Learn the English Expressions "Sounds good!" and "Sounds bad!"

In this English lesson, I wanted to help

در این درس انگلیسی، من می‌خواستم به

you learn the English expression sounds good.

شما کمک کنم که بیان انگلیسی خوب به نظر می‌رسد.

Now this is something we say to

حالا این چیزی است که

people when we are agreeing with them.

وقتی با مردم موافقیم به آنها می گوییم.

If a friend of mine said, hey Bob, do

اگر یکی از دوستانم بگوید، هی باب، آیا می‌خواهی

you want to meet at the restaurant tomorrow at

فردا ساعت

08:00 in the morning for some breakfast, I might

08:00 صبح برای صرف صبحانه در رستوران همدیگر را ببینیم، ممکن است

say, sounds good, I'll see you then.

بگویم خوب به نظر می‌رسد، پس می‌بینمت.

Sometimes Jen needs help with some work

گاهی اوقات وقتی من از مدرسه به خانه برمی گردم، جن برای انجام برخی کارها به کمک نیاز دارد

when I get home from school.

.

And if Jen says, hey, when you get home tomorrow,

و اگر جن بگوید، هی، فردا وقتی به خانه رسیدی،

can you come out and help me with something?

می‌توانی بیرون بیایی و چیزی به من کمک کنی؟

I might say, sounds good.

شاید بگم خوب به نظر میاد به

As soon as I get home I'll put my farm clothes

محض اینکه به خانه رسیدم لباس های مزرعه ام را می پوشم

on and I'll come out and help you with that.

و بیرون می آیم و در این مورد به شما کمک می کنم.

I usually don't wear my school clothes

من معمولاً

when I'm working on the farm.

وقتی در مزرعه کار می کنم لباس مدرسه ام را نمی پوشم.

They would get muddy and my

آنها گل آلود می شدند و

shirts wouldn't last as long.

پیراهن های من آنقدر دوام نمی آوردند.

I'll talk about that more in a moment.

من در یک لحظه در مورد آن بیشتر صحبت خواهم کرد.

The other phrase I wanted to teach you today,

عبارت دیگری که امروز می خواستم به شما یاد بدهم،

or term or expression actually is sounds bad.

یا اصطلاح یا اصطلاح در واقع بد به نظر می رسد.

And we also sometimes just

و ما گاهی اوقات فقط

say, that doesn't sound good.

می گوییم که به نظر خوب نیست.

And this is something we say when something isn't good.

و این چیزی است که وقتی چیزی خوب نیست می گوییم.

So if I knew someone who went to the hospital and they

بنابراین اگر کسی را می‌شناختم که به بیمارستان رفته و او

needed to get x rays, I might say, oh, sounds bad.

نیاز به عکسبرداری با اشعه ایکس دارد، ممکن است بگویم، اوه، به نظر بد می‌رسد. به

Do you think they broke a bone?

نظر شما استخوان شکستند؟

If someone says to me, I wrote an English

اگر کسی به من بگوید، من

test a couple weeks ago, I haven't got my

یک دو هفته پیش یک آزمون انگلیسی نوشتم، هنوز

results back yet, but I don't think I did

نتایجم را دریافت نکرده‌ام، اما فکر نمی‌کنم

very well, I might say, oh, that sounds bad.

خیلی خوب عمل کرده باشم، ممکن است بگویم اوه، بد به نظر می‌رسد.

Notice sometimes we put that in

توجه داشته باشید که گاهی اوقات ما آن را در مقابل قرار می دهیم

front that that sounds bad.

که بد به نظر می رسد.

Hopefully you did okay.

انشالله که خوب بوده باشی

So to review, when you say sounds good,

بنابراین برای مرور، وقتی می گویید خوب به نظر می رسد، به این

it means you're happy about something, you're looking

معنی است که از چیزی خوشحال هستید، مشتاقانه

forward to something, you think it's good.

منتظر چیزی هستید، فکر می کنید خوب است.

Hey Bob, can you make a video next week for us?

هی باب، می تونی هفته آینده برای ما ویدیو بسازی؟ به

Sounds good.

نظر خوب می رسد.

I'll get right on it.

من درست به آن می پردازم.

And if someone says, sounds bad, it usually

و اگر کسی بگوید، به نظر بد می رسد، معمولاً به این

means you think a situation isn't good.

معنی است که شما فکر می کنید شرایط خوب نیست.

If someone says, there was a windstorm the

اگر کسی بگوید، روز گذشته طوفان باد بود

other day and lots of trees fell over,

و درختان زیادی سقوط کردند،

you might say, oh, sounds bad there.

ممکن است بگویید، اوه، صدای بدی وجود دارد.

I hope things will be okay.

امیدوارم اوضاع درست بشه

Sometimes the electricity goes out too and

گاهی اوقات برق نیز قطع می شود و

it sounds worse than it is, so.

صدای آن بدتر از آنچه هست می شود، بنابراین.

But you still might say, ooh, sounds bad.

اما هنوز هم ممکن است بگویید، اوه، بد به نظر می رسد.

I hope the electricity comes back on soon. So to review...

امیدوارم برق به زودی برگردد. پس برای بررسی...

Oh, did I review already?

اوه، آیا قبلاً بررسی کردم؟

I think I did, didn't I?

فکر کنم انجام دادم، نه؟

Oh, I'm losing track of what I'm doing.

اوه، من دارم مسیر کاری که انجام می دهم را از دست می دهم.

Let's look at a comment from a previous video.

بیایید به نظری از یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم. به

Let's do that instead.

جای آن این کار را انجام دهیم.

And if I did forget to review, then,

و اگر فراموش کردم مرور کنم،

oh well, I didn't do it this time.

خب، این بار این کار را نکردم.

I think I did though.

هر چند فکر می کنم این کار را کردم.

Anyways, it's been a long week.

به هر حال هفته طولانی بود.

This is how my brain works.

مغز من اینطوری کار میکنه

This is from Ünsal and Ünsal,

این از Ünsal و Ünsal است،

I shortened your comment a bit.

من نظر شما را کمی کوتاه کردم.

I hope that's okay with you.

امیدوارم با شما خوب باشه

It was a great comment.

نظر عالی بود

I just didn't have time to read all of it.

فقط وقت نکردم همه اش را بخوانم.

Ünsal says hi teacher Bob, all

یونسال می‌گوید سلام معلم باب، همه

your shirts look brand new.

پیراهن‌های شما کاملا نو به نظر می‌رسند.

How do you manage to preserve to

چگونه می توانید

preserve your shirts for many years?

پیراهن های خود را برای چندین سال حفظ کنید؟

I'm saying the word wrong.

من کلمه را اشتباه می گویم.

How do you manage to preserve your shirts

چگونه می توانید پیراهن های خود را

for many years without fading or wearing out?

برای سال های طولانی بدون محو شدن یا فرسودگی حفظ کنید؟

If you don't have several of the same ones,

اگر چندین مورد مشابه ندارید،

can you share the secret? And my response?

می توانید راز را به اشتراک بگذارید؟ و پاسخ من؟

I have slowly cycled through some of them, but

من به آرامی برخی از آنها را چرخیده ام، اما

I do have shirts that are 20 years old.

پیراهن هایی دارم که 20 سال از عمرم گذشته است.

This one is in fact that old.

این یکی در واقع آنقدر قدیمی است.

They are good enough to wear underneath a

آنها به اندازه کافی خوب هستند که زیر

sweater, but not quite good enough to wear

ژاکت بپوشند، اما آنقدر خوب نیستند که

by themselves because I usually wear blue plaid,

خودشان بپوشند، زیرا من معمولاً چهارخانه آبی می پوشم،

many of them might look similar in my videos.

بسیاری از آنها ممکن است در ویدیوهای من شبیه به هم به نظر برسند.

So thanks Ünsal for that.

بنابراین از UNsal برای آن متشکرم.

Yeah, my blue shirts.

آره، پیراهن های آبی من.

So one of the things I've noticed is that because

بنابراین یکی از چیزهایی که من متوجه شده ام این است که چون در

I work inside and I'm not in the sun, and

داخل کار می کنم و زیر نور آفتاب نیستم و

because as a teacher, I don't do any physical labor.

به عنوان معلم هیچ کار فیزیکی انجام نمی دهم.

Like, I'm not lifting things or moving things throughout

مثلاً من در طول روز اشیا را بلند نمی‌کنم یا وسایل را جابه‌جا نمی‌کنم

the day, I think my shirts just last longer.

، فکر می‌کنم پیراهن‌هایم بیشتر دوام می‌آورند.

My clothes that I wear on the farm do not last

لباس های من که در مزرعه می پوشم به

as long as the clothes I wear for work at school.

اندازه لباس هایی که برای کار در مدرسه می پوشم دوام نمی آورد.

And also, I'm not in the sun, right.

و همچنین، من در آفتاب نیستم، درست است.

I'm inside all day, so maybe there's

من تمام روز داخل خانه هستم، بنابراین شاید

less wear on the shirts as well.

پیراهن ها نیز کمتر ساییده شوند.

So what am I doing out here?

پس من اینجا چیکار می کنم؟

I'm walking along what I think are forsythia bushes.

من در امتداد بوته هایی که فکر می کنم فورسیتیا هستند قدم می زنم.

I just love this yellow color.

من فقط عاشق این رنگ زرد هستم.

I should have checked with Jen before

قبل از اینکه

I start saying the name out loud.

اسم را با صدای بلند بگویم باید با جن چک می کردم.

I'm out here for a walk, trying

من برای پیاده روی اینجا هستم و سعی می کنم از

not to trip over the plants.

روی گیاهان غافل نشوم.

They're trying to grab me.

آنها سعی می کنند من را بگیرند.

I'll show you what just about grabbed me there.

من به شما نشان خواهم داد که چه چیزی مرا در آنجا گرفت.

So this is quite thorny.

بنابراین این کاملاً خاردار است. از همین رو

That's why.

.

Sorry.

متاسف.

That was a good example.

این مثال خوبی بود. به همین دلیل است که

That's why farm clothes don't last

لباس های مزرعه

as long as school clothes.

به اندازه لباس های مدرسه ماندگاری ندارند. به هر حال

I don't walk by thorny bushes when I'm at school

وقتی در مدرسه هستم از کنار بوته های خاردار راه نمی روم،

Anyways, so I hope you're having a good day.

بنابراین امیدوارم روز خوبی را سپری کرده باشید.

I hope this rather scatterbrained English lesson

امیدوارم این درس پراکنده انگلیسی

actually helps you a little bit.

واقعاً کمی به شما کمک کند.

I'll see you next week with another one. Bye.

هفته دیگه با یکی دیگه میبینمت خدا حافظ.