How to give a strong presentation: tips & key phrases

Good morning, good day, good afternoon, good evening,

صبح بخیر، روز بخیر ، عصر بخیر، عصر بخیر، در

whatever time of day it is, I hope you're well.

هر ساعتی از روز که باشد، امیدوارم که خوب باشید.

Thank you for coming to engVid, and learning to become better at English,

از اینکه به engVid آمدید و یاد گرفتید که در زبان انگلیسی بهتر شوید

the very best place to find on the website for this. My name is Benjamin. Today, we are

، بهترین مکان برای یافتن در وب سایت برای این کار، سپاسگزاریم. اسم من بنیامین است. امروز

going to be doing a short lesson on useful vocabulary for making a presentation. So it's

قصد داریم یک درس کوتاه در مورد واژگان مفید برای ارائه ارائه کنیم.

going to be useful for college students when you have to make a presentation in class,

بنابراین برای دانشجویان کالج زمانی که باید در کلاس ارائه ارائه کنید

and also for those of you who are studying business English. So we are going to be looking

و همچنین برای کسانی از شما که در حال تحصیل انگلیسی تجاری هستید مفید خواهد بود. بنابراین، ما به

at how to begin a presentation, how to present ideas, how to... Useful words for putting

دنبال چگونگی شروع یک ارائه، نحوه ارائه ایده ها، نحوه ... کلمات مفید برای ارائه

your ideas across. Lovely.

ایده های خود هستیم. دوست داشتني.

So, a good way to start, at the beginning. We could say: "To begin with", or:

بنابراین، یک راه خوب برای شروع، در ابتدا. می‌توانیم بگوییم: "برای شروع"، یا:

"To start off", okay? So:

"برای شروع"، باشه؟ بنابراین:

"I'd like to begin by thanking you all for coming today." Okay? "I'd like",

"می خواهم با تشکر از همه شما برای حضور امروز شروع کنم." باشه؟ "من می خواهم"،

obviously short for: "I would like to begin", the infinitive "by"... "I'd like to begin by",

آشکارا کوتاه شده برای: "من می خواهم شروع کنم" ، مصدر "با"... "I'd like to begin by"،

and then you list the reasons or what it is you want to start with. Okay.

و سپس دلایل یا آنچه می خواهید را فهرست کنید. شروع کن با. باشه.

Another use of "begin with" or "by":

استفاده دیگر از "شروع با" یا "توسط": برای مثال،

"It was a great start to the year, beginning with the press conference in Japan",

"شروع عالی برای سال بود، که با کنفرانس مطبوعاتی در ژاپن شروع شد"

for example. Yeah? "It was a great start to the year",

. آره؟ " شروع عالی برای سال بود"

and then "beginning with" with "ing". Just the spelling when you are going to use "ing",

و سپس "شروع با" با "ing". فقط املای زمانی که می خواهید از "ing" استفاده کنید

you need to add that extra "n". "Beginning with". So: "begin with" or "by". It kind of

، باید آن "n" اضافی را اضافه کنید. "شروع با". بنابراین: "شروع با" یا "توسط". به نوعی

also works with "start off". So:

با "شروع کردن" نیز کار می کند. بنابراین:

"I'd like to start off by thanking you for coming to engVid today."

"می خواهم با تشکر از شما که امروز به engVid آمدید شروع کنم."

Okay? Or:

باشه؟ یا:

"I'd like to start off by thanking you".

"می خواهم با تشکر از شما شروع کنم".

"Start off with", "start off by", "begin with", "begin by",

"شروع با"، "شروع با"، "شروع با"، "شروع با"،

great ways for starting a presentation.

راه های عالی برای شروع یک ارائه.

The next phrase I want to come on to: "base on". Now, "base" as a verb, it has two different

عبارت بعدی که می خواهم به آن بیایم: "بنیاد بر". حالا "پایه" به عنوان یک فعل، دو

functions. Okay? It can be the reason for a decision, or it can be to do with place.

عملکرد متفاوت دارد. باشه؟ این می تواند دلیل یک تصمیم باشد یا می تواند مربوط به مکان باشد.

Okay? So... If I'm using it in the past, I would say:

باشه؟ پس... اگر در گذشته از آن استفاده می کنم، می گویم:

"This was a decision based on",

«این یک تصمیم بر اساس بود»

it's the reason for decision. So, you came to engVid today based on your desire to become

، دلیل تصمیم گیری است. بنابراین، شما امروز بر اساس تمایل خود برای

better at English. So: "I base", so I... My reason for the decision, I base this on my

بهتر شدن در زبان انگلیسی به engVid آمدید. بنابراین: "من پایه"، بنابراین من... دلیل من برای تصمیم، من این را بر اساس

understanding of the website. Okay?

درک خود از وب سایت. باشه؟

Now, when I'm talking about place, we talk about basing yourself at. So:

حالا، وقتی در مورد مکان صحبت می‌کنم، در مورد اینکه خودتان را در آن قرار دهید صحبت می‌کنیم. بنابراین:

"This company is based in London", or:

"این شرکت در لندن مستقر است"، یا:

"This company is based in Germany",

"این شرکت در آلمان مستقر است"،

or if you're going to talk about the future:

یا اگر می خواهید در مورد آینده صحبت کنید:

"We will base ourselves in the United States" or:

"ما خود را در ایالات متحده مستقر خواهیم کرد" یا:

"We will be basing ourselves in Montreal or in Russia." Okay?

"ما خواهیم بود". مستقر در مونترال یا روسیه." باشه؟

"To base yourself" and the reason for a decision.

«خود را مبنا قرار دادن» و دلیل تصمیم گیری.

Okay so far? I hope so. Going to do a quiz at the end so if you... You can try out these

خوبه تا اینجا؟ امیدوارم. در پایان می‌روم یک مسابقه انجام می‌دهیم، بنابراین اگر... می‌توانید این عبارات را امتحان کنید

phrases, and then I'll give you a bit of feedback on the quiz.

، و سپس من کمی بازخورد در مورد مسابقه به شما می‌دهم.

Now, if I'm doing a presentation and I want you to do something, I might say:

حالا، اگر در حال انجام یک ارائه هستم و می‌خواهم کاری انجام دهید، ممکن است بگویم:

"I'd like you to come up with some ideas.",

«دوست دارم ایده‌هایی داشته باشید.»،

"I'd like you to come up with some reasons."

« می‌خواهم دلایلی بیاورید».

Okay? So I'll put: "ideas".

باشه؟ بنابراین من قرار می دهم: "ایده ها".

Let's just work on the pronunciation, make sure you've got that right.

بیایید فقط روی تلفظ کار کنیم، مطمئن شوید که آن را درست گفته اید.

"I'd like you to come", "I'd like you to come up with",

«دوست دارم بیایی»، « دوست دارم بیایی»،

"I'd like you to come up with some ideas."

«دوست دارم چند ایده داشته باشی».

And then you can ask them to do it with the person sitting next to them, whatever.

و سپس می توانید از آنها بخواهید که این کار را با فردی که در کنار آنها نشسته است انجام دهند.

Okay?

باشه؟

Now, this is quite a difficult phrase: "deal with". Okay? It... It basically means to have

اکنون، این یک عبارت بسیار دشوار است: "معامله با". باشه؟ این ... اساساً به معنای

an answer to. So:

داشتن پاسخ است. بنابراین:

"We need to deal with foreign competitors."

«باید با رقبای خارجی برخورد کنیم». املای

This is a very difficult word to spell: "foreign", okay?

این کلمه بسیار دشوار است : "خارجی"، باشه؟

It's "eiga", "gn", sorry. So:

این "eiga"، "gn" است، متاسفم. بنابراین:

"We need to deal with foreign competitors."

«باید با رقبای خارجی برخورد کنیم».

Here are the foreign competitors, they're saying things, and we need to have an idea.

اینجا رقبای خارجی هستند، آنها چیزهایی می گویند و ما باید یک ایده داشته باشیم.

We need to have a good idea, we need to do something in return. We need to enter the

ما باید یک ایده خوب داشته باشیم، باید در ازای آن کاری انجام دهیم. تقریباً باید وارد

fight, almost. Okay? "To deal with". So, I am dealing with... You can ask it as a question:

مبارزه شویم. باشه؟ "کنار آمدن با". پس من دارم با ... می تونی به عنوان سوال بپرسی:

"Are you dealing with that?" If you're the manager and you're talking to someone in your company:

"آیا با اون سروکار داری؟" اگر شما مدیر هستید و با شخصی در شرکت خود صحبت می کنید:

"Are you dealing with that portfolio?"

"آیا با آن نمونه کارها سروکار دارید؟"

or whatever it is. Right?

یا هرچی که هست درست؟

Now, "move on". This is a good way, if you're doing a speech, to move on to the next chapter.

حالا "به جلو حرکت کن". اگر در حال سخنرانی هستید، این راه خوبی برای رفتن به فصل بعدی است.

Okay? So I have my beginning, come... I'm getting them to come up with ideas. I'm telling

باشه؟ بنابراین من شروعم را دارم، بیا... دارم آنها را به ایده پردازی وادار می کنم. من به آنها می گویم

them to deal with something. And now, this is just a way of going on to the next chapter,

با یک چیزی کنار بیایند. و اکنون، این فقط راهی برای رفتن به فصل بعدی است،

so I'd say: "Moving on to our company's progress in Hong Kong." Okay? So, "moving on", now

بنابراین من می‌گویم: "به سمت پیشرفت شرکت خود در هنگ کنگ پیش می‌رویم." باشه؟ بنابراین، "در حال حرکت"، اکنون

let's look at. Or: "I'd like to move on to...", "I would like to", "I would like to move on to".

بیایید نگاه کنیم. یا: «دوست دارم به...»، «دوست دارم»، «دوست دارم به... ادامه دهم».

Now, I'd like to move on to our next guest speaker, so I'm just going to go next

حالا، می‌خواهم به سخنران مهمان بعدی‌مان بروم، بنابراین می‌خواهم به همسایگی بروم

door and see if he's ready for us. One sec.

و ببینم آیا او برای ما آماده است یا خیر. یک ثانیه.

That's very strange, the guest speaker, he wasn't there, so terribly sorry, but I have

خیلی عجیب است، سخنران مهمان، او آنجا نبود، خیلی متاسفم، اما من باید

to finish it myself. Sorry about that. Now, there's one other kind of word I wanted to

خودم آن را تمام کنم. از این بابت متاسفم. حالا ، یک نوع کلمه دیگر وجود دارد که می خواستم

draw your attention to. We've got: "refer to". Basically means "look at". Okay? "Refer to".

توجه شما را به آن جلب کنم. ما داریم: "رجوع به". در اصل به معنای "نگاه کردن" است. باشه؟ «رجوع شود به».

So, all these people, they're sitting with their little booklets about my talk,

بنابراین، همه این افراد، با کتابچه های کوچکشان در مورد صحبت های من نشسته اند،

I say to them: "Please refer to page 21", or:

به آنها می گویم: "لطفاً به صفحه 21 مراجعه کنید" یا:

"Refer to page 34 if you want more information."

"اگر اطلاعات بیشتری می خواهید به صفحه 34 مراجعه کنید ."

Okay? Another use of "refer": If a person in my company gives me serious problems, they're

باشه؟ یکی دیگر از کاربردهای "ارجاع": اگر شخصی در شرکت من مشکلات جدی به من بدهد،

really rude to me, I say to them:

واقعاً با من بی ادب است، به آنها می گویم:

"Okay, that's fine. I'll be referring that to your senior manager."

"بسیار خوب است. من آن را به مدیر ارشد شما ارجاع خواهم داد."

Okay? "Referring to", it means going to someone else, almost looking to someone

باشه؟ «اشاره به» یعنی رفتن نزد دیگری، تقریباً به دنبال پاسخ به

else for an answer.

دیگری.

Great, so that just puts us in time for our conclusion. To wrap up a speech, you conclude.

عالی است، به طوری که ما را در زمان نتیجه گیری قرار می دهد . برای پایان دادن به یک سخنرانی، نتیجه گیری می کنید.

So we start with, start by, now we conclude. So, to conclude today's presentation,

بنابراین با شروع، شروع می کنیم، اکنون نتیجه می گیریم. بنابراین، برای پایان دادن به ارائه امروز،

I'd like you to think about doing the quiz on www.engvid.com.

مایلم به انجام مسابقه در www.engvid.com فکر کنید.

Today we did... Well, how

امروز انجام دادیم... خب،

to start, we did "refer to", we said to "come up with", all these really useful words that

چطور شروع کنیم، «رجوع به» کردیم، گفتیم « بیا»، همه این کلمات واقعاً مفیدی

I hope you're going to be remembering. You could say: "To conclude by..."

که امیدوارم به یاد داشته باشید. می توانید بگویید: "برای نتیجه گیری تا ..."

I will conclude today's lesson by asking you to take the quiz and to possibly

من درس امروز را با درخواست از شما به پایان می رسانم که در مسابقه شرکت کنید و

subscribe to my YouTube video

در

if you want more lessons. So: "conclude" we can also use as a noun. My conclusion:

صورت تمایل به درس های بیشتر، احتمالاً در ویدیوی یوتیوب من مشترک شوید. بنابراین: "نتیجه گیری" را نیز می توانیم به عنوان اسم استفاده کنیم. نتیجه گیری من: به

Keep learning English, have fun with it. Get a dictionary, keep on learning your words,

یادگیری زبان انگلیسی ادامه دهید، از آن لذت ببرید. یک دیکشنری تهیه کنید، به یادگیری کلمات خود ادامه دهید،

talk to people as much as you can. We got like over 600 videos more, thousands of videos

تا جایی که می توانید با مردم صحبت کنید. ما بیش از 600 ویدیو بیشتر، هزاران ویدیو

on this website. Get involved with it. I really hope you enjoy learning English, and

در این وب سایت دریافت کردیم. با آن درگیر شوید. من واقعاً امیدوارم از یادگیری زبان انگلیسی لذت ببرید و

thanks for watching today's lesson.

از تماشای درس امروز سپاسگزارم.

Okay, bye.

باشه خداحافظ.