English Vocabulary & Expressions from Boxing

Okay. What am I doing now, guys? Have a look over here. What am I doing? What am I doing?

باشه. بچه ها الان دارم چیکار می کنم؟ یه نگاهی به اینجا بنداز دارم چیکار میکنم؟ دارم چیکار میکنم؟

That's right. I was skipping. Okay. Punches now. Which one is this? Yeah, that is a jab.

درست است. داشتم پرش می کردم. باشه. الان مشت میزنه این کدام است؟ بله، این یک ضربه است.

Okay. Today, we are looking at boxing. This will be a useful lesson even if you have no

باشه. امروز ما به بوکس نگاه می کنیم. این یک درس مفید خواهد بود حتی اگر

interest in the sport because we will be looking at some boxing idioms a little bit later in the

علاقه ای به این ورزش نداشته باشید زیرا کمی بعد در درس به برخی اصطلاحات بوکس خواهیم پرداخت

lesson, and they're useful to know just for your general English. You'll start to hear them. You'll

و دانستن آنها فقط برای انگلیسی عمومی شما مفید است. شما شروع به شنیدن آنها خواهید کرد.

notice, "Ah, yeah. Yeah, that was in Benjamin's engVid video about boxing," and you'll start to

متوجه خواهید شد، "آه، آره. آره، این در ویدیوی engVid بنجامین در مورد بوکس بود" و سپس شروع به

then use them, which will make your vocab richer, and if you're doing exam English, it's only going

استفاده از آنها خواهید کرد، که واژگان شما را غنی تر می کند، و اگر امتحان انگلیسی را انجام می دهید، فقط

to benefit your marks. Also, it's good listening practice to make sure you can understand the

به نفع نمرات شما خواهد بود. همچنین، تمرین گوش دادن خوب است تا مطمئن شوید که می توانید

whole lesson, and the test of that is whether you do well in the quiz at the end of the lesson.

کل درس را بفهمید، و آزمون آن این است که آیا در آزمون پایان درس خوب عمل می کنید یا خیر.

If you are into boxing, then this could help you because if you're studying in English,

اگر به بوکس علاقه دارید، پس این می تواند به شما کمک کند زیرا اگر به زبان انگلیسی مطالعه می کنید، می

then you're going to be able to box and train in English. If you go to an English-speaking

توانید به زبان انگلیسی بوکس و تمرین کنید. اگر به یک کشور انگلیسی زبان می روید

country, I'm not saying you'll know everything about boxing by the end of this lesson, but

، نمی گویم تا پایان این درس همه چیز را در مورد بوکس می دانید، اما

hopefully, there'll be a couple more words that you might know. So, things you might need and do

امیدوارم چند کلمه دیگر وجود داشته باشد که ممکن است بدانید. بنابراین، چیزهایی که ممکن است در آموزش نیاز داشته باشید و انجام دهید

in training. It's a fantastic workout doing boxing, and you don't necessarily have to be a

. این یک تمرین فوق العاده برای انجام بوکس است، و لزوماً لازم نیست که یک

really aggressive person to enjoy it. It's just a really full-body workout. So, you'll definitely

فرد واقعاً تهاجمی باشید تا از آن لذت ببرید. این فقط یک تمرین واقعاً تمام بدن است. بنابراین، شما قطعا به

need a gum shield. That is a protective case around your teeth, and you won't be allowed to

محافظ آدامس نیاز خواهید داشت. این یک کیس محافظ در اطراف دندان‌های شما است و شما اجازه نخواهید داشت

fight with another person or spar, which is like practice fighting, unless you have one of those

با شخص یا اسپار دیگری مبارزه کنید، که مانند تمرین مبارزه است، مگر اینکه یکی از آن‌ها را داشته باشید.

in. Training will involve lots of push-ups, yep, where you're pushing yourself up and down off the

تمرین شامل فشارهای زیادی است، بله، جایی که شما خود را از زمین بالا و پایین می کنید

floor. Sit-ups, where you're curling up with the chest, lying on the floor, going up like that.

. دراز و نشست، جایی که با قفسه سینه خم می‌شوید، روی زمین دراز می‌کشید، همینطور بالا می‌روید.

Squats, where you're bending from your knees. Skipping, I demonstrated. Sparring is where

اسکات، جایی که از زانو خم می شوید. با پرش، نشان دادم. اسپارینگ جایی است که

you're put with a partner to do some boxing, and you're not trying to kill each other. Yeah, it's a

شما را با یک شریک قرار می دهند تا کمی بوکس انجام دهید، و سعی نمی کنید یکدیگر را بکشید. بله، این یک

practice, okay? Now, if you actually go to a boxing match, if you're participating in a boxing match,

تمرین است، خوب؟ حالا اگر واقعاً به یک مسابقه بوکس بروید، اگر در یک مسابقه بوکس شرکت کنید،

then your team will be in a corner, and the opposition will be in another corner. You see the

تیم شما در گوشه ای قرار می گیرد و حریف در گوشه ای دیگر.

professional boxers, they sit down on a stool, and they're being wiped with towels, and water put

بوکسورهای حرفه ای را می بینید، آنها روی چهارپایه می نشینند و با حوله پاک می شوند و آب

over them, any cuts they look at. Yep, so in your corner, and this will feature later in an idiom.

روی آنها می ریزند، هر بریدگی که نگاه می کنند. بله، در گوشه شما، و بعداً در یک اصطلاح ظاهر می شود.

The number of rounds. I think I'm right in saying that a round in boxing is about two minutes. So,

تعداد دور. فکر می کنم درست می گویم که یک راند در بوکس حدود دو دقیقه است. بنابراین،

it starts with a ring on a bell when the bell goes, and it ends when the bell goes. And maybe

زمانی که زنگ می‌رود، با زنگ زدن به زنگ شروع می‌شود و با صدای زنگ به پایان می‌رسد. و شاید

however many rounds there are in that particular boxing match. Okay, some more boxing vocab. About,

هر چند راند در آن مسابقه بوکس خاص وجود داشته باشد. خوب، کمی بیشتر در مورد بوکس. درباره،

about, can you pronounce that? About, about means a fight. A brawler, brawler, brawler. A brawler is

درباره، می توانید آن را تلفظ کنید؟ درباره، درباره یعنی دعوا. یک دعوا کننده، دعوا کننده، دعوا کننده. یک جنگجو

a fighter. Yeah, quite a rough fighter. A bar brawl is a fight in a bar. So, a brawler is a

یک جنگنده است. آره، جنگجوی خشن نزاع در بار دعوا در یک بار است. بنابراین، یک جنگجو یک

fighter. A clinch is where you kind of hang on like this, and you're stopping that person from

جنگنده است. کلینچ جایی است که شما به نوعی به این حالت آویزان می شوید و مانع از زدن آن شخص به

hitting you. Clinch, kind of like that. A combination is maybe you've practiced something

شما می شوید. کلینچ، یه جورایی همینطوری یک ترکیب این است که شاید شما چیزی را

in training, you're going to go, yep. So, it's the sequence of punches that you put together.

در تمرین تمرین کرده اید، می خواهید بروید، بله. بنابراین، این توالی مشت هایی است که با هم می گذارید.

Could be a hook, which is round, and you always keep your hands up here. This is your guard. So,

ممکن است یک قلاب باشد که گرد است و همیشه دستان خود را اینجا نگه دارید. این نگهبان شماست بنابراین،

a hook goes round, or round, yep, like that. The jab is sort of straight, straightforward. I can

یک قلاب گرد می شود، یا گرد، بله، مانند آن. ضربه زدن به نوعی مستقیم و مستقیم است. من فقط می توانم

just imagine my friends watching this video finding it quite funny. And an uppercut is under,

تصور کنم که دوستانم در حال تماشای این ویدیو آن را بسیار خنده دار می دانند. و یک آپرکات زیر است،

like that, yep. It goes up. You're aiming for a knockout when you knock the other person down,

مثل آن، بله. بالا می رود. وقتی طرف مقابل را زمین می‌زنید،

quite aggressive. So, a knockout, yeah, the person doesn't get up, yep. That's the end of the fight.

کاملاً تهاجمی، هدفتان ناک اوت است. بنابراین، یک ناک اوت، بله، آن شخص بلند نمی شود، بله. این پایان دعوا است.

If there is no knockout in a boxing match, then the judges will decide who the winner is. And a

اگر در مسابقه بوکس ناک اوت نشود، داوران تصمیم خواهند گرفت که برنده کیست. و

majority decision means that most of the judges think that one of the boxers has won. So, majority

تصمیم اکثریت به این معنی است که اکثر داوران فکر می کنند که یکی از بوکسورها برنده شده است. بنابراین، اکثریت

means, like, most of. And we can use majority decision in other areas of life, not just boxing.

به معنای اکثریت است. و ما می توانیم از تصمیم اکثریت در سایر زمینه های زندگی استفاده کنیم، نه فقط بوکس.

Mandatory eight count. So, eight count, one, two. This is when the boxer is down on the ground,

هشت عدد اجباری بنابراین، هشت شمارش، یک، دو. این زمانی است که بوکسور روی زمین است

and the referee, umpire, whatever you call it in boxing, is counting. And if he gets to eight,

و داور، داور، هر چه در بوکس آن را صدا کنید، در حال شمارش است. و اگر او به هشت برسد،

then the match is over, okay? So, mandatory means kind of compulsory, has to happen. If they go down

بازی تمام شده است، خوب؟ بنابراین، اجباری به معنای نوعی اجباری، باید اتفاق بیفتد. اگر

on the ground, then they get eight count to get up. The promoter is the person who is promoting

روی زمین پایین بیایند، برای بلند شدن هشت عدد می گیرند. پروموتر کسی است که

the battle, the boxing match between the two fighters, and trying to get television rights,

نبرد، مسابقه بوکس بین دو مبارز را تبلیغ می کند و تلاش می کند تا حق پخش تلویزیونی را بگیرد،

to fill the stadium so that the boxers get paid. Now, there are lots of different classifications

ورزشگاه را پر کند تا بوکسورها دستمزد بگیرند. در حال حاضر، تعداد زیادی طبقه بندی مختلف

based on weight. Welterweight, middleweight, super heavyweight, featherweight. There's lots

بر اساس وزن وجود دارد. وزن سنگین، میان وزن، فوق سنگین وزن، وزن پر.

of different ones. And they're on set weights. So, before a professional boxing match, there's

موارد مختلف زیادی وجود دارد. و روی وزنه های تعیین شده هستند. بنابراین، قبل از یک مسابقه بوکس حرفه ای،

always a weigh-in, where they pretend to be... Well, they don't pretend, they are quite tough,

همیشه یک وزنه زدن وجود دارد، جایی که آنها وانمود می کنند که هستند... خوب، آنها تظاهر نمی کنند، آنها کاملاً سرسخت هستند،

these guys. So that they go for a public weigh-in to make sure they are in the correct classification,

این بچه ها. به طوری که برای وزن کشی عمومی می روند تا مطمئن شوند در طبقه بندی صحیح قرار دارند،

the weigh-in, where the boxers go to get weighed. Okay, let's have a look at the idioms to do with

وزن کشی که بوکسورها برای وزن کشی به آنجا می روند. خوب، بیایید نگاهی به اصطلاحات مربوط به

boxing. This is my belt. If you hit me below my belt, it's going to hurt, and it will be against

بوکس بیندازیم. این کمربند من است. اگر مرا زیر کمربندم بزنی به دردت می خورد و خلاف

the rules. You're not, in boxing, allowed to hit under the belt. It has to be from here up. So,

قوانین است. تو بوکس اجازه نداری زیر کمربند بزنی. باید از اینجا به بالا باشد. بنابراین،

something that is below the belt is kind of just... It's not following the... How things should be,

چیزی که در زیر کمربند قرار دارد، به نوعی فقط... این موضوع را دنبال نمی کند... اوضاع چگونه باید باشد،

yeah? It's just not how things are done. That's a little bit below the belt. It's like,

بله؟ کارها اینطور نیست. یعنی کمی زیر کمربند. مثل این است

that was a little bit unnecessary. A blow-by-blow account. So, in the boxing match,

که کمی غیر ضروری بود. حسابی ضربه به ضربه. بنابراین، در مسابقه بوکس،

there's going to be hundreds and hundreds of punches. If you give a blow-by-blow account,

صدها و صدها مشت وجود خواهد داشت. اگر یک اکانت ضربه به ضربه بدهید،

you're going to tell me about each punch. So, a blow-by-blow account of something,

در مورد هر پانچ به من بگویید. بنابراین، گزارش ضربه به ضربه از چیزی،

not necessarily boxing, is a very detailed report of what's happened.

نه لزوما بوکس، گزارش بسیار مفصلی از آنچه اتفاق افتاده است.

Down and out. If I have punched the other competitor, and he's down on the ground,

پایین و بیرون. اگر من رقیب دیگر را مشت کرده باشم، و او روی زمین افتاده باشد،

and he's passed out, knocked out, yeah? He's not going to do very well in this fight, yeah? It's

و از حال رفته، ناک اوت شده باشد، بله؟ او در این مبارزه خیلی خوب عمل نمی کند، بله؟

over. Someone who is down and out has lost any hope. It's sometimes used to describe

تمام شد. کسی که سرگردان و بیرون است امیدش را از دست داده است. گاهی اوقات از آن برای توصیف

rough sleepers as a down and out, yeah? It's quite a sort of negative connotation.

افراد خشن به عنوان خوابیده و بیرون استفاده می شود، بله؟ این کاملاً نوعی مفهوم منفی است.

Down for the count. This is someone who's been knocked out, yep? They're down on the ground,

پایین برای شمارش. این کسی است که ناک اوت شده است، بله؟ آنها روی زمین هستند،

and the umpire is going, "One, two, three," yep? So, someone who's down for the count

و داور می گوید: "یک، دو، سه"، بله؟ بنابراین، کسی که برای شمارش کم

is, like, not very conscious. To come out fighting straight from the beginning, the guy's like,

است، مانند، خیلی هوشیار نیست. برای بیرون آمدن مستقیماً در حال مبارزه از همان ابتدا، آن مرد شبیه است،

yep? It means to come out immediately aggressive, immediately wanting to

بله؟ یعنی فوراً تهاجمی بیرون بیایید، بلافاصله بخواهید

engage, not to be pushed over, yeah? Someone who comes out fighting is, you know, they're up for

درگیر شوید، نه اینکه تحت فشار قرار بگیرید، بله؟ کسی که بیرون می‌آید مبارزه می‌کند، می‌دانید، او برای

it. To go the distance means that you last from the beginning of the match all the way through

این کار آماده است. رفتن به مسافت به این معنی است که شما از ابتدای مسابقه تا

to the end. If you go the distance, then, you know, you're like a battery. You have a long,

پایان مسابقه دوام می آورید. اگر مسافت را طی کنید، می دانید که مانند یک باتری هستید. شما عمر طولانی و

long life. You have a lot of energy.

طولانی دارید. شما انرژی زیادی دارید.

Have someone in your corner. This means to have someone who's supporting you. You know,

کسی را در گوشه خود داشته باشید. این به معنای داشتن کسی است که از شما حمایت می کند. می دانی،

we spoke about having someone in your corner. It's the person who's there and making sure you've

ما در مورد داشتن کسی در گوشه خود صحبت کردیم. این شخصی است که آنجاست و مطمئن می شود که شما

got a little bit of water to drink and is putting a towel across your head.

کمی آب برای نوشیدن دارید و حوله ای را روی سر شما می گذارد.

Someone to support you. To keep one's guard up. This is the guard, yep? Because it stops the

کسی که ازت حمایت کنه برای نگه داشتن یک نفر. این نگهبان است، بله؟ از آنجا که آن را متوقف می کند

So, if you have your guard up, then you're quite defensive.

بنابراین، اگر شما نگهبان خود را بالا، پس شما کاملا تدافعی.

You don't reveal many secrets, yep? You're slightly closed.

شما رازهای زیادی را فاش نمی کنید، بله؟ تو کمی بسته ای

On the ropes. There is rope around the edge of the boxing ring.

روی طناب ها در اطراف لبه رینگ بوکس طناب وجود دارد.

Now, if you are punching a person you're fighting with and you have them against the ropes,

حال، اگر به فردی که با او دعوا می‌کنید مشت می‌زنید و او را به طناب‌ها می‌زنید،

then they are in a very vulnerable position. So, if you are on the ropes,

آنگاه در موقعیت بسیار آسیب‌پذیری قرار می‌گیرند. بنابراین، اگر روی طناب هستید، به این

then it means, like, you're really, really struggling. Things are going really, really badly.

معنی است که واقعاً، واقعاً در حال مبارزه هستید. اوضاع واقعاً خیلی بد پیش می رود.

Okay? To roll with the punches. So, someone might be really

باشه؟ برای غلتیدن با مشت. بنابراین، ممکن است یک نفر واقعاً به

hitting me quite badly, and it's like, can you take the punches? Can you keep going? Can you,

شدت به من ضربه بزند، و مثل این است که آیا می توانی مشت ها را بگیری؟ میتونی ادامه بدی؟ آیا می توانید

rather than just, like, falling down on the ground, can you just hang in there and

به جای اینکه فقط روی زمین بیفتید، می توانید فقط در آنجا آویزان شوید و

maybe they're hitting you, but you continue to fight? So, if you're rolling with the punches,

شاید آنها به شما ضربه می زنند، اما شما به مبارزه ادامه می دهید؟ بنابراین، اگر با مشت ها غلت می زنید،

then maybe life isn't going so well, but you keep going.

پس شاید زندگی آنقدرها خوب پیش نمی رود، اما شما به راه خود ادامه می دهید.

Saved by the bell. You're being so badly beaten up, but you know that in, like, 10 seconds,

توسط زنگ ذخیره شده است. شما به شدت کتک می خورید، اما می دانید که در 10 ثانیه،

the bell will go. So, you're just hanging in there, you're hanging in, you're hanging in there,

زنگ خاموش می شود. بنابراین، شما فقط در آنجا آویزان هستید، شما آویزان هستید، شما در آنجا آویزان هستید،

and just as the guy was about to go, knock out, the bell goes, and you're like, ah,

و درست زمانی که آن مرد می خواست برود، ناک اوت کند، زنگ می رود، و شما مانند، آه،

safe. So, saved by the bell means, like, just in time. I was just okay. Oh, that was lucky.

امن هستید. بنابراین، ذخیره شده توسط زنگ به معنای، درست در زمان است. من فقط خوب بودم اوه، این خوش شانس بود.

Saved by the bell. But it's to do with time, like something's happened just in time.

توسط زنگ ذخیره شده است. اما این مربوط به زمان است، مثل اینکه اتفاقی به موقع رخ داده است.

To take it on the chin. So, yep, someone punches you on the chin, yep, can you go,

تا آن را روی چانه بگیرد. بنابراین، بله، یکی به چانه شما می زند، بله، می توانید بروید، آیا می

can you sort of, can you bear the pain? If you take something on the chin, then maybe someone

توانید یک جورهایی، آیا می توانید درد را تحمل کنید؟ اگر چیزی را روی چانه بگیرید، شاید یکی از

criticizes you, and instead of going, no, you can't do that, and insulting them, like, okay,

شما انتقاد کند و به جای رفتن، نه، نمی توانید این کار را انجام دهید و به آنها توهین کنید، مثلاً خوب،

fine, I can deal with that. To take something on the chin. To cope with a criticism.

خوب، من می توانم با آن برخورد کنم. گرفتن چیزی روی چانه. برای کنار آمدن با یک انتقاد

Throw in the towel. I've had enough. I've lost. Yep, I give up. You throw in the towel,

حوله را بیندازید. به اندازه کافی داشته ام. من باختم بله، من تسلیم می شوم حوله می اندازی،

then you are, like, surrendering. I am going to throw in the towel unless right now you go on,

بعد انگار تسلیم می شوی. من قصد دارم حوله را کنار بگذارم، مگر اینکه در حال حاضر ادامه دهید، و

and you do the quiz on boxing, and I need to know that you're one of my subscribers, yep,

مسابقه بوکس را انجام دهید، و من باید بدانم که شما یکی از مشترکان من هستید، بله،

so you get more videos from me. Had lots of useful boxing idioms. The main thing is with

بنابراین ویدیوهای بیشتری از من دریافت می کنید. اصطلاحات بوکس مفید زیادی داشت. نکته اصلی

this, guys, if you're going to take the time to watch these videos, you need to use the

این است، بچه ها، اگر می خواهید برای تماشای این ویدیوها وقت بگذارید، باید از

everyday life, okay? Write down some, start using them. Thank you so much for watching,

زندگی روزمره استفاده کنید، خوب؟ تعدادی را یادداشت کنید، شروع به استفاده از آنها کنید. از تماشای شما بسیار سپاسگزارم

and I'll see you in the next video.

و در ویدیوی بعدی شما را خواهم دید.