21 English Expressions with “FIRST”: first timer, first light, if at first...

Hello, and welcome back. Today, we are looking

سلام و خوش آمدید. امروز، ما

at a very crucial word, "first". Such a simple

به یک کلمه بسیار مهم نگاه می کنیم، "اول". این

word, but it can be used in so many different

کلمه ساده است، اما می تواند در

idioms to express quite a wide range of things.

اصطلاحات مختلف برای بیان طیف گسترده ای از چیزها استفاده شود.

In today's lesson, we'll be looking at very loosely

در درس امروز، به

social uses of first idioms and professional

کاربردهای اجتماعی بسیار ضعیف از اصطلاحات اولیه و استفاده حرفه ای

use of idioms. Although, that said, there'll

از اصطلاحات خواهیم پرداخت. اگرچه، همانطور که گفته شد،

be quite a lot of crossover between the two.

کراس اوورهای زیادی بین این دو وجود خواهد داشت.

Now, I've mentioned before on these videos that it's very useful for you guys to have

اکنون، قبلاً در این ویدیوها گفته ام که برای شما بچه ها بسیار مفید است که در

at your disposal to be able to use idioms, but

اختیار داشته باشید تا بتوانید از اصطلاحات استفاده کنید، اما

don't use them all the time. It's just good to -

همیشه از آنها استفاده نکنید . فقط خوب است -

so that when you hear idioms being used, you

به طوری که وقتی اصطلاحات را می شنوید،

understand what is being said when you read them

وقتی آنها را

in sort of high-level writing that you understand and recognize them.

در یک نوع نوشتار سطح بالا می خوانید که آنها را می فهمید و تشخیص می دهید، متوجه می شوید که چه گفته می شود.

But I would take your lead on how they are used

اما من در مورد نحوه استفاده از آنها

from native speakers of English, so - because

از زبان بومی انگلیسی صحبت می کنم، بنابراین - زیرا در

otherwise it can seem a little bit unnatural. So,

غیر این صورت ممکن است کمی غیر طبیعی به نظر برسد. بنابراین،

just try and use them every now and again, okay?

فقط سعی کنید هر از چند گاهی از آنها استفاده کنید، خوب؟

Right. First of all, we - well, I'll go through

درست. اول از همه، ما - خوب، من

what each of them means, and then maybe we can

معنای هر یک از آنها را مرور می کنم، و سپس شاید بتوانیم

put it into a context of a story. Okay. So,

آن را در زمینه یک داستان قرار دهیم. باشه. بنابراین،

first light. Yep. So, we have night and day,

اولین نور. بله پس شب و روز داریم،

light and dark. First light, when it stops being dark. Beginning of day, the dawn,

روشنایی و تاریکی. نور اول، زمانی که دیگر تاریک نیست. من معتقدم که آغاز روز، سپیده دم،

la madrugada in Spanish, I believe. First light is - so, very beginning of the day,

la madrugada در اسپانیایی. نور اول است - بنابراین، در همان ابتدای روز،

when you just start to see the sun sort of rising up in the horizon. First light.

زمانی که شما تازه شروع به دیدن خورشید در حال طلوع در افق می کنید. سپیده دم.

First come, first served. This is used all of the

اول آمدن، اولین خدمت. این همیشه استفاده می شود

time. Yep. Whenever there's a situation where it's

. بله همانطور که در آمریکای شمالی می گویید، هر زمان که موقعیتی وجود داشته باشد،

like, you know, there's no established queue or

مثل اینکه، می دانید، هیچ صف یا صف ثابتی وجود ندارد،

line, as you say in North America, someone might

کسی ممکن است

just say, "Okay, first come, first served. Who

فقط بگوید، "خوب، اول بیایید، اولین خدمت. چه کسی

wants this most?" As in some food or some drink

این را بیشتر می خواهد؟" مانند بعضی از غذاها یا نوشیدنی ها

or whatever it is. First come, first served. Who wants it most?

یا هر چیز دیگری که هست. اول آمدن، اولین خدمت. چه کسی آن را بیشتر می خواهد؟

The first dance. This is a ceremonial term, and

اولین رقص. این یک اصطلاح تشریفاتی است و

you'll mainly get it at weddings. The first dance

شما عمدتاً آن را در عروسی ها دریافت خواهید کرد. اولین رقص

is the first dance between the newlywed husband

اولین رقص بین زن و شوهر تازه ازدواج شده است

and wife. So, no one dances until they have had

. بنابراین، هیچ کس تا زمانی که

their moment on the dance floor, and then normally they beckon, they invite everyone

لحظه خود را در زمین رقص سپری نکرده باشد، نمی رقصد، و سپس به طور معمول با اشاره، همه را دعوت می کنند

to come and join them a little way through the

که بیایند و کمی از طریق

song. Okay. Love at first sight. So, this is the

آهنگ به آنها بپیوندند. باشه. عشق در نگاه اول. بنابراین، این

Romeo and Juliet moment where they clock eyes,

لحظه رومئو و ژولیت است که در آن چشم‌ها را می‌بینند،

and immediately they understand that there is

و بلافاصله می‌فهمند که

something very special between them. When Cupid

چیزی بسیار خاص بین آنها وجود دارد. وقتی کوپید

fires his arrow. No choice. So, that instantaneous

تیر خود را شلیک می کند. چاره ای نیست. بنابراین، آن

reaction of, "Wow, this is something special."

واکنش آنی "وای، این چیز خاصی است."

A first timer. The first time you are trying a

یک تایمر اول اولین باری که یک

particular activity. So, "Have you ever cooked

فعالیت خاص را امتحان می کنید. بنابراین، "

quail's eggs before, Benjamin?" "Ah, no, I haven't.

تا به حال تخم بلدرچین پخته بودی، بنیامین؟" "آه، نه، من

This is my first time." Ah, you're a first timer of cooking quail's eggs. Interesting.

این اولین بار است." آه، شما اولین تایمر پختن تخم بلدرچین هستید. جالب هست.

I don't know the first thing about. The first

من اولین چیز را نمی دانم . اولین

thing does not mean, like, the most important.

چیز به معنای مهم ترین چیز نیست.

It means if you don't know the first thing,

یعنی اگر اولین چیز را ندانید،

then you don't know anything. Yeah? I don't know

پس هیچ چیز را نمی دانید. آره؟ من

anything about being an Eskimo. I don't know the first thing about

در مورد اسکیمو بودن چیزی نمی دانم. اولین چیز در مورد پرتغالی را نمی دانم

Portuguese. I don't know the first thing about the planets. Neptune, for example.

. من اولین چیز را در مورد سیارات نمی دانم. مثلا نپتون.

If at first you don't succeed, so this is a

اگر در ابتدا موفق نشدید، پس این یک

saying, and the rest of it is try, try again.

ضرب المثل است، و بقیه آن تلاش کنید، دوباره تلاش کنید.

If at first you don't succeed, try again. So,

اگر در ابتدا موفق نشدید، دوباره تلاش کنید. بنابراین،

at first here is, like, well, the first attempt.

در ابتدا در اینجا، مانند، خوب، اولین تلاش است.

A bit of a crude explanation, but I saw a sign

کمی توضیح خام بود، اما

once on a toilet, and next to the, sort of,

یک بار تابلویی را روی توالت دیدم، و در کنار، به نوعی،

the pool flush, there was a sign saying, "If at

فلاش استخر، تابلویی وجود داشت که می‌گفت: «اگر در

first you don't succeed, try, try again." So,

ابتدا موفق نشدید، سعی کنید، دوباره امتحان کنید. " بنابراین،

if the first one doesn't work, try it again.

اگر مورد اول کار نکرد، دوباره آن را امتحان کنید.

Ladies first. Now, some ladies like this being

اول خانم ها حالا، برخی از خانم ها این

said and see it as a sign of, kind of, manners,

گفته را دوست دارند و آن را نشانه ای از یک نوع اخلاق می دانند،

and some find it slightly patronizing, and they're

و برخی آن را کمی حمایت کننده می دانند و می

like, "Well, why should I be going first?" But

گویند: "خب، چرا باید اول بروم؟" اما

from my experience, I think it's a polite thing

با توجه به تجربه من، فکر می کنم مودبانه است

to say that if you have two people and you reach

که بگوییم اگر دو نفر دارید و به

a doorway, an entry point, and only one person

یک در، یک نقطه ورودی رسیدید، و فقط یک نفر

can go first, then it's polite to let the lady go

می تواند اول برود، پس مودبانه است که خانم را از آنجا عبور دهید

through, but it may be different in your culture.

، اما ممکن است در فرهنگ خود متفاوت باشید

The first lady is the most important lady at a social occasion, but that sense of

بانوی اول مهم‌ترین بانو در یک مناسبت اجتماعی است، اما این مفهوم از

this idiom has, by and large, doesn't exist

این اصطلاح، به طور کلی، دیگر وجود ندارد

anymore. If we say "first lady", then you'll

. اگر بگوییم "بانوی اول"،

probably think of the president of the USA's

احتمالاً به همسر رئیس جمهور ایالات متحده فکر می کنید

wife. So, let's have a look at how these could

. بنابراین، بیایید نگاهی به نحوه

be used. I'm just going to demonstrate their use,

استفاده از اینها بیندازیم. من فقط می‌خواهم کاربرد آنها را نشان دهم،

and then we will go on to our more work-related

و سپس به اصطلاحات مرتبط با کارمان می‌رویم

idioms. Okay. So, we had a wedding to get to,

. باشه. بنابراین، ما یک عروسی داشتیم که باید به آن برسیم،

and it was a three-hour drive from London,

و سه ساعت با ماشین از لندن فاصله داشت،

so we needed to get up at first light. Luckily,

بنابراین باید در اولین نور از خواب برخیزیم. خوشبختانه قبل از مراسم

there was some food before the ceremony,

مقداری غذا بود

and the man doing the barbecue said, "First

و مرد کباب پز گفت: اول

come, first served", and because I was so hungry,

بیایید، اول خدمت کنید و چون خیلی گرسنه بودم

I went straight to the front. It was a lovely

مستقیم به جبهه رفتم. عروسی دوست داشتنی بود

wedding, and I particularly enjoyed the first

و من از اولین رقص لذت بردم

dance. They did a salsa dance, and it was very good fun. There were some speeches,

. آنها یک رقص سالسا انجام دادند و بسیار سرگرم کننده بود. چند سخنرانی وجود داشت

and we found out how it had been love at first sight for the couple.

و ما متوجه شدیم که چگونه عشق در نگاه اول برای این زوج بوده است.

The wedding was taking place in a hotel with

عروسی در هتلی با

lovely gardens, and I went out for a walk

باغ های دوست داشتنی برگزار می شد و من تا نیمه بعدازظهر برای پیاده روی بیرون رفتم

halfway through the afternoon and found a croquet pitch. Now, croquet is that

و یک زمین کروکت پیدا کردم. حالا، کروکت همان

funny game with the sort of white hoops where

بازی خنده‌دار با حلقه‌های سفید است که در آن

you hit the ball, the funny colored balls,

توپ را می‌زنید، توپ‌های رنگی خنده‌دار،

and then you have to get it - you go sort of round

و سپس باید آن را به دست آورید - یک جورهایی دور می‌روید

and then try and get the stick in the middle.

و سپس سعی می‌کنید چوب را از وسط بیاورید.

I explained to the guys who were starting a game

من به بچه هایی که بازی را شروع می کردند توضیح دادم

that I didn't know the first thing about croquet.

که اولین چیز را در مورد کروکت نمی دانم.

I was a first-timer; I hadn't played before. So

من اولین بار بودم. من قبلا بازی نکرده بودم. بنابراین

they explained the rules to me, and I have to say

آنها قوانین را برای من توضیح دادند و باید بگویم

I found it quite difficult to hit the ball

ضربه زدن صحیح به توپ برایم بسیار دشوار بود

correctly. So they said to me, "Don't worry,

. بنابراین آنها به من گفتند: "نگران نباش،

don't worry. If at first you don't succeed, try,

نگران نباش، اگر در ابتدا موفق نشدی، تلاش کن،

try again." So I did try again. We played for

دوباره تلاش کن." بنابراین من دوباره تلاش کردم . ما

half an hour, and by the end, I felt like I

نیم ساعت بازی کردیم و در پایان احساس کردم که

had the rough idea of how to play this game.

تصوری کلی از نحوه انجام این بازی دارم.

We were just going back into the hotel when I

داشتیم برمی گشتیم داخل هتل که

saw the mother of the bride. Yep. The... So the

مادر عروس را دیدم. بله بنابراین

girl who had just got married, I saw her mother,

دختری که تازه ازدواج کرده بود، مادرش را دیدم

and so I said to her, "Well, ladies first. You are

و به او گفتم: "خب، اول خانمها،

the first lady, after all." Okay, so these ones over here are slightly more formal.

بالاخره شما خانم اول هستید." خوب، پس این موارد در اینجا کمی رسمی تر هستند.

Now, our first one is "first floor". In the UK,

حالا اولین طبقه ما «طبقه اول» است. در انگلستان

we start with ground floor, and then it goes up

از طبقه همکف شروع می کنیم و سپس

to the first floor. So the first floor, you have

به طبقه اول می رسد. بنابراین برای رسیدن به طبقه اول، باید از

to go up some stairs to get to. "In the first

چند پله بالا بروید . "در

place", this means if you're having kind of an

وهله اول"، این بدان معناست که اگر شما در حال

argument or a discussion, it's the first point

بحث یا بحث هستید، این اولین نکته ای است

that you would make. So, England are in the World Cup final tomorrow morning.

که باید به آن اشاره کنید. بنابراین، انگلیس فردا صبح در فینال جام جهانی است.

It's morning where I am, and if they lost the

صبح جایی است که من هستم، و اگر آنها بازی را می باختند

game and I was discussing it with a friend about

و من با یکی از دوستانم در مورد اینکه

how the game had gone, and we were saying, like,

بازی چگونه پیش رفته است بحث می کردم و می گفتیم

what we would have done if we'd been on the pitch,

اگر در زمین بودیم چه می کردیم

or what we would have done if we'd been the

یا چه اگر

manager, maybe I'd say, "Well, in the first place,

سرمربی بودیم این کار را می‌کردیم، شاید می‌گفتم: "خب، در وهله اول

I would have played or I would have selected

بازی می‌کردم یا

this player." So, my first point is that,

این بازیکن را انتخاب می‌کردم." بنابراین، اولین نکته من این است که،

yep, "in the first place". What's your first

بله، "در وهله اول". اولین برداشت شما چیست

impression? So, if you arrive into a new country

؟ بنابراین، اگر وارد کشور جدیدی شوید

and you look and you sort of look at the

و به

horizon around you, like, okay, yeah, different.

افق اطراف خود نگاه کنید، خوب، بله، متفاوت است.

Your first impression is the first things you

اولین برداشت شما اولین چیزهایی است که

are thinking about that place or a person.

در مورد آن مکان یا یک شخص فکر می کنید.

Yep, it's often about a person. In business,

بله، اغلب در مورد یک شخص است. در تجارت،

we always try and make a good first impression

ما همیشه سعی می‌کنیم تاثیر اولیه خوبی داشته باشیم،

because it makes such a difference. "First glance", "at first glance". So,

زیرا چنین تفاوتی ایجاد می‌کند. "نگاه اول"، "در نگاه اول". بنابراین،

we have a problem with the roof. There is some

ما با سقف مشکل داریم . مقداری

water coming through. Yep, we do need some tips.

آب از آن عبور می کند. بله، ما به نکاتی نیاز داریم.

Yep, the building's about to cave in. I'm not

بله، ساختمان در شرف فرورفتن است. من

quite sure if we will complete the video. I'm

کاملاً مطمئن نیستم که ویدیو را کامل کنیم یا نه. من

joking. But "at first glance" means when I first

شوخی میکنم. اما "در نگاه اول" به این معنی است که وقتی برای اولین بار

look at it, I'm like, all right, yes, something

به آن نگاه می کنم، فکر می کنم، خوب، بله، چیزی

is going on with the ceiling. "At first glance",

در سقف اتفاق می افتد. "در نگاه اول"،

the first thing I look at it, and it's just the

اولین چیزی است که به آن نگاه می کنم ، و این

first thing I think. It's a little bit about

اولین چیزی است که به آن فکر می کنم. این کمی در مورد

this, but "first impression" is more about,

این است، اما " تصویر اول" بیشتر در مورد است، می

you know, you create an impression. It's what

دانید، شما یک تصور ایجاد می کنید. این چیزی است که

you make someone think about you, whereas "at

کسی را وادار می‌کنید در مورد شما فکر کند، در حالی که "در

first glance", it's not so much about people, it's

نگاه اول" خیلی به مردم مربوط نمی‌شود،

more about, you know, a house or some information.

بیشتر به یک خانه یا برخی اطلاعات مربوط می‌شود.

"First things first". This is quite similar to this phrase, here. So,

"اول چیزهای مهم". این کاملاً شبیه این عبارت است، در اینجا. بنابراین،

what do we need to do about the water coming

چه کاری باید در مورد آب وارد

through? Well, "first things first", we need to

شده انجام دهیم؟ خوب، "اول از همه"، باید با

call the landlord, he needs to come round, he

صاحبخانه تماس بگیریم، او باید بیاید،

needs to come and sort this situation out. Yep,

باید بیاید و این وضعیت را حل کند. بله،

"first things first". What do we need to do first? "First aid". First aid,

"اول چیزها". ابتدا باید چه کار کنیم؟ "کمک های اولیه". کمک های اولیه

yep. So, I'm sure you've all seen a first aid

بله بنابراین، من مطمئن هستم که همه شما جعبه کمک های اولیه را دیده اید

box. Mini buses are required to carry them.

. مینی بوس برای حمل آنها الزامی است.

Teachers need to have them if they're going on

اگر معلمان به سفرهای مدرسه می روند، باید آنها را داشته باشند

school trips. In your first aid box, you're going

. در جعبه کمک‌های اولیه،

to have sort of plasters, cream, bandages. So,

گچ، کرم، بانداژ خواهید داشت. بنابراین،

"first aid" is the first help in case of some

"کمک های اولیه" اولین کمک در صورت بروز برخی

medical issue. Okay? So, a first aider is qualified to give you that initial help

مسائل پزشکی است. باشه؟ بنابراین، کمک‌های اولیه واجد شرایط هستند تا در صورت بروز مشکل، کمک اولیه را به شما ارائه دهند

should something go wrong. "First call". So, if you are on a bus,

. "اولین تماس". بنابراین، اگر در اتوبوس هستید

and it has various different stops, first we're going to be calling at Brompton,

و ایستگاه‌های مختلفی دارد، ابتدا در برومپتون تماس می‌گیریم،

and then secondly we're going to move on to Earls Court. So, that's one meaning of it.

و سپس به سمت ارلز کورت حرکت می‌کنیم. بنابراین، این یک معنای آن است.

The other meaning of the idiom, here, is where you give someone the first choice.

معنای دیگر اصطلاح، در اینجا، جایی است که شما اولین انتخاب را به کسی می دهید.

So, "I'll give you first call" means maybe

بنابراین، "I'll give you first call" یعنی شاید

we're playing cricket, and I say to my friend,

ما داریم کریکت بازی می کنیم و به دوستم می گویم "

"Do you want to open the batting, or do you want

می خواهی ضربات بازی را باز کنی یا می خواهی

to go in number four?" And he might say to me,

به شماره چهار بروی؟" و او ممکن است به من بگوید،

"I don't know. You've got first call. What would

"نمی دانم. شما اولین تماس را دارید. چه چیزی را

you prefer?" And I'll be like, "Okay, cool. I

ترجیح می دهید؟" و من اینگونه خواهم گفت: "باشه، خوب.

will start, then." So, "first call" when you've

پس شروع می کنم." بنابراین، زمانی که اولین

got, like, the first say on a matter. Similar

حرف را در مورد موضوعی می‌زنید، «اولین تماس» را داشته باشید. مشابه

to this one. Now, pretend that we have a house

این یکی. حالا وانمود کنید که ما خانه ای

for sale, and lots of people come and have a

برای فروش داریم و خیلی ها می آیند و

look at it, and some people want to buy it. These people come in, and they say,

نگاه می کنند و عده ای هم می خواهند آن را بخرند. این افراد وارد می شوند و می گویند:

"I want to buy it for 400,000 pounds." And the

«می خواهم آن را به قیمت 400 هزار پوند بخرم». و

estate agent goes, "Oh, hang on a second. We've

مشاور املاک می گوید: "اوه، یک لحظه صبر کن. ما

someone else who's coming in to put an offer."

یک نفر دیگر داریم که می آید تا پیشنهاد بدهد."

And they put an offer in for 405,000 pounds,

و آنها پیشنهادی برای 405000 پوند گذاشتند،

so it's a little bit more. But these guys maybe

بنابراین کمی بیشتر است. اما این بچه ها ممکن است در

have first refusal because they got the offer

ابتدا امتناع کنند زیرا آنها

in there first. So, if you have first refusal,

ابتدا پیشنهاد را در آنجا دریافت کردند. بنابراین، اگر اولین امتناع دارید،

you have the right for your offer to be considered

این حق را دارید که پیشنهاد شما ابتدا بررسی شود

first. First class. Top notch. Yep. First

. اولین کلاس. درجه یک. بله

class honors in the UK is, like, the top degree

افتخارات درجه یک در انگلستان ، مانند درجه بندی درجه برتری است

classification that you could get. If you travel

که می توانید دریافت کنید. اگر

on the train, you have a choice between traveling

با قطار سفر می کنید، می توانید بین سفر

in first class or in standard. So, something

درجه یک یا استاندارد انتخاب کنید. بنابراین، چیزی

first class is top. And then we have two idioms

درجه یک برتر است. و سپس ما دو اصطلاح

relating to sport. This actually comes from

مربوط به ورزش داریم. این در واقع از

hunting. So, if the hunter draws first blood,

شکار می آید. بنابراین، اگر شکارچی اولین خون را بکشد، به این

it means they make the first mark. Now, in a

معنی است که آنها اولین علامت را می زنند. حالا در یک

contest, the person who has the first blood is,

مسابقه، فردی که اولین خون را دارد،

like, they have the upper hand to draw first

مثلاً دست بالایی برای گرفتن

blood. The England team have drawn the first

خون اول دارد. تیم انگلیس خون اول را به دست آورده است

blood means, you know, they've got three

یعنی می دانید که آنها سه

points on the score. First leg. Maybe a match

امتیاز از امتیاز کسب کرده اند. اولین پایه. شاید یک مسابقه

has two matches. You're going to play home and

دو مسابقه داشته باشد. شما می خواهید در خانه و

away. This is the first leg. This is the second

خارج از خانه بازی کنید. این اولین پا است. این مرحله دوم است

leg. Okay. I said that I wanted to put this in

. باشه. گفتم که می‌خواهم این را در متن قرار دهم

context so that you got an opportunity at seeing

تا شما فرصتی پیدا کنید که

these words in context. I ring up my landlord. There's a problem.

این کلمات را در متن ببینید. زنگ میزنم به صاحبخانه یه مشکلی هست

Hello, Karen. Yep. Hi, Karen. Yeah. Benjamin,

سلام کارن بله سلام کارن آره بنیامین،

here. No, we've got a slight issue. Yeah.

اینجا نه، ما یک مشکل کوچک داریم. آره

No, it's on the first floor. Yep. There's water coming through the ceiling, Karen.

نه، طبقه اول است. بله از سقف آب می آید، کارن.

And then she speaks to me. Benjamin, in the first

و سپس با من صحبت می کند . بنیامین، در

place, can you make sure that there's a bucket

وهله اول، آیا می توانید مطمئن شوید که یک سطل

under the water to collect that water? Yeah, of

زیر آب برای جمع آوری آن آب وجود دارد؟ بله،

course, Karen. No, we have actually already done

البته، کارن. نه، ما در واقع قبلاً

that. My first impression was that, you know, it was coming through from the roof.

این کار را انجام داده ایم. اولین برداشت من این بود که می دانید، از پشت بام می آمد.

Okay, Benjamin. No. Well, that's interesting.

باشه بنیامین خیر، این جالب است.

I'm going to come and send a handyman round,

من می‌روم و یک دست‌کار را می‌فرستم،

so Leigh will be coming in the next couple of

بنابراین لی تا چند

hours. Okay. Thanks very much, Karen. Okay. I

ساعت آینده می‌آید. باشه. خیلی ممنون کارن باشه. من

look forward to seeing Leigh. Leigh comes along.

مشتاق دیدن لی هستم. لی می آید.

Hi, Benjamin. Hi, Leigh. Right. Leigh, yeah,

سلام بنیامین سلام، لی. درست. لی، آره،

we've got some water coming through the roof.

مقداری آب از پشت بام می آید.

Okay. Yep. No. Yep. I can see some water coming

باشه. بله نه. بله. می توانم ببینم مقداری آب به

there. Well, at first glance, I would say

آنجا می آید. خوب، در نگاه اول، من می گویم

that's quite a serious problem you've got there.

که این یک مشکل کاملا جدی است که شما در آنجا دارید.

Thanks, Leigh. Oh, no. Something fell through the

ممنون، لی وای نه. چیزی از

roof and cut me. You don't know any first aid,

پشت بام افتاد و من را برید. تو هیچ کمک اولیه ای بلد

do you, Leigh? I've really hurt my hand. I've got

نیستی، لی؟ واقعا دستم درد کرده من

a first aid box in my van, actually, Benjamin.

یک جعبه کمک های اولیه در ون دارم، در واقع بنجامین.

Would you like me to get you a plaster? Thanks

دوست داری برایت گچ بگیرم؟

very much, Leigh. That's much better now. Thanks.

خیلی ممنون، لی. الان خیلی بهتره با تشکر.

Well, Benjamin, having seen the problem at first

خب، بنیامین، با دیدن مشکل از

hand, I would say that we're going to need to

دست اول، می گویم که ما باید

replace the roof. It's quite a serious problem.

سقف را تعویض کنیم. این یک مشکل کاملا جدی است.

Okay. Thanks, Leigh. So, Karen back on the phone.

باشه. ممنون، لی بنابراین، کارن به تلفن برگشت.

Benjamin, you're going to need to move house.

بنجامین، تو باید خانه را عوض کنی.

Oh, dear. Okay. Well, I don't know what to do,

اوه عزیزم. باشه. خوب، من نمی دانم چه کار کنم،

Karen. Okay. Well, we'll send you some available

کارن. باشه. خوب، ما برخی از املاک موجود را برای شما ارسال می کنیم

properties. Okay. I like the look at first call,

. باشه. من می‌توانم بگویم که در تماس اول ظاهر را دوست دارم

I would say. I like the second one on the list,

. من نفر دوم لیست را دوست دارم،

Karen. Is that possible for us to go and stay

کارن. آیا این امکان وجود دارد که ما برویم و

there? Oh, the second one. Yeah, that's a really

آنجا بمانیم؟ اوه دومی آره، این خیلی

nice one, isn't it, Benjamin? We have got someone

خوبه، نه، بنیامین؟ ما شخص

else interested in that flat, so I have to make

دیگری را به آن آپارتمان علاقه مند داریم ، بنابراین باید به

you aware that they've got the right of first

شما اطلاع بدهم که او حق اولین

refusal because they got there first. Oh, that's

بار را دارد زیرا اول به آنجا رسیده است. اوه، این

a shame. Oh, some news has just come in. Yep,

شرم آور است. اوه، چند خبر تازه وارد شده است. بله،

they're not interested, so you can go and stay

آنها علاقه ای ندارند، بنابراین شما می توانید بروید و

there. Oh, that's first class. Thank you so much,

آنجا بمانید. اوه، این درجه یک است. خیلی ممنون

Karen. Okay. Well, send us over, you know, the

کارن باشه. خوب، اطلاعات را برای ما ارسال کنید

information. Okay, great. These don't really work

. باشه عالیه. اینها واقعاً

in this context. So, what I would say is I found it really difficult putting in

در این زمینه کار نمی کنند. بنابراین، آنچه می‌خواهم بگویم این است که قرار دادن

these two phrases here. These are the most two most difficult ones to use.

این دو عبارت در اینجا واقعاً دشوار بود. این دو سخت ترین مورد استفاده هستند.

So, I would say kind of, yeah, it's sort of estate agents, people working in

بنابراین، من می‌توانم بگویم، بله، این به نوعی آژانس‌های املاک هستند، افرادی که در

a kind of world where different people are trying to buy things at the same time,

دنیایی کار می‌کنند که در آن افراد مختلف سعی می‌کنند به طور همزمان چیزهایی بخرند،

but if you're not doing that, then you're not going to use that quite as often.

اما اگر شما این کار را انجام نمی‌دهید، پس این کار را نمی‌کنید. به همان اندازه از آن استفاده خواهم کرد.

So, first impression, really useful one at first glance,

بنابراین، اولین برداشت، در نگاه اول واقعاً مفید است،

and I would particularly draw your attention to first come, first served,

و من به ویژه توجه شما را به اولین خدمت، جلب می کنم،

and maybe I don't know the first thing about that.

و شاید من اولین چیز را در مورد آن ندانم. اکنون

Have a go at the quiz now. Thank you so much for

در مسابقه شرکت کنید . از اینکه تماشا کردید خیلی متشکریم

watching. My name's Benjamin. Make sure you're a

. اسم من بنیامین است مطمئن شوید که

subscriber, and I'll see you in the next video.

مشترک هستید، و من شما را در ویدیوی بعدی می بینم.

If at first you don't succeed, try, try again.

اگر در ابتدا موفق نشدید، سعی کنید، دوباره تلاش کنید.