14 ENGLISH IDIOMS & EXPRESSIONS from food

14,640 views ・ 2022-04-12

Benjamin’s English


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Hi. Welcome back. Today, we're going to be looking at some idioms related to
0
300
6030
سلام. خوش برگشتی. امروز قصد داریم چند اصطلاح مرتبط با
00:06
food. And we got lots of lovely things in store for you today; we've got idioms
1
6360
6330
غذا را بررسی کنیم. و ما امروز چیزهای دوست داشتنی زیادی برای شما آماده کرده ایم. ما اصطلاحاتی
00:12
to do with the actual eating of the food, after you've eaten, a few things
2
12690
8250
داریم که به خوردن واقعی غذا مربوط می شود ، بعد از اینکه شما غذا خوردید، چند چیز
00:20
loosely connected with food, but then special treat at the end because we
3
20940
5100
به طور ضعیفی با غذا مرتبط است، اما در پایان پذیرایی ویژه ای داریم، زیرا
00:26
always have something sweet at the end, don't we? Not if you're my son and going
4
26040
4620
ما همیشه یک چیز شیرین در پایان داریم، اینطور نیست ? اگر پسر من باشی و
00:30
to Forest School, though. Anyway, at the end, we're going to have some
5
30660
3330
به مدرسه جنگل بروی نه. به هر حال، در پایان، چند
00:33
Shakespeare quotes about food and see what the great bard himself had to say
6
33990
7020
نقل قول شکسپیر در مورد غذا خواهیم داشت و می بینیم که خود بارد بزرگ در مورد غذا چه می گوید
00:41
about food. Okay, our first one. Are we ready? Have we got a pencil? Are we
7
41010
5820
. خوب، اولین مورد ما. آیا ما آماده ایم؟ آیا ما مداد داریم؟ آیا ما
00:46
listening? "To have a lot on one's plate". So, here's my great medieval
8
46830
9030
گوش می دهیم؟ «خیلی چیزها در بشقاب داشتن». بنابراین، اینجا بشقاب بزرگ قرون وسطایی من
00:55
plate, and I've got meat, and I've got vegetables, and I've got... I don't
9
55860
5160
است، و من گوشت دارم ، و سبزیجات دارم، و ... نمی
01:01
know. Let's have some fish on there, too. Now, this is metaphorical, and it
10
61020
5940
دانم. بیا اونجا هم ماهی بخوریم حالا این استعاره است و به این
01:06
means that I have a lot to do. So, all these things on my plate are things that
11
66960
6900
معنی است که من کارهای زیادی برای انجام دادن دارم. بنابراین، همه این چیزها در بشقاب من کارهایی هستند
01:13
I need to do. So, you might say to someone who's having a very busy day:
12
73860
6390
که باید انجام دهم. بنابراین، ممکن است به کسی که روز بسیار شلوغی را
01:20
"Gosh, you've got a lot on your plate today, haven't you?" "To keep something
13
80430
7380
سپری می کند بگویید: "خدایا، امروز چیزهای زیادی در بشقاب داری ، نه؟" "برای پنهان نگه
01:27
under wraps". Now, I don't know if you've ever gone to a table, and you're
14
87930
8430
داشتن چیزی". حالا، نمی‌دانم که آیا تا به حال سر یک میز رفته‌اید یا نه، و
01:36
like: "Hmm, I wonder what it is." Because the plate... you've got the
15
96360
4170
می‌گویید: «هوم، تعجب می‌کنم که چیست؟» چون بشقاب... شما
01:40
food, and then over the food there's some maybe tinfoil and you can't see
16
100530
4980
غذا را دارید، و سپس روی غذا مقداری فویل وجود دارد و نمی توانید ببینید
01:45
what you're going to be eating. The food has been "kept under wraps". So,
17
105960
7890
که قرار است چه چیزی بخورید. غذا "در بسته نگه داشته شده است". بنابراین،
01:54
generally, outside of this context, if something is "kept under wraps" it means
18
114720
7050
به طور کلی، خارج از این زمینه، اگر چیزی "مخفی نگه داشته شود" به این معنی است
02:01
that it's a secret. It's only going to be revealed at the chosen moment. "Kept
19
121770
9090
که آن راز است. این فقط در لحظه انتخاب شده آشکار می شود. "
02:10
under wraps" — kept secret. "To bite the bullet". This relates to another video
20
130860
10740
مخفی نگه داشته می شود" - مخفی نگه داشته می شود. "برای گاز گرفتن گلوله". این مربوط به ویدیوی دیگری است
02:21
I've done on phrasal verbs to do with weapons and things, but you can check
21
141600
5070
که من در مورد افعال عبارتی برای انجام دادن سلاح‌ها و چیزها انجام داده‌ام، اما می‌توانید
02:26
that out another time. "To bite the bullet". "Bullet" you put in the gun. If
22
146670
6300
زمان دیگری آن را بررسی کنید. "برای گاز گرفتن گلوله". "گلوله" را در اسلحه گذاشتی. اگر
02:32
you bite the bullet, then you are going: "Okay, let's go and do this, then."
23
152970
7200
گلوله را گاز گرفتی، پس می‌روی: "باشه، بیا برویم و این کار را انجام دهیم."
02:40
You're like... you're kind of, like, taking the punishment and you're like:
24
160200
3930
تو یه جوری داری مجازات می کنی و می گویی:
02:45
"Okay, I can deal with this". "To bite the bullet" — it's like: "Okay, come on,
25
165000
4770
"باشه، من می توانم با این کار کنار بیایم". "برای گاز گرفتن گلوله" - مانند: "خوب، پس بیا
02:49
then."
26
169770
500
."
02:51
"To step up to the plate". Here, we have to imagine the world's most enormous
27
171820
8130
"برای گام برداشتن به صفحه". در اینجا، ما باید عظیم ترین بشقاب جهان را تصور کنیم
02:59
plate. Yep. This is a plate that would fill a giant, it's so big. Now, if we
28
179980
8940
. بله این بشقاب است که یک غول را پر می کند، خیلی بزرگ است. حالا، اگر ما
03:08
"step up to the plate", we're going: "Yeah, I can eat all of that food. I am
29
188950
7260
"به سمت بشقاب برویم"، خواهیم گفت: "آره، من می توانم همه آن غذا را بخورم. من
03:16
not scared of this huge plate of food". "Stepping up to the plate" means to
30
196210
6720
از این بشقاب بزرگ غذا نمی ترسم". «پله شدن تا بشقاب» به معنای
03:23
accept the challenge. It's crunch time. "Crunch". A sound word; onomatopoeia.
31
203020
9780
پذیرش چالش است. زمان بحران است. "کروچیدن". یک کلمه سالم؛ onomatopoeia
03:33
Onomatopoeia word — it means to do with sound. Because "crunch" is the noise
32
213700
6690
کلمه Onomatopoeia - به معنای انجام دادن با صدا است. زیرا "کرانچ" صدایی است
03:40
that we make when you crunch into a sandwich or something crispy. What it
33
220450
7200
که ما هنگام کرانچ کردن به یک ساندویچ یا چیزی ترد ایجاد می کنیم.
03:47
means is it's the moment of reckoning. Yeah? It's the decisive moment. I wonder
34
227650
13320
معنی آن این است که لحظه حسابرسی است. آره؟ لحظه تعیین کننده است.
04:00
if you can tell the date that I recorded this, because on Saturday, it's going to
35
240970
5460
نمی‌دانم می‌توانید تاریخی را بگویید که من این را ثبت کردم، زیرا روز شنبه،
04:06
be crunch time for the England rugby team about to play in the World Cup
36
246430
6210
زمان سختی برای تیم راگبی انگلیس در آستانه بازی در فینال جام جهانی است
04:12
Final. Doo-doo-doo-doo. "Crunch time" — the important, decisive moment. "A
37
252640
8700
. دوو دوو دوو. "زمان بحران" - لحظه مهم و تعیین کننده. "
04:21
bitter" — "a bitter" means like kind of sour, like a lemon — "pill" — like
38
261340
6000
تلخ" - "تلخ" به معنای ترش، مانند لیمو - "قرص" - مانند
04:27
medicine — "a bitter pill to swallow". Now, "swallow" is when it goes down into
39
267700
7650
دارو - "قرص تلخ برای بلعیدن". اکنون، "پرستو" زمانی است که به داخل شکم شما فرو می رود
04:35
your tummy. Yeah? Pills are meant to make you better. Yeah? We have some
40
275350
5850
. آره؟ قرص ها برای بهبود شما هستند. آره؟ ما مقداری
04:41
medicine; it's meant to make you better. But if it's... if it's a bitter pill,
41
281200
5730
دارو داریم. این به این منظور است که شما را بهتر کند. اما اگر... اگر قرص تلخی باشد،
04:46
then it doesn't taste very nice, so it makes us better but it's not a nice way
42
286930
7320
مزه چندان خوبی ندارد، بنابراین ما را بهتر می کند اما راه خوبی برای
04:54
of making us better. So, typically, we would say that if we hear a bit of bad
43
294280
7800
بهتر کردن ما نیست. بنابراین، به طور معمول، می گوییم که اگر کمی خبر بد بشنویم
05:02
news. If something a bit upsetting happens, you just say: "Yeah, it's a bit
44
302080
5730
. اگر چیزی کمی ناراحت کننده اتفاق بیفتد، فقط می گویید: "بله،
05:07
of a bitter pill to swallow — that one, but I'll be okay." It's a bit like:
45
307810
5100
بلعیدن قرص کمی تلخ است - آن یکی، اما من خوب می شوم." کمی شبیه این است:
05:13
"What doesn't kill us makes us stronger" — it's that kind of idea. "We're gonna
46
313510
4920
"آنچه ما را نکشد، ما را قوی تر می کند" - این یک نوع ایده است. "ما
05:18
get stronger from this!" Okay, so we've consumed our meal, and we're feeling
47
318430
9660
از این کار قوی تر خواهیم شد!" خوب، پس ما وعده غذایی خود را مصرف کردیم و اکنون کاملاً احساس سیری می کنیم
05:28
quite full now. "Gut". "Gut" is the stomach. "What's your gut?" Huh? What's
48
328090
8700
. "روده". «روده» معده است. "دلت چیه؟" متعجب؟
05:36
that mean? It refers to "gut instinct". There's... there's an idea that you feel
49
336790
9600
این یعنی چی؟ به "غریزه روده" اشاره دارد. یک فکر وجود دارد که شما
05:47
ideas right down here in the pit of your stomach, so some people feel fear right
50
347530
8460
ایده‌ها را همین‌جا در گودال شکمتان احساس می‌کنید، بنابراین برخی از مردم همین پایین احساس ترس
05:55
down here. Like: "Ah! I'm so scared!" and they feel it here in their tummy.
51
355990
4530
می‌کنند. مثل: "آه! من خیلی می ترسم!" و آنها آن را اینجا در شکم خود احساس می کنند.
06:01
So, your "gut instinct" is like your real, most attuned instinct. Yep. It's
52
361240
9540
بنابراین، "غریزه روده" شما مانند واقعی ترین و هماهنگ ترین غریزه شماست. بله
06:10
not kind of up here in the head. It's like what you really, really feel about
53
370780
4890
اصلاً اینجا در سر نیست. این چیزی است که شما واقعاً، واقعاً در مورد چیزها احساس می
06:15
things. "What's your gut?" It means: "What do you think? What...? What's
54
375670
3930
کنید. "دلت چیه؟" یعنی: "تو چی فکر میکنی؟ چی...
06:19
your...? What's your honest answer?" My gut... yeah. My stomach, my gut tells me
55
379600
8250
؟ چیه... جواب صادقانه چیه؟" روده من... آره. معده ام، روده ام به من
06:27
that it's going to be a long day, but a productive day. My gut instinct is that
56
387910
8850
می گوید که روز طولانی، اما روز پرباری خواهد بود. غریزه من این است که
06:37
it is probably going to rain later. Okay? Now, here's my belt. If I have
57
397330
11070
احتمالاً بعداً باران خواهد بارید. باشه؟ حالا کمربند من اینجاست. اگر
06:48
had... some people, when they've had a really big meal. actually undo, like,
58
408430
5610
من ... برخی از مردم، زمانی که آنها یک وعده غذایی واقعا بزرگ خورده اند. در واقع
06:54
their top button because they feel so full. "Belt-tightening" is when your,
59
414040
9030
دکمه بالای آنها را بازگردانید زیرا احساس می کنند بسیار پر هستند. "سفت کردن کمربند" زمانی است که
07:03
you know... you tighten your belt when your waistline is going to get smaller.
60
423130
4980
می دانید ... کمربند خود را زمانی محکم می کنید که دور کمر شما کوچکتر شود.
07:08
So, if you say: "We need to do some belt-tightening here", it means: We're
61
428860
4140
بنابراین، اگر بگویید: "ما باید در اینجا کمی کمربند را ببندیم"، به این معنی است:
07:13
going to be doing a little bit less eating, and what it really means is that
62
433000
6930
ما کمی کمتر غذا می خوریم، و معنای واقعی آن این است که
07:19
we're going to be going into a period of time where we're not going to be
63
439930
4140
ما وارد یک غذا خواهیم شد. دوره زمانی که قرار نیست
07:24
spending much money. Okay? If you tighten your belt, you're spending less,
64
444940
5340
پول زیادی خرج کنیم. باشه؟ اگر کمربندتان را ببندید، کمتر خرج می کنید،
07:31
eating less. "To scale something back". If you imagine kitchen scales —yeah —
65
451120
11670
کمتر می خورید. "برای کوچک کردن چیزی". اگر ترازوهای آشپزخانه را تصور کنید - بله -
07:42
we're measuring the flour. We've got the flour here; the weight here. It's
66
462820
4650
داریم آرد را اندازه می‌گیریم. ما آرد را اینجا داریم. وزن اینجا
07:47
normally the other way around, isn't it? Yeah, we've got the flour here and the
67
467470
3060
معمولاً برعکس است، اینطور نیست؟ آره، آرد اینجا و
07:50
weight here. If we're scaling it back, then we... we're using a little bit
68
470530
3900
وزنش اینجاست. اگر ما آن را کاهش دهیم، پس ما... کمی کمتر استفاده می کنیم
07:54
less. "To scale a project back" means we put less into it, like less flour into
69
474430
7710
. "برگرداندن یک پروژه" به این معنی است که ما کمتر در آن قرار می دهیم، مانند آرد کمتری
08:02
the cake.
70
482140
720
در کیک.
08:04
Okay, the actual food. So, "brownies", you know... like a chocolate sort of
71
484760
5370
خوب، غذای واقعی. بنابراین، "براونی"، می دانید ... مانند یک نوع
08:10
cake biscuity thing. Everyone likes brownies. "Brownie points" are when you
72
490130
7470
بیسکویت شکلاتی کیک است. همه براونی را دوست دارند. "نقاط براونی" زمانی است که شما
08:18
win favour with someone. "Oh, you've got some brownie points there. Great
73
498590
6750
با کسی لطف می کنید. "اوه، شما چند نقطه قهوه ای وجود دارد.
08:25
answer!" Yeah? It means when someone has earned something good; it's kind of like
74
505340
5700
پاسخ عالی!" آره؟ یعنی وقتی کسی چیز خوبی به دست آورده باشد. یه جورایی شبیه
08:31
a game. "To compare apples to oranges". You know what? Don't worry too much
75
511040
8940
یه بازیه "برای مقایسه سیب با پرتقال". میدونی چیه؟
08:39
about this because we don't use that one very often, so I'm going to rub that
76
519980
3360
در این مورد زیاد نگران نباشید زیرا ما اغلب از آن استفاده نمی کنیم ، بنابراین من آن را پاک می
08:43
off. Only going to teach you the stuff you really need to know. Okay. "A cash
77
523370
6330
کنم. فقط چیزهایی را به شما یاد می دهم که واقعاً باید بدانید. باشه. "گاو نقدی
08:49
cow". Now, I've got a friend who runs a band, called: "The Cash Cows". Great
78
529760
6450
". در حال حاضر، من یک دوست دارم که یک گروه موسیقی را اداره می کند ، به نام "گاوهای نقدی".
08:56
band — do check them out. Now, "a cash cow" is a project that nets you lots of
79
536210
6390
گروه بزرگ - آنها را بررسی کنید. اکنون، " گاو نقدی" پروژه ای است که پول زیادی را برای شما به ارمغان می آورد
09:02
money. Like, you set it up, and it makes money and it doesn't require a lot of
80
542600
7290
. مثلاً، شما آن را راه‌اندازی می‌کنید، و پول در می‌آورد و
09:09
work to keep that... that idea generating money. "A dog eat dog world".
81
549890
9810
برای حفظ آن نیازی به کار زیادی نیست... این ایده باعث تولید پول می‌شود. "دنیای سگ خوردن سگ".
09:20
Dogs eating dogs. That's not a very nice image, is it? So, if we've got a world
82
560120
6750
سگ ها در حال خوردن سگ ها این تصویر خیلی خوبی نیست ، درست است؟ بنابراین، اگر دنیایی داریم
09:26
where dogs are eating dogs, then we are living in a vicious and cruel world,
83
566870
5070
که در آن سگ‌ها سگ‌ها را می‌خورند، پس ما در دنیایی شریر و بی‌رحم زندگی می‌کنیم،
09:32
which is what this phrase means. "To pull one's weight". Now, if you do a
84
572420
7380
این همان معنایی است که این عبارت دارد. " کشیدن وزن خود". حالا، اگر یک
09:39
pull up, you're pulling up your weight. But the idea here is that you're sort of
85
579830
6060
کشش به بالا انجام دهید، وزن خود را بالا می برید. اما ایده اینجا این است که شما به نوعی
09:46
pulling your weight through life. It means you're... you're, like supporting
86
586160
6690
وزن خود را در طول زندگی کاهش می دهید. این بدان معناست که شما ... شما هستید، مانند حمایت از
09:52
yourself. But if you "pull your weight" in a group context, it means you are
87
592850
5490
خودتان. اما اگر در یک زمینه گروهی "وزن خود را بکشید" ، به این معنی است
09:58
contributing your... what you can to that group. Yep. Contributing what you
88
598760
6300
که آنچه را که می توانید به آن گروه می دهید. بله مشارکت در آنچه شما
10:05
should contribute. So, the... the idea here, we've got heat and we've got cold.
89
605060
9150
باید کمک کنید. بنابراین، ایده اینجا، ما گرما و سرما داریم.
10:14
Heat is associated with passion, and sort of anger, and fieriness; and cold
90
614630
8070
گرما با اشتیاق و نوعی خشم و آتش همراه است. و
10:22
is like: "Calm down; everything be calm." So, if you throw cold water over
91
622700
6750
سرما مانند: "آرام باش، همه چیز آرام باشد." بنابراین، اگر روی چیزی آب سرد
10:29
something, you're just going: "Okay, calm down. We're... we're... we're not
92
629450
4500
بریزید، فقط می‌روید: "باشه، آرام باش. ما
10:33
going to do that now. We're just going to stop and we're going to wait." Okay?
93
633950
4470
... متوقف شود و ما منتظر می مانیم." باشه؟
10:39
It's time to show you some Shakespeare quotes about food. I always enjoy
94
639890
5160
وقت آن است که برخی از جملات شکسپیر در مورد غذا را به شما نشان دهیم. من همیشه از خواندن شکسپیر لذت می برم
10:45
reading Shakespeare, because he has a wonderful sense of humour, which you
95
645110
6240
، زیرا او حس طنز فوق العاده ای دارد که
10:51
might notice in these quotes here. This is a absolutely classic insult: "Truly,
96
651350
7860
ممکن است در این نقل قول های اینجا متوجه شوید. این یک توهین کاملاً کلاسیک است: "واقعاً
10:59
thou art damned, like an ill-roasted egg." So, just some Old English to
97
659480
7560
، تو مثل یک تخم مرغ بد بو داده شده ای لعنتی ." بنابراین، فقط کمی انگلیسی قدیمی
11:07
explain for you. "Thou" means you, and "art" means are. "You are damned", like
98
667040
8640
برای شما توضیح می دهم. «تو» یعنی تو، و «هنر» یعنی هستی. «لعنتی» مثل
11:17
"damnation" is like the end of the world; you're going to... it's going to
99
677480
2730
«لعنت» مثل آخر دنیاست. قرار است...
11:20
be terrible for you forever and ever. "like" — so it's a simile — "like an
100
680210
6270
برای همیشه و همیشه برای شما وحشتناک خواهد بود. "مانند" - پس یک تشبیه است - "مثل یک
11:26
ill-roasted egg". Okay? So, I know we don't normally roast eggs; it makes it
101
686570
7830
تخم مرغ بد بو داده شده". باشه؟ بنابراین، من می دانم که ما معمولاً تخم مرغ را تفت نمی دهیم.
11:34
even worse that the egg has been roast. So, what can we tell here about what
102
694400
6210
برشته شدن تخم مرغ را بدتر می کند. بنابراین، در اینجا چه چیزی می توانیم در مورد
11:40
Shakespeare thinks about food? Well, it needs to be cooked properly. Yeah. The
103
700610
7230
نظر شکسپیر در مورد غذا بگوییم؟ خوب، باید درست پخته شود. آره
11:47
poor egg deserves at least to be poached, or scrambled, or whatever in
104
707840
7470
تخم مرغ بیچاره لااقل سزاوار این است که به روشی کاملاً درست آبکشی شود، یا اسکرمبل شود، یا هر چیز دیگری
11:55
exactly the right way to make it a delicious egg; not a kind of sort of
105
715310
5400
درست شود تا به یک تخم مرغ خوشمزه تبدیل شود.
12:00
thing stuck to the bottom of an oven. I know they didn't have ovens then. Okay,
106
720710
6720
چیزی نیست که به ته فر چسبیده باشد. من می دانم که آنها آن زمان کوره نداشتند. باشه
12:07
next one. "Tis an ill cook that cannot lick his own fingers." So, abbreviation
107
727640
9510
بعدی او آشپز بدی است که نمی تواند انگشتانش را لیس بزند. بنابراین،
12:17
for "it is" — "an ill", meaning not... not really right; kind of... or it could
108
737150
7440
مخفف "it is" - "an ill"، به معنی نه... واقعا درست نیست. نوعی ... یا ممکن
12:24
be unwell as well. "Tis an ill cook that cannot lick his own fingers" because
109
744590
6720
است ناخوشایند باشد. "آشپز بدی است که نمی تواند انگشتانش را لیس بزند" زیرا
12:31
when we cook, you know... we want to get involved in the food and taste it —
110
751310
3180
وقتی آشپزی می کنیم، می دانید... می خواهیم درگیر غذا شویم و آن را بچشیم -
12:35
if... if the cook does not want to do that, it shows that the food is
111
755120
3450
اگر... اگر آشپز نمی خواهد این کار را انجام دهد، نشان می دهد. اینکه غذا
12:38
disgusting; and therefore that the cook is not doing a good job. So, you know...
112
758570
5760
منزجر کننده است؛ و بنابراین آشپز کار خوبی انجام نمی دهد. بنابراین، می دانید ...
12:44
he's all about enjoying it. "He hath eaten me out of house and home." Do you
113
764360
9450
او تماماً در مورد لذت بردن از آن است. "او مرا از خانه و خانه خورده است." آیا
12:53
want to have a go at saying that? "He hath eaten me out of house and home."
114
773810
6630
می خواهید این را بگویید؟ "او مرا از خانه و خانه خورده است."
13:01
So, we don't normally use the: "He hath" bit because that's Old English, but we
115
781310
5040
بنابراین، ما معمولاً از بیت: «او دارد» استفاده نمی‌کنیم، زیرا آن انگلیسی باستانی است،
13:06
very much still use this phrase: "to eat someone out of house and home".
116
786350
3780
اما همچنان از این عبارت استفاده می‌کنیم: « کسی را بیرون از خانه و خانه بخوریم».
13:10
Typically, we might think of teenagers coming back home and eating all of the
117
790670
4560
به طور معمول، ما ممکن است به نوجوانانی فکر کنیم که به خانه برمی‌گردند و تمام
13:15
contents of a fridge. So, if you "eat someone out of house and home", there is
118
795230
5190
محتویات یخچال را می‌خورند. پس اگر « کسی را بیرون خانه و خانه بخوری»
13:20
no more food in the house, and the home is the same thing. Yeah? All of the food
119
800420
5250
دیگر در خانه غذا نیست و خانه همان است. آره؟ همه
13:25
is gone. There's a lovely story called: "The Tiger that Came to Tea" by Ju-...
120
805670
8550
غذاها از بین رفت یک داستان دوست داشتنی وجود دارد به نام: «ببر که به چای آمد» نوشته
13:34
Judy Kerr. Julia Kerr. It's got... like a book written in the 1960s for
121
814220
5040
جودی کر. جولیا کر. مانند کتابی است که در دهه 1960 برای کودکان نوشته شده است
13:39
children. And the tiger that comes to tea eats all of the food in the house;
122
819260
4920
. و ببری که به چای می آید تمام غذای خانه را می خورد.
13:44
the tiger eats them out of house and home. And then, finally, from "Twelfth
123
824240
7080
ببر آنها را بیرون از خانه و خانه می خورد . و در نهایت از "
13:51
Night": "If music be the food of love, play on." That's probably the most
124
831350
6600
شب دوازدهم": "اگر موسیقی غذای عشق است، بنواز." این احتمالاً
13:58
well-known quotation out of the four, and it's a metaphor. To briefly explain
125
838010
8820
مشهورترین نقل قول از این چهار نقل قول است و یک استعاره است. برای توضیح مختصر
14:06
it, we have music and love is being compared to food. So, if we don't eat,
126
846830
16020
، ما موسیقی داریم و عشق را با غذا مقایسه می کنند. بنابراین، اگر غذا نخوریم
14:22
then we don't survive. Yeah. So, food gives us life in the same way that music
127
862910
9330
، زنده نمی‌مانیم. آره بنابراین، غذا به ما زندگی می بخشد، همانطور که موسیقی
14:32
encourages love. So, he's talking to the musicians here. "Play on" — keep
128
872390
6090
عشق را تشویق می کند. بنابراین، او با نوازندگان اینجا صحبت می کند . "بازی" - به بازی ادامه دهید
14:38
playing. Keep studying. Do have a go at the quiz now. Thank you for watching,
129
878480
6990
. به مطالعه ادامه دهید. اکنون به مسابقه بروید. از تماشای شما متشکرم
14:46
and I will see you very soon.
130
886040
1650
و به زودی شما را خواهم دید.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7