Political vocabulary and expressions in English

232,037 views ・ 2014-12-21

Benjamin’s English


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:01
Hi, there, guys. I thought I'd better dress up and put my glasses on today because I have
0
1780
5100
سلام، بچه ها. فکر کردم بهتر است امروز لباس بپوشم و عینکم را بزنم زیرا
00:06
decided to enter politics. Today's class, we're doing political collocations. "Collocations"
1
6880
8809
تصمیم گرفته ام وارد سیاست شوم. کلاس امروز، ما در حال انجام همکاری های سیاسی هستیم. "Colocations"
00:15
-- what a long, funny word. What does it mean? Well, "co" generally means "with", and "location"
2
15715
7029
-- چه کلمه طولانی و خنده داری. چه مفهومی داره؟ خوب، "co" به طور کلی به معنای "با" است و "مکان
00:22
is a place. So "with place". Political word that go together. So "enter", you often find
3
22770
8210
" یک مکان است. پس "با مکان". کلمه سیاسی که با هم می آیند. بنابراین "ورود"، شما اغلب
00:31
with politics or center management or a new thing. Okay? "Enter politics." "Today, I decided
4
31006
9138
با سیاست یا مدیریت مرکز یا یک چیز جدید پیدا کنید . باشه؟ وارد سیاست شوید. امروز تصمیم
00:40
to enter politics." Great? Got it? "To enter politics." Obviously, you can form this verb.
5
40170
7999
گرفتم وارد سیاست شوم». عالی؟ فهمیدم؟ برای ورود به سیاست. بدیهی است که می توانید این فعل را بسازید.
00:48
"He entered politics when he was 17." So we can have the past, "he entered". Or you can
6
48270
10833
او در 17 سالگی وارد سیاست شد». پس ما می توانیم گذشته داشته باشیم، «او وارد شد». یا
00:59
have the future, "He will" -- you probably wouldn't say "enter", though. You'd probably
7
59129
4171
می‌توانید آینده را داشته باشید، "او خواهد داشت" -- احتمالاً نمی‌گویید "ورود". احتمالاً
01:03
say "get into". "He will probably get into politics when he's older." Okay? "He will"
8
63300
6046
می گویید " وارد شوید". او احتمالاً وقتی بزرگتر شود وارد سیاست خواهد شد.» باشه؟ "او خواهد شد"
01:09
-- blah, blah, blah. So "enter", present and past, generally.
9
69372
4061
-- بلا، بلا، بلا. بنابراین "ورود"، حال و گذشته، به طور کلی.
01:14
Now, "to hold" -- "hold". "I'm holding a pen." You can also "hold" a general election. It
10
74041
8453
اکنون، "برای نگه داشتن" -- "نگه داشتن". "من یک خودکار در دست دارم." شما همچنین می توانید یک انتخابات عمومی را "برگزار کنید". این
01:22
means organize, make sure there is a general election, okay? So David Cameron will hold
11
82520
8764
یعنی سازماندهی کنید، مطمئن شوید که یک انتخابات عمومی برگزار می شود، خوب؟ بنابراین دیوید کامرون
01:31
a general election next year or the year after. I should know. I don't. "To hold a general
12
91310
7000
سال آینده یا سال بعد انتخابات عمومی برگزار خواهد کرد. من باید بدانم. من این کار را نمی کنم. برای برگزاری
01:38
election." So often, we're going to use that with the future tense, "will hold".
13
98336
5904
انتخابات سراسری. بنابراین اغلب، ما قصد داریم از آن با زمان آینده، "will hold" استفاده کنیم.
01:46
Or you could do it with the past tense. "A general election was held in 1992." So, "A general
14
106479
8515
یا می توانید آن را با زمان گذشته انجام دهید. انتخابات سراسری در سال 92 برگزار شد. بنابراین، "انتخابات عمومی
01:55
election was held." Okay? So you've got an irregular verb there.
15
115020
8042
برگزار شد." باشه؟ بنابراین شما یک فعل بی قاعده در آنجا دارید.
02:04
Now, "to stand for something". If you want to become an important person, you need to
16
124033
5527
حال، "برای چیزی ایستادن". اگر می‌خواهید به یک فرد مهم تبدیل شوید، باید
02:09
stand for positions of authority and importance. "To stand for the presidency." Yeah, I'm standing
17
129560
8464
برای مقام‌های معتبر و مهم بایستید. برای کاندیداتوری برای ریاست جمهوری. بله، من
02:18
here right now, but you can "stand" for a position. So "to stand" for the presidency,
18
138050
7370
الان اینجا ایستاده ام، اما شما می توانید برای یک موقعیت "ایستادید" . بنابراین
02:25
if you're in North America. Or in the UK, we might say "stand for the position of prime
19
145446
7577
اگر در آمریکای شمالی هستید، برای ریاست جمهوری شرکت کنید. یا در بریتانیا، ممکن است بگوییم "برای مقام نخست وزیری ایستادگی کنید
02:33
minister". But normally, you would get voted. People are going to say, "You, you, you."
20
153049
6031
". اما به طور معمول، شما رای می گیرید. مردم خواهند گفت: "تو، تو، تو."
02:39
Okay? You don't normally put yourself forward for the prime minister position.
21
159080
5278
باشه؟ شما معمولاً خود را برای پست نخست وزیری معرفی نمی کنید.
02:44
"To launch a campaign." I'm launching a rocket into space, okay? I'm beating the Russians.
22
164498
7525
"برای راه اندازی کمپین." من یک موشک به فضا پرتاب می کنم، باشه؟ من روس ها را می زنم.
02:52
I'm beating the Americans. Benjamin, EngVid, launching a space rocket. Okay? But we can
23
172049
7595
من آمریکایی ها را می زنم. Benjamin، EngVid، پرتاب یک موشک فضایی. باشه؟ اما می
02:59
also use "launch" with a "campaign". Notice the funny spelling, the -aign, but it's pronounced
24
179670
8859
توانیم از "راه اندازی" با "کمپین" نیز استفاده کنیم. به املای خنده‌دار، یعنی -aign، توجه کنید، اما
03:08
"cam-pain". Okay? One of those words where the spelling doesn't look like the sound of
25
188555
7029
"cam-pain" تلفظ می‌شود. باشه؟ یکی از آن کلماتی که املای آن شبیه
03:15
the word. "To launch a campaign", a campaign. So I might put posters up all over London
26
195610
7000
صدای کلمه نیست. "برای راه اندازی یک کمپین"، یک کمپین. بنابراین ممکن است پوسترهایی را در سرتاسر لندن
03:22
saying -- I wouldn't do this, okay, because I'm not, you know, an idiot, but, "Vote for
27
202689
7215
بچسبانم که می‌گوید -- من این کار را نمی‌کنم، خوب، زیرا من احمق نیستم، اما "به
03:29
Boris Johnson." Okay? I put a campaign. "Everyone, do this. Do this." It's a campaign. I want
28
209930
7000
بوریس جانسون رای دهید." باشه؟ کمپین گذاشتم همه، این کار را بکنید. این یک کمپین است. من از
03:37
people in London to do this. A campaign. I want them to take action. I really wouldn't
29
217019
6250
مردم لندن می خواهم که این کار را انجام دهند. کمپین. من می خواهم آنها اقدام کنند. من واقعاً این کار را
03:43
do that. No.
30
223269
1591
نمی کنم. نه.
03:44
"To win an election", okay? You "win" or "lose" an election. The labor party might win the
31
224860
8974
"برنده شدن در انتخابات"، باشه؟ شما در یک انتخابات «برنده» یا «بازنده» هستید . حزب کارگر ممکن است در
03:53
next general election in the UK. That's my little prediction. Have a little bet on me.
32
233860
7724
انتخابات عمومی بعدی در بریتانیا پیروز شود. این پیش بینی کوچک من است. کمی روی من شرط بندی کن
04:01
"To win an election", right? Okay? Win or lose it. You don't -- in football, we talk
33
241610
5719
"برای پیروزی در انتخابات"، درست است؟ باشه؟ برد یا باخت. شما اینطور نیست -- در فوتبال، ما در
04:07
about winning or losing or drawing. You don't really draw an election, unless you're David
34
247329
6201
مورد برد یا باخت یا مساوی صحبت می کنیم. شما واقعاً در انتخابات قرعه کشی نمی کنید، مگر اینکه دیوید
04:13
Cameron, in which case you sort of have a bit of a partnership with Nick Clegg. Okay.
35
253530
7659
کامرون باشید، در این صورت شما به نوعی با نیک کلگ شراکت دارید. باشه.
04:21
"To serve four years as" -- of course, the number doesn't have to be four. It could be
36
261354
7300
"برای خدمت به عنوان چهار سال" -- البته، این تعداد لازم نیست چهار باشد. میتونه
04:28
seven. So you could say, "I served for several years on a committee." Okay? So this is just
37
268680
10104
هفت باشه بنابراین می توانید بگویید: "من چندین سال در یک کمیته خدمت کردم." باشه؟ بنابراین این فقط
04:38
a number that you put in and then what it is that you did. So, "I served five years
38
278810
10374
یک عدد است که شما وارد کرده اید و سپس آن چیزی است که انجام داده اید. بنابراین، "من پنج سال
04:49
as a trivia quiz host in London." Okay? I'm serving. It's an act of giving.
39
289210
7000
به عنوان میزبان مسابقه چیزهای بی اهمیت در لندن خدمت کردم." باشه؟ من در حال خدمت هستم. این یک عمل بخشش است.
05:00
I'm cutting up my meat for my dinner. But you can also "cut the crime rate". Yeah? If
40
300550
9403
من برای شام گوشتم را تکه تکه می کنم. اما شما همچنین می توانید "نرخ جرم و جنایت را کاهش دهید". آره؟
05:09
you're in an inner city ghetto, you need the crime rate to be cut so there are fewer muggings.
41
309979
6392
اگر در یک محله یهودی نشین درون شهری هستید، باید میزان جرم و جنایت کاهش یابد تا سرقت های کمتری انجام شود.
05:16
Yeah? "Cut crime" -- yeah, this is bad activity. "Rate" -- how often it happens. If you cut
42
316397
6653
آره؟ "قطع جرم" -- بله، این فعالیت بدی است. "رتبه" -- هر چند وقت یکبار اتفاق می افتد. اگر آن را برش دهید
05:23
it, it happens less. "To cut the crime rate."
43
323050
5929
کمتر اتفاق می افتد. برای کاهش نرخ جرم و جنایت.
05:28
Now, I might want to leave politics. Yeah? We talk about "leaving" -- exiting. You wouldn't
44
328979
7965
حالا شاید بخواهم سیاست را ترک کنم. آره؟ ما در مورد "ترک" - خروج صحبت می کنیم. شما نمی
05:36
say, "I exit politics." "I leave politics to pursue" -- that's a lovely word. Let's
45
336970
6880
گویید "من از سیاست خارج می شوم." "من سیاست را ترک می کنم تا دنبال کنم" - این کلمه دوست داشتنی است.
05:43
get that up on the board. "To pursue" -- to do something else. Right? Good. Try and use
46
343850
7504
بیایید آن را در هیئت مدیره مطرح کنیم. «تعقیب کردن» -- انجام کار دیگری. درست؟ خوب سعی کنید و از
05:51
this word. It's one of my favourites.
47
351380
2379
این کلمه استفاده کنید. این یکی از موارد مورد علاقه من است.
05:53
Now, an "economic boom". That's a time when -- I don't know if you do, sort of, stocks
48
353759
6481
اکنون "رونق اقتصادی". این زمانی است که -- نمی‌دانم آیا شما
06:00
and shares. I don't because I don't have any money. But it's when the charts sort of go
49
360240
4720
سهام دارید یا نه. ندارم چون پول ندارم اما زمانی است که نمودارها به نوعی
06:04
up and down. Okay? So an "economic boom" is when you're going up. Yeah? An "economic boom".
50
364960
8451
بالا و پایین می‌شوند. باشه؟ بنابراین "رونق اقتصادی" زمانی است که شما در حال صعود هستید. آره؟ یک "رونق اقتصادی".
06:13
You can have depressions and all those kinds of things. I'm not an economist, though, so
51
373437
4737
ممکن است دچار افسردگی و این جور چیزها شوید. با این حال، من یک اقتصاددان نیستم، پس
06:18
don't quote me. An "economic boom". Okay, my collocations -- two words that go together,
52
378200
6012
از من نقل قول نکنید. یک "رونق اقتصادی". بسیار خوب، مجموعه های من -- دو کلمه که با هم هستند،
06:24
just not in 2013.
53
384238
3069
فقط در سال 2013 نه.
06:27
"A proud achievement", okay? So our noun would be "pride", yeah? And when I want to use "pride"
54
387569
12224
"یک دستاورد افتخارآمیز"، خوب؟ پس اسم ما "غرور" خواهد بود، بله؟ و وقتی می خواهم از "غرور"
06:39
as an adjective, I would say "proud", okay? A "proud achievement". This is my noun here.
55
399819
6851
به عنوان صفت استفاده کنم، می گویم "غرور"، باشه؟ یک "دستاورد غرورآفرین". این اسم من اینجاست.
06:46
An "achievement" is when you do something good.
56
406696
3186
"دستاورد" زمانی است که شما یک کار خوب انجام می دهید.
06:49
So why don't you go and achieve something good and get ten out of ten in your little
57
409908
6502
پس چرا نمی روی و به یک چیز خوب دست پیدا نمی کنی و در مسابقه کوچیک خود ده از ده را دریافت نمی کنی
06:56
quiz now, okay? You'll find it on www.engvid.com. You're very welcome to subscribe to my YouTube
58
416410
6460
، باشه؟ آن را در www.engvid.com پیدا خواهید کرد. شما بسیار خوش آمدید که در کانال یوتیوب من مشترک شوید
07:02
channel and find all sorts of weird videos about learning English. And if you want to
59
422870
5393
و انواع ویدیوهای عجیب و غریب در مورد یادگیری زبان انگلیسی را بیابید. و اگر می خواهید
07:08
soar like a bird to the top of the English mountain, then get in touch with me via
60
428430
6959
مانند یک پرنده به بالای کوه انگلیسی اوج بگیرید، از طریق
07:15
Exquisite English with the link here. Well done. I hope you've learned to communicate smoothly and
61
435415
5964
انگلیسی نفیس با لینک اینجا با من در تماس باشید. آفرین. امیدوارم یاد گرفته باشید که در عرصه سیاست ارتباط روان و مؤثر برقرار کنید
07:21
effectively in the arena of politics. Enter politics. Hold a general election, and get
62
441379
9815
. وارد سیاست شوید یک انتخابات عمومی برگزار کنید و در آن
07:31
voted in. Stand up for the presidency, for a position you want to get. Launch the campaign.
63
451220
11135
رای بگیرید. برای ریاست جمهوری، برای موقعیتی که می خواهید بدست آورید، بایستید. کمپین را راه اندازی کنید.
07:42
Win an election. Serve for years and years until you become grey. Cut the crime rate,
64
462381
8048
در انتخابات پیروز شوید سالها خدمت کنید تا زمانی که خاکستری شوید. نرخ جرم و جنایت را کاهش دهید
07:50
and then leave politics to pursue another dream, an economic boom. Make sure that achievement
65
470455
7889
و سپس سیاست را رها کنید تا رویای دیگری را دنبال کنید، یک رونق اقتصادی. مطمئن شوید که موفقیت
07:58
happens, guys. See you next time.
66
478370
1930
اتفاق می افتد، بچه ها. بعدا می بینمت.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7