Essential English for Teamwork & Sharing Ideas

Hello. Fancy seeing you again. Well done for

سلام. دوست دارم دوباره ببینمت آفرین که

making your way here. It shows that you're

راه خود را به اینجا رساندی. این نشان می دهد که شما

looking to learn, and I hope I can teach you

به دنبال یادگیری هستید و امیدوارم بتوانم چیزی به شما یاد بدهم

something. Today, we're looking at the skill

. امروز، ما به مهارت

of brainstorming. Or, if you prefer to be overly politically correct, mind mapping.

طوفان فکری نگاه می کنیم. یا اگر ترجیح می دهید بیش از حد از نظر سیاسی درست عمل کنید، نقشه ذهنی را انجام دهید. اون

What is that? That is when you are in a meeting

چیه؟ این زمانی است که شما در یک جلسه

or just a place with other colleagues, and

یا فقط یک مکان با سایر همکاران هستید و از

you're asked to put your thoughts together. Yep, you'll typically be given a big bit of

شما خواسته می شود که افکار خود را کنار هم بگذارید. بله، معمولاً به شما مقدار زیادی

sugar paper and some pens, a bit like this,

کاغذ قند و چند قلم، کمی شبیه به این داده می شود

to write down what you think. Normally, you'll

تا آنچه را که فکر می کنید بنویسید. به طور معمول، شما یک

have someone talking in front of a whiteboard,

نفر را خواهید داشت که جلوی تخته سفید صحبت می کند،

giving a speech, and then they'll say, "Right,

سخنرانی می کند، و سپس آنها می گویند، "درست،

you do some talking now." And it can be really

شما اکنون کمی صحبت کنید ." و می تواند واقعاً

awkward. You're sat there in a group, and

ناخوشایند باشد. شما آنجا در یک گروه نشسته اید و می

you're like, "You speak." And the other person's

گویید "شما صحبت می کنید." و طرف مقابل

like, "No, you speak." And what everyone really

مثل "نه، تو صحبت کن." و آنچه واقعاً همه

wants is for the other people to be generous

می‌خواهند این است که دیگران

with their ideas, because otherwise time just

با ایده‌هایشان سخاوتمند باشند، زیرا در غیر این صورت زمان

goes really slowly. Yeah? It's much more interesting

بسیار کند می‌گذرد. آره؟

if you're actually having a good discussion.

اگر واقعاً بحث خوبی داشته باشید بسیار جالب تر است.

So, in this lesson, I'm going to be giving you some phrases and ideas for taking part

بنابراین، در این درس، من قصد دارم عبارات و ایده هایی را برای شرکت

in a brainstorming session. Okay, right. So,

در یک جلسه طوفان فکری به شما ارائه کنم . باشه، درسته بنابراین،

the first moment will be when the paper and

اولین لحظه زمانی خواهد بود که کاغذ و

the pens are given out to you, and someone might ask, "So, who'd like to get the ball

خودکارها به شما داده می شود، و ممکن است کسی بپرسد، "پس، چه کسی دوست دارد توپ را به

rolling?" Who'd like to get the ball rolling?

چرخش درآورد؟" چه کسی دوست دارد توپ را به چرخش درآورد؟

To get the ball rolling, to get it starting

برای چرخاندن توپ، شروع حرکت آن،

to move, which is a metaphor for you having

استعاره ای است برای شما که

an interesting discussion, i.e. someone speak.

بحث جالبی دارید، یعنی کسی صحبت می کند.

Who's going to speak? Well, as well as someone

چه کسی قرار است صحبت کند؟ خوب، علاوه بر کسی که

speaking, we need someone writing. So, the

صحبت می کند، ما به کسی نیاز داریم که بنویسد. بنابراین،

next question you could ask, or someone else

سؤال بعدی که می‌توانید بپرسید، یا

might ask, "Who's going to volunteer to be

ممکن است شخص دیگری بپرسد، "چه کسی داوطلب می‌شود تا

scribe then?" "Scribe" is the person that

کاتب شود؟" «کاتب» کسی است که

writes. Yeah? If you volunteer, it means you're

می نویسد. آره؟ اگر داوطلب شوید، به این معنی است که

happy to do something for the good of it. Yeah? So, without being paid. "Who's going

از انجام کاری به نفع آن خوشحال هستید. آره؟ بنابراین، بدون پرداخت. "آنوقت چه کسی داوطلب می شود

to volunteer to be scribe then?" And then

تا کاتب شود؟" و سپس

hopefully someone says, "Yeah, I will. I don't

امیدوارم کسی بگوید، "بله، خواهم کرد. من از

mind doing that." And then you might say, "Oh,

انجام این کار مهم نیستم." و سپس شما ممکن است بگویید، "اوه،

nice one." Or, "Thanks." Or, "Well done, Paul.

یکی خوب." یا "ممنون" یا، "آفرین، پل.

That's really great." That sounded a bit sarcastic.

این واقعا عالی است." کمی طعنه آمیز به نظر می رسید.

"Well done, Paul. Thanks, Paul." I had a boss

"آفرین، پل. متشکرم، پل." من

called Paul once. We were a bit like this, me and Paul. Anyway, moving on.

یک بار رئیسی داشتم به نام پل. من و پل کمی اینگونه بودیم. به هر حال، ادامه دارد.

Right. So, we've got someone to write. Now we need to get some ideas. Well, let's have

درسته بنابراین، ما کسی را داریم که بنویسد. اکنون باید ایده هایی را به دست آوریم. خوب، بیایید در

something to talk about. Why not? How to encourage

مورد چیزی صحبت کنیم. چرا نه؟ چگونه

health and fitness in the workplace. How to

سلامت و تناسب اندام را در محل کار تشویق کنیم. چگونه

encourage workers to be healthy. So, you're

کارگران را به سالم بودن تشویق کنیم. بنابراین، شما

trying to get someone to speak. Anyone? What

در تلاش هستید که کسی را مجبور به صحبت کنید. هر کسی؟ به چه

we thinking? What we thinking? This is short

فکر می کنیم؟ به چه فکر می کنیم؟ این کوتاه است

for, "What are we thinking?" But in speech,

برای "به چه فکر می کنیم؟" اما در گفتار،

we might just contract it to, "What we thinking

ممکن است فقط آن را به این ببندیم که "

about this, guys?" "We", yeah? That pronoun to

بچه ها، ما در مورد این چه فکر می کنیم؟" "ما"، آره؟ آن ضمیر

include others. Or, if you feel that it's not

شامل دیگران شود. یا اگر احساس می کنید که قرار نیست

going to make the other person feel uncomfortable,

طرف مقابل احساس ناراحتی کند،

you might say, "What are you thinking about this

ممکن است بگویید: " در مورد این

one, Jodie? What are you thinking about this?

یکی، جودی، به چه فکر می کنی؟

What are your thoughts on this?" And then Jodie

نظرت در این مورد چیست؟" و سپس جودی

or whoever it is might say, "Well, I don't know.

یا هر کسی که هست ممکن است بگوید، "خب، من نمی دانم.

I suppose..." So, you could say, "Well, I don't

فکر می کنم..." بنابراین، می توانید بگویید، "خب، نمی

know. Maybe it's about having a bowl and giving

دانم. شاید به خاطر داشتن یک کاسه و دادن

free fruit out." A very boring idea, but

میوه رایگان باشد. بیرون." یک ایده بسیار خسته کننده، اما

once we have one idea, then more ideas come.

زمانی که یک ایده داشته باشیم، ایده های بیشتری می آیند.

So, I mean, brainstorming, we typically have this

بنابراین، منظورم طوفان فکری است، ما معمولاً این

idea here, and then it reaches out to another

ایده را در اینجا داریم، و سپس به ایده دیگری می رسد

idea. And then from this one idea of the fruit,

. و سپس از این یک ایده از میوه،

then from there we might have another idea.

سپس از آنجا ممکن است ایده دیگری داشته باشیم.

Or that might go to another idea. So, this is

یا ممکن است به ایده دیگری برود. بنابراین، این

the fruit idea, and then Pauline might say,

ایده میوه است، و سپس پائولین ممکن است بگوید،

"I think it's about giving free gym passes." We might have the gym idea,

"من فکر می کنم این در مورد دادن کارت های ورزشی رایگان است." ممکن است ما ایده باشگاه را داشته باشیم،

and that will give some more ideas. And then someone else will think this.

و این ایده های بیشتری را به شما می دهد. و بعد شخص دیگری به این فکر خواهد کرد.

So, once you get one idea down, then you can spread your ideas out on the page.

بنابراین، هنگامی که یک ایده را دریافت کردید، سپس می توانید ایده های خود را در صفحه پخش کنید.

Okay. So, someone volunteers an idea, which

باشه بنابراین، شخصی ایده ای را داوطلبانه ارائه می دهد، که

is really generous of them. You know, we say,

واقعاً سخاوتمندانه است . می دانید، ما می گوییم،

"Thanks. Nice. That's a really good idea. That's

"متشکرم. خوب است. این ایده واقعاً خوبی است. این

a really good idea." So, what do these words

ایده واقعاً خوبی است." بنابراین، این کلمات

actually mean in this context? That's an

در واقع در این زمینه به چه معنا هستند؟ این

interesting idea. It could mean that's a really

ایده جالبی است. این می تواند به این معنی باشد که این

weird idea. That's an interesting idea. Or it

ایده واقعاً عجیب است. این ایده جالبی است. یا

could mean genuine. That's an interesting idea.

می تواند به معنای واقعی باشد. این ایده جالبی است.

It depends how you sort of say it. Unusual could

بستگی داره چطوری بگی غیر معمول نیز می تواند

also be a bit strange. That's an unusual idea.

کمی عجیب باشد. این یک ایده غیر معمول است.

But we want to give compliments. We want to make people in our group feel

اما ما می خواهیم تعریف کنیم. ما می‌خواهیم کاری کنیم که افراد در گروه خود احساس

good about what they're contributing. "That's a great idea. Yeah. Thanks. No,

خوبی نسبت به آنچه که در حال مشارکت هستند داشته باشند. "این یک ایده عالی است. بله. ممنون. نه،

really interesting." And then your job is to take it on to the next level.

واقعا جالب است." و سپس وظیفه شما این است که آن را به سطح بعدی ببرید.

"Yeah. I suppose we could maybe ask for a water machine at work as well."

"آره. فکر می کنم شاید بتوانیم در محل کار هم یک دستگاه آب بخواهیم."

Yeah. So, we're looking to extend. "Absolutely.

آره بنابراین، ما به دنبال تمدید هستیم. "کاملا.

I think..." Yeah. And also, maybe we could...

فکر می کنم..." آره. و همچنین، شاید بتوانیم...

So, it's like... Imagine it's like a game of

پس، مثل این است که... تصور کنید مثل یک بازی

tennis. Yeah? We hit the ball, and then what

تنیس است. آره؟ ما به توپ ضربه می زنیم و

do we do when the ball comes over to the other

وقتی توپ به طرف دیگر تور می رسد چه کار می کنیم

side of the net? Do we run off the tennis court,

؟ آیا از زمین تنیس فرار می کنیم

or do we try and hit the ball back? That's conversation, basically. Shame I can't hear

یا سعی می کنیم توپ را به عقب برگردانیم؟ این مکالمه است، اساسا. شرمنده من نمی شنوم به

what you're thinking, but, you know, maybe you

چه فکر می کنید، اما، می دانید، شاید

can write a comment at the end or something.

بتوانید در پایان یک نظر بنویسید یا چیز دیگری.

Okay. So, extending ideas. "I'm thinking more

باشه بنابراین، گسترش ایده ها. "من بیشتر در

along the lines of... I'm thinking more along

امتداد خطوط فکر می کنم... بیشتر در امتداد خطوط فکر می کنم

the lines of..." So, here we have a line, and

." بنابراین، در اینجا ما یک خط داریم و

this person is thinking, "No, no, no. I'm not

این شخص در حال فکر کردن است، "نه، نه، نه. من هستم. من

sure about this line. I'm thinking something

در مورد این خط مطمئن نیستم.

different." "I'm thinking more along the lines

"من بیشتر در امتداد خطوط فکر می کنم

of..." It's quite a sort of vague and general

..." این کاملاً نوعی روش مبهم و کلی

way of introducing an idea, but it's also

برای معرفی یک ایده است، اما

good vocab at the same time. So, it's a good

در عین حال واژگان خوبی نیز هست. بنابراین، استفاده از آن عبارت خوبی است

phrase to use. "I'm thinking more along the lines

. "من بیشتر به این فکر می کنم

of..." If someone says something that you were

که..." اگر کسی چیزی را که می

about to say, you could say, "You've taken the

خواستید بگویید می گوید، می توانید بگویید "

words right out of my mouth. You've taken the words... Yeah, I was ready to speak,

کلمات را درست از دهان من بیرون آورده اید. شما کلمات را برداشته اید. آره، من آماده بودم حرف بزنم،

but you've taken the words. You've taken them out of my mouth."

اما تو آنها را از دهان من درآوردی.

So, you could say that if you hear someone

بنابراین، می توانید بگویید که اگر شنیدید که کسی

saying something that you really agree with.

چیزی می گوید که واقعاً با آن موافق هستید.

Okay, so our mind map is looking a little empty, so we need to get a few more ideas,

خوب، پس نقشه ذهنی ما کمی خالی به نظر می رسد ، بنابراین باید چند ایده دیگر به دست آوریم،

and we've also got... We're looking at the clock, and we've got, like,

و همچنین داریم... ما به ساعت نگاه می کنیم ، و مثلاً

two minutes before the next section, so we can't just sit there going...

دو دقیقه قبل داریم. بخش بعدی، بنابراین ما نمی‌توانیم آنجا بنشینیم و...

Yeah. Yeah, we've got some ideas. It's about, okay, let's get some more ideas.

آره. بله، ما چند ایده داریم. این در مورد است، خوب، بیایید ایده های بیشتری داشته باشیم.

Anyone else got any thoughts? Anyone else got any

کس دیگری نظری دارد؟ کس دیگری

thoughts? Actually, yeah. No, I do. What about if

نظری دارد؟ در واقع، بله. نه، من انجام می دهم. اگر

once a month we organize an outing and we go

ماهی یک بار گردشی ترتیب دهیم و

and do a walk all together, like at the beach or

همه با هم برویم و پیاده روی کنیم ، مثلاً در ساحل یا

in a forest or something? Yeah, you're so right.

جنگل یا چیزی دیگر، چطور؟ آره خیلی درست میگی

That would be really great. We could ask all of

این واقعا عالی خواهد بود . ما می‌توانیم از همه

our families along, and no one would turn up. No.

خانواده‌هایمان بخواهیم و کسی حاضر نمی‌شود.

No, it would be really fun. Again, we're wanting

نه، واقعاً سرگرم کننده خواهد بود. باز هم، ما می خواهیم

to expand, so someone gives a little idea and

گسترش دهیم، بنابراین یک نفر ایده کوچکی ارائه می دهد و

we're expanding. That's what a brainstorm mind

ما در حال گسترش هستیم. نقشه ذهنی طوفان فکری

map is, expanding ideas. I'd like to expand on

یعنی بسط دادن ایده ها همین است. من می خواهم در

that, actually. I think we could promote that,

واقع آن را گسترش دهم. فکر می‌کنم ما می‌توانیم آن را ترویج کنیم،

and I think it would be really beneficial to

و فکر می‌کنم واقعا برای همه مفید خواهد بود

everyone. You know, it would improve staff

. می دانید، این باعث بهبود

relationships and da-da-da-da-da-da-da. We've

روابط کارکنان و da-da-da-da-da-da-da می شود. ما

still got one more minute until the next bit

هنوز یک دقیقه دیگر تا قسمت بعدی

of the talk. So, again, do we just sit there silently, twiddling our thumbs? No.

صحبت فرصت داریم. بنابراین، دوباره، آیا ما در سکوت آنجا می نشینیم و انگشتان شست خود را می چرخانیم؟ نه.

No. We get some more ideas. Shall we just go

نه. ما ایده های بیشتری دریافت می کنیم . آیا می‌توانیم

round and hear from everybody one more time?

یک بار دیگر به اطراف برویم و از همه بشنویم؟

Shall we just go round and hear any more ideas?

آیا می‌توانیم دور بزنیم و ایده‌های بیشتری بشنویم؟

Shall we? It's a proposal. Shall we just? A

آیا ما؟ این یک پیشنهاد است. آیا ما فقط؟

filler word doesn't mean anything. Shall we

کلمه پر کننده هیچ معنایی ندارد. آیا می‌توانیم یک بار دیگر

go round and listen to everyone one more time?

دور بزنیم و به همه گوش کنیم ؟

Now, if you are totally stuck and you can't

حال، اگر کاملاً گیر کرده اید و نمی توانید

think of anything to say, then these three words

چیزی برای گفتن به ذهن تان بیاورید، پس این سه کلمه

offer you a way into sharing an idea. How might

راهی برای به اشتراک گذاشتن یک ایده به شما ارائه می دهند. چگونه ممکن است

we? So, always be thinking, like, how might we?

ما؟ بنابراین، همیشه به این فکر کنید که چگونه می توانیم؟

How might we encourage people to go on the walk?

چگونه می توانیم مردم را تشویق به پیاده روی کنیم؟

Ah, well, we could put posters up in the staff

آه، خوب، می‌توانیم پوسترهایی را در

room. We could plan a really good walk. We could

اتاق کارمندان نصب کنیم. ما می توانستیم یک پیاده روی واقعا خوب برنامه ریزی کنیم. ما می‌توانیم

go to the pub at the end, so it's fun as well.

در پایان به میخانه برویم ، بنابراین سرگرم کننده است.

So, how might we? So, any kind of question we

بنابراین، چگونه می توانیم؟ بنابراین، هر نوع سوالی

can think about this. How might we encourage

می توانیم در مورد این فکر کنیم. چگونه می توانیم

people to eat the fruit? Oh, we could have kiwi

مردم را به خوردن میوه تشویق کنیم؟ اوه، ما می‌توانیم کیوی

fruit, and we could have grapes, and we could

بخوریم، می‌توانیم انگور بخوریم، و می‌توانیم

have bananas and apples, and so it's interesting.

موز و سیب بخوریم، و بنابراین جالب است.

Okay? So, these three words help you to expand

باشه؟ بنابراین، این سه کلمه به شما کمک می کند تا

your thoughts. Hope in today's lesson there has

افکار خود را گسترش دهید. امیدوارم در درس امروز

been a useful phrase for you. What you can do now

یک عبارت مفید برای شما وجود داشته باشد. کاری که اکنون می توانید انجام دهید

is have a go at doing the quiz and see if

این است که امتحان را انجام دهید و ببینید آیا

you've remembered the meaning of these phrases.

معنای این عبارات را به خاطر آورده اید یا خیر.

If this is the first time seeing one of my

اگر این اولین بار است که یکی از ویدیوهای من را می بینید

videos, then where have you been all this time?

، پس این همه مدت کجا بودید؟

If you like the style of videos, then subscribe, and I'll see you very soon.

اگر سبک ویدیوها را دوست دارید، پس سابسکرایب کنید و به زودی شما را می بینم.