How to IMPROVISE during your speech or presentation

Hey, welcome back to engVid. It's me, Benjamin. I'm in the middle of a sort of mini-series

سلام، به engVid خوش آمدید. من هستم، بنیامین. من در وسط یک سری مینی

of videos about how to work on speeches. Now, in my last video, I showed a system of really

ویدیوها در مورد نحوه کار بر روی سخنرانی هستم. اکنون، در آخرین ویدیوی خود، سیستمی را نشان دادم که

looking in very close detail of how to get to know your speech. I feel that it's very

واقعاً با جزئیات بسیار دقیق چگونگی شناخت سخنرانی شما را بررسی می کند. من احساس می کنم خیلی

important that you know your speech so well that you have the confidence to take in, to

مهم است که شما سخنرانی خود را آنقدر خوب بشناسید که اعتماد به نفس لازم را داشته باشید و در

be present with the audience. Now, what we're looking at today is a different type of skill.

کنار مخاطب حضور داشته باشید. اکنون، آنچه امروز به آن نگاه می کنیم، نوع دیگری از مهارت است.

It's more can you respond in the moment to things that happen. Now, some speeches, like

این بیشتر است که می توانید در لحظه به چیزهایی که اتفاق می افتد پاسخ دهید. اکنون، برخی از سخنرانی‌ها،

the speech we looked at in the previous lesson, there is absolutely no room to start improvising

مانند سخنرانی‌ای که در درس قبل به آن نگاه کردیم ، مطلقاً جایی برای شروع بداهه‌گویی

or anything like that because it's an incredibly formal speech and it wouldn't be appropriate.

یا هر چیز دیگری وجود ندارد، زیرا این یک سخنرانی فوق‌العاده رسمی است و مناسب نیست.

But if I was, you know, giving a speech in a meeting with some colleagues and someone

اما اگر می‌دانید که در جلسه‌ای با چند نفر از همکاران سخنرانی می‌کردم و کسی

comes in the door, I need to respond to that. I can't just ignore them and carry on giving

از در می‌آید، باید به آن پاسخ بدهم. من نمی توانم آنها را نادیده بگیرم و به سخنرانی ادامه دهم

the speech. So, we're looking at knowing your speech really well, knowing the structure

. بنابراین، ما به دنبال این هستیم که سخنرانی شما را واقعاً خوب بشناسیم،

of it so that if something happens, you can respond and then return to what you were doing.

ساختار آن را بشناسیم تا اگر اتفاقی افتاد، بتوانید پاسخ دهید و سپس به کاری که انجام می‌دادید بازگردید.

And we want to avoid sounding like a parrot, sounding da-da-da-da-da-da-da all the same.

و ما می‌خواهیم از این که صدای طوطی‌مانند، صدای دا-دا-دا-دا-دا-دا-دا را یکسان نگوییم.

Yeah? We want to - we want to be lively. We want to be full of life. So, you need to know

آره؟ ما می خواهیم - می خواهیم سرزنده باشیم. ما می خواهیم پر از زندگی باشیم. بنابراین، شما باید

the structure of your speech. Can you summarize it? What is it about? Where are you going

ساختار سخنرانی خود را بدانید. می توانید آن را خلاصه کنید؟ در مورد چیست؟ باهاش ​​کجا میری

with it? What's like - what's the point of this speech? What are you trying to say? Could

؟ چگونه است - این سخنرانی چه فایده ای دارد؟ سعی می کنید چه چیزی را بیان کنید؟ می

you summarize it in one sentence? What are your key points? So, maybe you're preparing

توانید آن را در یک جمله خلاصه کنید؟ نکات کلیدی شما چیست؟ بنابراین، شاید شما در حال آماده‌سازی

a speech and you just need to put the speech down and tell your friend, "Hey, look, I'm

یک سخنرانی هستید و فقط باید سخنرانی را کنار بگذارید و به دوست خود بگویید: "هی، ببین، من

giving this speech and my speech is about investment banking. And I'm going to be saying

این سخنرانی را انجام می‌دهم و سخنرانی من در مورد بانکداری سرمایه‌گذاری است. و می‌خواهم بگویم.

that Switzerland is a place to do business and that in particular, da-da-da-da-da-da-da-da-da-da

که سوئیس مکانی برای تجارت است و به ویژه، دا-دا-دا-دا-دا-دا-دا-دا-دا

I don't know anything about investment banking."

من چیزی در مورد بانکداری سرمایه گذاری نمی دانم."

Okay, so we're going to be - I'm going to be demonstrating this with an exercise. It

خوب، پس ما خواهیم بود - من این را با یک تمرین نشان خواهم داد. این

could be a total disaster, but I'm going to give it a go. All right? What I'm saying is

می تواند یک فاجعه کامل باشد، اما من آن را کنار می گذارم . خیلی خوب؟ چیزی که من می گویم

this. You need to know the speech so well and be relaxed enough to go off-route if you

این است. شما باید سخنرانی را خیلی خوب بدانید و در صورت مشاهده یک مسیر فرعی جالب، به اندازه کافی آرام باشید تا از مسیر خارج شوید

see an interesting side route.

.

So, to demonstrate, I'm going to try and give you directions of a journey that I know very

بنابراین، برای نشان دادن، سعی می کنم مسیرهای سفری را که به خوبی می دانم به شما ارائه دهم

well. Okay? I'm going to try and give you the directions so that you would know how

. باشه؟ سعی می‌کنم راهنمایی‌ها را به شما بدهم تا بدانید چگونه

to get there. Okay? That is like - that represents the basic outline of the speech. Yeah? So,

به آنجا بروید. باشه؟ این مانند - که نمایانگر طرح کلی سخنرانی است. آره؟ بنابراین

it's like I'm giving a summary of the speech. This is what it's about.

، مثل این است که من خلاصه ای از سخنرانی را ارائه می کنم. این چیزی است که در مورد آن است.

I'll then repeat the exercise. Okay? And the second time I do it, I'm going to be adding

سپس تمرین را تکرار می کنم. باشه؟ و بار دوم که این کار را انجام می‌دهم،

some comments about things I know along this route. But the challenge there will be can

در مورد چیزهایی که در این مسیر می‌دانم، نظراتی اضافه می‌کنم . اما چالشی که وجود خواهد داشت،

I still give you the directions and not go into too much detail about the interesting

می‌توانم همچنان به شما دستورالعمل‌ها را بدهم و در مورد چیزهای جالب در طول مسیر بیش از حد به جزئیات

things along the route. So, what I'm doing is I'm - the first time I'm practicing sticking

نپردازم. بنابراین، کاری که من انجام می‌دهم این است که - اولین باری است که تمرین می‌کنم

to a really tight structure. It's like I'm giving the speech. Yeah? This is the speech.

به یک ساختار واقعاً فشرده پایبند باشم. انگار دارم سخنرانی می کنم. آره؟ این سخنرانی است.

This point, this point, and this point. The second time, it's like I'm in the room giving

این نقطه، این نقطه، و این نقطه. بار دوم، مثل این است که من در اتاق

my speech, but there are some things that I'm reacting to, like so-and-so's talking,

هستم و سخنرانی خود را انجام می دهم، اما مواردی وجود دارد که به آنها واکنش نشان می دهم، مانند صحبت کردن فلانی،

so I'm like, "Could we have your attention?" Yep, I have a slight diversion, and then I

بنابراین می گویم: "می توانیم توجه شما را جلب کنیم؟" بله، من یک انحراف جزئی دارم، و سپس

carry on with my speech again.

دوباره به سخنرانی خود ادامه می دهم.

Okay, so I'm going to tell you how to get from the M5 motorway, which is in the southwest

خوب، پس من به شما خواهم گفت که چگونه از بزرگراه M5، که در جنوب

of England, to a small town on Dartmoor called Chagford. So, you're on the motorway, okay,

غربی انگلستان است، به یک شهر کوچک در دارتمور به نام چاگفورد بروید. بنابراین، شما در بزرگراه هستید، خوب است،

and driving, driving, driving, driving, driving, and you'll see a sign for the A30. Yep, that's

و رانندگی، رانندگی، رانندگی، رانندگی، رانندگی، و علامتی برای A30 خواهید دید. بله، این

a two-lane road. In England, we call it a dual carriageway. So, indicator on, turn left,

یک جاده دو خطه است. در انگلستان، ما آن را یک جاده دوگانه می نامیم. بنابراین، نشانگر روشن است، به چپ بپیچید،

and I'm taking the green road towards Oakhampton, coming off the motorway. The road does - swings

و من در جاده سبز به سمت اوکهمپتون، از بزرگراه خارج می شوم. جاده درست می‌شود -

round, okay, and then we're on this nice long road, the dual carriageway that goes all the

می‌چرخد، خوب، و سپس در این جاده طولانی زیبا هستیم ، جاده‌ای دوتایی

way down into Cornwall. And we go along here for 15, 16, 17 miles, and at some point, you're

که تا کرن‌وال می‌رود. و ما 15، 16، 17 مایل به اینجا می رویم، و در نقطه ای،

going to see a sign towards Widden Down, yep, and you're going to come off the road, and

تابلویی را به سمت Widden Down می بینید، بله، و از جاده خارج می شوید، و

now you've got sort of the moorland up there on your right, and you come up, and there's

اکنون مرتب شده اید. در سمت راست خود، در سمت راست خود، بالا می آیید، و

a pub on your left, so you just keep going, and then you'll see a sign for Chagford to

یک میخانه در سمت چپ شما قرار دارد، بنابراین به راه خود ادامه دهید، و سپس علامتی برای چاگفورد

the left. So, it's a little roundabout, and you're going to take first left, okay? So,

در سمت چپ خواهید دید. بنابراین، یک دوربرگردان کوچک است، و شما اول به سمت چپ می روید، خوب؟ بنابراین،

we're driving down here, driving down this road. You can see some nice hills. Down, down,

ما در حال رانندگی در اینجا هستیم، در این جاده رانندگی می کنیم . می توانید تپه های زیبا را ببینید. پایین، پایین،

down, down, down, down, down, down, down, down. Could turn right, but we're going to

پایین، پایین، پایین، پایین، پایین، پایین، پایین، پایین. می‌توانستیم به راست بپیچیم، اما می‌خواهیم به

go left, and then the road sort of wiggles, and then it goes up a hill, then it goes - comes

چپ برویم، و سپس جاده به نوعی تکان می‌خورد، و سپس از تپه‌ای بالا می‌رود، سپس می‌رود -

down into a little sort of hamlet, a very small village, pub on your right. Go down,

پایین می‌آید به یک روستای کوچک، یک دهکده بسیار کوچک، میخانه درست. به پایین بروید،

go over a bridge, and then you'll get to a junction, yep, you're going to turn right

از روی یک پل بروید، و سپس به یک تقاطع می رسید، بله، می خواهید به سمت راست

up the hill, do-do-do-do-do-do, round to the left, down the hill, along the straight, do-do-do-do-do-do,

بالای تپه بپیچید، انجام دهید، انجام دهید، انجام دهید، دور به سمت چپ، پایین تپه، در امتداد مسیر مستقیم، انجام دهید، انجام دهید، انجام دهید،

and then you start coming into the town of Chagford.

و سپس شروع به ورود به شهر چاگفورد می کنید.

Why on earth did I just give you some directions? Because what you need to do when you're giving

چرا من فقط به شما دستور دادم؟ زیرا کاری که باید انجام دهید این

a speech is to try and talk it out loud, to summarize it to someone else. Because if you

است که سعی کنید آن را با صدای بلند صحبت کنید و آن را برای شخص دیگری خلاصه کنید. زیرا اگر بتوانید

can do that, it means that you know your speech. I proved to myself that I know the way from

این کار را انجام دهید، به این معنی است که گفتار خود را می دانید. من به خودم ثابت کردم که

the M5 to Chagford, because I could talk it out loud. A lot of people, more sort of introverted

راه M5 تا Chagford را بلدم، زیرا می‌توانم آن را با صدای بلند صحبت کنم. بسیاری از مردم، بیشتر افراد درونگرا

people, don't like speaking out loud. They'll just study and do all the kind of reading

، دوست ندارند با صدای بلند صحبت کنند. آنها فقط مطالعه می کنند و همه نوع خواندن

and writing. You've got to practice speaking out loud, okay?

و نوشتن را انجام می دهند. شما باید با صدای بلند صحبت کردن را تمرین کنید، باشه؟

Now I'm going to do the same thing, but I'm going to see some distractions along the route.

الان هم همین کار را می‌کنم، اما در طول مسیر چند حواس‌پرتی را می‌بینم.

The distractions are things that I know about this journey, okay? But if you were actually

حواس پرتی چیزهایی است که من در مورد این سفر می دانم، خوب؟ اما اگر

doing a speech, it would be noticing things. As I said, not every speech is it appropriate

واقعاً سخنرانی می‌کردید، متوجه چیزهایی می‌شدید. همانطور که گفتم، هر سخنرانی

for you to start improvising. You're going to have to judge that yourself.

برای شما مناسب نیست که شروع به بداهه گویی کنید. خودت باید در موردش قضاوت کنی

Okay. Notice if there's any difference between the instructions I give first time and second

باشه. توجه کنید که آیا تفاوتی بین دستورالعمل‌هایی که بار اول و بار دوم می‌دهم وجود دارد

time, okay? So, we are on the motorway, the M5, so it's got blue signs for motorways.

، خوب؟ بنابراین، ما در بزرگراه، M5 هستیم، بنابراین علائم آبی برای بزرگراه ها دارد.

And you're going to turn left to Oakhampton. My dad used to work in Oakhampton. And you

و شما می خواهید به سمت چپ به Oakhampton بپیچید. پدرم قبلا در اوهمپتون کار می کرد. و شما

come down, following the signs for Oakhampton, you come down towards the A30, and that goes

پایین می آیید، به دنبال تابلوهای Oakhampton، به سمت A30 پایین می آیید، و

all the way down to Cornwall. And you're going to go on here for about 16 miles. I remember

تا Cornwall پایین می آید. و شما حدود 16 مایل اینجا را ادامه خواهید داد. یادم می‌آید

driving down here when I was learning to drive. I managed to persuade my driving instructor

زمانی که رانندگی را یاد می‌گرفتم، اینجا رانندگی می‌کردم. من موفق شدم مربی رانندگی ام را متقاعد

to pick my friend up from the station, and I think the driving instructor quite liked

کنم که دوستم را از ایستگاه بردارد و فکر می کنم مربی رانندگی

my friend. Anyway, that's another story. So, we're driving down. After about 16 miles,

دوستم را کاملاً دوست داشت. به هر حال این داستان دیگری است. بنابراین، ما در حال رانندگی به سمت پایین هستیم. پس از طی حدود 16 مایل

you're going to see the sign up to Widdondown. Now, it used to be different. There used to

، ثبت نام Widdondown را مشاهده خواهید کرد. حالا قبلا فرق می کرد.

be a roundabout there, but that was a bit dangerous, so they built something else. It's

قبلاً یک دوربرگردان آنجا بود، اما کمی خطرناک بود، بنابراین آنها چیز دیگری ساختند. این

a new system. And then up you go, and there's a very sort of smart service station on the

یک سیستم جدید است. و سپس بالا بروید، و یک نوع ایستگاه خدمات هوشمند در

right for getting petrol, but we don't need petrol. We're going to Chagford, aren't we?

سمت راست برای دریافت بنزین وجود دارد، اما ما به بنزین نیاز نداریم . ما به چاگفورد می رویم، نه؟

Up we go up the hill, get to a little roundabout, turn left. Now, you used to be able to turn

از تپه بالا می رویم، به یک دوربرگردان کوچک می رسیم، به چپ می پیچیم. حالا، قبلاً می‌توانستید

left before that, but you weren't really meant to go along that bit. Anyway, we're going

به چپ بپیچید، اما واقعاً قرار نبود این مقدار را ادامه دهید. به هر حال

down the correct route. Now, interestingly, I once walked up here with my dog and a friend

ما مسیر درست را طی می کنیم. حالا جالب اینجاست که من یک بار با سگم و دوستی

called Harry because we wanted to catch the bus to go to Launceston. Anyway, we're going

به نام هری به اینجا قدم زدم زیرا می خواستیم برای رفتن به لانستون اتوبوس بگیریم. به هر حال، ما

to Chagford, so we're going down here. Down, down, down, down, down, down, down. I remember

به چاگفورد می‌رویم، پس اینجا پایین می‌رویم. پایین، پایین، پایین، پایین، پایین، پایین، پایین. یادم می‌آید

driving my Citroen 2CV down this road, and it broke down somewhere around here, and then

که سیتروئن 2CV خود را در این جاده رانندگی می‌کردم، جایی در این اطراف خراب شد، و سپس

we got picked up by some guys and they took us to a pub. And as we were climbing into

چند نفر ما را گرفتند و ما را به یک میخانه بردند. و وقتی داشتیم

the back of the car, we saw that they had a large bucket full of dead rabbits. Anyway,

از عقب ماشین بالا می رفتیم، دیدیم که آنها یک سطل بزرگ پر از خرگوش های مرده دارند. به هر حال

that's another story. Off we go to Chagford. Okay, and round here is where they have Chagford

این داستان دیگری است. ما به چاگفورد می رویم. خوب، و اینجا جایی است که آنها Chagford

Show, but that's in the summer; it's not on now. Turn right, up we go, and we're... Ooh,

Show دارند، اما این در تابستان است. الان روشن نیست به راست بپیچید، بالا برویم، و ما... اوه،

look, we can see beautiful Dartmoor. Isn't it looking so lovely? What a gorgeous town.

ببین، ما می توانیم دارتمور زیبا را ببینیم. به نظر خیلی دوست داشتنی نیست؟ چه شهر زیبایی

And down we go. It was a really bad motorbike crash here once. Anyway, up we go. I went

و پایین می رویم. یک بار اینجا تصادف خیلی بدی با موتور بود . به هر حال بالا می رویم من

to school there in the primary school, and we're in Chagford.

در مدرسه ابتدایی آنجا به مدرسه رفتم و در چاگفورد هستیم.

So, do you see? The second time round, I still took you there, I still gave you the directions

خب، می بینی؟ دور دوم، من هنوز شما را به آنجا بردم، هنوز هم

to Chagford, but when I had thoughts in my head, I expressed them. Yeah? What I'm trying

برای چاگفورد به شما دستورالعمل دادم، اما وقتی افکاری در سرم بود، آنها را بیان کردم. آره؟ چیزی که

to say is that when you're giving a speech and it's not a strictly formal environment

می‌خواهم بگویم این است که وقتی سخنرانی می‌کنید و محیط کاملاً رسمی نیست

and something happens, you can respond to it. If you have thoughts that occur to you

و اتفاقی می‌افتد، می‌توانید به آن پاسخ دهید . اگر در هنگام سخنرانی افکاری دارید که به ذهنتان خطور می کند

when you're giving a speech, you can add them. Okay? Just as long as you're not the President

، می توانید آنها را اضافه کنید. باشه؟ تا زمانی که رئیس

of America and you're going from a scripted piece. Okay? It's not always appropriate to

جمهور آمریکا نباشید و از یک قطعه فیلمنامه ای خارج شوید. باشه؟

go off route. Okay, I'm going to show you some phrases now that you can use if people

خارج شدن از مسیر همیشه مناسب نیست. بسیار خوب، من اکنون عباراتی را به شما نشان می دهم که می توانید در صورتی که مردم

say stuff to you when you are giving a speech. So, I was just speaking to my cameraman who

هنگام سخنرانی به شما چیزهایی می گویند استفاده کنید. بنابراین، من فقط داشتم با فیلمبردارم صحبت می‌کردم که

was telling me about when he gave a speech at a wedding. Now, something like that is

داشت درباره زمانی که در یک عروسی سخنرانی کرد، صحبت می‌کرد . اکنون، چیزی شبیه به

a perfect example of when going slightly off topic and responding to, you know, friends

آن مثال کاملی است از اینکه وقتی کمی از موضوع خارج می شوید و به دوستان

and comments, it's a more sort of informal atmosphere. So, it's exactly that kind of

و نظرات پاسخ می دهید، یک جو غیر رسمی تر است. بنابراین، دقیقاً چنین

situation that it's okay to go off on little diversions as long as it's not too long. Yeah?

وضعیتی است که تا زمانی که خیلی طولانی نباشد، خوب است که با انحرافات کوچک کنار بیایید. آره؟

You've got to keep the structure. The structure is I'm trying to get you to Chagford. Yeah?

شما باید ساختار را حفظ کنید. ساختار این است که من سعی می کنم شما را به چاگفورد برسانم. آره؟

The structure of your speech might be that you've got to say that your best friend is

ساختار سخنرانی شما ممکن است به این صورت باشد که باید بگویید بهترین دوست شما

an amazing guy. Yeah? That's where we're going, but occasionally we take little side roads.

مرد شگفت انگیزی است. آره؟ این جایی است که می رویم، اما گاهی اوقات از جاده های فرعی کوچکی می رویم.

So, if you need to get back onto the main road, we can say things like "quite". Yeah?

بنابراین، اگر نیاز به بازگشت به جاده اصلی دارید ، می‌توانیم چیزهایی مانند "کاملا" بگوییم. آره؟

Someone says something. "Quite" means, yeah, exactly. Now be quiet. "Quite" or "absolutely".

یکی یه چیزی میگه "کاملا" یعنی بله دقیقا. حالا ساکت باش "کاملا" یا "کاملا".

You've hit the nail on the head there. It means, yeah, yeah, you're absolutely right.

اونجا میخ به سرت زدی یعنی آره آره کاملا درست میگی

But by me saying a comment, it means that I am back with the steering wheel. Yeah? It's

اما با کامنت گفتن من به این معنی است که من با فرمان برگشتم. آره؟ این سفر

my... It's my journey, here, not yours. Yeah? You're absolutely right, but I'm still taking

من است... این سفر من است، اینجا، نه سفر شما. آره؟ کاملا حق با شماست، اما من همچنان

you to Chagford. Well, you certainly could argue that. Now, some of these are better

شما را به چاگفورد می برم. خوب، شما مطمئناً می توانید با آن استدلال کنید. اکنون برخی از اینها

in a social context, and some are better in business. "Quite", that's... The tone of that

در زمینه اجتماعی بهتر هستند و برخی در تجارت بهتر هستند . "کاملا"، این... لحن

is quite serious. "Quite", yeah, the sound of it is quite sort of precise. "Quite". Absolutely.

آن کاملا جدی است. "کاملا"، بله، صدای آن کاملاً دقیق است. "کاملا". کاملا.

You've hit the nail on the head, there. So, that idiom is, I'd say, kind of... Well, you

اونجا میخ به سرت زده ای بنابراین ، من می‌توانم بگویم که این اصطلاح به نوعی... خوب، می‌توانید

could use it in both contexts. It depends. You certainly could argue that. That's a bit

آن را در هر دو زمینه استفاده کنید. بستگی دارد. شما مطمئناً می توانید با آن استدلال کنید. این کمی

more formal. Of course, I think the thing to bear in mind is, that's quite formal, the

رسمی تر است. البته، من فکر می کنم چیزی که باید در نظر داشت این است که کاملاً رسمی است،

thing to bear in mind, the thing to carry on thinking about.

چیزی که باید در نظر داشت ، چیزی که باید به آن فکر کرد.

Anyway, back to the topic in hand. In hand. This is the thing we are talking about. Back

به هر حال به موضوع مورد نظر برگردیم. در دست. این همان چیزی است که ما در مورد آن صحبت می کنیم. بازگشت

to the topic in hand. Or, I digress, which means I go off topic, and now I'm coming back

به موضوع در دست. یا، من پرت می شوم، یعنی از موضوع خارج می شوم، و اکنون

on topic. Okay? Right. How do you get to have the confidence to improvise and make stuff

به موضوع برمی گردم. باشه؟ درست. چگونه می توانید اعتماد به نفس بداهه سازی و ساختن چیزها

up? Well, there are improv groups in most cities around the world. Excellent way of

را داشته باشید؟ خب، گروه‌های بهبود در اکثر شهرهای جهان وجود دارد. روشی عالی برای

improving your English, as well, to go along to an improvisation class. Have fun, make

بهبود زبان انگلیسی خود، همچنین برای رفتن به کلاس بداهه نوازی. لذت ببرید

some friends, watch, learn, enjoy. Also, this kind of stuff comedians do all the time. They're

، دوستان پیدا کنید، تماشا کنید، یاد بگیرید، لذت ببرید. همچنین، این نوع کارهایی که کمدین ها همیشه انجام می دهند. آنها

always going off-route on their destination, which is kind of, I don't know, maybe the

همیشه در مقصد خود از مسیر خارج می شوند، که نمی دانم، شاید به

punchline of a joke.

نوعی یک شوخی است.

So, for those of you who are less familiar with my videos, they're not always quite as

بنابراین، برای کسانی از شما که کمتر با ویدیوهای من آشنا هستند، همیشه به

mad as this one. Sometimes I teach you, like, really serious business English or some exam

اندازه این یکی دیوانه نیستند. گاهی اوقات من به شما یاد می‌دهم، مثلاً انگلیسی تجاری واقعاً جدی یا انگلیسی امتحانی

English. So, do subscribe so you get other stuff that will help you improve your English.

. بنابراین، مشترک شوید تا چیزهای دیگری دریافت کنید که به شما در بهبود زبان انگلیسی کمک می کند.

Thanks for watching, and good luck getting to your destinations.

از تماشای شما متشکریم و برای رسیدن به مقصد موفق باشید.