25+ English Expressions for Musicians & Music Lovers

Take it away.

آن را بردارید.

Okay.

I will.

باشه.

من خواهم.

Well, welcome back to today's lesson in which

خوب، به درس امروز که در آن

we are going to look at useful phrases for

عبارات مفید برای

musicians.

نوازندگان را بررسی می کنیم، خوش آمدید.

But don't go away if you are not a musician because this will serve as great listening

اما اگر نوازنده نیستید کنار نروید زیرا

practice for you if you're preparing for an IELTS exam as an example.

اگر به عنوان مثال برای امتحان آیلتس آماده می‌شوید، این تمرین عالی برای شما خواهد بود.

But more than that, you will learn some

اما بیشتر از آن، چند

musical idioms on the second board behind me.

اصطلاح موسیقی را روی تابلوی دوم پشت سر من یاد خواهید گرفت. الان

It's not behind me now, but it will be.

پشت سرم نیست ، اما خواهد بود.

So it will help your general English ability.

بنابراین به توانایی عمومی انگلیسی شما کمک خواهد کرد.

And you'll probably learn a thing or two if you're not a musician about music.

و اگر موسیقیدان نباشید احتمالاً یک یا دو چیز را در مورد موسیقی یاد خواهید گرفت.

So if you want to be a good musician, if you

بنابراین اگر می‌خواهید یک نوازنده خوب باشید، اگر

want to be a working musician who people want

می‌خواهید یک نوازنده کارمند باشید که مردم می‌خواهند

to play with, then you need to practice.

با او نواختند، پس باید تمرین کنید.

There's no getting away from it unless you're sort of Mozart.

هیچ راه دوری از آن وجود ندارد مگر اینکه یک جورایی موتزارت باشید.

Now I play the saxophone, and one of my role

الان ساکسیفون می زنم و یکی از الگوهای من

models is Charlie Parker, who played the alto

چارلی پارکر است که ساکسیفون آلتو می نواخت

saxophone.

.

And he coined this phrase of "spending some

و این جمله را ابداع کرد که «

time in the woodshed" because he used to live

مدتی در جنگل گذراندن» چون

on a farm in a shed, and when he lived in that

در مزرعه ای در آلونک زندگی می کرد و زمانی که در آن سوله زندگی می کرد،

shed, he spent three or four years practicing

سه یا چهار سال

for 11 to 15 hours a day and became an absolute musical genius.

به مدت 11 تا 15 ساعت در روز تمرین می کرد و تبدیل می شد. یک نابغه موسیقی مطلق

So if you feel that you need to spend some time at home practicing, then you could say

بنابراین اگر احساس می‌کنید که باید مدتی را در خانه برای تمرین بگذرانید، می‌توانید بگویید که

I'm just going to spend some time in the woodshed.

من فقط مدتی را در محوطه جنگل می‌گذرانم.

And it doesn't matter if you don't have a shed because we understand from that phrase

و مهم نیست که شما سوله نداشته باشید زیرا ما از آن عبارت می فهمیم

that all right, yeah, it's become an idiom, really.

که بسیار خوب، بله، واقعاً تبدیل به یک اصطلاح شده است.

He's going to go and do some practice, or she's going to go and do some practice.

او می‌رود و تمرین می‌کند، یا او می‌رود و تمرین می‌کند.

You might hang a "please do not disturb" sign

ممکن است علامت «لطفا مزاحم نشوید» را

on the door so that we're under no doubt that

روی در آویزان کنید تا شکی در

this person is practicing.

تمرین این فرد نداشته باشیم.

Once you've practiced and you've got good, I hope it doesn't take three or four years,

وقتی تمرین کردی و خوب شدی، امیدوارم سه یا چهار سال طول نکشد،

but it is going to take some effort, then you might want to find a band.

اما کمی تلاش می‌خواهد، آن وقت ممکن است بخواهی یک گروه پیدا کنی.

Now, the old-fashioned way of doing that is by going to some open mic nights.

اکنون، روش قدیمی برای انجام این کار، رفتن به برخی از شب‌های باز میکروفون است.

Open mic, the microphone, meaning the microphone

میکروفون باز، میکروفون، به این معنی که میکروفون

is set up with the speakers on the stage,

با بلندگوهای روی صحنه تنظیم می‌شود،

typically in a pub if you're in the UK, or the upstairs room of a pub, and you kind of

معمولاً در یک میخانه، اگر در بریتانیا هستید، یا اتاق طبقه بالای یک میخانه، و شما به

take it in turns to come and play a song.

نوبت آن را انتخاب می‌کنید تا بیایید و آهنگ پخش کن

Maybe someone's... you have musicians already there, and you'll take it in turns.

شاید مال کسی... شما نوازندگانی دارید که به نوبت آن را انجام می دهید.

Maybe there's a list, you have to put your name down on the list so we know what order

شاید یک لیست وجود داشته باشد، شما باید نام خود را در لیست قرار دهید تا ما بدانیم با چه ترتیبی

you're going to be playing in.

قرار است بنوازی.

But that's a great way of meeting musicians who are looking to get some experience, and

sometimes some very good ones.

آنهایی که

Once you've started getting good, then sometimes

وقتی خوب شدن را شروع کردی، گاهی اوقات به طور

it just naturally happens that people start

طبیعی اتفاق می افتد که مردم شروع به

going, "Oh, yeah, yeah, you play this instrument.

رفتن می کنند، "اوه، آره، آره، تو این ساز را می زنی.

Maybe you can come and play with us."

شاید بتوانی بیایی و با ما بنوازی."

So, word of mouth.

بنابراین، دهان به دهان.

Now, that means that opportunities are coming

اکنون، این بدان معناست که فرصت‌ها

to you just by people talking, by word of

فقط با صحبت کردن افراد، دهان به

mouth.

دهان به سراغ شما می‌آیند.

Then there are websites which will say things

سپس وب‌سایت‌هایی وجود دارند که عبارت‌هایی

like "lead guitarist required", "needed",

مانند «نیازمند گیتاریست اصلی »، «نیازمند» را می‌گویند

and then you can get in touch and have a phone

و سپس می‌توانید تماس بگیرید و یک تماس تلفنی داشته باشید

call and discuss, see if they are the right

و بحث کنید، ببینید آیا آنها

fit for you.

برای شما مناسب هستند یا خیر.

Once you've found a band, then you're going

هنگامی که یک گروه را پیدا کردید ، پس از آن می

to want to put together a repertoire of music

خواهید یک رپرتوار موسیقی جمع آوری کنید

so that if you have a gig, as in a concert

تا اگر کنسرتی دارید، مانند کنسرتی

that you are playing, then you have some songs

که در حال اجرا هستید، سپس چند آهنگ داشته باشید

that you can play.

که بتوانید آنها را اجرا کنید.

And you'll probably spend some time jamming.

و احتمالا مدتی را صرف پارازیت خواهید کرد.

Not pots of jam, no, it just means where you are improvising.

نه گلدان مربا، نه، این فقط به این معنی است که شما در آن بداهه می گویید.

You're creating your own music.

شما در حال ساختن موسیقی خود هستید.

You're not reading the music from sheet music,

شما موسیقی را از نت نمی خوانید،

which is music written down on paper, but

که موسیقی نوشته شده روی کاغذ است، اما

you are...

You're making it up.

دارید...

دارید آن را می سازید.

You're creating it yourselves.

شما خودتان آن را ایجاد می کنید.

Now, at the actual gig, at the event, the

اکنون، در کنسرت واقعی، در رویداد،

concert you are playing, you might find that

کنسرتی که در حال اجرا هستید، ممکن است متوجه شوید که در حال

you are playing some covers.

پخش چند جلد هستید.

Now, a cover is a popular song made popular by a famous musician, and you are going to

در حال حاضر، یک کاور یک آهنگ محبوب است که توسط یک موسیقیدان معروف محبوب شده است، و شما قرار است به

do sort of your version of the song.

نوعی نسخه خود را از آهنگ انجام دهید.

Some things you might say to your band if you

برخی از چیزهایی که ممکن است به گروه خود بگویید، اگر شما

are leading the band, you might say, "Take

گروه را رهبری می کنید، ممکن است بگویید، "

it from the top", which means start from the

آن را از بالا بگیرید"، به این معنی که از

beginning, which seems a common sense thing

ابتدا شروع کنید، که به نظر می رسد گفتن یک چیز عقل سلیم است

to say.

.

Or you might say, "Take it away, guys", which means let's play, play.

یا ممکن است بگویید، " بچه ها آن را بردارید"، به این معنی که بیایید بازی کنیم، بازی کنیم.

So probably you won't say anything to the audience before the first song, you'll just

بنابراین احتمالاً قبل از اولین آهنگ چیزی به مخاطب نخواهید گفت، فقط

play the first song and then address the audience.

آهنگ اول را اجرا می کنید و سپس مخاطب را خطاب قرار می دهید.

"Good evening, ladies and gentlemen.

"عصر بخیر، خانم ها و آقایان.

We are...

ما هستیم...

What's the name of your band?

اسم گروه شما چیست؟

We are Hula Lula and the Lulu's.

ما هولا لولا و لولو هستیم.

I don't know what you're called.

نمی دانم شما چه نامی دارید.

And that was...

What was the name of the song you have just played?"

و این بود...

اسم گروه شما چیست؟ آهنگی که تازه نواختی؟" آره

Yeah, past tense.

زمان گذشته

That was "In the Mood" by Glenn Miller.

این «در حال و هوا» اثر گلن میلر بود.

I don't know.

من نمی دانم. چی

What did you play?

بازی کردی

Now, you probably won't introduce the band until a little bit later in the act, in the

اکنون، احتمالاً تا کمی بعد در اجرای

gig, because the audience have to see that

کنسرت، گروه را معرفی نخواهید کرد، زیرا تماشاگران باید ببینند که

the musicians are worth clapping, that they've

نوازندگان ارزش کف زدن دارند، آنها

done a good job before you expect the audience to be like, "Woo, way to go."

قبل از اینکه از تماشاگران انتظار داشته باشید کار خوبی انجام داده اند. مانند "واو، خیلی خوب است."

But when you feel that it's time to introduce

اما وقتی احساس کردید که زمان معرفی

the band, you might say, "On drums, we have...

گروه فرا رسیده است، ممکن است بگویید: "On drums, we have...

On keys", which is short for keyboard, yep, "On keys, we have...

On keys" که مخفف کلمه کیبورد است، بله، "On keys, we have...

Give it up for", which means make some noise for.

دست بردارید برای" "، که به معنی ایجاد سر و صدا برای.

Make some noise for Albert on the trumpet.

برای آلبرت روی ترومپت سروصدا ایجاد کنید.

And Albert will be like, "Yeah, thanks very much."

و آلبرت چنین خواهد گفت: "آره، خیلی ممنون."

Or another way of phrasing this, "Jack Bongo Wongo on the clarinet", okay?

یا روش دیگری برای بیان این جمله، "جک بونگو وونگو در کلارینت"، خوب؟

So, covers are songs that you redo.

بنابراین، کاور آهنگ‌هایی هستند که شما دوباره آن‌ها را تکرار می‌کنید. به

Tell them to start from the top, take it from the top.

آنها بگویید از بالا شروع کنند، آن را از بالا بگیرید.

If I say, "Take it away", it might be like I'm saying, "Okay, you do a solo now.

اگر بگویم "بردارش"، ممکن است مثل این باشد که می گویم، "باشه، تو الان انفرادی انجام می دهی.

Take it away, Jack."

آن را بردارید، جک."

And then Jack's like,

و سپس جک مانند

"Boop-a-doop-a-doop-a-doop-a-doop-a-doop-a-doop."

"بوپ-آ-دوپ-آ-دوپ-آ-دوپ-آ-دوپ-آ-دوپ-آ-دوپ." باشه

Okay?

؟

Talking to the audience, introducing the band.

صحبت با حضار، معرفی گروه.

It's time now to look at some musical idioms.

اکنون وقت آن است که به برخی اصطلاحات موسیقی نگاه کنیم.

"Doop-a-doop-a-doop-a-doop-a-doop."

"دوپ-آ-دوپ-آ-دوپ-آ-دوپ-آ-دوپ."

"Hitting the right note".

" زدن نت درست".

If you hit the right note, you have exactly the right impact for the situation you are

اگر نت درست را بزنید، دقیقاً تأثیر درستی را برای موقعیتی که

in.

در آن هستید دارید.

To hit the right note.

برای زدن نت درست.

Maybe your clothes hit the right note, or maybe your thank you letter hit the right

شاید لباس‌های شما به نت درست برخورد کرده باشد یا شاید نامه تشکر شما به نت درست برخورد کرده باشد

note.

.

It creates just the right...

درست درست را ایجاد می کند...

The desired effect that you were trying to have.

اثر مورد نظری را که می خواستید داشته باشید.

"Like a broken record".

"مثل یک رکورد شکسته".

I feel a bit like a broken record when I say,

وقتی می‌گویم

"Make sure you subscribe", yep, because I've

"حتما مشترک شوید"، کمی شبیه یک رکورد شکسته می‌شوم، بله، زیرا اکنون

said it lots of times now, and there are

بارها این را گفته‌ام ، و

still people out there who haven't subscribed.

هنوز افرادی هستند که مشترک نشده‌اند.

Yep, so if I endlessly repeat something in the same way, I'm like a broken record.

بله، پس اگر بی پایان چیزی را به همان شیوه تکرار کنم، مانند یک رکورد شکسته هستم.

Think of it, okay?

بهش فکر کن، باشه؟

You've got a record, you've got a nice old record player, you lift the needle up, pop

شما یک رکورد دارید، یک دستگاه ضبط قدیمی خوب دارید ، سوزن را بالا می آورید،

it onto the record going round.

آن را روی صفحه می زنید و در حال دور زدن است.

If it's all broken, it's not going to sound very nice.

اگر همه چیز خراب باشد، خیلی خوب به نظر نمی رسد.

It's probably going to play the same thing again, and again, and again.

احتمالاً همان چیزی را دوباره و دوباره و دوباره پخش خواهد کرد.

To be like a broken record, or to sound like

مثل یک رکورد شکسته بودن ، یا مثل

a broken record, is where you repeat the same

یک رکورد شکسته به نظر می رسد، جایی است که همان

thing again and again.

چیزی را بارها و بارها تکرار می کنید.

"Face the music".

"با موسیقی روبرو شوید".

If you have done something really bad, and you then have to go and see someone who is

اگر واقعاً کار بدی انجام داده‌اید، و باید بروید و کسی را ببینید که

in a position of authority, responsibility about it, then you're going to have to face

در مقامی مسئول است، آن‌گاه باید با

the music.

موسیقی روبرو شوید.

It's like facing the consequences of what you have done.

مانند مواجهه با عواقب کاری است که انجام داده اید.

Facing the music to, yeah, to face the consequences.

مواجهه با موسیقی، بله، برای مواجهه با عواقب آن.

Okay, "to sing from the same song sheet".

خوب، "از همان صفحه آهنگ بخوانم".

So if you and a colleague had to go and give...

بنابراین اگر شما و یک همکار مجبور بودید بروید و ارائه دهید... باید می

had to go and give a presentation at a different

رفتید و در یک شرکت متفاوت ارائه می دادید

company and you were perfectly sort of in

و کاملاً

harmony with each other, what I mean by that

با هم هماهنگ بودید، منظور من از آن این است که هر

is like you've both got similar ideas about the

دوی شما شبیه هم هستید. ایده‌های مربوط به

project, so if person A was asked a question,

پروژه، بنابراین اگر از شخص A سؤالی پرسیده می‌شد،

it would have a similar response to if person B was answering.

پاسخی مشابه با پاسخ شخص B خواهد داشت.

If you're singing from the same song sheet,

اگر از یک صفحه آهنگ می خوانید،

you have the same understanding as the person

همان درک فردی

in your group or the people in your group about that, okay?

در گروه یا افراد گروه خود را در مورد آن دارید، خوب؟

To be... to be on the same message as someone else.

بودن... برای بودن در همان پیام با شخص دیگری.

"Music to my ears", "good music", it's like, ah, that is such good news, yep.

"موسیقی به گوش من"، "موسیقی خوب"، مثل این است، آه، این خبر بسیار خوبی است، بله.

"England won the World Cup", or "for some reason, some... some money fell out of the

"انگلیس جام جهانی را برد" یا "به دلایلی، برخی ... مقداری پول از

sky", oh, great, that's... but it's something

آسمان افتاد"، اوه، عالی، این است... اما این چیزی است که می

you hear, it's "music to my ears", "music

شنوید، "موسیقی به گوش من است"، " موسیقی

to my ears", you hear some really good news.

به گوش من، خبرهای واقعا خوبی را می شنوید.

"Your sister's just given a birth to a beautiful

"خواهرت به تازگی یک دختر زیبا به دنیا آورده است

baby girl", oh, that's "music to my ears",

"، اوه، این "موسیقی در گوش من است"،

it's such good news.

این خبر بسیار خوبی است.

Let's...

بیا...

"When do you want to meet Benjamin?", I don't know, should we play it by ear?

"کی میخوای بنیامین رو ببینی؟"، نمی دونم، باید با گوش بازی کنیم؟

It means we won't make a definite plan now, we will have to... let's wait and see what

یعنی الان برنامه مشخصی نخواهیم گذاشت، باید... صبر کنیم ببینیم چی

happens and, you know, I can text you.

میشه و میدونی میتونم بهت پیام بدم.

So, play it by ear, to leave it unset, unfixed, and to kind of improvise a plan.

بنابراین، آن را با گوش پخش کنید، آن را تنظیم نشده، ثابت نگذارید، و به نوعی طرحی بداهه بسازید.

The origin of this is playing some music and

منشأ این پخش موسیقی است و

you're not reading it from the sheet music,

شما آن را از روی نت نمی خوانید،

yep, you're just hearing what the other musicians

بله، شما فقط می شنوید که سایر نوازندگان چه می

are playing and you're playing accordingly.

نوازند و مطابق آن می نوازید.

So, to play it by ear, you're not playing from the plan.

بنابراین، برای پخش آن با گوش، شما از روی برنامه بازی نمی کنید.

Okay.

باشه.

"Does that ring a bell?", so if it rings a

«آیا این زنگ را به صدا در می‌آورد؟»، بنابراین اگر زنگ را به صدا درآورد،

bell, then like, "Ah, yeah, I think I've heard

مانند «آه، آره، فکر می‌کنم

that before, that is familiar", yep, to ring a bell.

قبلاً شنیده‌ام، که آشناست»، بله، برای زدن زنگ.

Somewhere in here, your head, bell's going, "I've

جایی در اینجا، سرت، زنگ می رود، "

heard this before, this... this is familiar",

قبلاً این را شنیده ام، این ... آشناست"،

this is the bell going, "Ding, ding, yes, yes, I know this one", okay, good.

این زنگ است، "دینگ، دینگ، بله، بله، من این یکی را می شناسم"، باشه، خوب

"Strike a chord" is more of an emotional, is a deeper meaning.

"یک وتر بزن" بیشتر یک معنای عاطفی است، معنای عمیق تری دارد.

If the song you were listening to struck, past participle, struck a chord, then you

اگر آهنگی که به آن گوش می‌دادید ضربه خورده باشد، حرف گذشته، وتر را می‌خورد، آنوقت

would feel something, you'd be like, "Ah,

چیزی احساس می‌کنید، می‌گویید: "آه،

yeah, that song, it's so good, it just makes

آره، آن آهنگ، خیلی خوب است، فقط

me feel something, yeah, it makes me feel something", such good English.

چیزی را به من حس می‌کند، بله، آن باعث می‌شود چیزی احساس کنم، انگلیسی بسیار خوبی.

To strike a chord, to create an emotional impact, to have an impression on you.

برای ضربه زدن، ایجاد تأثیر عاطفی، تأثیرگذاری بر شما.

"To blow your own trumpet", if you think about

"برای دمیدن در شیپور خودت"، اگر به

the trumpet, yeah, it's a brass instrument,

ترومپت فکر کنی، آره، این یک ساز برنجی است،

it's quite a loud noise.

صدای بسیار بلندی دارد.

And if you are blowing your own trumpet,

و اگر در حال دمیدن در شیپور خود هستید، می

you are saying, "Look at me, I am fantastic.

گویید: " به من نگاه کن، من فوق العاده هستم.

I can do this, and I can do this, and I can

من می توانم این کار را انجام دهم، و می توانم این کار را انجام دهم، و من می توانم

do this", it's like the trumpet is amplifying

این کار را انجام دهم"، مثل این است که شیپور در حال تقویت

out into the world all of these things that you can do.

به جهان است همه این کارهایی که می توانید انجام دهید

"To play second fiddle" or "violin", so I

«برای نواختن کمانچه دوم» یا «ویولن»، بنابراین

don't know if you watch any of the BBC proms,

نمی‌دانم که آیا شما برنامه‌های بی‌بی‌سی را تماشا می‌کنید یا نه،

it's a concert series we have in the UK every

این یک مجموعه کنسرت است که هر تابستان در بریتانیا داریم

summer, but typically the conductor, the man

، اما معمولا رهبر ارکستر، مرد

or woman who waves their sticks and tells

یا زنی که برایشان دست تکان می‌دهد. می‌چسبد و به

them what to do, the batons, they're called,

آنها می‌گوید که چه کار کنند، باتوم‌ها، آنها را صدا می‌زنند،

they get a big old clap, yep, once they've done

یک کف بزرگ قدیمی می‌خورند، بله، وقتی این کار را انجام می‌دهند، برمی‌گردند

this, they turn around and they take a bow, yep,

و کمان می‌گیرند، بله،

and often they'll go, "You stand up, first violin", the first violin is like the head

و اغلب می‌روند، "تو بلند شو، اولی ویولن"، ویولن اول مثل رئیس

of the orchestra, and they get lots of credit

ارکستر است و اعتبار زیادی می‌گیرند

and everyone goes, "Haha, well done you, first

و همه می‌گویند: آفرین، آفرین،

violin, very good", but the second violin

ویولن اول، خیلی خوب، اما ویولن دوم

doesn't stand up, so if you're playing second

نمی‌تواند. بایستید، بنابراین اگر در حال نواختن کمانچه دوم هستید، به

fiddle, it means like first fiddle over here

این معنی است که کمانچه اول در اینجا

is doing the stuff that's going to get noticed,

کارهایی را انجام می‌دهد که مورد توجه قرار می‌گیرند،

and you're taking a sort of a backseat approach,

و شما به نوعی از روی صندلی عقب استفاده می‌کنید،

yep, you're more the sort of unnoticed one.

بله، شما بیشتر شبیه این هستید. از یکی بی توجه

"To drum up support for", so perhaps you're running a marathon, perhaps you're doing a

"برای افزایش حمایت از"، پس شاید شما در حال دویدن در یک ماراتن هستید، شاید در حال انجام یک

skydive, let's go with the skydive one, and you

چتربازی هستید، بیایید با skydive یکی برویم، و

need to raise £500 for charity to be able to do

باید 500 پوند برای خیریه جمع آوری کنید تا بتوانید

the jump, so you go around with your sheet saying,

این پرش را انجام دهید. شما با برگه‌تان به اطراف می‌روید و می‌گویید:

"Will you sponsor me, please sponsor me, can you

«آیا از من حمایت می‌کنی، لطفاً حامی مالی من می‌شوی، آیا می‌توانی

sponsor me £5", or whatever it is, so you're

۵ پوند از من حمایت کنی» یا هر چیز دیگری، بنابراین در حال

drumming up support for your charity event, yep,

جمع کردن حمایت از رویداد خیریه خود هستید، بله،

you'll... "To drum up support" means to create

شما... « حمایت کردن» به معنای ایجاد

support, to find support, to encourage support.

حمایت، یافتن حمایت و تشویق است.

"A whistle-stop tour", this actually has its

"یک تور سوت"، این در واقع

origins in politics, where politicians who were

ریشه در سیاست دارد، جایی که سیاستمدارانی که می

trying to get voted would go around on a train,

خواستند رای بگیرند با قطار می چرخیدند

and they would only stop in towns for a kind of

و فقط در شهرها توقف می کردند تا نوعی

a whistle-stop, they would make a quick speech,

سوت توقف کنند. یک سخنرانی سریع،

and then the train would carry on, so if you are

و سپس قطار ادامه خواهد داد، بنابراین اگر

on a whistle-stop tour, then you're going to...

در یک تور سوت توقف هستید، می‌روید ...

A whistle-stop tour around India, yep, half a day

یک تور سوت توقف در اطراف هند، بله، نیم روز

in Agra, then on to Jaipur, then on to Jaisalmer,

در آگرا، سپس در به جیپور، سپس به جایسالمر،

then down to Mumbai, yep, going to all the places

سپس به بمبئی، بله، به همه مکان‌ها می‌روید

but not staying in them for very long. "Call the

اما برای مدت طولانی در آنها نمی‌مانید. "لحن را صدا کن

tune", so you're in a band, yeah, you call the

"، پس تو در یک گروه هستی، آره،

tune, you're like, "Right, let's play a little

آهنگ را صدا می کنی، می گویی: "درسته،

brown jug next", you're saying what song we're

بعد کمی کوزه قهوه ای بزنیم"، می گویید چه آهنگی را می خواهیم

going to play next. Now, in a business context

اجرا کنیم. بعد. حالا، در یک زمینه تجاری

or social context, if you call the tune, you're

یا زمینه اجتماعی، اگر آهنگ را صدا کنید، می

saying what's going to happen, yep, you're like

گویید قرار است چه اتفاقی بیفتد، بله، شما مانند

the boss. "To change your tune" means, you know,

رئیس هستید. "برای تغییر لحن خود" یعنی، می دانید،

think about it, yep, you're playing a song, yeah,

در مورد آن فکر کنید، بله، شما یک آهنگ را پخش می کنید، بله،

you've got an audience, and then suddenly you're

شما مخاطب دارید، و سپس ناگهان می

like, "You know what? I don't like this song, let's

گویید، "می دانید چیست؟ من نمی دانم؟ مثل این آهنگ، بیایید همه

play something else. Everyone, stop, stop, stop,

چیز دیگری را اجرا کنیم، بس کنید، بس کنید،

guys, stop, please stop, yeah, let's play something

بچه ها، بس کنید، لطفاً بس کنید، آره، بیایید یک چیز

different." If you change your tune, then you are

متفاوت بنوازیم. اگر آهنگ خود را تغییر دهید، پس در حال

changing your idea on something. So, someone might

تغییر ایده خود در مورد چیزی هستید. بنابراین، ممکن است کسی

say, "Oh, Benjamin, you've changed your tune a bit.

بگوید، "اوه، بنیامین، تو کمی لحن خود را تغییر دادی.

You never used to be a tree hugger, you used to

تو قبلاً درختی را در آغوش نمی‌کشی، می‌دانی تا جایی که

be all about, you know, building as much concrete

jungles as possible, and now you seem to want

ممکن است جنگل‌های بتنی می‌ساختی، و حالا تو به نظر می رسد می خواهید

to hug trees and support the environment.

درختان را در آغوش بگیرید و از محیط زیست حمایت کنید،

Change your tune a bit, haven't you?" "To change

اینطور نیست؟ "تغییر

your tune" means to change your viewpoint.

آهنگ" به معنای تغییر دیدگاه است.

"To fine-tune", so to tune an instrument is where

«کوک کردن دقیق»، بنابراین کوک کردن یک ساز جایی است که

you make sure that the pitch, the sound is in

مطمئن می‌شوید که زیر و بم، صدا

harmony with all the other instruments. It's

با تمام سازهای دیگر هماهنگ است.

normally tuned to the piano, yep, so you might

به طور معمول روی پیانو کوک می شود، بله، بنابراین ممکن است

find that it's sharp or a bit too flat, and you

متوجه شوید که تیز است یا کمی صاف است، و

have to make sure... I play the saxophone, so I

باید مطمئن شوید... من ساکسیفون می نوازم، بنابراین

either push it in a bit or I pull the mouthpiece

یا کمی آن را فشار می دهم یا دهانه را بیرون می آورم.

out a bit, and maybe, yep, you're a little bit

کمی، و شاید، بله، شما کمی بیش از حد

too flat, so I push it in a little bit and I'm

صاف هستید، بنابراین من آن را کمی به داخل فشار می دهم و در حال

fine-tuning it. If you fine-tune something, then

تنظیم دقیق آن هستم. اگر چیزی را دقیق تنظیم کنید، در آن صورت

you're making very, very minor adjustments to

تنظیمات بسیار بسیار جزئی را برای

make it just right. Maybe you've created a remote

درست کردن آن انجام می دهید. شاید شما یک ماشین کنترل از راه دور ساخته اید

control car and the steering is a bit off, so you

و فرمان کمی خاموش است، بنابراین

get the car and you make some minor adjustments

ماشین را می گیرید و تنظیمات جزئی

to it. "To jazz something up". So you've created

روی آن انجام می دهید. "برای جاز کردن چیزی ". بنابراین شما

a birthday cake for your child, and you're looking

یک کیک تولد برای فرزندتان درست کرده‌اید، و به

at it like, "Oh, it's not very exciting. Let's get

آن نگاه می‌کنید: "اوه، این خیلی هیجان انگیز نیست. بیایید

a huge dinosaur and put it on the cake. Ah, yeah,

یک دایناسور بزرگ بگیریم و روی کیک بگذاریم. آه، آره،

that's jazzed it up." So if you jazz something

این کار را شگفت‌زده کرد. " بنابراین اگر چیزی جاز می‌کنید،

up, then you make it, like, more colorful and,

آن را رنگارنگ‌تر و، می‌دانید

you know, more enjoyable, more rich. Jazz, when it

، لذت‌بخش‌تر، غنی‌تر می‌کنید. جاز، زمانی که منتشر شد،

came out, was, like, quite a sort of avant-garde

تقریباً نوعی جنبش موسیقی آوانگارد

and kind of controversial music movement. So

و جنجالی بود . بنابراین

if you're jazzing it up, you're adding a bit of

اگر آن را جاز می کنید، کمی ادویه اضافه می کنید

spice. You're making it more fun. As usual with

. شما آن را سرگرم کننده تر می کنید. طبق معمول

these videos, if I dare say so myself, there's

این ویدیوها، اگر خودم به جرات بگویم،

been lots of content, lots of useful stuff for

مطالب و مطالب مفید زیادی برای

you guys. So what you need to do is try and

شما وجود دارد. بنابراین کاری که باید انجام دهید این است که سعی کنید

remember some of this stuff. "How, Benjamin? How

برخی از این موارد را به خاطر بسپارید . "چطور، بنیامین؟

am I going to do that?" Well, luckily for you,

من چطور می خواهم این کار را انجام دهم؟" خب، خوشبختانه برای شما،

there's a quiz to do. Have a go at the quiz, get

یک مسابقه برای انجام وجود دارد. به مسابقه بروید،

10 out of 10, and then I'll see you in the next

10 از 10 را بگیرید و سپس شما را در ویدیوی بعدی می بینم

video. Too-da-loo.

. خیلی دالو.