Learn the English Phrases "to plug away" and "to pull the plug"

In this English lesson, I wanted to help

در این درس انگلیسی، می‌خواستم به

you learn the English phrase to plug away.

شما کمک کنم که عبارت انگلیسی to plug off را یاد بگیرید.

When you plug away at something, it means you

وقتی چیزی را وصل می‌کنید، به این معنی است که

work out it slowly and methodically until it's done.

آن را به آرامی و با روش انجام می‌دهید تا زمانی که انجام شود.

It doesn't necessarily mean

لزوماً به این معنی نیست که

it's something exciting, either.

چیز هیجان انگیزی نیز هست.

Sometimes you plug away at things that you don't actually want

گاهی اوقات کارهایی را که واقعاً نمی‌خواهید

to do because you just want to get them done.

انجام دهید کنار می‌گذارید، زیرا فقط می‌خواهید آنها را انجام دهید.

A great example would be this.

یک مثال عالی این خواهد بود.

Sometimes I give my students a test, and

گاهی اوقات به دانش آموزانم تست می دهم و

then I have 25 tests to grade, and

بعد 25 تست برای نمره دادن دارم و

I don't really enjoy grading tests.

واقعاً از نمره دادن به تست ها لذت نمی برم.

But if I plug away, if I work at

اما اگر قطع کنم، اگر

it slowly and methodically, eventually I will be done.

آهسته و روشمند روی آن کار کنم، در نهایت کارم تمام خواهد شد.

I don't have to work at it quickly.

من مجبور نیستم سریع روی آن کار کنم.

I just have to plug away so that I can

فقط باید برق را قطع کنم تا بتوانم

finish the task that I don't find that enjoyable.

کاری را به پایان برسانم که به نظرم چندان لذت بخش نیست.

The other phrase I wanted to teach

عبارت دیگری که امروز می خواستم به شما یاد بدهم

you today is to pull the plug.

این است که دوشاخه را بکشید.

When you pull the plug on something, it

وقتی دوشاخه را به چیزی می‌کشید،

stops working because it doesn't have electricity.

به دلیل نداشتن برق کار نمی‌کند.

But we use this to talk about other things as well.

اما ما از این برای صحبت در مورد چیزهای دیگر نیز استفاده می کنیم.

If I'm working on a project at school and it's

اگر من روی پروژه ای در مدرسه کار می کنم و

not going well, me and the other teachers, we might

خوب پیش نمی رود، من و معلمان دیگر، ممکن است

decide to pull the plug, or should I say, the

تصمیم بگیریم که دوشاخه را بکشیم، یا بهتر است بگویم،

other teachers and I might decide to pull the plug.

من و معلمان دیگر ممکن است تصمیم بگیریم که دوشاخه را بکشیم.

Sorry to use informal English there.

متاسفم که در آنجا از انگلیسی غیر رسمی استفاده می کنم.

When you pull the plug on something,

وقتی شما دوشاخه چیزی را می‌کشید،

it means you stop working on it.

به این معنی است که کار روی آن را متوقف می‌کنید.

I'm really enjoying making lessons on this

من واقعاً از آموزش در این

channel and on my other channel.

کانال و کانال دیگرم لذت می برم.

So I'm not going to pull the

بنابراین

plug on either channel anytime soon.

به این زودی ها هیچ کدام از کانال ها را قطع نمی کنم.

As I've said before, at least three

همانطور که قبلاً گفتم، حداقل سه

or four more years, maybe longer.

یا چهار سال دیگر، شاید بیشتر.

So to review, to plug away means to work

بنابراین مرور کردن، وصل کردن به معنای کار کردن

at something so that you get it done, sometimes

بر روی چیزی است تا آن را انجام دهید، گاهی

slowly and methodically, and without taking breaks.

به آرامی و روشمند و بدون وقفه.

And to pull the plug on

و دوشاخه کشیدن

something means to quit doing it.

چیزی به معنای دست کشیدن از انجام آن است.

But, hey, let's look at a comment from a previous video.

اما، هی، بیایید به نظری از یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم.

I have the comment right here.

من نظر را همینجا دارم

I'm kind of laughing because I've been

من دارم می خندم چون

talking for two minutes, hoping a truck

دو دقیقه است که دارم صحبت می کنم، امیدوارم کامیونی

would go by related to this comment.

در ارتباط با این نظر رد شود.

I think there's one coming now, but

فکر می‌کنم الان یکی می‌آید، اما

actually, it looks like he's turning.

در واقع، به نظر می‌رسد که دارد می‌چرخد.

Anyways, from Béla. Hello, Bob.

به هر حال، از بلا. سلام باب

I have always wondered why the trucks are

من همیشه تعجب کرده ام که چرا کامیون ها

different in Europe and in North America.

در اروپا و آمریکای شمالی متفاوت هستند.

Do you know anything about it?

آیا چیزی در مورد آن می دانید؟

And my response, I think it has to do with length.

و پاسخ من، من فکر می کنم که به طول ربط دارد.

Here, there is less of a limit on

در اینجا، محدودیت کمتری در طول وجود دارد

length, so the cab can be longer.

، بنابراین کابین می تواند طولانی تر باشد.

So, yeah, we still don't have any trucks going by.

بنابراین، بله، ما هنوز هیچ کامیونی نداریم.

But, Béla, my understanding is this.

اما، بلا، درک من این است.

In Europe, many of the trucks have a flat front.

در اروپا، بسیاری از کامیون ها دارای جلوی صاف هستند.

Maybe I should put a picture up here.

شاید بهتر باشه یه عکس اینجا بذارم

Whereas in North America, many trucks have a

در حالی که در آمریکای شمالی، بسیاری از کامیون ها دارای

long snout or nose on the front.

پوزه یا بینی بلند در جلو هستند.

And my understanding is that the basic

و درک من این است که

reason is the laws are different.

دلیل اصلی این است که قوانین متفاوت است.

Here in North America you can have really long trucks.

اینجا در آمریکای شمالی می توانید کامیون های بسیار طولانی داشته باشید.

I think the trailer can be 54ft long.

من فکر می کنم تریلر می تواند 54 فوت طول داشته باشد.

And I don't know if there's a limit on the tractor.

و نمی دانم محدودیتی برای تراکتور وجود دارد یا خیر.

That's the front part of the truck.

این قسمت جلوی کامیون است.

But I think in Europe they have laws

اما من فکر می کنم در اروپا قوانینی دارند که

governing the total length of the truck.

طول کل کامیون را تنظیم می کند.

By the way, I'm still laughing that no trucks have

در ضمن، من هنوز هم می خندم که هیچ کامیونی

gone by because honestly, I've been making videos in town

نرفته است، زیرا صادقانه بگویم، من

for the last couple of weeks and I usually find

در چند هفته اخیر در شهر فیلم می سازم و معمولاً به نظرم

it a little disturbing because there are so many trucks.

کمی آزاردهنده است زیرا کامیون های زیادی وجود دارد.

But that's my understanding that I guess in North

اما این درک من است که حدس می‌زنم در

America we just have laws that are a little

آمریکای شمالی قوانینی داریم که

more forgiving in terms of length of truck.

از نظر طول کامیون کمی بخشنده‌تر هستند.

Now there's a truck coming here.

حالا یه کامیون اومده اینجا

It's not the type of truck I normally talk about.

این نوع کامیونی نیست که من معمولاً در مورد آن صحبت می کنم.

And I think he's turning as well.

و من فکر می کنم او نیز در حال چرخش است.

Way in the distance there, you can see that truck.

خیلی دور آنجا، می توانید آن کامیون را ببینید.

It's a garbage truck. Yeah.

این یک ماشین حمل زباله است. آره

I'm not sure if it's too far

من مطمئن نیستم که خیلی دور است

in the distance for you to see.

که نتوانید آن را ببینید.

When I'm done with this English lesson, I might

وقتی با این درس انگلیسی تمام شد، ممکن است

have to wait for a bit and try to

مجبور باشم کمی صبر کنم و سعی کنم

get some footage of the different kinds of trucks

فیلمی از انواع مختلف کامیون هایی

that we have here in North America.

که اینجا در آمریکای شمالی داریم به دست بیاورم.

Again, it's kind of how things work, right?

باز هم، این به نوعی کار می کند، درست است؟

When you want something to happen, it doesn't.

وقتی می خواهید اتفاقی بیفتد، نمی شود.

And then when something is kind of annoying and

و سپس وقتی چیزی آزاردهنده است و

you don't want it to happen, it usually happens.

شما نمی خواهید آن اتفاق بیفتد، معمولاً اتفاق می افتد.

So no trucks today.

بنابراین امروز کامیون وجود ندارد.

I will stay for a few minutes

من برای چند دقیقه می مانم

though and get some footage for you.

و برای شما فیلم می گیرم.

Anyways, thanks for watching. I'll see you in a few

به هر حال از تماشای شما متشکرم چند

days with another short English lesson. Bye.

روز دیگر با یک درس کوتاه انگلیسی دیگر می بینمت. خداحافظ

Okay, I just spotted a truck.

خوب، من یک کامیون را دیدم.

I'm running, not quite running, but I'm walking as

من می دوم، نه کاملاً می دوم، اما تا آنجا که می

fast as I can to get over here.

توانم سریع راه می روم تا به اینجا برسم.

Yes, it's turning here.

بله، اینجا می چرخد.

I'll give you a good view.

من به شما نمای خوبی می دهم.

So you can see that our trucks in Canada

بنابراین می‌توانید ببینید که کامیون‌های ما در کانادا

and in the United States at the front, they

و ایالات متحده در جلو،

have kind of a long nose, a little bit

دماغه‌ای دراز دارند، کمی

different than what you would see in Europe.

متفاوت از آنچه در اروپا می‌بینید.

Hopefully I got close enough for you to see that.

امیدوارم به اندازه کافی نزدیک شده باشم که شما آن را ببینید.

I literally waited ten minutes for a truck

من به معنای واقعی کلمه ده دقیقه منتظر ماندم تا یک کامیون

to come and then I almost missed it.

بیاید و بعد تقریباً آن را از دست دادم.

Cause I almost went into a

چون تقریباً به یک

store to buy a few groceries.

فروشگاه رفتم تا چند خواروبار بخرم.

But anyways, that's what North

اما به هر حال، این چیزی است که

American trucks look like.

کامیون های آمریکای شمالی به نظر می رسند.

Oh, and there's another one.

اوه، و یکی دیگر وجود دارد.

Yeah, that's how things work, right?

آره، کارها اینطوری کار می کنند، درست است؟

The minute you stop looking for something,

لحظه ای که از جستجوی چیزی دست می کشید،

you suddenly see all kinds of them. So. Okay.

ناگهان همه جور آن ها را می بینید. بنابراین. باشه

Anyways, have a good day.

به هر حال روز خوبی داشته باشید

See you next week with another short English lesson.

هفته آینده شما را با یک درس کوتاه دیگر انگلیسی می بینیم.

Bye.

خداحافظ