Football: 'Super League' for Europe: BBC News Review

Hello. Welcome to News Review from BBC Learning English.

سلام. به بررسی اخبار از BBC Learning English خوش آمدید.

I'm Tom and joining me this morning is Catherine. Hi, Catherine.

من تام هستم و امروز صبح کاترین به من می پیوندد . سلام کاترین

Hello Tom and hello everybody. Today's story is about a

سلام تام و سلام به همه. داستان امروز درباره یک

big development in the world of professional football.

تحول بزرگ در دنیای فوتبال حرفه ای است.

Don't forget – if you want to test yourself

فراموش نکنید – اگر می خواهید خود را

on today's vocabulary, we have a quiz at bbclearningenglish.com.

روی دایره لغات امروز آزمایش کنید، ما یک مسابقه در bbclearningenglish.com داریم.

Now, let's hear more about

اکنون، بیایید بیشتر در مورد

this story from a BBC Radio 5 live news report:

این داستان از یک گزارش زنده رادیو بی بی سی 5 بشنویم:

Yes, there are plans to start a new European Super League in football.

بله، برنامه هایی برای راه اندازی یک سوپر لیگ جدید اروپا در فوتبال وجود دارد.

This Super League will include six English football teams

این سوپرلیگ شامل شش تیم فوتبال انگلیسی

and more teams from Europe. Now, this news has been met with

و تیم های بیشتری از اروپا خواهد بود. اکنون این خبر با

mixed reactions to say the least: some are in favour,

واکنش‌های متفاوتی روبه‌رو شده است: برخی موافق هستند،

but a lot of people are strongly opposed to the idea.

اما بسیاری از مردم به شدت با این ایده مخالف هستند.

OK. So, we've got three words and expressions that you can

خوب. بنابراین، ما سه کلمه و عبارت داریم که می توانید

use to talk about today's story. Catherine, what are they?

از آنها برای صحبت در مورد داستان امروز استفاده کنید. کاترین، آنها چیست؟

We have: 'breakaway', 'beggars belief' and 'blunt take'.

ما داریم: "انفصال"، "باور گدا" و "تصویر صریح".

'Breakaway', 'beggars belief' and 'blunt take'.

«انفصال»، « باور گدا» و «تصویر صریح».

Some great British-English expressions there. Catherine,

برخی از عبارات عالی بریتانیایی-انگلیسی وجود دارد. کاترین، لطفاً

let's take a look at your first one and your first headline, please.

به اولین و اولین تیتر شما نگاهی بیندازیم.

Yes, we're starting in the UK with the Evening Standard – the headline:

بله، ما در بریتانیا با ایونینگ استاندارد شروع می کنیم – تیتر:

'Breakaway' – independent, separate after leaving a group.

«بریک» – مستقل، بعد از ترک یک گروه جدا شوید.

Catherine, what can you tell us about this word 'breakaway'?

کاترین، در مورد این کلمه "گریز" به ما چه بگویید؟

Well, I can tell you that it's an objective and we use it

خوب، می توانم به شما بگویم که این یک هدف است و ما از آن

before the noun 'Super League'.

قبل از اسم "سوپر لیگ" استفاده می کنیم.

  Now, the spelling of this word is: B-R-E-A-K-A-W-A-Y.

حال املای این کلمه به این صورت است: ب-ر-ا-ک-ا-و-ا-ی.

Now, that's actually two words: 'break' and 'away',

حالا، این در واقع دو کلمه است: "شکستن" و "دور"،

but we put them together to make the adjective 'breakaway'.

اما ما آنها را کنار هم قرار می دهیم تا صفت "شکستن" را ایجاد کنیم.

OK. So, what does it mean, this word 'breakaway'?

خوب. بنابراین، معنی این کلمه "شکاف" چیست؟

We've looked at how it's put together.

ما به نحوه چیدمان آن نگاه کرده ایم.

What's the meaning of the word?

معنی کلمه چیست؟

Well, it means you've literally...

خوب، یعنی شما به معنای واقعی کلمه... از

you've broken with something and you've moved away from it.

چیزی جدا شده اید و از آن فاصله گرفته اید.

So, you were part of a group or an organisation, but you've

بنابراین، شما بخشی از یک گروه یا یک سازمان بودید، اما

now left that group and you've started doing a similar activity,

اکنون آن گروه را ترک کرده اید و فعالیت مشابهی را شروع کرده اید،

but you've done it on your own.

اما آن را به تنهایی انجام داده اید.

So, we're looking at this Super League,

بنابراین، ما به این سوپرلیگ نگاه می کنیم ،

right, which is kind of 'broken away' from what has come before it.

درست است، که به نوعی از آنچه قبل از آن آمده است، جدا شده است.

Now, we've got these two words: 'break' and 'away'.

اکنون، ما این دو کلمه را داریم: "شکستن" و "دور".

'Break' is not always a good word, right?

"شکستن" همیشه کلمه خوبی نیست، درست است؟

I could break my arm or I could break somebody's heart.

می توانستم دستم را بشکنم یا قلب کسی را بشکنم.

Yeah, most definitely.

بله، قطعا

And it's often used – 'breakaway' means usually you've...

و اغلب از آن استفاده می شود – «جدا کردن» به این معنی است که معمولاً ...

you're a 'breakaway group': you're doing your own thing,

شما یک «گروه جدا شده» هستید: شما کار خود را انجام می دهید،

but the group that you've left is not happy about it.

اما گروهی که ترک کرده اید از این موضوع خوشحال نیست.

Or you weren't happy with the way the group was behaving or organising itself;

یا از نحوه رفتار یا سازماندهی گروه راضی نبودید.

you think you can do it better, so you leave that old group

شما فکر می کنید می توانید آن را بهتر انجام دهید، بنابراین آن گروه قدیمی را ترک می کنید

and you start doing the same thing yourself. Now, as you can imagine,

و خودتان شروع به انجام همان کار می کنید. اکنون، همانطور که می توانید تصور کنید

a lot of times when people do that, somebody's not happy.

، بسیاری از مواقع وقتی مردم این کار را انجام می دهند، کسی راضی نیست.

So, 'to break away'. This is a phrasal verb, right?

بنابراین، "برای جدا شدن". این یک فعل عبارتی است، درست است؟

Yes, absolutely. Yes, as well as an adjective,

بله کاملا. بله، و همچنین یک صفت،

you can use it as a phrasal verb.

می توانید آن را به عنوان یک فعل عبارتی استفاده کنید.

You can 'break away' and start your own group.

شما می توانید "جدا شوید" و گروه خود را راه اندازی کنید.

You can 'break away from', and you use a preposition 'from',

شما می‌توانید از یک گروه قبلی جدا شوید و از حرف اضافه «از» استفاده کنید

a previous group. Now, Tom, I've heard on the grapevine a rumour

. حالا، تام، من در درخت انگور شایعه ای

about something called TBC.

در مورد چیزی به نام TBC شنیده ام.

TBC Learning English!

آموزش زبان انگلیسی TBC!

Yeah, Tom's Broadcasting Corporation Learning English.

بله، شرکت پخش تامز انگلیسی یاد می گیرد.

This is my 'breakaway' group, which I've been thinking about starting.

این گروه "گروه جدایی" من است که به راه اندازی آن فکر می کردم.

...Outrageous. I can't believe it.

...ظالمانه. من نمی توانم آن را باور کنم.

You're going to 'break away' – phrasal verb – from the BBC and

شما می‌خواهید از بی‌بی‌سی جدا شوید - فعل عبارتی - و

you're going to start a 'breakaway' English teaching company.

می‌خواهید یک شرکت آموزشی انگلیسی را راه‌اندازی کنید.

And do you know what that would make me as a person?

و آیا می دانید چه چیزی من را به عنوان یک شخص تبدیل می کند؟

That would make me a 'breakaway', which is the noun, right?

این باعث می‌شود من یک «شکاف»، که اسم آن است، درست شود؟

We can also use a 'breakaway' as a noun to refer to the person or

همچنین می‌توانیم برای اشاره به شخص یا

thing that breaks away. Exactly.

چیزی که جدا می‌شود، از «شکاف» به عنوان اسم استفاده کنیم. دقیقا.

Great. OK. That's 'breakaway'.

عالی. خوب. این همان "انفصال" است.

Let's take a look at our summary slide, please:

بیایید نگاهی به اسلاید خلاصه خود بیندازیم، لطفا:

So, 'break' – a word with a lot of uses.

بنابراین، "شکستن" - کلمه ای با کاربردهای فراوان.

There's a video of Sam giving us some more, right, Catherine?

یه ویدیو هست که سام چند تا دیگه بهمون میده، درسته، کاترین؟

Yes, five more, in fact.

بله، در واقع پنج مورد دیگر.

And to watch that video, it just takes a minute – just click the link.

و برای تماشای آن ویدیو، فقط یک دقیقه طول می کشد - فقط روی پیوند کلیک کنید.

Click the link in the description.

روی لینک در توضیحات کلیک کنید.

Perfect. OK. Catherine, let's take a look at your next headline, please.

کامل. خوب. کاترین ، لطفا به تیتر بعدی شما نگاهی بیندازیم.

Yes, we are now at the Burnley Express,

بله، ما اکنون در برنلی اکسپرس هستیم،

here in the UK – the headline:

اینجا در بریتانیا - تیتر:

'Beggars belief' – is shocking, outrageous.

"باور گداها" - تکان دهنده و ظالمانه است.

Nice British-English expression.

بیان انگلیسی انگلیسی زیبا.

Catherine, what can you tell us about this one?

کاترین، در مورد این یکی به ما چه می گویی؟

Yes, it's another two-word expression, Tom.

بله، این یک عبارت دو کلمه ای دیگر است، تام.

The first word – 'beggars': B-E-G-G-A-R-S.

کلمه اول – گدایان: B-E-G-G-A-R-S.

Second word is 'belief': B-E-L-I-E-F.

کلمه دوم "باور" است: B-E-L-I-E-F.

It 'beggars belief'.

این "باور گدا" است.

It's a fixed expression; we don't change it. And it's a verb phrase,

این یک عبارت ثابت است. ما آن را تغییر نمی دهیم و این یک عبارت فعل است،

so you use it after a subject, which is usually 'it'.

بنابراین شما آن را بعد از یک موضوع استفاده می کنید که معمولاً 'it' است.

Now, it's similar to 'unbelievable', but it's like 'shocking'.

در حال حاضر، آن را شبیه به "باور نکردنی"، اما آن را مانند "تکان دهنده".

If something 'beggars belief', you're really shocked, you're outraged.

اگر چیزی "باور گدا" باشد، واقعاً شوکه شده اید، خشمگین می شوید.

It's... it's a really, kind of, affronting thing that has happened.

این یک اتفاق واقعاً توهین آمیز است که رخ داده است.

So, you're really... you don't like what's happened.

بنابراین، شما واقعاً ... آنچه را که اتفاق افتاده را دوست ندارید.

If you beg... if it 'beggars belief', it's quite shocking.

اگر التماس کنید... اگر "باور گدا" باشد، کاملاً تکان دهنده است. یه

Sort of like, 'I can't believe it,' right?

جورایی مثل "باورم نمیشه" درسته؟

Yeah. In a bad way. You know, you're like, 'What??!'

آره به طرز بدی می دانی، تو می گویی، "چی؟؟!!"

So, when I first heard the story of Tom's Broadcasting Company, I've got to

بنابراین، وقتی برای اولین بار داستان شرکت پخش تام را شنیدم، باید

say, I turned round and I said: 'It beggars belief that he's done that!'

بگویم، برگشتم و گفتم: " باور اینکه او این کار را کرده است!"

OK. Concentrating on the language, good example.

خوب. تمرکز روی زبان، مثال خوبی است.

You said: 'It beggars belief that...'

شما گفتید: "باور گدا است که..."

And this is a common sort of way that we can use this expression, right?

و این یک روش رایج است که ما می توانیم از این عبارت استفاده کنیم، درست است؟

Yes. You can use it as... you can just say the statement:

آره. می توانید از آن به عنوان استفاده کنید... فقط می توانید این جمله را بگویید:

'Something's happened: Tom set up TBC – it beggars belief'.

"چیزی اتفاق افتاده است: تام TBC را راه اندازی کرد - این باور را گدا می کند".

Or you can say: 'It beggars belief that Tom has set up a rival to the BBC.'

یا می‌توانید بگویید: "این باور که تام رقیبی برای بی‌بی‌سی ایجاد کرده است، گدایی است."

Can't believe it.

باورم نمیشه

You can't... I can't believe it: it beggars belief.

شما نمی توانید... من نمی توانم آن را باور کنم: این باور را گدایی می کند.

I can't believe that we've come to the end of this section.

من نمی توانم باور کنم که ما به پایان این بخش رسیده ایم.

It beggars belief that we're here. OK. Let's take a look at

این باور را التماس می کند که ما اینجا هستیم. خوب. بیایید نگاهی به

that summary slide, please, for it 'beggars belief':

آن اسلاید خلاصه بیندازیم، لطفاً ، زیرا "باور گدا" است:

So, in today's story we've seen that lots of people in the

بنابراین، در داستان امروز ما دیدیم که افراد زیادی در

world of football are being very loud and very noisy,

دنیای فوتبال بسیار پر سر و صدا هستند

making their opinions heard about the Super League. But we have a video

و نظرات خود را در مورد سوپر لیگ. اما ما یک ویدیو

from the archive about football crowds becoming quieter, right?

از آرشیو داریم در مورد ساکت شدن جمعیت فوتبال، درست است؟

Yes, we do. Not as quiet as they are at the minute

بله ما انجام میدهیم. به دلیل قرنطینه آنقدر ساکت نیستند که در آن لحظه

because of lockdown – there's no crowds at all.

هستند - اصلاً ازدحام وجود ندارد.

But we do have a programme about the way that football crowds are actually

اما ما برنامه‌ای داریم که نشان می‌دهد تماشاگران فوتبال واقعاً

making less noise than they used to. Just click the link... to watch the show.

سر و صدای کمتری نسبت به گذشته ایجاد می‌کنند. برای تماشای برنامه کافیست روی لینک ... کلیک کنید.

Just click... Just click the link in the video. OK. Perfect.

فقط کلیک کنید... فقط روی لینک داخل ویدیو کلیک کنید. خوب. کامل.

Catherine, let's have a look at your next headline for today, please.

کاترین، بیایید نگاهی به تیتر بعدی شما برای امروز بیندازیم، لطفا.

Right, OK. We are at HITC, here in the UK – the headline:

درسته، باشه ما در HITC هستیم، اینجا در بریتانیا - تیتر:

'Blunt take' – completely honest opinion.

"بلاانت" - نظر کاملا صادقانه.

Catherine, tell us about 'blunt take'.

کاترین، در مورد "تصویر صریح" به ما بگویید.

Here we go. So, we've got two words here.

در اینجا ما می رویم. بنابراین، ما در اینجا دو کلمه داریم.

The first word – 'blunt': B-L-U-N-T. The second word – 'take': T-A-K-E.

اولین کلمه - "بلانت": B-L-U-N-T. کلمه دوم - "گرفتن": T-A-K-E.

Now, when we say these words slowly, you'll hear it like this: 'blunt take'.

حالا، وقتی این کلمات را آهسته می گوییم، آن را به این صورت می شنوید: «بلانت بگیر».

But in a sentence, you won't hear the 't' sound at the end of 'blunt'.

اما در یک جمله، صدای "t" را در انتهای "بلانت" نمی شنوید.

We'll say it like this, Tom: 'Blunt take'.

ما اینطور می گوییم، تام: "بلانت بگیر".

It will all come together into 'blunt take'. A 'blunt take'. OK.

همه اینها با هم در یک «تصویر صریح» قرار خواهند گرفت. یک "گرفتن صریح". خوب.

Catherine, give us your 'blunt take'. What does this mean, this expression?

کاترین، "تصور صریح" خود را به ما بده. معنی این عبارت چیست؟

OK. 'Blunt take' means – if you give a 'blunt take' on something,

خوب. "تصویر صریح" به این معنی است که - اگر شما در مورد چیزی "تصویر صریح" بدهید

you say your opinion very honestly, very openly, and even if you know

، نظر خود را بسیار صادقانه، بسیار آشکار می گویید، و حتی اگر می دانید

the person isn't going to like what you're saying, you don't soften

که آن شخص از چیزی که شما می گویید خوشش نمی آید، آن را دوست ندارید.

anything you're going to say: you say it directly. You tell it like it is.

هر چیزی را که می خواهید بگویید نرم کنید: مستقیماً آن را می گویید. شما آن را همانطور که هست بگویید.

You say it like it is, or you tell it like it is. Great.

شما آن را همانطور که هست می گویید یا آن را همانطور که هست می گویید . عالی.

OK. So, this adjective 'blunt'. What does this mean?

خوب. بنابراین، این صفت "بلانت". این یعنی چی؟

Well, if something's 'blunt' – if a knife is 'blunt', it isn't sharp.

خوب، اگر چیزی "بلند" باشد - اگر چاقو "بلانت" باشد، تیز نیست.

And a sharp knife will cut cleanly,

و یک چاقوی تیز تمیز برش می دهد،

but if you cut something with a 'blunt' knife,

اما اگر چیزی را با چاقوی "بلانت"

it's not going to be pleasant... it's not going to be comfortable.

ببرید، خوشایند نخواهد بود... راحت نیست.

So, we can say ...we can say it's sort of not refined, right?

بنابراین، می توانیم بگوییم ... می توانیم بگوییم که به نوعی تصفیه نشده است، درست است؟

It's not polished or perfect.

صیقلی یا کامل نیست.

Exactly. So, here it means, kind of, honest.

دقیقا. بنابراین، در اینجا به معنای صادقانه است.

And 'take' – what's a 'take'? Why do we use 'take' in this expression?

و "گرفتن" - "گرفتن" چیست؟ چرا در این عبارت از «برداشتن» استفاده می کنیم؟

OK. A 'take' is your opinion on something.

خوب. "گرفتن" نظر شما در مورد چیزی است.

If you give somebody your 'take' on something, you give your opinion.

اگر به کسی "برداشت" خود را در مورد چیزی بدهید، نظر خود را می دهید.

So, a 'blunt take' is a brutally honest opinion – no niceness.

بنابراین، "گرفتن صریح" یک عقیده وحشیانه صادقانه است - نه خوب.

You're just saying it the way it is.

شما فقط همین طور که هست می گویید.

So, we can use the verbs 'deliver', 'give' and 'provide' with this.

بنابراین، می‌توانیم از افعال «تسلیم»، «دادن» و «ارائه» استفاده کنیم.

We can 'deliver', 'give' or 'provide a blunt take'.

ما می‌توانیم «تحویل»، «دادن» یا «تصویر صریح» ارائه کنیم.

Catherine, could you please give me the 'blunt take'.

کاترین، می‌توانی لطفاً به من "تصویر صریح" را بدهی؟

What do you think about TBC Learning English?

نظر شما در مورد آموزش زبان انگلیسی TBC چیست؟

Tom, I think you're crazy.

تام، فکر می کنم تو دیوانه ای.

That's it. Nothing more to say.

خودشه. حرف دیگه ای نمانده.

Ooh. Telling it like it is – giving us the 'blunt take'. OK.

اوه گفتن آن به همان شکلی که هست - به ما «تصویر صریح» را می دهد. خوب.

And at this point, let's cut to our summary slide, please:

و در این مرحله، اجازه دهید به اسلاید خلاصه خود برش دهیم، لطفا:

OK. Catherine, can you give us a recap of today's vocabulary, please?

خوب. کاترین، می‌توانید خلاصه‌ای از واژگان امروز را به ما بدهید، لطفا؟

Yes, we had: 'breakaway' – independent, separate after

بله، ما داشتیم: «انفجار» - مستقل، پس از

leaving a group. We had: 'beggars belief' – is shocking, outrageous.

ترک یک گروه جدا. ما داشتیم: " باور گدا" - تکان دهنده، ظالمانه است.

And 'blunt take' – completely honest opinion.

و "برخورد صریح" - نظر کاملا صادقانه.

And don't forget – if you want to test yourself

و فراموش نکنید – اگر می خواهید خود را

on today's vocabulary, we have a quiz at bbclearningenglish.com.

در واژگان امروزی محک بزنید، ما یک مسابقه در bbclearningenglish.com داریم.

And of course we are all over social media as well.

و البته ما در سراسر رسانه های اجتماعی نیز حضور داریم.

That's it from us today. Thanks for joining us and please come back next time.

همین امروز از ماست. از اینکه به ما پیوستید متشکریم و لطفا دفعه بعد برگردید.

Bye. Bye!

خدا حافظ. خدا حافظ!