Real English: Phrases for finding an apartment

Hi, guys, and welcome back to www.engvid.com. Today, we are doing accommodation, and particularly,

سلام، بچه ها، و به www.engvid.com خوش آمدید. امروز، ما در حال انجام اسکان، و به ویژه،

London accommodation. What do you do? You come to London. You need to find a place to

اقامت در لندن هستیم. چه کار میکنی؟ شما به لندن می آیید. شما باید جایی برای زندگی پیدا کنید

live. This could apply to anywhere in the UK. If you don't know someone and have a place

. این می تواند در هر جای بریتانیا اعمال شود. اگر کسی را نمی شناسید و جایی

to go to, you might need to check out a website like Gumtree or Rightmove.co.uk.

برای رفتن دارید، ممکن است لازم باشد وب سایتی مانند Gumtree یا Rightmove.co.uk را بررسی کنید.

Now, what we're going to be doing in today's lesson is looking through a couple of different

اکنون، کاری که ما در درس امروز انجام خواهیم داد ، بررسی چند

flats, apartments that I found on the Internet and talking through the key phrases. And then,

آپارتمان مختلف، آپارتمان هایی است که در اینترنت پیدا کردم و از طریق عبارات کلیدی صحبت می کنیم. و سپس،

we'll talk about useful questions to ask if you were to visit a house that you wanted

ما در مورد سؤالات مفیدی صحبت خواهیم کرد که اگر می خواهید از خانه ای بازدید کنید که می خواهید

to live in.

در آن زندگی

So I've -- obviously, question No. 1 you have to ask yourself is how much money can I afford

کنید، بپرسیم.

to give? So London accommodation can be a little bit expensive, so I gave myself a budget

دادن؟ بنابراین اقامت در لندن ممکن است کمی گران باشد، بنابراین من به خودم بودجه دادم

-- "budget" is the maximum I can spend -- of 800 pounds a month. So it's quite a lot.

- "بودجه" حداکثری است که می توانم خرج کنم - 800 پوند در ماه. بنابراین بسیار زیاد است.

What I found was a bedsit, a "cozy" -- meaning a comfortable bedsit -- which was priced at

چیزی که من پیدا کردم یک تخت خواب بود، یک "دنج" - به معنای یک تخت راحت - که

195pw. That means per week. Okay?

195 pw قیمت داشت. یعنی در هفته باشه؟

Now, some of the useful phrases I found on this advert for this particular place was

اکنون، برخی از عبارات مفیدی که در این آگهی برای این مکان خاص یافتم

that it was a "cozy" bedsit. So this means comfortable. You could also say that it means

این بود که یک تخت خواب "دنج" بود. پس این یعنی راحت. شما همچنین می توانید بگویید که به معنای

"small". So the positive is, "Mmm. Nice and comfortable." But the negative, "Ugh. There's

"کوچک" است. بنابراین نکته مثبت این است: "مم. خوب و راحت." اما منفی، "اوه. جایی

no room." Okay? A "bedsit".

نیست." باشه؟ یک "تختخواب".

What a "bedsit" means is that there is a bedroom, but there is no living room. There is no room

منظور از "تختخواب" این است که یک اتاق خواب وجود دارد، اما اتاق نشیمن وجود ندارد. جایی

for a television, sofas, chairs. It's kind of bedroom, kitchen. Okay? So it's quite a

برای تلویزیون، مبل، صندلی وجود ندارد. این یک نوع اتاق خواب، آشپزخانه است. باشه؟ بنابراین یک

small flat.

آپارتمان کاملاً کوچک است.

"Presented in" -- that's just a load of crap, really. So you kind of just go, "Oh, it's

"ارائه شده در" -- این فقط یک بار مزخرف است، واقعا. بنابراین شما فقط می‌گویید: "اوه

in a charming" -- what does that mean? "It's in a nice -- "period" just means "old". It's

، جذاب است" - این به چه معناست؟ " در یک ساختمان خوب است -- "پریود" فقط به معنای "قدیمی" است.

in a nice, old building. Okay? So it's a small place in a nice, old building.

در یک ساختمان زیبا و قدیمی است. خوب است؟ پس یک مکان کوچک در یک ساختمان زیبا و قدیمی است

It has an open plan. That means if I'm lying in bed, I can see the kitchen. Okay? There's

. یک پلان باز دارد. این یعنی اگر من باشم. دراز کشیدن در رختخواب، می توانم آشپزخانه را ببینم. خوب؟

no wall between bed and kitchen. So "open plan" means no wall. "Fully fitted kitchen"

هیچ دیواری بین تخت و آشپزخانه وجود ندارد. بنابراین " پلان باز" به معنای بدون دیوار است. "آشپزخانه کاملاً مجهز"

-- so we talk about when a kitchen is "fitted", it has refrigerator. Maybe there's a microwave.

-- بنابراین ما در مورد زمانی صحبت می کنیم که آشپزخانه "تجهیز شده است"، آن را دارد. یخچال شاید مایکروویو

Put your pizza in. Heat up some food. There's a kettle. Maybe a dishwasher. I can clean

my clothes -- those kinds of things would be a "fully fitted". So I can do everything

I need in the kitchen.

هست نیاز در آشپزخانه.

A "shared bathroom" -- to "share" -- if I share my pen with you, then you can use my

یک "حمام مشترک" -- برای "به اشتراک گذاشتن" -- اگر قلمم را با شما به اشتراک بگذارم، می توانید از خودکار من استفاده کنید

pen. So if I'm sharing a bathroom, then someone else is peeing on the toilet seat, okay?

. بنابراین اگر من در حمام مشترک هستم، شخص دیگری در توالت ادرار می کند. صندلی، باشه؟

"Selected Sky channels", so that does not mean all. All -- no. It means the landlord

«کانال‌های منتخب آسمان»، به این معنا نیست که همه. همه -- نه. به این معنی است که صاحبخانه

chooses what I can watch on the Sky, so typically, one sport channel, and a couple of useless

آنچه را که می‌توانم در آسمان تماشا کنم، انتخاب می‌کند، بنابراین معمولاً یک کانال ورزشی و چند

channels that you don't really want to watch.

کانال بی‌فایده واقعاً نمی خواهم

"The rent includes" -- that means it's 195 a week -- I don't have to spend more on electricity,

تماشا کنم اجاره شامل" -- یعنی هفته ای 195 است -- من مجبور نیستم بیشتر برای برق،

water, gas, etc.

آب، گاز و غیره هزینه کنم.

And then, at the bottom of the advert, it says "to arrange". That means to organize

و سپس، در پایین آگهی، می گوید "برای هماهنگی". این بدان معناست که سازماندهی کنید

-- I'm looking at -- because I've got the advert here, so you know, just scanning through

-- من به آن نگاه می کنم -- زیرا من آگهی را در اینجا دریافت کرده ام، بنابراین می دانید، فقط

it. "To organize a viewing" -- that means to have a look around -- "please call -- well,

آن را اسکن می کنم. "برای سازماندهی یک مشاهده" -- یعنی نگاهی به اطراف -- "لطفا تماس بگیرید -- خوب

the number is -- what is she called? Maria, at 07 55 79 11 636. Maria is going to get

، شماره این است -- نام او چیست؟ ماریا، در 07 55 79 11 636. ماریا قرار است

loads of calls now. Sorry, Maria. But maybe it's good practice for her because she's clearly

بارهای اکنون تماس می گیرد. متأسفم، ماریا. اما شاید این تمرین خوبی برای او باشد، زیرا او به وضوح

Spanish, so she can practice speaking English to you guys.

اسپانیایی است، بنابراین می تواند انگلیسی صحبت کردن با شما بچه ها را تمرین کند.

"Double bedroom" -- this is a slightly different part of time. So this place was in Earl's

"خواب دو نفره" -- این قسمت کمی متفاوت از زمان است. بنابراین این مکان در ارلز بود.

Court, a nice central part of London. My next one is in Shoreditch. This is like, the super

کورت، بخش مرکزی زیبای لندن. اتاق بعدی من در شوردیچ است. این شبیه

cool, kind of, where artsy people are in, so East London. And here, you have a double

جایی است که افراد هنرمند در آن بسیار باحال هستند، بنابراین شرق لندن. و اینجا، شما یک

room. That means there is a bedroom -- somewhere where I sleep. And then, there are other people

اتاق دو نفره دارید. این یعنی وجود دارد. یک اتاق خواب -- جایی که در آن می خوابم. و سپس، افراد دیگری هستند

who I am sharing with. Okay? So I'm sharing with other people. Maybe there are three bedrooms.

که با آنها اشتراک می گذارم. خوب است؟ بنابراین من با افراد دیگر به اشتراک می گذارم . شاید سه اتاق خواب باشد.

Now, my key features -- a "feature" is a good point. Okay? It has an eat-in kitchen. That

اکنون، ویژگی های کلیدی من -- یک "ویژگی" نکته خوبی است. باشه؟ آشپزخانه غذاخوری دارد.

means I make my food -- boiling -- I've made a cooking video. You should check it out.

یعنی من غذای خود را درست می کنم -- در حال جوشیدن -- من یک فیلم آشپزی تهیه کرده ام. شما باید آن را بررسی کنید.

So I'm cooking in the kitchen, and then I can eat in the kitchen because there is a

بنابراین من در آشپزخانه آشپزی می کنم و سپس من می توانم در آشپزخانه غذا بخورم زیرا یک

table to sit at. So "eat-in" means plus table. Hopefully with a chair as well.

میز برای نشستن وجود دارد. پس «خوردن» به معنای سفره به اضافه است . انشالله با صندلی هم.

Again, all bills are included. So my price here, my price here -- kind of where I looked

باز هم، تمام صورتحساب ها گنجانده شده است. بنابراین قیمت من در اینجا، قیمت من در اینجا -- به نوعی آنجا را نگاه کردم

there. There, 145 a week. So for a month, that's going to be -- what? Who's good at

. اونجا هفته ای 145. بنابراین برای یک ماه، این خواهد بود -- چه؟ چه کسی در ریاضیات خوب است

math? 580 a month. Not too bad. Okay? So it's going to be cheaper if you are sharing with

؟ 580 در ماه نه خیلی بد. باشه؟ بنابراین اگر با افراد دیگر اشتراک‌گذاری کنید، ارزان‌تر خواهد بود

other people, and maybe quite good practicing English with them as well.

و شاید تمرین انگلیسی با آن‌ها نیز بسیار خوب باشد.

Now, this place has numerous windows throughout. That means "a lot of" or "many". Yeah? You

در حال حاضر، این مکان دارای پنجره های متعدد در سراسر است. این به معنای "خیلی" یا "بسیار" است. آره؟

can see the root. "Numero", from the Latin, means "number". So there's lots of windows

می توانید ریشه را ببینید. "Numero" از لاتین به معنای "عدد" است. بنابراین پنجره های زیادی در

all over the place. "Making it full" -- "full". "My glass is full of water." This house is

همه جا وجود دارد. "پر کردن" -- "پر". لیوان من پر از آب است. این خانه

full of natural light. So that means, you know, light from outside comes in, which is,

پر از نور طبیعی است. بنابراین، می دانید، نور از بیرون وارد می شود، که

you know, good, except in winter when there isn't much natural light.

می دانید، خوب است، مگر در زمستان که نور طبیعی زیادی وجود ندارد.

Now, they want something from you. I'll tell you something. These adverts, many people

حالا از شما چیزی می خواهند. یه چیزی بهت میگم این تبلیغات، بسیاری از

looking at these adverts and going, "Hello. Can I come and have a look at your house,

مردم به این آگهی ها نگاه می کنند و می گویند: "سلام. لطفاً می توانم بیایم و خانه شما را ببینم

please?" So these people are choosing you in London, okay? So what do they want? They

؟" پس این افراد شما را در لندن انتخاب می کنند ، خوب؟ پس آنها چه می خواهند؟ آنها از

want you -- "You must be" -- okay? An imperative. "You must be an easy going person." That means,

تو می خواهند -- "تو باید باشی" -- باشه؟ یک امر ضروری "شما باید آدم آسانی باشید." این به این معنی است که

"Yeah. I'm okay. No problems. I just, you know -- I pay my rent, and I go to work, and

"آره. من خوبم. مشکلی نیست. من فقط، می دانید -- من کرایه ام را پرداخت می کنم، و می روم سر کار، و

I'm cool." Yeah? Easy going -- no problems, a no problems person. "And sociable", okay?

حالم خوب است." آره؟ آسان - بدون مشکل، یک فرد بدون مشکل. "و اجتماعی"، باشه؟

From the same sort of root as "society", means a collection of people. So if I'm "sociable",

از همان ریشه "جامعه" به معنای مجموعه ای از مردم است. بنابراین اگر «معاشرتی» هستم،

I like talking to people. I don't just sit in my room and read my magazine and then go

دوست دارم با مردم صحبت کنم. من فقط در اتاقم نمی نشینم و مجله ام را می خوانم و بعد بیرون می روم

out. I have to be able to talk to people. So very good if you're an ESL student.

. من باید بتوانم با مردم صحبت کنم. خیلی خوب است اگر دانشجوی ESL هستید.

And it says "a pretty", which means -- these are quite English adjectives. "Pretty", "quite",

و می گوید "a beautiful" به این معنی که -- اینها صفت های کاملاً انگلیسی هستند. "زیبا"، "کاملا"،

"a bit" -- because we like to be polite in our speech. We don't say things, kind of,

"کمی" -- زیرا ما دوست داریم در گفتار خود مودب باشیم. ما چیزهایی را

very directly. So we say, "It's a little bit of a flexible contract." What that means is

خیلی مستقیم نمی گوییم. بنابراین ما می گوییم: "این یک قرارداد کمی انعطاف پذیر است." معنی آن این است که

you don't definitely have to stay there for a year. You could stay there for a shorter

شما قطعاً مجبور نیستید یک سال در آنجا بمانید . شما می توانید مدت زمان کمتری در آنجا بمانید

amount of time.

.

Now, I'm not going to give this person's number out because I'm a bit worried about poor old

حالا، من شماره این شخص را اعلام نمی کنم، زیرا من کمی نگران ماریا پیر بیچاره

Maria over there. But I'm going to give Laura a ring and see if we can go and pay her a

هستم. اما من می خواهم به لورا یک حلقه بدهم و ببینم می توانیم برویم و او را

visit. Back in a sec.

ملاقات کنیم. در یک ثانیه برگشت.

Oh, hi, there. Maria? Yes. My name is Benjamin. Yeah. No. I saw your advert on Gumtree. Yeah.

اوه، سلام، وجود دارد. ماریا؟ آره. اسم من بنیامین است. آره نه. آگهی شما را در Gumtree دیدم. آره

It looks really nice. I think I'd like to come and have a look at it. Is that okay?

واقعا زیبا به نظر می رسد. فکر می کنم دوست دارم بیایم و نگاهی به آن بیندازم. خوبه؟

Right. You've got two Swedish girls living there? They're single and aged 20. Right.

درست. آیا دو دختر سوئدی در آنجا زندگی می کنند ؟ آنها مجرد و 20 ساله هستند. درست است.

Okay. That shouldn't be too much of a problem. When would be a good time to come and see

باشه. این نباید خیلی مشکل ساز باشد. چه زمانی برای آمدن و دیدن

it? Monday afternoon. Yeah. Okay. That works for me. That's a good time for me. And how

آن زمان مناسبی است؟ بعدازظهر دوشنبه آره باشه. این برای من کار می کند . آن زمان برای من زمان خوبی است. و

exactly do I find it? Where is it? What was the address? Right. I get out of the Tube.

دقیقا چگونه آن را پیدا کنم؟ کجاست؟ آدرسش چی بود درست. من از لوله خارج می شوم.

I turn left, and it's the third house. I get out of the Tube. I turn left, and it's the

به چپ می پیچم و آن خانه سوم است. من از لوله خارج می شوم. به چپ می پیچم و

third house on the right. Great. Okay. Well, I'll see you at 4:30 on Monday afternoon.

سومین خانه سمت راست است. عالی. باشه. خب، من شما را ساعت 4:30 بعد از ظهر دوشنبه می بینم.

I look forward to it. Yeah. Okay. Bye, Maria.

من مشتاقانه منتظر آن هستم. آره باشه. خداحافظ ماریا

Ah. She sounds nice. So obviously, we've looked at our advert, and we think it looks really

آه صداش قشنگه بنابراین بدیهی است که ما به تبلیغ خود نگاه کرده ایم و فکر می کنیم که واقعا زیبا به نظر می رسد

nice, especially the Swedish girls. So we ring up. Okay? And, "Hi, there." Tell them

، به خصوص دختران سوئدی. پس زنگ میزنیم باشه؟ و "سلام، آنجا." نام خود را به آنها

your name, you'd like to come and have a look, when would be a good time, how to find it.

بگویید، دوست دارید بیایید و نگاهی بیندازید، چه زمانی زمان خوبی است، چگونه آن را پیدا کنید.

Now, a knock on the door. "Hi, Maria." I'm at the place. These are some things we might

حالا یک ضربه به در. "سلام ماریا." من در محل هستم.

want to say if we are looking around a flat, a house, a bedsit, a cozy bedsit, even. Start

اگر به اطراف یک آپارتمان، یک خانه، یک تخت خواب، یک تخت خواب دنج، حتی نگاه می کنیم، ممکن است بخواهیم بگوییم.

with small talk. Here, in Britain, we love talking about the weather. "Ah. It's been

با صحبت های کوچک شروع کنید. اینجا، در بریتانیا، ما عاشق صحبت در مورد آب و هوا هستیم. "آه.

raining all day today." Or we like talking about the traffic. "The traffic was bloody

امروز تمام روز بارون می بارید." یا دوست داریم در مورد ترافیک صحبت کنیم. "ترافیک خونین

awful." Okay? "Bloody awful." That means really bad. "The traffic was awful." So start with

وحشتناک بود." باشه؟ "خونین وحشتناک." یعنی واقعا بد "ترافیک افتضاح بود." پس با

a bid of "small talk". It means a bit of chat. Okay? Unimportant conversation.

یک «حرف کوچک» شروع کنید. یعنی کمی چت. باشه؟ گفتگوی بی اهمیت

Now, you might want to ask about some rules. "Am I allowed to play loud music? Practice

اکنون، ممکن است بخواهید در مورد برخی از قوانین بپرسید. "آیا اجازه دارم موسیقی با صدای بلند

my guitar? Am I allowed to smoke? Am I allowed to cook in the kitchen?" Okay. Find out the rules.

بزنم؟ گیتارم را تمرین کنم؟ آیا من اجازه دارم سیگار بکشم؟ آیا اجازه دارم در آشپزخانه آشپزی کنم؟" باشه. قوانین را دریابید.

"Do I have to share?" Again, really useful verb when we're talking about accommodation.

"آیا باید به اشتراک بگذارم؟" باز هم، زمانی که ما در مورد محل اقامت صحبت می کنیم، یک فعل واقعا مفید است.

"Do I have to share the bathroom with the Swedish girls? Okay. That's fine." "How much

"آیا من باید حمام را با دختران سوئدی به اشتراک بگذارم ؟ باشه. خوب است." "چقدر

notice?" If I want to leave the flat, I have to give my notice and say, "I'm really sorry,

توجه؟" اگر بخواهم آپارتمان را ترک کنم، باید اخطارم را بدهم و بگویم: "من واقعا متاسفم،

Maria. I'm going to leave now." Normally, they ask you to say that one month in advance.

ماریا. من الان می روم." معمولاً از شما می خواهند که این را یک ماه قبل بگویید.

Okay? So one month is normal. And they might ask you to write it down. Okay?

باشه؟ بنابراین یک ماه طبیعی است. و ممکن است از شما بخواهند که آن را یادداشت کنید. باشه؟

And if you really like it, if you really like them all, you say, "When can I move in? When

و اگر واقعاً آن را دوست دارید، اگر واقعاً همه آنها را دوست دارید، می گویید: "چه زمانی می توانم نقل مکان کنم؟ چه زمانی

can I move here?" But you say "in". "When can you move into the house?" But if you don't

می توانم به اینجا نقل مکان کنم؟" اما شما می گویید "در". "چه زمانی می توانید به خانه نقل مکان کنید؟" اما اگر آن را

like it, you would say, well -- because you don't want to say "no". "No. I hate it. It's

دوست ندارید، می گویید، خوب -- چون نمی خواهید "نه" بگویید.

rubbish. I don't like it. It's a really nasty flat." You don't say that. You say, "I think

نه. شما این را نمی گویید. شما می گویید، "فکر می

I'd like to think about it. Yeah. Thank so much." So you don't say "no"; you say, "I'll

کنم می خواهم در مورد آن فکر کنم. آره. خیلی ممنون." بنابراین شما "نه" نمی گویید. شما می گویید: "

think about it."

درباره آن فکر خواهم کرد."

So I want you to think about my quiz. You will find it on www.engvid.com. Fill out the

بنابراین از شما می خواهم در مورد آزمون من فکر کنید. شما آن را در www.engvid.com پیدا خواهید کرد. پاسخ ها را پر

answers. Yeah? Check out my videos on YouTube. Subscribe if you will, if you may, if you

کنید آره؟ ویدیوهای من را در یوتیوب بررسی کنید. در صورت تمایل، در صورت امکان، در

would like to. And if you need extra assistance, do check out Exquisite English, link below.

صورت تمایل مشترک شوید. و اگر به کمک بیشتری نیاز دارید، به زبان انگلیسی نفیس، لینک زیر را بررسی کنید.

Thanks for joining me again. Bye.

ممنون که دوباره به من ملحق شدید خدا حافظ.