Workation - The English We Speak

Hello and welcome to The English We Speak.

سلام و به The English We Speak خوش آمدید.

I’m Feifei.

من فیفی هستم

And I'm Roy!

و من روی هستم!

I hear you're on holiday next week!

شنیدم هفته بعد در تعطیلات هستی!

I bet you're really excited about a lovely holiday

شرط می بندم که واقعاً برای یک تعطیلات دوست داشتنی هیجان زده هستید

and not having to think about work for a whole week!

و مجبور نیستید یک هفته کامل به کار فکر کنید!

Well, I'm going to the beach, but I'll still be working –

خوب، من به ساحل می روم، اما هنوز هم کار

I'm going on a workation.

خواهم کرد - من در حال رفتن به یک کار هستم.

Oh right, well I feel like I've been on a workation

اوه، خوب، راستش را بخواهید، احساس می‌کنم از ماه مارس در حال کار هستم، زیرا ماه‌هاست که به دفتر نرفته‌ام

since March to be honest,

because I haven't been to the office in months.

.

No, Roy.

نه، روی.

You've been working from home.

شما از خانه کار کرده اید.

A workation involves you going somewhere

یک کار شامل این است

where you might go on holiday, like a beach,

که شما به جایی بروید که ممکن است در تعطیلات بروید، مانند یک ساحل،

but working your normal routine.

اما روی روال عادی خود کار کنید.

Ahh that makes a lot of sense.

آهان این خیلی منطقی است

It's a portmanteau, or combination of two words -

این یک پورمانتو یا ترکیبی از دو کلمه است -

'work' and 'vacation'.

"کار" و "تعطیلات".

So, that means you'll be working as normal then?

بنابراین، این بدان معناست که شما در آن زمان به طور معمول کار خواهید کرد؟

Yes, of course.

بله حتما.

Which means that

این بدان معناست که

there will be no office parties while I'm away.

تا زمانی که من دور هستم هیچ مهمانی اداری برگزار نخواهد شد.

Right, so I guess that means I should

درست است، بنابراین حدس می‌زنم این بدان معناست که

send an email to cancel the office

باید یک ایمیل برای لغو المپیک اداری بفرستم

Olympics while we listen to some examples.

در حالی که ما به چند نمونه گوش می‌دهیم.

She spent the day working from the hotel bar

او روز را در بار هتل کار می کرد

and at night she visited the local area.

و شب از منطقه محلی بازدید می کرد.

She really enjoyed her workation.

او واقعا از کار خود لذت می برد.

I'm going on workation next week to be closer

من هفته آینده می

to nature while I work.

روم سر کار تا در حین کار به طبیعت نزدیکتر باشم.

Hopefully the internet will be good.

امیدوارم اینترنت خوب بشه

My workation didn't go as planned as it rained

کار من آنطور که برنامه ریزی شده بود پیش نرفت زیرا

the whole time I was away.

در تمام مدتی که دور بودم باران بارید.

I didn’t manage to see or do anything fun.

من موفق به دیدن یا انجام هیچ چیز سرگرم کننده ای نشدم.

This is The English We Speak from BBC Learning English,

این The English We Speak از BBC Learning English است

and we’re talking about the expression 'workation'.

و ما در مورد عبارت «کار کردن» صحبت می کنیم.

'Workation' is a combination

"کار" ترکیبی

of the words 'work' and 'vacation'

از دو کلمه "کار" و "تعطیلات" است

and it refers to a holiday where you go to another

و به تعطیلاتی اشاره دارد که در آن به مکان دیگری می روید

location but continue working as normal.

اما به کار عادی خود ادامه می دهید.

Yes, so you could go somewhere like a beach,

بله، بنابراین می توانید در حین کار به جایی مانند ساحل،

skiing resort or tourist area while working.

پیست اسکی یا منطقه توریستی بروید.

You can even go to another country on your workation

حتی اگر شرکت شما اجازه دهد می توانید در محل کار خود به کشور دیگری بروید

if your company permits it.

.

So, you were planning to hold the office

بنابراین، شما قصد داشتید

Olympic games while you thought I wasn't working?

بازی های المپیک اداری را برگزار کنید در حالی که فکر می کردید من کار نمی کنم؟

No, I was only joking –

نه، من فقط شوخی کردم -

we would never hold any games or parties without you!

ما هرگز بدون شما هیچ بازی یا مهمانی برگزار نمی کنیم!

Well, good – because I bring the fun by winning all the games!

خوب، خوب - زیرا من با برنده شدن در همه بازی ها سرگرمی را به ارمغان می آوردم!

Right, I'm going to get

درست است، من

ready to go on my workation – a week by the beach

برای رفتن به محل کارم آماده می شوم - یک هفته کنار ساحل

and I'll need my sunglasses and swimwear.

و به عینک آفتابی و لباس شنا نیاز دارم.

I can't wait to go to Brighton beach!

من نمی توانم صبر کنم تا به ساحل برایتون بروم!

You're going to Brighton – in the south of the UK – in February?

آیا در ماه فوریه به برایتون - در جنوب بریتانیا - می روید؟

Well, good luck finding the Sun –

خوب، موفق باشید در یافتن خورشید -

You should probably take a coat on your workation.

احتمالاً باید در محل کار خود کت بپوشید.

OK Roy, bye!

باشه روی، خداحافظ!

Bye!

خدا حافظ!