Learn the English Phrases "to sugarcoat" and "a coat of paint"

Hi.

سلام.

I'll teach the phrase in a moment.

یه لحظه دیگه اون عبارت رو یاد میدم.

I just got to get my

من تازه باید

gas pumping here.

اینجا بنزین بزنم.

And then I will get started

و بعد شروع می‌کنم

on the phrase to sugarcoat.

به گفتنِ عبارتِ «شیرین‌پوشاندن» (to sugarcoat).

Let me see here.

بذار اینجا ببینم.

Almost ready.

تقریباً آماده است.

There we go.

بفرمایید.

Well, hi.

خب، سلام.

In this English lesson, I wanted

در این درس انگلیسی، می‌خواستم به

to help you learn

شما در یادگیری

the English phrase to sugarcoat.

عبارت انگلیسی to sugarcoat (به معنی «پوشاندن شکر روی لباس») کمک کنم.

When you sugarcoat something,

وقتی چیزی را شیرین و جذاب جلوه می‌دهید،

it means you're giving someone

یعنی دارید

serious news, but you're

خبر جدی‌ای به کسی می‌دهید، اما طوری

making it sound not serious.

وانمود می‌کنید که انگار جدی نیست.

A great example would be if you

یک مثال عالی می‌تواند این باشد که اگر

go to the hospital, maybe you

به بیمارستان بروید، مثلاً

were in an accident and they do

تصادف کرده‌اید و آنها از شما عکس‌برداری با

some X rays and the doctor

اشعه ایکس می‌کنند و پزشک می‌آید

comes out and says, well, I'm

و می‌گوید، خب،

just gonna say it won't be very

فقط می‌خواهم بگویم که خیلی طول نمی‌کشد تا حالتان

long before you're feeling a

lot better.

خیلی بهتر شود.

You might say to the doctor,

ممکن است به پزشک بگویید،

please don't sugarcoat it.

لطفاً قضیه را شیرین جلوه نده.

Just tell me exactly what's wrong.

فقط بگو دقیقا چی شده.

And then the doctor might say,

و بعد دکتر ممکن است بگوید،

well, you broke your leg

خب، تو پا

and your arm and you're going

و دستت را شکسته‌ای و

to have a long recovery.

دوران نقاهت طولانی‌ای خواهی داشت.

Something super serious like that.

یه چیز خیلی جدی مثل اون.

So to sugarcoat means to make

بنابراین «شیرین‌پوشاندن» یعنی کاری کردن که

something serious sound not serious.

چیزی جدی به نظر نرسد.

The other phrase I wanted to teach

عبارت دیگری که

you today is a coat of paint.

امروز می‌خواستم به شما یاد بدهم، «یک لایه رنگ» است.

If you look here, this looks like it

اگر اینجا را نگاه کنید، به نظر می‌رسد که

has a fresh coat of paint on it.

یک لایه رنگ تازه روی آن زده شده است.

My van could use

ون من می‌تواند به

a fresh coat of paint.

یک لایه رنگ جدید نیاز داشته باشد.

When we talk about a coat

وقتی در مورد یک لایه

of paint, it's as if when you put

رنگ صحبت می‌کنیم، انگار وقتی

the paint on, it forms a coat.

رنگ را می‌زنید، یک لایه رنگ تشکیل می‌شود.

Sorry, there's a big, huge

ببخشید،

truck going by if you're wondering

اگر می‌خواهید بدانید

what the loud noise is.

این صدای بلند چیست، یک کامیون بزرگ و عظیم دارد از کنارتان رد می‌شود.

But anyways, a coat of paint is

اما به هر حال، یک لایه رنگ،

just the paint

همان رنگی است

that you put on in one layer.

که شما در یک لایه می‌زنید.

Sometimes you put on two coats

بعضی وقت‌ها دو لایه

of paint, sometimes three.

رنگ می‌زنم، بعضی وقت‌ها سه لایه.

So to review, to sugarcoat

بنابراین، برای مرور، بزرگ جلوه دادن

something means to make it sound

چیزی به معنای بهتر جلوه دادن آن

better than it is.

از آنچه هست، است.

And a coat of paint simply

و منظور از پوشش رنگ،

refers to a layer of paint

لایه‌ای از رنگ است

that is on something like

که روی چیزی مثل

a van or this post here.

ون یا همین پست اینجا قرار دارد.

But hey, let's look at a comment

اما خب، بیایید به کامنتی

from a previous video.

Let me check my gas for a sec.

از ویدیوی قبلی نگاهی بیندازیم.

بذار یه لحظه بنزینمو چک کنم.

$70 already.

۷۰ دلار قبلاً.

Wow, it's expensive.

وای، چقدر گران است.

This comment is from Meng.

این نظر از منگ است.

Daffodils in England were

گل‌های نرگس در انگلستان

in full bloom a month or two ago,

یک یا دو ماه پیش کاملاً شکوفا شده بودند

and now they are past their prime.

و حالا دوران اوج خود را پشت سر گذاشته‌اند.

Oh, I'm done pumping.

اوه، تلمبه زدنم تموم شد.

I should hurry up.

باید عجله کنم.

And then I responded by saying,

و بعد من در جواب گفتم،

I guess you're ahead of us then.

فکر کنم پس تو از ما جلوتری.

Also, great use of the face

همچنین، استفاده عالی از

of the phrase past their prime.

عبارت past their prime.

Yeah, it's a good phrase.

آره، جمله‌ی خوبیه.

When something's past its

وقتی چیزی از دوران

prime, it means it isn't.

اوجش گذشته، یعنی دیگه نیست.

Isn't doing well anymore.

دیگه حالش خوب نیست

It's getting old and not in its.

داره پیر میشه و دیگه به ​​روز نیست.

Well, in its prime.

خب، در اوج خودش. می‌خواستم

I was gonna say in its heyday,

بگم در دوران اوجش،

which is another way of saying it.

که یه جور دیگه هم میشه گفت.

So how much is gas here?

خب، بنزین اینجا چنده؟

Let me have gas is $1.35.9 cents.

قیمت بنزین ۱.۳۵.۹ دلار است.

Gas in Canada has gotten

بنزین در کانادا

a little bit cheaper.

کمی ارزان‌تر شده است.

But honestly, I have a bit

اما راستش را بخواهید، کمی

of a dilemma because if I go

سردرگم هستم چون اگر

to the city, gas is right now

به شهر بروم، بنزین همین الان به دلایلی

10 cents a liter cheaper

لیتری ۱۰ سنت ارزان‌تر است

in the city for some reason.

.

I don't know why, but it's

نمی‌دانم چرا، اما

10 cents a liter cheaper.

لیتری ده سنت ارزان‌تر است.

So the problem I have is do I drive

بنابراین مشکلی که دارم این است که آیا باید

to the city and use extra gas to

به شهر بروم و برای

fill up my van so that it's cheaper?

پر کردن باک ون خود از بنزین اضافی استفاده کنم تا ارزان‌تر تمام شود؟

Or do.

یا انجام دهید.

Or do I just

یا اینکه

buy the more expensive gas?

بنزین گران‌تر را بخرم؟

So hey, some of you might be

خب، شاید بعضی از شما

wondering, I think in a previous

تعجب کنید که فکر می‌کنم در

video, I don't know on which

ویدیوی قبلی، نمی‌دانم از کدام

channel, I talked about how this

کانال، در مورد اینکه چطور این

van had to go to the garage for

ون برای انجام کاری باید به گاراژ می‌رفت صحبت کردم

some work.

.

It smelled like gas.

بوی گاز می‌آمد.

It ended up being

در نهایت به

something fairly simple.

چیزی نسبتاً ساده تبدیل شد.

It was less than $200

کمتر از ۲۰۰ دلار

to get it fixed.

خرج تعمیرش شد.

So I'm happy that my little

بنابراین خوشحالم که

blue van is still on the road

ون آبی کوچکم هنوز در جاده است

and still doing well.

و هنوز هم خوب کار می‌کند.

Hopefully it lasts a long

امیدوارم که این مدت طولانی ادامه داشته باشد

time because we need it to.

چون به آن نیاز داریم.

So yeah, I tanked it up

خب، بله، بنزینش را حسابی پر کردم

with gas and it's good

و

for a little while yet.

هنوز برای مدتی خوب است.

By the way, only I drive this van.

ضمناً، فقط من این ون را می‌رانم.

My kids have decided they like

بچه‌هایم تصمیم گرفته‌اند که

the newer car better and the red

ماشین جدیدتر را بیشتر دوست دارند و به

van is, I think, more reliable.

نظرم ون قرمز قابل اعتمادتر است.

So it's just me now.

پس الان فقط منم.

Me and my blue van, which

من و ون آبی‌ام که

some people think is gray,

بعضی‌ها فکر می‌کنند خاکستری است،

but I think it's blue. Maybe

اما من فکر می‌کنم آبی است. شاید

let me know in the comments below

در نظرات زیر به من بگویید که به

what color you think this van is.

نظر شما این ون چه رنگی است.

Anyways, thanks for watching.

به هر حال، ممنون از توجهتون.

I'll see you in a couple days

چند روز دیگه

with another short English lesson.

با یه درس کوتاه انگلیسی دیگه می‌بینمت.

Bye.

خداحافظ.