Strange & unusual traditions of the United Kingdom

Welcome back to engVid with me, Benjamin. Today I'm going to be telling you, sharing

به engVid با من خوش آمدید، بنیامین. امروز قصد دارم به شما بگویم

with you a few of our more outlandish traditions here in the UK. For a very small island we've

و چند سنت عجیب و غریب خود را در بریتانیا با شما به اشتراک بگذارم. برای یک جزیره بسیار کوچک،

got lots of weird and wacky things going on. So, I'm going to be trying to explain what

ما چیزهای عجیب و غریب و حواس‌پرتی زیادی داریم. بنابراین، من سعی خواهم کرد توضیح دهم که

some of these are. What's this video good for? This is understanding the sort of culture,

برخی از این موارد چیست. این ویدیو برای چی خوبه؟ این یعنی درک نوع فرهنگ

getting underneath the skin of it, and really exploring the culture and traditions of the

، زیر پوست رفتن آن، و واقعاً کاوش در فرهنگ و سنت های

UK. Okay, let's go.

بریتانیا. باشه، بزن بریم.

The "Last Night of the Proms". Not everyone is a fan of this. The Proms is a long line

"آخرین شب پرمس". همه طرفدار این نیستند. The Proms مجموعه ای طولانی

of concerts that go on in the Royal Albert Hall in London just near Hyde Park every summer.

از کنسرت هاست که هر تابستان در تالار رویال آلبرت لندن در نزدیکی هاید پارک برگزار می شود.

The last night is obviously the last of those concerts. And lots of people wave their Union

شب آخر مشخصا آخرین آن کنسرت است. و بسیاری از مردم یونیون جک‌های خود را

Jacks and sing along to slightly jingoist-... Jingoistic, which means a funny sense of pride

تکان می‌دهند و در کنار هم آواز می‌خوانند تا کمی جینگوئیست... Jingoistic، که به معنای احساس غرور خنده‌دار

in one's nation. Patriotic songs, like: "Rule Britannia", etc.

در کشور خود است. آهنگ های میهن پرستانه مانند: "Rule Britannia" و غیره

"The Monster Raving Loony Party". So whereas this is very traditional and very straight

"The Monster Raving Loony Party". بنابراین در حالی که این بسیار سنتی و بسیار

down the line, this is pretty left side, pretty... pretty out there. "Monster Raving Loony Party"

مستقیم است، این سمت چپ بسیار زیبا است، زیبا... زیبا در آنجا. "Monster Raving Loony Party"

was started by a member at the aristocracy called "The Screaming Lord Sutch", he was

توسط یکی از اعضای طبقه اشراف به نام "The Screaming Lord Sutch" راه اندازی شد، او

some sort of Earl of Harrow or something like this. Some of his manifestos: "Vote for insanity".

نوعی ارل هارو یا چیزی شبیه به این بود. برخی از اعلامیه های او: «به جنون رأی دهید».

Now, whereas the main political parties orientate themselves in terms of left, right, or center

در حال حاضر، در حالی که احزاب سیاسی اصلی خود را بر اساس اعتقادات سیاسی خود از نظر چپ، راست یا مرکز جهت گیری می کنند

according to their political beliefs, Screaming Lord Sutch said that his political position

، لرد ساچ جیغ می گوید که موضع سیاسی

was: "Sitting, facing forward". Okay? I used short hand in my annotation at the board,

او این است: "نشسته، رو به جلو". باشه؟ من از دست کوتاه در حاشیه نویسی خود در تابلو استفاده کردم،

here: "Pol" short for "Political". But he has achieved some success. These are three

در اینجا: "Pol" کوتاه برای "سیاسی". اما او به موفقیت هایی دست یافته است. اینها سه

policies that they came up with that have all been adopted in the UK. First of all,

سیاستی است که آنها ارائه کردند و همگی در بریتانیا به تصویب رسیدند. اول از همه،

we have a vote for anyone aged 18 or above. Before that I believe it was 21. "Pet passports",

ما برای هر 18 سال یا بالاتر رای داریم. قبل از آن فکر می کنم 21 بود. "گذرنامه حیوانات خانگی"،

we now have pass... Dogs can have a passport and travel abroad. And we do have all-day

ما اکنون پاس داریم ... سگ ها می توانند پاسپورت داشته باشند و به خارج از کشور سفر کنند. و ما میخانه های تمام روز داریم

pubs. So, it was probably a bit of a joke to start with: "Let's have all-day pubs",

. بنابراین، احتمالاً برای شروع کمی شوخی بود: "بیایید میخانه های تمام روز داشته باشیم"،

because they're only open in the evening 30 years ago, and now you can go in from 11 o'clock.

زیرا آنها 30 سال پیش فقط در شب باز هستند و اکنون می توانید از ساعت 11 وارد شوید.

Not to be endorsed whole-heartedly, though, all-day drinking. Right.

با این حال، نوشیدن تمام روز نباید با صمیم قلب تایید شود . درست.

"Baked Beans Museum", yes, we do have a museum for baked beans. It's in Port Talbot, number...

"موزه لوبیا پخته"، بله، ما یک موزه برای لوبیا پخته داریم. این در پورت تالبوت است، شماره...

Port Talbot in Wales, and it's ranked number 4 out of 15 attractions in Port Talbot.

پورت تالبوت در ولز، و رتبه 4 را از 15 جاذبه در پورت تالبوت دارد.

"The Ugly Face Competition", yes, we have an annual competition for gurning, going...

"مسابقه صورت زشت"، بله، ما یک مسابقه سالانه برای غرغر کردن، رفتن...

Pulling weird faces. It happens in September in Cumbria which is in the northwest of the

کشیدن چهره های عجیب و غریب داریم. در ماه سپتامبر در کامبریا که در شمال غربی

United Kingdom.

بریتانیا است اتفاق می افتد.

"Morris dancing", this looks a little bit like this. Okay? I wave handkerchiefs, and

«رقص موریس»، این کمی شبیه به این است. باشه؟ دستمال‌ها را تکان

I would have bells down here on my feet. So waving your handkerchief, okay? This has been

می‌دهم و زنگ‌هایی را اینجا روی پاهایم می‌گذارم. بنابراین دستمال خود را تکان دهید، باشه؟ این

a tradition in the UK since 1448, that's the first recorded date of Morris dancing. I witnessed

یک سنت در بریتانیا از سال 1448 بوده است، این اولین تاریخ ثبت شده رقص موریس است.

it more recently. In Suffolk there's a village there called Middleton, every Boxing Day they

اخیرا شاهدش بودم در سافولک دهکده‌ای وجود دارد به نام میدلتون، در هر روز باکسینگ،

have a precession of the wren. It's quite strange. Basically they put sort of... They

آنها یک رکاب را دارند. کاملا عجیب است. اساساً آنها یک جورهایی...

black themselves out and there is a sort of march of a dead wren to celebrate some sort

خودشان را سیاه می کنند و نوعی راهپیمایی یک مرد مرده برای جشن گرفتن نوعی

of mid-winter pagan festival.

جشن بت پرستی نیمه زمستان وجود دارد.

"The boat race", this is an annual event that happens in the middle of April. It's the...

"مسابقه قایق"، این یک رویداد سالانه است که در اواسط آوریل اتفاق می افتد. این

Is it 8-man team or 8-lady team? From Oxford and Cambridge. It goes from I believe Hammersmith

تیم 8 نفره است یا تیم 8 خانم؟ از آکسفورد و کمبریج. به اعتقاد من از

Bridge to Putney Bridge, and the winner of the team, they get to throw the person who's

پل همرسمیت به پل پاتنی می رسد، و برنده تیم، آنها می توانند فردی را

been steering, the cox, into the river. Okay? So that happens every year. If you're watching

که هدایت می کرد، کاکس را به داخل رودخانه پرتاب کنند. باشه؟ بنابراین هر سال این اتفاق می افتد. اگر

this from Holland, I believe you're quite adept, you're quite good at doing similar

این را از هلند تماشا می کنید، فکر می کنم کاملاً ماهر هستید، خودتان در انجام فعالیت های مشابه بسیار خوب

activities yourselves.

هستید.

Now, I know Britain are doing quite well in Olympics these days, but back in the 1970s,

حالا، می‌دانم که بریتانیا این روزها در المپیک خیلی خوب عمل می‌کند ، اما در دهه 1970،

we struggled, and there was a couple of people who were sat outside a pub in Derbyshire,

ما با مشکل مواجه شدیم، و چند نفر بیرون یک میخانه در دربی‌شایر نشسته بودند،

which in the middle of the country, it's in the Midlands and they were like: "Aw, we're

که در وسط کشور، در میدلندز و آن‌ها چنین می‌گفتند: "اوه، ما

not winning anything at the Olympics. We've got, you know... All our teams are doing terribly.

در المپیک چیزی برنده نمی‌شویم. ما باید ، می‌دانی... همه تیم‌های ما عملکرد وحشتناکی دارند.

Let's invent a sport we can actually win at." So they invented "toe wrestling". The problem

بیایید ورزشی را اختراع کنیم که بتوانیم در آن برنده شویم." بنابراین آنها "کشتی پنجه" را اختراع کردند. مشکل این

was that in 1976 a Canadian came along and won the competition. They were so upset by

بود که در سال 1976 یک کانادایی آمد و برنده مسابقه شد. آنها آنقدر از

this that they decided to call the whole thing off for a few years; they went into a sulk.

این موضوع ناراحت بودند که تصمیم گرفتند همه چیز را برای چند سال متوقف کنند. آنها به درون یک غم رفتند.

But I'm pleased to say that toe wrestling is now back on, and if you go out to Derbyshire

اما خوشحالم که بگویم کشتی پنجه اکنون دوباره به راه افتاده است و اگر به دربی شایر بروید،

maybe you can find it yourselves.

شاید خودتان بتوانید آن را پیدا کنید.

"Bog snorkelling", so this is a very English kind of idea or British idea, the idea that

"غواصی غواصی با باتلاق"، بنابراین این یک نوع ایده بسیار انگلیسی یا ایده بریتانیایی است، این ایده که

you would go swimming through a kind of nasty, muddy, long puddle. Bog, mud, okay? Dirt.

شما می توانید در یک نوع گودال بد، گل آلود و طولانی شنا کنید. باتلاق، گل، باشه؟ خاک

Snorkel going up so that you can breathe whilst you are under water. This was invented in

اسنورکل بالا می رود تا بتوانید در حالی که زیر آب هستید نفس بکشید . این

Wales in 1976. And if you have a look at the pictures of bog snorkelling, you'll see that

در سال 1976 در ولز اختراع شد. و اگر به تصاویر غواصی در باتلاق نگاهی بیندازید، خواهید دید که

people wear fancy dress, all sorts of unusual costumes. There was one that I particularly

مردم لباس های شیک و انواع لباس های غیر معمول می پوشند . یکی بود که من به خصوص

liked where... Obviously the person is swimming like this, but they had a boat on top of them.

آنجا را دوست داشتم... واضح است که آن شخص اینگونه شنا می کند، اما آنها یک قایق بالای سرشان داشتند.

So all that you could see as the person was going along was this boat going along the

بنابراین تنها چیزی که می‌توانستید هنگام حرکت آن شخص ببینید ، این قایق بود که در امتداد

water. Now, you're not allowed to use swimming strokes, and no breast stroke, no front crawl,

آب می‌رفت. در حال حاضر، شما مجاز به استفاده از حرکات شنا نیستید، و بدون سینه، بدون کرال جلو،

no back stroke, you kind of just have to sort of push your way through. And it's 60 yards,

بدون سکته پشت، شما فقط باید به نوعی راه خود را فشار دهید. و 60 یارد است،

you go there and then you go back. Sounds quite fun, give it a go. Right.

شما به آنجا می روید و سپس بر می گردید. به نظر بسیار سرگرم کننده است، آن را امتحان کنید. درست.

The next in our sort of calendar of strange events: "Guy Fawkes night". So this commemorates,

مورد بعدی در تقویم رویدادهای عجیب ما : "شب گای فاکس". بنابراین، این یادگاری است،

this remembers when Guido Fawkes, the Catholic revolutionary-shall we say?-tried to explode

این به یاد زمانی است که گویدو فاوکس، انقلابی کاتولیک - باید بگوییم؟ - سعی

the Houses of Parliament with his gun-powder plot in 1605. Now, at the beginning of November-well-remembered,

کرد مجلس پارلمان را با توطئه باروت خود در سال 1605 منفجر کند. اکنون، در آغاز نوامبر - که به خوبی به یاد داریم،

Benjamin-we make a model of Guy Fawkes. Okay? And we put him on a bonfire and we set fire

بنجامین - ما یک مدل از گای فاکس بسازید. باشه؟ و او را روی آتش می گذاریم و آتش

to him, and we say: "Remember, remember the 5th of November, gun powder, treason, and

می زنیم و می گوییم: یادت باشد، 5 آبان، تفنگ و خیانت

plot. And we never will forget", dah-dah-dah-dah-dah-dah. So it's quite strange. There's always an odd

و دسیسه را یاد کن و هرگز فراموش نخواهیم کرد. داه-داه بنابراین کاملاً عجیب است. وقتی این شخص را می بینید، همیشه یک احساس عجیب و غریب وجود دارد

feeling as you see this person, this effigy being burnt. Right.

، این مجسمه در حال سوختن. درست.

Some vocab. What I thought I'd do is provide a few different ways of saying: "Weird". You

مقداری لغت کاری که فکر کردم انجام دهم این است که چند روش مختلف برای گفتن «عجیب» ارائه کنم.

could say: "Unusual". Okay? So we have "usual" means ordinary, I put the prefix in, it means

می توانید بگویید: "غیر معمول". باشه؟ بنابراین ما "معمول" به معنای معمولی داریم، من پیشوند را در آن قرار دادم، به معنای

not ordinary. "Quirky", this is more for sort of conversational English, the word "quirky",

معمولی نیست. "عجیب"، این بیشتر برای نوعی از مکالمه انگلیسی، کلمه "معجب" است

but it means, again, weird. Slightly eccentric. "Odd", I wouldn't want to be called odd by

، اما دوباره به معنای عجیب و غریب است. کمی عجیب و غریب. "عجیب"، من نمی خواهم توسط کسی عجیب و غریب خطاب شوم

someone. It's a little bit insensitive. "The odd one out" means the one you would... The

. کمی بی احساس است. "The odd one out" یعنی اونی که دوست داشتی...

one that is different. "Odd", different. "Bizarre", "bizarre" means strange. "Oh, that's so bizarre,

اونی که متفاوته. "عجیب"، متفاوت. "عجیب"، "عجیب" به معنای عجیب و غریب است. "اوه، این خیلی عجیب و غریب است،

it's so kind of... That's unusual. It's different". "Un peu bizarre", so we use that word in French,

آنقدر نوعی... این غیرعادی است. متفاوت است". "Un peu bizarre"، بنابراین ما از این کلمه در فرانسوی

too. "Creepy", this has a slightly dark connotation. If something's creepy, it makes you... You

نیز استفاده می کنیم. "خزنده"، این مفهوم کمی تاریک دارد. اگر چیزی ترسناک باشد، باعث می شود...

get a bad feeling about it. "Curious", okay? So there's a play on the west end at the moment

احساس بدی نسبت به آن پیدا می کنید. "کنجکاو"، باشه؟ بنابراین در حال حاضر یک نمایشنامه در قسمت غربی وجود دارد

called The Curious Incident of the Dog in the Nighttime. "Curious" means unusual. "Eccentric",

به نام The Curious Incident of the Dog in the Nighttime. "کنجکاو" به معنای غیرعادی است. "Eccentric"،

so this would be a good word to describe the Monster Raving Loony Party. They're very left

بنابراین این کلمه خوبی برای توصیف Monster Raving Loony Party خواهد بود. آنها خیلی چپ

field, very... They're very, very unusual. "Far-out", this is an American composite word,

میدان هستند، خیلی... آنها خیلی خیلی غیرعادی هستند. "Far-out"، این یک کلمه ترکیبی آمریکایی است،

"far-out", again, it means weird, strange. "Kooky", this is not a word you would use

"far-out"، باز هم به معنای عجیب، غریب است. "کوکی"، این کلمه ای نیست که

in your writing. Again, meaning weird. "Magical", this is a sort of a polite way of saying that

در نوشته خود استفاده کنید. باز هم به معنای عجیب و غریب. "جادویی"، این نوعی روش مودبانه برای گفتن این است که

someone is odd. They're magical. Okay? Their head's in the clouds maybe slightly. "Mysterious",

کسی عجیب است. آنها جادویی هستند. باشه؟ شاید کمی سرشان در ابرها باشد. "

and we've got the noun, "mystery". Okay? We want to know, we want to wonder, we want to

رازآلود" و ما اسم "راز" را داریم. باشه؟ ما می خواهیم بدانیم، می خواهیم تعجب کنیم، می خواهیم

imagine what it is. "Mysterious". Okay? So what does "mysterious" mean? It means having

تصور کنیم که چیست. "اسرار امیز". باشه؟ پس «مرموز» به چه معناست؟ این به معنای داشتن

something unknown about it. Okay? We don't fully understand. "An oddball", "an oddball"

چیزی ناشناخته در مورد آن است. باشه؟ ما کاملا نمی فهمیم "یک توپ عجیب"، "یک توپ عجیب

is probably slightly more familiar than "odd", it's slightly more affectionate, slightly

" احتمالا کمی آشناتر از "عجیب" است ، کمی محبت آمیز تر، کمی

nicer, but it still means very strange. "Outlandish", this is a good word, this is a word that you

زیباتر است، اما هنوز به معنای بسیار عجیب است. "غریب"، این کلمه خوبی است، این کلمه ای است که

could use in a piece of writing. "Outlandish", again, it means strange. Okay? Maybe think

می توانید در یک نوشته استفاده کنید. «غریب» باز هم به معنای عجیب است. باشه؟ شاید به

of out of the land, it's kind of pretty far, far out. "Peculiar", "peculiar", okay? This

خارج از زمین فکر کنید، بسیار دور، بسیار دور است. "عجیب"، "عجیب"، باشه؟ این

is another good formal word, here. And, again, it means strange.

یک کلمه رسمی خوب دیگر است، در اینجا. و باز هم به معنای عجیب است.

Hope you've enjoyed. Why not have a go at the quiz now? I'm sure it'll be a little bit

امیدوارم لذت برده باشید چرا در حال حاضر در مسابقه شرکت نکنید؟ مطمئنم

of fun for you. And do come and visit our wonderful and strange island, and maybe attend

برای شما کمی سرگرم کننده خواهد بود. و بیایید و از جزیره شگفت انگیز و عجیب ما دیدن کنید و شاید در

one of these. I'm sure it'll be fun. Until next time.

یکی از اینها شرکت کنید. مطمئنم که سرگرم کننده خواهد بود. تا دفعه بعد.