Learn 15 English Phrasal Verbs about CRIME!

67,069 views ・ 2017-06-19

Benjamin’s English


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Hi there. Welcome back to engVid with me, Benjamin. How are you today?
0
789
3563
سلام. به engVid با من خوش آمدید ، بنیامین. امروز چطوری؟
00:04
Hope you're well
1
4828
712
امیدوارم از
00:05
wherever you're watching this from. In today's lesson we are looking at phrasal verbs to do with crime.
2
5540
7638
هر کجا که این را تماشا می کنید خوب باشید. در درس امروز ما به بررسی افعال عبارتی برای انجام با جرم می پردازیم.
00:13
Why might this be of interest to you? Well, I don't know. If you watch a
3
13203
3857
چرا این ممکن است برای شما جالب باشد؟ خوب، من نمی دانم. اگر
00:17
TV detective series, which are becoming increasingly popular, then you will start to understand
4
17060
5420
سریال‌های پلیسی تلویزیونی را تماشا می‌کنید که به طور فزاینده‌ای محبوب می‌شوند،
00:22
more if you're watching American or English series. God forbid you might come to the UK
5
22480
6490
اگر سریال‌های آمریکایی یا انگلیسی را تماشا می‌کنید، بیشتر متوجه خواهید شد . خدا نکند که به انگلستان
00:28
or America and find yourself in a situation in which you are needing to speak to the police.
6
28970
5750
یا آمریکا بیایید و در موقعیتی قرار بگیرید که لازم باشد با پلیس صحبت کنید.
00:34
Maybe some of the words here will help you get out of that situation smoothly. Or you
7
34720
7150
شاید برخی از کلمات اینجا به شما کمک کند که به راحتی از آن وضعیت خارج شوید. یا
00:41
may just be able to use these phrasal verbs to help your overall conversational fluency.
8
41870
6496
ممکن است بتوانید از این افعال عبارتی برای کمک به تسلط کلی مکالمه خود استفاده کنید.
00:48
Today's section is... Today's lesson is organized into three sections. We have before a crime,
9
48864
7331
بخش امروز ... درس امروز در سه بخش تنظیم شده است. ما قبل از یک جنایت،
00:56
an incident; we have during; and we have what happened after.
10
56220
6374
یک حادثه داریم. در طول داریم و ما اتفاقی که بعد از آن افتاد را داریم.
01:04
So, a few years ago I had a German student who came to visit me here in London, and I
11
64438
6562
بنابراین، چند سال پیش یک دانشجوی آلمانی داشتم که برای دیدن من به اینجا در لندن آمد و من به
01:11
showed him around for a week. Lovely guy called Robert. And I took him to the law courts,
12
71000
7650
مدت یک هفته او را نشان دادم. پسر دوست داشتنی به نام رابرت. و من او را به دادگاه‌های حقوقی
01:18
so I took him to the most famous courts in London called the Old Bailey, which is where
13
78650
5930
بردم، بنابراین او را به معروف‌ترین دادگاه‌های لندن به نام «Old Bailey» بردم، جایی که
01:24
some quite nasty crimes where the... Where the people accused go to court. I'll just
14
84580
7579
برخی از جنایات بسیار ناخوشایند... جایی که افراد متهم به دادگاه می‌روند. من فقط
01:32
write that down, people accused. So if you're accused of a crime it means someone says you
15
92159
7581
آن را می نویسم، مردم متهم هستند. بنابراین اگر شما متهم به جرمی هستید به این معنی است که کسی می گوید شما
01:39
have done something bad, you need to be punished. So they go to court. They go to court. Okay?
16
99740
9618
کار بدی انجام داده اید، باید مجازات شوید. بنابراین به دادگاه می روند. به دادگاه می روند. باشه؟
01:49
So, this particular story, I was there with Robert listening in the court to what had happened.
17
109866
7720
بنابراین، در این داستان خاص، من با رابرت آنجا بودم و در دادگاه به آنچه اتفاق افتاده بود گوش می دادم.
01:59
Somebody had been put up. "To put somebody up to". Okay, so let's just...
18
119348
7832
یک نفر قرار داده شده بود. "برای قرار دادن کسی". خوب، پس بیایید فقط...
02:09
We have...
19
129558
1743
ما داریم...
02:17
We have a group of people. This person here, he is the boss of the group and he is
20
137407
9243
ما یک گروه از مردم داریم. این آدم اینجا، رئیس گروه است
02:26
putting pressure on, he wants this person to carry... Carry out a crime. Okay? To carry
21
146650
7081
و فشار می آورد، می خواهد این آدم عمل کند... جنایت کند. باشه؟ برای
02:33
out a crime, to do something bad. So he starts putting somebody up to, so he starts going:
22
153731
8889
انجام یک جنایت، انجام یک کار بد. بنابراین او شروع می کند به قرار دادن کسی، بنابراین شروع به رفتن می کند:
02:42
"Come on, so-and-so, you can do this. It would be a really good idea. You'll get lots of money."
23
162620
5859
"بیا، فلانی، تو می توانی این کار را انجام دهی. این ایده بسیار خوبی خواهد بود. شما پول زیادی خواهید گرفت."
02:48
Okay? So, "to put somebody up to", to put them up. You're putting them up, you're
24
168504
6851
باشه؟ بنابراین، "برای قرار دادن کسی به"، برای قرار دادن آنها. شما آنها را کنار می گذارید،
02:55
helping them be able to do it, to put somebody up to, to encourage, to help them to do it.
25
175380
8480
به آنها کمک می کنید که بتوانند این کار را انجام دهند، کسی را کنار بگذارند، تشویق کنید، به آنها کمک کنید تا این کار را انجام دهند.
03:03
"Put somebody up to", to make them think they can do it.
26
183885
4796
"کسی را بالا بیاور" تا آنها فکر کنند که می توانند این کار را انجام دهند.
03:10
Next phrase: "To lead somebody on". So, here we have boss, and we'll call this man Gareth.
27
190053
11923
عبارت بعدی: "به رهبری کسی". بنابراین، اینجا ما رئیس داریم و این مرد را گرت صدا می کنیم.
03:25
Boss says to Gareth: "Come on, Gareth, come with me. We're going to go and do something. It's a great idea."
28
205425
7596
رئیس به گرت می گوید: "بیا، گرت، با من بیا. ما می رویم و کاری انجام می دهیم. این یک ایده عالی است."
03:33
So, Gareth is following boss. Yes? He is taking the lead from the
29
213046
8478
بنابراین، گرت دنبال رئیس است. آره؟ او رهبری را از
03:41
boss. He is leading him on. "Lead somebody on" is to give...
30
221549
5119
رئیس می گیرد. او را هدایت می کند. "Lead Somebody on" یعنی دادن
03:49
Is to give a bad example.
31
229961
3214
... یعنی مثال بد دادن.
03:55
Next verbal... Phrasal verb: "Get mixed up in".
32
235430
5812
لفظ بعدی ... فعل عبارتی : «مخلوط شدن در».
04:01
Gareth has found that he is with the
33
241852
3282
گرت دریافته است که با
04:05
wrong people. Yeah? If you think of a box of sweets, they all get mixed up. Gareth,
34
245159
7821
افراد اشتباهی همراه است. آره؟ اگر به یک جعبه شیرینی فکر کنید، همه آنها با هم قاطی می شوند. گرت،
04:12
here, has got mixed up with some bad people. "To get mixed up in" means to hang out with...
35
252980
10757
اینجا، با چند آدم بد قاطی شده است. «مخلوط شدن در» یعنی هم نشینی با
04:24
To get mixed up in, to hang out with the wrong people. Okay.
36
264193
6020
... قاطی شدن، همنشینی با افراد نادرست. باشه.
04:30
"Lean on". Gareth has started saying: "Mm, not sure, boss, if that's what I want to do.
37
270623
8781
"تکیه کن". گرت شروع به گفتن کرده است: "مم، مطمئن نیستم، رئیس، اگر این کاری است که من می خواهم انجام دهم.
04:39
I'm not sure if it's a good idea to go into a shop with a gun and ask for all of their money."
38
279429
6548
مطمئن نیستم که این ایده خوبی است که با اسلحه به مغازه ای بروم و تمام پول آنها را بخواهم."
04:46
But boss starts leaning on Gareth. Yeah? He starts leaning on Gareth and says:
39
286002
6093
اما رئیس شروع به تکیه دادن به گرت می کند. آره؟ شروع به تکیه دادن به گرت می کند و می گوید:
04:52
"Come on, Gareth, you know it's a good thing to do." Okay? So he leans on.
40
292120
4636
بیا گرت، می دانی که این کار خوبی است. باشه؟ بنابراین او تکیه می دهد.
04:56
"To lean on" means to put pressure. And to lean on someone, you
41
296781
10044
«تکیه کردن» به معنای فشار آوردن است. و برای تکیه کردن به کسی،
05:06
could use that in a business context as well, meaning to put a bit of pressure on someone
42
306850
4680
می توانید از آن در زمینه تجاری نیز استفاده کنید، به این معنی که کمی بر کسی فشار
05:11
to do something.
43
311530
1612
بیاورید تا کاری را انجام دهد.
05:15
Gareth says yes. He agrees to go into this gambling shop with a gun and ask for all of their money.
44
315795
8345
گرت می گوید بله. او قبول می کند که با اسلحه به این مغازه قمار برود و تمام پول آنها را بخواهد.
05:25
So, he comes into the shop with a balaclava, with a hat with just eyes, and
45
325113
5368
پس با کلاه، با کلاه فقط چشمی وارد مغازه می شود و
05:30
he says: "This is a hold up. I'm going... This is a hold up." Okay? A "hold up" means,
46
330481
6749
می گوید: "این یک نگه داشتن است. من می روم ... این یک نگه داشتن است." باشه؟ "بالا نگه داشتن" یعنی،
05:37
you know, hold your hands up. Okay? It's a hold up. Everyone's going to put their hands
47
337230
5200
می دانید، دست های خود را بالا بگیرید. باشه؟ این یک توقف است. همه دستشان را
05:42
up, and Gareth is going to come and take the money. Okay? To... To do a hold up, to give
48
342430
9240
بالا می‌برند و گرت می‌آید و پول را می‌گیرد. باشه؟ به... نگه داشتن،
05:51
a hold up, to make a hold up, to create a hold up. A hold up. A hold up.
49
351670
7880
نگه داشتن، نگه داشتن، ساختن نگه داشتن. یک نگه داشتن. یک نگه داشتن.
05:59
Now, if Gareth went home and said to boss: "I got a little bit scared. I didn't do it",
50
359941
8729
حالا اگر گرت به خانه برود و به رئیس بگوید: "کمی ترسیدم. این کار را نکردم"،
06:08
then boss might beat Gareth up. "To beat up" means to attack, to hurt.
51
368670
10752
ممکن است رئیس گرت را کتک بزند. « کتک زدن» به معنای حمله کردن، آزار دادن است.
06:21
Okay? To cause physical pain. Okay. Gareth comes back from the boss, says:
52
381586
7417
باشه؟ برای ایجاد درد فیزیکی باشه. گرت از رئیس برمی‌گردد و می‌گوید:
06:29
"Okay, okay, I'll go back into this shop and continue with what I was doing."
53
389028
4970
"باشه، باشه، من به این مغازه برمی‌گردم و به کاری که داشتم می‌کردم ادامه می‌دهم."
06:34
He finds that the doors have been locked,
54
394023
2776
او متوجه می شود که درها قفل شده اند،
06:36
so now he needs to break in. "Break" means to damage something. He has to break the doors
55
396936
7120
بنابراین اکنون باید وارد شود. "شکستن" به معنای آسیب رساندن به چیزی است. او باید درها را بشکند
06:44
to get in. It's a break in.
56
404150
3408
تا وارد شود. این یک شکست است
06:50
"Blow up", to blow something up. Gareth comes in, realizes that there is a big wall between
57
410038
9022
. گرت وارد می شود، متوجه می شود که دیوار بزرگی بین
06:59
him and the money, so he must blow the wall up. So he gets some dynamite stick, throws
58
419060
7618
او و پول وجود دارد، بنابراین باید دیوار را منفجر کند. بنابراین او مقداری چوب دینامیت می‌آورد،
07:06
it, and then-pooh-the wall is blown up and he can help himself to the money. Okay?
59
426703
7510
آن را پرتاب می‌کند، و پس از آن، دیوار منفجر می‌شود و او می‌تواند به پول کمک کند. باشه؟
07:14
"To blow up" means... So, again, we find a preposition "up" here totally changing the meaning of
60
434238
10867
"منفجر کردن" به این معنی است... بنابراین، دوباره، یک حرف اضافه "بالا" را در اینجا پیدا می کنیم که کاملاً معنای
07:25
that word. "Blow" on its own, it's very nice, but with "up", quite violent. Now, Gareth
61
445130
9353
آن کلمه را تغییر می دهد. "Blow" به تنهایی، خیلی خوب است، اما با "بالا"، کاملاً خشن. حالا، گرت
07:34
"runs off with". To run, yeah. "Off" means away, to run away with. To run away with the
62
454508
8642
"با فرار می کند". برای دویدن، آره «خاموش» به معنای دور شدن، با فرار کردن است. برای فرار با
07:43
money. He runs away. To run away.
63
463150
3705
پول. او فرار می کند. فرار.
07:48
Nee-naw, nee-naw, nee-naw, nee-naw. Sound of the police. A "tip off".
64
468986
5985
نی ناو، نی ناو، نی ناو، نی ناو. صدای پلیس یک "نکته"
07:54
To tip someone off. Now, there was someone in the shop at that time who saw this person. They said to
65
474996
9929
انعام دادن به کسی حالا یک نفر در مغازه بود که این شخص را دید. آنها
08:04
the police: "I think it was Gareth." Okay? So, a "tip off" is in... A tip off is to give information.
66
484950
16224
به پلیس گفتند: فکر کنم گرت بود. باشه؟ بنابراین، یک "نکته" در ... یک نکته برای دادن اطلاعات است.
08:21
Okay. Now, the police have this idea: "Hmm, we think Gareth may have come
67
501440
5170
باشه. حالا پلیس این ایده را دارد: "هوم، ما فکر می کنیم گرت ممکن
08:26
into the shop with a gun. Not very good. And exploded something, and stolen a load of money.
68
506610
4618
است با یک تفنگ وارد مغازه شده باشد. خیلی خوب نیست. و چیزی منفجر کرده و مقداری پول را دزدیده است.
08:31
Not very good."
69
511253
2150
خیلی خوب نیست."
08:33
They then take this to the court, to the Old Bailey possibly, and then the judge and the
70
513496
6538
آنها سپس این را به دادگاه می برند، احتمالاً به بیلی قدیمی، و سپس قاضی و
08:40
jury will have to... Just write that down. Jury are the group of citizens, group of people
71
520059
11171
هیئت منصفه باید... فقط آن را یادداشت کنید. هیئت منصفه گروهی از شهروندان هستند، گروهی از افرادی
08:51
who are deciding whether someone is guilty or not. The judge is the man with the funny
72
531230
3680
که در حال تصمیم گیری در مورد مقصر بودن یا نبودن کسی هستند. قاضی مرد کلاه خنده دار
08:54
hat, or the woman with the funny hat who says whether... What punishment they will get if
73
534910
5220
است یا زن با کلاه خنده دار که می گوید آیا ... اگر گناه داشته باشند چه مجازاتی خواهند گرفت
09:00
they are guilty. So they will decide whether to let someone off. Okay? So, this word "let",
74
540130
7759
. بنابراین آنها تصمیم خواهند گرفت که آیا کسی را ترک کنند یا خیر. باشه؟ بنابراین، این کلمه "اجازه دهید"
09:07
there is an idea of permission to say that someone is able to do something.
75
547889
5026
، یک ایده اجازه وجود دارد که بگوییم کسی قادر به انجام کاری است.
09:12
"You have permission to go, Gareth." Or:
76
552940
3814
"تو اجازه داری بری، گرت." یا:
09:17
"We are going to lock the door, lock up, make sure it's really tight, the lock of the prison door,
77
557057
6602
"ما در را قفل می کنیم، قفل کن، مطمئن شو که واقعا محکم است، قفل در زندان،
09:23
because Gareth, you are going under. You are going down. You're going down."
78
563684
5414
چون گرت، تو داری زیر می روی. داری می روی پایین، می روی پایین."
09:29
Okay? I'll write that down. Going down. Often in a court
79
569123
9401
باشه؟ من آن را می نویسم. پایین رفتن. غالباً در یک دادگاه
09:39
an accused person if they're found guilty would have to go down if they're going back
80
579435
5020
، اگر یک فرد متهم مجرم شناخته شود، در صورت
09:44
down to prison. So if someone's going down, it means they're going to prison. This is
81
584480
6859
بازگشت به زندان، باید از دادگاه خارج شود. بنابراین اگر کسی سقوط کند، به این معنی است که او به زندان می رود. این
09:51
British English. American English you may find some differences. But having watched
82
591339
7310
انگلیسی بریتانیایی است. انگلیسی آمریکایی ممکن است تفاوت هایی پیدا کنید. اما با تماشای
09:58
this case with my friend Robert, we found that they got away with the crime.
83
598649
6442
این پرونده با دوستم رابرت، متوجه شدیم که آنها از جنایت فرار کردند.
10:05
"To get away with" means: "Dah, dah, dah, dah, dah, dah, dah. No punishment for me, thank you.
84
605116
6554
«فرار شدن با» یعنی: «داه، دَه، دَه، دَه، دَه، دَه، مجازاتی برای من نیست، متشکرم،
10:11
I'm going out of here."
85
611670
2227
من از اینجا می روم».
10:15
Quick revision of this lesson: "to put somebody up to", "to lead somebody on", "to get mixed"...
86
615039
6091
بازنگری سریع این درس: "کسی را به پا گذاشتن"، "به رهبری کسی روی"، "مخلوط شدن"...
10:21
Okay? So these two and "to lean on", put pressure on someone to do something.
87
621240
7675
باشه؟ پس این دو و «تکیه کردن» به کسی فشار بیاورند تا کاری را انجام دهد.
10:28
"To get mixed up in": "Uh, uh, oh. I'm with the wrong people". "Hold up! This is a hold up." Okay? You're
88
628940
6101
«مخلوط شدن در»: «آه، اوه، اوه. من با افراد اشتباهی هستم ». "صبر کن! این یک توقف است." باشه؟ شما به
10:35
thinking guns, you're thinking money, being stolen. "Beaten up", "to break in",
89
635041
4677
تفنگ فکر می کنید، به پول فکر می کنید، به سرقت می روید. "کتک خورده"، "در شکستن"،
10:39
to smash your way into somewhere. "To blow up", "to run away with". "Tip off":
90
639743
5428
برای شکستن راه خود به جایی. " منفجر کردن"، "با فرار کردن". "نکته":
10:45
"So-and-so did it, it was him." If you're "let off", no punishment.
91
645196
4671
"فلانی این کار را کرد، او بود." اگر "رها" شدی، مجازاتی در کار نیست.
10:50
"To lock someone up", bang, into the prison they go. Or are they going to "get away" with it?
92
650066
5654
"برای حبس کردن یک نفر"، بنگ، به زندان می روند. یا قرار است با آن "فرار کنند"؟
10:55
No, they're "going down".
93
655745
2465
نه، آنها در حال "پایین رفتن" هستند.
10:58
Thanks for watching. Give the quiz a go, and I'll see you in the next lesson.
94
658210
4039
ممنون از ملاحظه تان. امتحان را انجام دهید، تا در درس بعدی شما را ببینم.
11:02
Good bye.
95
662274
882
خداحافظ.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7