبارت مدرسه فکری است.

So this is a phrase we use

بنابراین این عبارتی است که زمانی استفاده می کنیم

when two different groups of people

که دو گروه مختلف از

have two different thoughts about something.

مردم دو فکر متفاوت در مورد چیزی دارند.

So an example would be one school of thought

بنابراین یک مثال می تواند یک مکتب فکری

is that children should play outside during the school day

این باشد که بچه ها باید در طول روز مدرسه در جایی

at something we call recess, sorry,

که ما آن را تعطیلات می نامیم بیرون بازی کنند، متأسفم،

my brain wasn't working there for a minute.

مغز من برای یک دقیقه آنجا کار نمی کرد.

So one school of thought

بنابراین یک مکتب فکری

is that children should play outside

این است که کودکان باید

at least once or twice a day.

حداقل یک یا دو بار در روز بیرون از خانه بازی کنند.

Another school of thought is that children,

مکتب فکری دیگر این است که بچه ها

when they play outside,

وقتی بیرون بازی

they're more likely to get hurt

می کنند بیشتر آسیب می بینند

and we should keep them inside so that they're safe.

و باید آنها را در داخل نگه داریم تا در امان باشند.

So you'll notice I use the phrase school of thought there.

بنابراین متوجه خواهید شد که من از عبارت مدرسه فکری در آنجا استفاده می کنم.

One school of thought refers to one group of people

یک مکتب فکری به یک گروه از مردم اشاره دارد

and another group of people

و یک گروه دیگر از مردم

I would say there's another school of thought

، می توانم بگویم یک مکتب فکری دیگر وجود دارد

and they think children should stay inside.

و آنها فکر می کنند بچه ها باید در داخل بمانند.

I think children should always go out and play

من فکر می کنم بچه ها همیشه باید

at least once, twice, three times a day, maybe more.

حداقل یک بار، دو بار، سه بار در روز، شاید بیشتر، بیرون بروند و بازی کنند.

I think the outdoors is good and healthy for everyone.

من فکر می کنم فضای باز برای همه خوب و سالم است.

So there you go.

بنابراین شما بروید.

Old school is when you do something an old way

مدرسه قدیم زمانی است که شما کاری را به روش قدیمی انجام می دهید

and you would describe the person as being old school,

و آن شخص را به عنوان یک مدرسه قدیمی توصیف می کنید،

and then a school of thought

و سپس یک مکتب فکری

is simply a way of thinking about something.

به سادگی راهی برای فکر کردن در مورد چیزی است.

Let's look at a comment from a previous video.

بیایید به نظری از ویدیوی قبلی نگاه کنیم.

Today's comment is from Ario Handoyo,

نظر امروز از آریو هاندیو است،

Handoyo, sorry, Ario Handoyo, and the comment is

هاندیو، ببخشید، آریو هاندیو، و نظر این است که

I never went to school.

من هرگز به مدرسه نرفتم.

My teachers came to my house to teach to me my lessons,

معلمانم به خانه ام آمدند تا درس هایم را به من بیاموزند

and then in brackets, homeschool,

و سپس در پرانتز، مدرسه خانگی،

and my response was very cool.

و پاسخ من خیلی باحال بود.

Homeschooling is quite popular in Canada as well.

آموزش در خانه در کانادا نیز بسیار محبوب است.

So if you weren't aware,

بنابراین اگر نمی دانستید

there are actually a number of different ways

، در واقع راه های مختلفی

to go to school in Canada.

برای رفتن به مدرسه در کانادا وجود دارد.

You can go to a public school.

شما می توانید به یک مدرسه دولتی بروید.

You can go to a private school.

می توانید به یک مدرسه خصوصی بروید.

A public school is run by the government.

یک مدرسه دولتی توسط دولت اداره می شود.

A private school is run by a group of people.

یک مدرسه خصوصی توسط گروهی از افراد اداره می شود.

You can go to a boarding school where, as a student,

شما می توانید به یک مدرسه شبانه روزی بروید که به عنوان یک دانش آموز

you live at the school

در آن مدرسه زندگی می کنید

or you can go, sorry, or you can stay home

یا می توانید بروید، متاسفم، یا می توانید در خانه بمانید

and your parents can be your teachers

و والدین شما می توانند معلم شما باشند

or your parents might hire someone to come

یا والدین شما ممکن است شخصی را استخدام کنند تا بیاید

and be a teacher or tutor for you.

و معلم شود یا معلم برای شما

The most common kind of homeschooling in Canada

رایج ترین نوع آموزش در خانه در

is where parents teach their own children.

کانادا جایی است که والدین به فرزندان خود آموزش می دهند.

It is completely legal and many, many parents do that.

این کاملا قانونی است و بسیاری از والدین این کار را انجام می دهند.

My neighbor actually homeschools his kids, him and his wife.

همسایه من در واقع بچه هایش، او و همسرش را در خانه آموزش می دهد.

They teach their kids everything.

همه چیز را به بچه هایشان یاد می دهند.

Those kids just learn at home.

آن بچه ها فقط در خانه یاد می گیرند.

So homeschooling is very cool

بنابراین آموزش در خانه بسیار جالب است

and it does happen in many, many places around the world.

و در بسیاری از نقاط جهان اتفاق می افتد.

But yeah, there's a lot of different ways

اما بله، راه های مختلفی

that you can go to school

برای رفتن به مدرسه وجود دارد

and one of the ways that you can go to school

و یکی از راه هایی که می توانید به مدرسه بروید

is by not going to school and simply staying home.

این است که به مدرسه نروید و به سادگی در خانه بمانید.

Hopefully all of these things made sense to you today.

امیدوارم همه این موارد امروز برای شما معنی داشته باشد.

My theme, obviously the last few days, has been school.

موضوع من، بدیهی است که چند روز اخیر، مدرسه بوده است.

I did back to school the other day

روز گذشته به مدرسه برگشتم

because school is rapidly approaching.

زیرا مدرسه به سرعت نزدیک می شود.

I'll try to stop talking about school

من سعی می کنم در چند ویدیوی بعدی صحبت در مورد مدرسه را متوقف کنم

in the next few videos.

.

I'll try to teach you some other lessons,

من سعی خواهم کرد چند درس دیگر را به شما بیاموزم،

things that are more applicable to your life.

چیزهایی که در زندگی شما کاربرد بیشتری دارد.

Anyway, it's Bob the Canadian here,

به هر حال، اینجا باب کانادایی است،

thanks for watching this short English lesson

بابت تماشای این درس کوتاه انگلیسی

and I'll be here tomorrow

متشکرم و من فردا

with another short one just for you.

با یک درس کوتاه دیگر فقط برای شما اینجا خواهم بود.