English for Meetings: How to Present New Ideas Strongly

Hey, guys. Welcome back to engVid with me, Benjamin. Today's lesson we are going to be

هی، بچه‌ها. بنجامین، به engVid خوش آمدی. درس امروز ما به

looking at presenting to a group of colleagues a new idea that you or the company wants to

بررسی ارائه ایده جدیدی به گروهی از همکاران خواهیم پرداخت که شما یا شرکت قصد

implement. So, although this is a business English lesson, I think a wider audience can

اجرای آن را دارید. بنابراین، اگرچه این یک درس انگلیسی تجاری است، فکر می‌کنم مخاطبان گسترده‌تری

enjoy this - native speakers, too - because it looks at how to be persuasive, and it looks

- همچنین گویشوران بومی - می‌توانند از آن لذت ببرند، زیرا به چگونگی متقاعد کردن می‌پردازد و

at something called "classical thinking", which is using reason. So, I've got a problem,

به چیزی به نام «تفکر کلاسیک» می‌پردازد که استفاده از عقل است. خب، من یه مشکلی دارم،

I find a solution, and I keep thinking until we've all got there and we have a happy conclusion.

یه راه حل پیدا می‌کنم، و به فکر کردن ادامه می‌دم تا وقتی که همه به اونجا برسیم و یه نتیجه‌ی خوشحال‌کننده بگیریم.

Okay? So, being persuasive, talking to colleagues, and some really good phrases to use at work.

باشه؟ بنابراین، متقاعدکننده بودن، صحبت کردن با همکاران، و چند عبارت واقعاً خوب برای استفاده در محل کار.

So, if you have what might be considered an unpopular idea, the first thing you need

بنابراین، اگر ایده‌ای دارید که ممکن است نامحبوب تلقی شود، اولین کاری که باید

to do is to persuade the colleagues why you need to change. Okay? What's the burning reason

انجام دهید این است که همکاران خود را متقاعد کنید که چرا باید تغییر کنید. باشه؟ دلیل این سوزش چیه

for this? Now, our first one, we're trying to make them feel comfortable. If there's

؟ حالا، اولین موردمان، داریم سعی می‌کنیم کاری کنیم که احساس راحتی کنند. اگر

any resistance to the new idea, then you're saying it's okay, I understand. Yeah? If they

در برابر ایده جدید مقاومتی وجود داشته باشد، پس شما می‌گویید اشکالی ندارد، می‌فهمم. آره؟ اگر

feel that you understand them, then they're more likely to be receptive to the idea. So,

احساس کنند که شما آنها را درک می‌کنید، احتمال بیشتری دارد که پذیرای این ایده باشند. خب،

a phrase like this. "If you're anything like me, you're probably a bit concerned about

یه همچین عبارتی. «اگر شما هم مثل من باشید، احتمالاً کمی نگران

starting to use a new software program, or the change... The office moved to a different

شروع استفاده از یک نرم‌افزار جدید یا تغییر... نقل مکان دفتر به

location", whatever it is. "If you're anything like me, you're probably a bit concerned about",

مکان دیگری هستید»، هر چه که باشد. «اگر شما هم مثل من باشید، احتمالاً کمی نگران هستید»

and then put what the change is.

و سپس تغییر مورد نظر را بنویسید.

However, now we're saying why we think it's important. I really feel that we would be

با این حال، اکنون می‌گوییم که چرا فکر می‌کنیم مهم است. من واقعاً احساس می‌کنم

missing out on a huge opportunity if we didn't do this now. "Because", and then you're putting

اگر الان این کار را نکنیم، فرصت بزرگی را از دست خواهیم داد. «چون»، و بعد

your reason. Okay? So, acknowledge the concerns, and then put a big reason in.

دلیلت رو میگی. باشه؟ بنابراین، نگرانی‌ها را بپذیرید و سپس یک دلیل مهم ارائه دهید.

Next section is we're adding to the argument, layering it on. Yep, think about a cake, a

بخش بعدی این است که ما به استدلال اضافه می‌کنیم و آن را لایه لایه می‌کنیم. بله، به یک کیک فکر کنید، یک

wedding cake has different layers. Yeah? We're putting a big sort of reason cake together,

کیک عروسی لایه‌های مختلفی دارد. آره؟ به اصطلاح، داریم یه جور کیک بزرگِ استدلالی درست می‌کنیم

so to speak.

.

Not only are we going to benefit from... So, let's imagine this situation. Let's say that

نه تنها قرار است از... سود ببریم، پس بیایید این موقعیت را تصور کنیم. فرض کنید که

we are moving an office from an out-of-town location into the city centre. So, the colleagues

ما در حال انتقال یک دفتر از مکانی خارج از شهر به مرکز شهر هستیم. بنابراین،

might be concerned about commute times, for example, but we need to say why it would be

مثلاً همکاران ممکن است نگران زمان رفت و آمد باشند، اما باید بگوییم که چرا

great. Not only are we going to benefit from state-of-the-art offices, we'll also attract

عالی خواهد بود. ما نه تنها از دفاتر پیشرفته بهره‌مند خواهیم شد، بلکه

a wider range of experts who are able to visit our site. Also, do bear in mind that the company

طیف وسیع‌تری از متخصصان را نیز جذب خواهیم کرد که می‌توانند از سایت ما بازدید کنند. همچنین، در نظر داشته باشید که این شرکت

are going to help with travel expenses. Sounds like a dreamy company to work for, right?

قرار است در هزینه‌های سفر به شما کمک کند. به نظر می‌رسد شرکت رویایی برای کار کردن باشد، درست است؟

Okay. I think we can expect to see a move to the new location by the end of the year.

باشه. فکر می‌کنم می‌توانیم انتظار داشته باشیم که تا پایان سال شاهد نقل مکان به مکان جدید باشیم.

Okay? So, all of those reasons, whatever you're talking about, obviously have to be worked

باشه؟ بنابراین، تمام آن دلایل، هر چه که در موردش صحبت می‌کنید، بدیهی است که باید

out in advance, so you can just go bang, bang, bang, bang, bang. Okay.

از قبل بررسی شوند، تا بتوانید فقط با صدای بلند و انفجار، انفجار، انفجار، انفجار، انفجار، شروع کنید. باشه.

Now, how to deal with any further resistance to the new idea. Again, acknowledge that they

حالا، چگونه با هرگونه مقاومت بیشتر در برابر ایده جدید کنار بیاییم. باز هم، بپذیرید که

might be worried. Yeah? People take a long time to change. Generally, people don't like

ممکن است نگران باشند. آره؟ آدما خیلی طول میکشه تا عوض بشن. به طور کلی، مردم

change. That said, it's important to remember all we've achieved here in this office. Yeah?

تغییر را دوست ندارند. با این اوصاف، یادآوری تمام دستاوردهایی که در این دفتر داشته‌ایم مهم است. آره؟ کاری

Make it, you know, they like where they are, so say, "Yeah, it's been really good here,

کن، می‌دونی، اونا جایی که هستن رو دوست دارن، پس بگن، "آره، اینجا خیلی خوب بوده،

but it's going to be even better over there." Say someone makes some observation, yeah,

اما اونجا حتی بهتر هم خواهد شد." فرض کنید کسی نظری بدهد، بله،

fair point, but we've got to put this into perspective. The office here, there are problems.

نکته‌ی درستی است، اما باید این را از زاویه‌ی دیگری بررسی کنیم. دفتر اینجا، مشکلاتی دارد.

Water's pouring through the ceiling. Yeah? There are rats. It's not a great place. Okay?

آب از سقف داره میره بالا آره؟ موش‌ها وجود دارند. جای خیلی خوبی نیست. باشه؟

Let's say that there's another objection. What could it be? Price of rent, reduced profits,

فرض کنید یک ایراد دیگر هم وجود دارد. چه چیزی می‌تواند باشد؟ قیمت اجاره، کاهش سود،

is that going to affect our salary? Well, yes, you could argue that, but I think at the end

آیا این روی حقوق ما تأثیر می‌گذارد؟ خب، بله، می‌توان این را استدلال کرد، اما فکر می‌کنم در

of the day, it comes down to what our priorities are, and we want to be seen as... We want to be

نهایت، همه چیز به اولویت‌های ما برمی‌گردد، و ما می‌خواهیم به عنوان... ما می‌خواهیم

seen as a state-of-the-art company with a very welcoming office suite for people to come in

به عنوان یک شرکت پیشرفته با یک مجموعه اداری بسیار دلپذیر برای افرادی که به

and visit us. Okay? So, what are we doing here? Acknowledging concerns. Listening to people. Yeah?

ما مراجعه می‌کنند، دیده شویم. باشه؟ خب، ما اینجا چه کار می‌کنیم؟ اذعان به نگرانی‌ها. گوش دادن به مردم. آره؟

Because if you come across like you're not listening to people, then they're not going to

چون اگر طوری به نظر برسید که انگار به حرف مردم گوش نمی‌دهید، آنها از

like it, but then putting it back as to why the idea is good. Now we need to go on to really drive

آن خوششان نخواهد آمد، اما بعد همه چیز را به عقب برمی‌گردانید و می‌گویید که چرا ایده خوب است. حالا باید ادامه دهیم تا واقعاً

the message home. So, a phrase like this. "Now, look, there's no question about it.

پیام را به مقصد برسانیم. خب، یه همچین عبارتی. «حالا، ببینید، شکی در آن نیست.

Moving to the new offices by the end of the year is achievable." So, all the phrases I'm

نقل مکان به دفاتر جدید تا پایان سال امکان‌پذیر است.» بنابراین، تمام عباراتی که

using in this lesson are from spoken English. You wouldn't write, "Now, look, there's no question

در این درس استفاده می‌کنم از انگلیسی محاوره‌ای هستند. شما نمی‌نوشتید: «حالا، ببین، شکی در این

about." Yeah? It's a... What we say when we're speaking. When we're speaking, there are more

مورد نیست.» آره؟ این یک... چیزی است که ما هنگام صحبت کردن می‌گوییم. وقتی صحبت می‌کنیم، عبارات پرکننده بیشتری وجود دارد

filler phrases. Yeah? When you write an email, it should be very to the point and no language in

. آره؟ وقتی ایمیلی می‌نویسید، باید کاملاً مرتبط با موضوع باشد و هیچ زبانی

there that we don't strictly need. We're in a very strong position here. Yeah? Make them feel good.

که واقعاً به آن نیاز نداریم در آن نباشد. ما اینجا در موقعیت بسیار قوی‌ای هستیم. آره؟ کاری کنید که احساس خوبی داشته باشند.

Yeah? "By such and such a date, we're going to have done this, have done this, have done this,

آره؟ «تا فلان تاریخ، ما این کار را انجام داده‌ایم، این کار را انجام داده‌ایم، این کار را انجام داده‌ایم،

and this." Yeah? Make it seem possible and like it's a good thing.

و این کار را.» آره؟ طوری وانمود کن که انگار شدنی است و انگار چیز خوبی است.

What we're asking them to do now is to commit to this idea. Yeah? To get them all to sign on

چیزی که الان از آنها می‌خواهیم این است که به این ایده متعهد شوند. آره؟ برای اینکه همه آنها را وادار به امضای

the dotted line, so to speak. "I very much hope that you agree with me on this and that we can

خط نقطه چین کنیم، به اصطلاح. «من خیلی امیدوارم که شما در این مورد با من موافق باشید و بتوانیم

rally together." So, a "rally" is like a march. It's a... It's a meeting.

با هم متحد شویم.» بنابراین، «تجمع» مانند راهپیمایی است. این یک... این یک جلسه است.

So, we're all going to come together on this, and we're going to be supportive,

بنابراین، همه ما در این مورد گرد هم خواهیم آمد، و از آن حمایت خواهیم کرد،

and we're going to make it happen. Okay? That's the key phrase there. "We're going to rally

و آن را محقق خواهیم ساخت. باشه؟ این جمله کلیدی آنجاست. «ما

together." "I don't think we can afford to miss out on this opportunity, so I'm asking you now

با هم به راهپیمایی می‌رویم.» «فکر نمی‌کنم بتوانیم این فرصت را از دست بدهیم، بنابراین از شما می‌خواهم

to..." And then we give them an action that you want them to do. Okay?

که...» و سپس به آنها عملی را محول می‌کنیم که شما می‌خواهید انجام دهند. باشه؟

So, a negative consequence. If we missed out on this opportunity, it could just go,

بنابراین، یک پیامد منفی. اگر این فرصت را از دست بدهیم، ممکن است همه چیز از بین برود،

and then we're going to be stuck in this office with the water coming through the ceiling. Okay?

و بعد ما در این دفتر گیر خواهیم افتاد، در حالی که آب از سقف وارد می‌شود. باشه؟

So, to review. Yeah? At the very beginning, you reassure them that you understand their needs,

بنابراین، برای بررسی. آره؟ در همان ابتدا، به آنها اطمینان می‌دهید که نیازهایشان را درک می‌کنید،

and then ever so slowly, you start going through the reasons why it would be a good idea,

و سپس خیلی آهسته، شروع به بررسی دلایلی می‌کنید که چرا این ایده خوبی است،

acknowledging any further concerns, but bringing it back to the project and the benefits of it,

نگرانی‌های بیشتر را تصدیق می‌کنید، اما آن را به پروژه و مزایای آن برمی‌گردانید،

and making sure that by the end, we have their support.

و مطمئن می‌شوید که در پایان، از حمایت آنها برخورداریم.

So, over to you now. It's time to reinforce the learning by doing the quiz. If you're not a

خب، حالا نوبت شماست. وقت آن است که با انجام آزمون، یادگیری را تقویت کنید. اگر

subscriber of mine at this precise moment, then press subscribe now, share the love,

در حال حاضر مشترک من نیستید، همین حالا مشترک شوید، عشق خود را به اشتراک بگذارید،

send it out to someone you know who's also studying English, and if you need any other

آن را برای کسی که می‌شناسید و او هم در حال یادگیری زبان انگلیسی است ارسال کنید، و اگر به

further help, honeyourenglish.com, and I provide Skype tuition for written

کمک بیشتری نیاز دارید، به honeyourenglish.com مراجعه کنید، من آموزش اسکایپ برای

English and speaking. Okay? Thanks for watching. I'll see you in the next video.

زبان انگلیسی نوشتاری و گفتاری ارائه می‌دهم. باشه؟ ممنون از نگاهتون. تو ویدیوی بعدی می‌بینمت.