10 social English expressions to use in conversations

Hi, there.

سلام.

Welcome back to engVid.

به engVid خوش آمدید.

Today's lesson is a conversational English one.

درس امروز یک مکالمه انگلیسی است.

We are looking at vocabulary to do with secrets-sharing secrets, maybe hearing a secret-so that you

ما به دنبال واژگانی هستیم که با اسرار به اشتراک گذاری اسرار، شاید شنیدن یک راز انجام دهیم، تا

understand what the other person is saying.

متوجه شوید که طرف مقابل چه می گوید.

I'm not saying that sharing secrets is a brilliant thing that you need to be doing, but it's

من نمی گویم که به اشتراک گذاشتن رازها کار درخشانی است که شما باید انجام دهید، اما

still worth building your vocabulary, so stay tuned and let's listen.

هنوز ارزش آن را دارد که دایره لغات خود را بسازید، پس با ما همراه باشید و بیایید گوش کنیم.

First phrase: "I've heard..."

عبارت اول: «شنیده‌ام...»

Obviously we have the abbreviation for "I have heard".

بدیهی است که مخفف « شنیده‌ام» را داریم.

"I've heard that Lionel called Cristiano bigheaded.

"شنیده‌ام که لیونل کریستیانو را گنده خطاب کرده است.

Would you believe it?

باور می‌کنی؟

I've heard that..."

من شنیده‌ام که..."

This is our introduction, then we have the secret following after.

Or, if you wanted to ask it as a question: "Have you heard that...?" then put your secret.

یا اگر می خواستید آن را به عنوان یک سوال بپرسید: "شنیده ای که ...؟" سپس راز خود را بیان کنید

"Have you heard that Lionel called Cristiano egocentric?"

شنیده اید که لیونل کریستیانو را خود محور خطاب کرده باشد؟

Another way of saying: "They say..."; "They" meaning sort of an unquantified amount of

راه دیگر گفتن: «می گویند...»; «آنها» به معنای مقداری از

people.

افراد است.

"They", whoever they are.

«آنها»، هر که هستند.

"They say that Lionel said this.

"آنها می گویند که لیونل این را گفته است.

They say that..."

آنها می گویند که..."

It's quite a good way of putting blame on other people, rather than saying that it's

این روش کاملاً خوبی برای سرزنش دیگران است، به جای اینکه بگوییم در

actually you saying it.

واقع این شما هستید که آن را می گویید.

"Just between you and me..."

«فقط بین من و تو...»

What you're doing with this phrase is setting up a kind of a secret relationship.

کاری که شما با این عبارت انجام می دهید، ایجاد نوعی رابطه پنهانی است.

"Just between you and me..."

"فقط بین من و تو..."

It kind of invites the other person to lean in a little bit closer so that they're really

به نوعی طرف مقابل را دعوت می کند که کمی نزدیک تر شود تا او واقعاً

listening, and no one else can hear this secret.

گوش کند و هیچ کس دیگری نتواند این راز را بشنود.

"Just between", okay?

"فقط بین"، باشه؟

So, we don't want anyone else to hear.

بنابراین، ما نمی خواهیم کسی دیگر بشنود.

"Just between you and me..."

"فقط بین من و تو..."

"I heard it on the grapevine..."

"من آن را روی درخت انگور شنیدم..."

I'm sure you've all heard that classic song, but we can actually use that as a conversational

مطمئنم که همه شما آن آهنگ کلاسیک را شنیده اید، اما ما در واقع می توانیم از آن به عنوان یک

phrase.

عبارت محاوره ای استفاده کنیم.

"I heard on the grapevine that..."

«شنیدم روی درخت انگور که...

The "grapevine" is just this unknown place where we hear secrets; rumours.

» «انگور» همان مکان ناشناخته‌ای است که در آن اسرار می‌شنویم. شایعات

Okay?

باشه؟

"Rumour", something that is not fact; it's an idea that something might be.

«شایعه»، چیزی که واقعیت ندارد. این یک ایده است که ممکن است چیزی باشد.

Let's just write that down.

بیایید فقط آن را بنویسیم.

So, we'll put "rumour" in.

بنابراین، ما "شایعه" را در آن قرار می دهیم

Rumour.

.

"o-u-r".

"o-u-r".

We love our ou's in British English.

ما عاشق ou خود در انگلیسی بریتانیایی هستیم.

"This shouldn't be passed around but..."

"این را نباید رد کرد اما..."

Okay?

باشه؟

We're not passing a bucket around; we're not passing a charity hat around - we don't want

ما یک سطل را در اطراف رد نمی کنیم. ما کلاه خیریه را کنار نمی گذاریم - نمی

the secret to go any further.

خواهیم راز بیشتر از این پیش برود.

"This shouldn't be passed around but Lionel..." dah-dah-dah-dah-dah.

"این را نباید رد کرد اما لیونل..." dah-dah-dah-dah-dah.

"This isn't common knowledge but..."

"این دانش عمومی نیست اما...

You'll notice with a few of these that we are using abbreviations.

" با چند مورد از این موارد متوجه خواهید شد که ما از اختصارات استفاده می کنیم.

Now, abbreviations are fine in conversational English; just make sure that if you are doing

اکنون، اختصارات در مکالمه انگلیسی خوب هستند . فقط مطمئن شوید که اگر در حال انجام

an IELTS writing paper that you're writing in full English, so you'd be saying: "This

یک مقاله رایتینگ آیلتس هستید که به زبان انگلیسی کامل می نویسید، بنابراین باید بگویید: "

is not... this should not..."

این نیست... این نباید..."

Okay?

باشه؟

It's something that would impress an examiner.

این چیزی است که یک ممتحن را تحت تاثیر قرار می دهد.

"This isn't common knowledge but..."

"این دانش رایج نیست، اما..."

So, "common knowledge" would be what everybody knows.

بنابراین، "دانش مشترک" همان چیزی است که همه می دانند.

So, not everybody knows this.

بنابراین، همه این را نمی دانند.

"Maybe I shouldn't say this but..."

«شاید نباید این را بگویم اما...»

So, I-the person saying the secret-knows that it is bad to say this, but then they say it

بنابراین، من که راز می‌گویم، می‌دانم که گفتن این حرف بد است، اما

anyway.

به هر حال آن را می‌گویند.

So there's an enjoyment of: "Oo, we're doing something naughty, but..."

بنابراین یک لذت وجود دارد: "اوه، ما داریم یک کار شیطانی انجام می دهیم، اما..."

Okay.

باشه.

Another way of drawing the other person into a conversation - so you say their name, for

راه دیگری برای جذب طرف مقابل به یک مکالمه - بنابراین شما نام او را بگویید، به

example: "Pedro..." and then they listen to me.

عنوان مثال: "پدرو..." و سپس آنها به من گوش می دهند .

"...you know", and then whoever my rumour is about: "Pedro, you know that Lionel...

"...تو میدونی" و بعد هر کی که شایعه من در موردش باشه: "پدرو، تو اون لیونل رو میدونی...

well, you know Lionel.

خب، لیونل رو میشناسی.

Well, he did this.

خب این کارو کرد.

He said this."

اینو گفت."

Okay?

باشه؟

So, say the name of the person I'm speaking to, and then I share the information.

بنابراین، نام شخصی را که با او صحبت می کنم، بگویید و سپس اطلاعات را به اشتراک می گذارم.

At the end, you don't particularly want to get in trouble by that person then sharing

در پایان، شما نمی‌خواهید با به اشتراک گذاشتن این خبر با همه، به‌ویژه با آن شخص دچار مشکل شوید

this news with everybody, so you're getting them just to keep it to themselves.

، بنابراین آنها را فقط برای اینکه آن را برای خود نگه دارند، دریافت می‌کنید.

"Do you swear you won't tell anyone else?

قسم می خوری که به هیچ کس دیگری نمی

Do you swear?

گویی؟ قسم می خوری؟

Do you promise you won't tell anyone else?"

Tell anyone else, okay?

به کس دیگری بگو، باشه؟

So, what I'm doing there, is I'm getting that person - the secret ends here.

بنابراین، کاری که من در آنجا انجام می دهم، این است که آن شخص را جذب می کنم - راز اینجا به پایان می رسد.

Okay, let's have a go at you guys using these yourself.

خوب، اجازه دهید شما بچه ها از اینها استفاده کنید.

So, I want you to think of something that might have happened at work, or if you're

بنابراین، من می خواهم به چیزی فکر کنید که ممکن است در محل کار اتفاق افتاده باشد، یا اگر

at college, okay?

در دانشگاه هستید، خوب است؟

And you're going to practice talking to someone else about something that has happened.

و شما قرار است تمرین کنید که با شخص دیگری در مورد اتفاقی که افتاده صحبت کنید.

Okay?

باشه؟

So, try to think of something that's happened and you're going to share a secret to one

بنابراین، سعی کنید به چیزی فکر کنید که اتفاق افتاده است و می خواهید رازی را با یکی

of your friends.

از دوستان خود در میان بگذارید.

Okay.

باشه.

"I've heard..."

"شنیده ام..."

Practice that now.

همین الان آن را تمرین کنید.

"I've heard..." and you'll complete your sentence.

«شنیده ام...» و جمله ات را کامل می کنی.

Very good.

خیلی خوب.

"Have you heard...?" using it as a question.

"شنیده ای...؟" استفاده از آن به عنوان یک سوال

Give it a go.

آن را راه اندازی کنید.

"Have you heard that...?"

"شنیده ای که...؟"

Well done.

آفرین.

"They say..."

"می گویند..."

Give this one a go.

این یکی را ول کن.

"They say... they say that..."

"آنها می گویند... آنها می گویند که..."

"Just between you and me..."

"فقط بین من و تو..."

Give that one a go.

آن یکی را ول کن.

"Just between you and me..."

"فقط بین من و تو..."

Hope you got that one right.

امیدوارم که درست متوجه شده باشید.

"I heard on the grapevine that..."

"در درخت انگور شنیدم که..."

Give that one a go; about your situation at work or at college.

به آن یکی برو. در مورد وضعیت شما در محل کار یا دانشگاه

"I heard on the grapevine that..."

"من روی درخت انگور شنیدم که..."

"This shouldn't be passed around but... this shouldn't be passed around but..."

"این را نباید رد کرد، اما... این را نباید رد کرد اما..."

Okay, next one: "This isn't common knowledge but... this isn't common knowledge but..."

خوب، مورد بعدی: "این دانش عمومی نیست اما... این یک دانش عمومی نیست، اما..."

"Maybe I shouldn't say this but..."

"شاید نباید این را بگویم اما..."

Give it a go.

ولش کن.

And then come up with another of your friend's names and imagine that you're talking to them,

و سپس نام یکی دیگر از دوستان خود را بیاورید و تصور کنید که دارید با آنها صحبت می کنید،

then put what your rumour is in here.

سپس شایعه خود را در اینجا قرار دهید.

You put your name of the person you're telling the rumour about here, and then you put the

شما نام شخصی که در موردش شایعه می گویید را اینجا می گذارید و سپس

rumour itself here.

خود شایعه را اینجا می گذارید.

And then get them to swear to secrecy.

و سپس آنها را وادار کنید که به رازداری سوگند یاد کنند.

Hand on heart - I promise to keep a secret.

دست روی قلب - قول می دهم رازی را حفظ کنم.

Thank you for watching today's lesson on rumours and secrets.

با تشکر از شما برای تماشای درس امروز در مورد شایعات و اسرار.

Let's make... not make up any secrets or stories about other people, but let's keep expanding

بیایید بسازیم... هیچ راز یا داستانی درباره افراد دیگر نسازیم، اما بیایید به

our English and keep the focus.

گسترش زبان انگلیسی خود ادامه دهیم و تمرکز را حفظ کنیم.

Well done.

آفرین.

See ya next time.

دفعه بعد ببینمت