Learn the English Phrases TO MAKE UP and TO MAKE OUT

In this English lesson

در این درس انگلیسی

I wanted to help you understand three meanings

می‌خواستم به شما کمک کنم تا سه

of the phrase, to make up.

معنای عبارت را درک کنید.

There's probably more, but we should get started

احتمالاً موارد بیشتری وجود دارد، اما

if I have to explain three in less than a minute,

اگر مجبور باشم سه مورد را در کمتر از یک دقیقه توضیح دهم، باید شروع کنیم

the first meaning of this verb

، اولین معنی این فعل این

is to tell a story that isn't true.

است که داستانی را بگویم که درست نیست.

Often kids will make up a story

اغلب بچه ها

when you ask them about something.

وقتی از آنها در مورد چیزی سؤال می کنید، داستان می سازند.

They might not always tell you the truth.

آنها ممکن است همیشه حقیقت را به شما نگویند.

The other way we use this phrase is to talk about

روش دیگری که از این عبارت استفاده می کنیم این است که در مورد

catching up on work or something that you missed.

رسیدن به کار یا چیزی که از دست داده اید صحبت کنیم.

Maybe you usually work eight hours a day

شاید شما معمولاً هشت ساعت در روز کار می کنید

and one day you only worked six,

و یک روز فقط 6 ساعت کار

you will need to make up those hours later in the week.

می کنید، باید بعداً در هفته این ساعت ها را جبران کنید.

So you might have to work for 10 hours

بنابراین ممکن است مجبور شوید روزی 10

a day later, or a couple days later.

ساعت بعد یا چند روز بعد کار کنید.

And then the other way we use this phrase is when

و سپس روش دیگری که از این عبارت استفاده می کنیم این است که

two people who are romantically involved

دو نفر که با هم درگیر عاشقانه

with each other have a fight

هستند دعوا می کنند

and after the fight they will make up.

و بعد از دعوا آرایش می کنند.

When you make up with someone,

وقتی با کسی سر و

it means that you were having a disagreement

سامان می‌گیرید، به این معنی است که با هم اختلاف

but you still like each other or love each other.

داشتید، اما هنوز همدیگر را دوست دارید یا همدیگر را دوست دارید.

And you decide that you're going to make up.

و شما تصمیم می گیرید که می خواهید جبران کنید.

The second phrase I wanna teach you today

دومین عبارتی که می‌خواهم امروز به شما یاد بدهم

is the phrase to make out.

، عبارت to make out است.

Now, I'm going to teach you two meanings of this phrase.

حال قصد دارم دو معنی این عبارت را به شما آموزش دهم .

The first is when you ask someone how something went.

اولین مورد زمانی است که از کسی می‌پرسید که چگونه چیزی پیش رفت.

You can say, you can ask this question.

می توانید بگویید، می توانید این سوال را بپرسید.

"How did you make out?"

"چطور فهمیدی؟"

So let's say my son is going to go do some work

بنابراین فرض کنید پسرم قرار است

for me on the farm.

برای من در مزرعه کاری انجام دهد.

When he's done the work, I could say to him,

وقتی کار را تمام کرد، می‌توانم به او بگویم:

"How did you make out with that work?"

"چطور با آن کار کنار آمدی؟"

And basically I'm just asking him how things went.

و اساساً من فقط از او می پرسم که اوضاع چگونه پیش رفت.

And the other one is a little more

و دیگری کمی بیشتر است

I might blush as I'm talking about this

که ممکن است وقتی در این مورد صحبت می کنم سرخ شوم،

but to make out means to kiss someone.

اما تشخیص دادن به معنای بوسیدن کسی است.

So if you know a couple who are dating, they probably,

بنابراین اگر زوجی را می شناسید که با هم قرار می گذارند، احتمالاً

sometimes park on the side of the road somewhere

گاهی اوقات در کنار جاده در جایی پارک می کنند

and make out.

و از هم جدا می شوند.

That means that they kiss each other.

یعنی همدیگر را می بوسند.

I just don't know how to explain that any differently.

من فقط نمی دانم چگونه آن را متفاوت توضیح دهم.

I'm starting to get embarrassed.

من کم کم دارم خجالت میکشم

I don't know why love and romance is all around us.

نمی دانم چرا عشق و عاشقی در اطراف ما وجود دارد.

And sometimes people want to kiss.

و گاهی مردم می خواهند ببوسند.

Sometimes they want to make out.

گاهی می خواهند تشخیص دهند.

So to review, to make up can mean to create a story

بنابراین مرور، ساختن می‌تواند به معنای خلق داستانی باشد

that isn't true.

که واقعیت ندارد.

It can mean to catch up on work that you missed.

این می تواند به معنای پیگیری کارهایی باشد که از دست داده اید.

And it can mean, Oh, I forgot the third meaning,

و می تواند به این معنی باشد، اوه، معنی سوم را فراموش کردم،

it can mean (chuckles) when you have a fight with someone

می تواند به این معنی باشد (خنده می زند) وقتی با کسی دعوا می

who you are in a relationship with you might make up later.

کنید که ممکن است بعداً آن را جبران کنید.

And then to make out can mean to kiss someone.

و بعد تشخیص دادن می تواند به معنای بوسیدن کسی باشد.

Maybe if you have ever dated someone in your life

شاید اگر تا به حال با کسی در زندگی خود قرار ملاقات داشته

you're familiar with the phrase to make out.

اید، با این عبارت آشنا باشید.

And it can also be used in a question

و همچنین می تواند در یک سوال استفاده شود

when you say, "How did you make out?"

که می گویید "چطور متوجه شدی؟"

When you're asking someone how something went.

وقتی از کسی می‌پرسی که چطور شد.

But hey, let's look at a comment from a previous video

اما هی، بیایید به یک نظر از یک ویدیوی قبلی نگاه

as we do that I should say I shouldn't try to

کنیم که باید بگویم نباید سعی کنم

explain phrases that have two or three meanings.

عباراتی را توضیح دهم که دو یا سه معنی دارند.

It takes a long time, but let's keep going.

خیلی طول میکشه ولی ادامه بدیم

Aleksey has this comment,

الکسی این نظر را دارد،

"Luckily, after years of learning English,

"خوشبختانه، پس از سالها یادگیری انگلیسی،

I know the meaning of the word exasperate.

من معنی کلمه exasperate را می دانم.

Well, it's about time.

خوب، وقتش است.

Thank you for the lesson, Bob.

بابت درس متشکرم، باب.

It was interesting to know about the silos as well."

جالب بود که در مورد سیلوها هم بدانید."

My response was this,

پاسخ من این بود،

"Learning English can be exasperating."

"یادگیری انگلیسی می تواند خشمگین باشد."

So thank you Aleksey for that comment.

بنابراین از شما الکسی برای این نظر متشکرم.

Yes.

Learning the English language can be extremely exasperating.

آره.

یادگیری زبان انگلیسی می تواند بسیار آزاردهنده باشد.

I'm glad that you were able to learn that word

خوشحالم که مدتها پیش توانستید آن کلمه را یاد بگیرید

a long time ago

and I'm glad that you were able to use the phrase,

و خوشحالم که توانستید از این عبارت استفاده کنید،

it's about time while you were making your comment.

وقت آن رسیده است که نظر خود را بیان کنید.

Good work all around.

کار خوب در همه جا

I'm walking this way because in my video

من در این راه قدم می زنم زیرا دیروز در ویدیوی خود

on my bigger channel yesterday,

در کانال بزرگترم

I was showing you that the farmer

به شما نشان می دادم که کشاورز

across the river was baling hay and they are now done.

آن سوی رودخانه در حال عدل گیری یونجه بود و اکنون کار آنها تمام شده است.

All of the hay has been baled and cleaned up.

تمام یونجه عدل بندی شده و تمیز شده است.

I'm always amazed by how fast that goes, nowadays.

من همیشه از اینکه این روزها چقدر سریع پیش می رود شگفت زده هستم.

When I was a kid, baling a field of hay that big

زمانی که من بچه بودم، عدل‌کشی یک مزرعه یونجه به این

would have taken a really long time

بزرگی خیلی طول می‌کشید

and it would have all been done with manual labor.

و همه این کارها با کار یدی انجام می‌شد.

They do it all with tractors, a tractor with a baler

آنها همه این کارها را با تراکتور انجام می دهند ، تراکتور با

a tractor with a wagon

باللر، تراکتور با واگن

and then a tractor that kind of rakes up the hay

و سپس تراکتوری که به نوعی یونجه را با چنگک جمع می کند

and puts it in long rows that we call windrows.

و آن را در ردیف های طولانی قرار می دهد که ما آن را بادگیر می نامیم.

So pretty cool.

خیلی باحاله

All of their hay is cut and baled

تمام یونجه آنها بریده شده و عدل بندی شده است

and I haven't even started on mine yet.

و من هنوز روی یونجه خود شروع نکرده ام.

Anyways, see you in a couple of days

به هر حال، یکی دو روز

with another English lesson, bye.

دیگر با یک درس انگلیسی دیگر می بینمت، خداحافظ.