How do you learn to speak a language? 6 Minute English

Rob: Hello and welcome to 6 Minute English -

راب: سلام و به 6 دقیقه انگلیسی خوش آمدید

the show that brings you an interesting

- برنامه ای که موضوع جالب

topic, authentic listening practice

، تمرین گوش دادن معتبر

and vocabulary to help you improve your

و واژگانی را برای شما به ارمغان می آورد تا به شما در بهبود

language skills. I'm Rob...

مهارت های زبانی کمک کند. من راب هستم...

Neil: Watashi no namae wa Neil desu.

نیل: واتاشی نو نام و نیل دسو.

And that means 'my name's Neil'.

و این به معنای "اسم من نیل است".

Rob: So Neil, here's a question for you -

راب: پس نیل، اینجا یک سوال از شما وجود دارد - البته

can you speak any languages

آیا می توانید به زبان

other than English of course? I think you can!

دیگری غیر از انگلیسی صحبت کنید؟ من فکر می کنم شما می توانید!

Neil: Un poco de español

نیل: Un poco de español

that means a little bit of Spanish.

که به معنای کمی اسپانیایی است.

Some Japanese, which I tried at the beginning

مقداری ژاپنی که در ابتدا امتحان کردم

and also a bit of Czech language

و همچنین کمی زبان چکی

Dobrý den. Jak se máš?

Dobrý den. جک سه ماش؟

Rob: Very impressive. So what tips can you give

راب: بسیار تاثیرگذار. بنابراین چه نکاتی می توانید

for learning to speak another language?

برای یادگیری صحبت کردن به زبان دیگر ارائه دهید؟

Neil: Well, practise, practise, practise -

نیل: خوب، تمرین کنید، تمرین کنید، تمرین کنید -

and don't be afraid of making mistakes

و

as I no doubt have.

بدون شک از اشتباه کردن نترسید.

Rob: Of course. Well my aim this year is to master

راب: البته. خوب هدف من امسال تسلط

the Spanish language.

بر زبان اسپانیایی است.

Master means to learn thoroughly.

استاد یعنی یادگیری کامل.

Neil: Muy bien! Well you're not alone.

نیل: موی بین! خوب تو تنها نیستی

A survey by the British Council found

یک نظرسنجی توسط شورای بریتانیا نشان داد که

learning a language is a new year's resolution

یادگیری یک زبان تصمیم سال جدید

for about one in five Britons in 2018.

برای حدود یک نفر از هر پنج بریتانیایی در سال 2018 است.

So learning Spanish is a good start Rob

بنابراین یادگیری زبان اسپانیایی شروع خوبی است راب،

but do you know approximately

اما آیا می دانید

how many languages there are in the world altogether?

در کل دنیا چند زبان وجود دارد؟

Are there... a) 70, b) 700 or c) 7,000

آیا وجود دارد... الف) 70، ب) 700 یا ج) 7000

Rob: Well I know there are many but surely not 7,000

راب: خوب می دانم که تعداد زیادی وجود دارد اما مطمئناً 7000 نیست

so I'm going to say b) 700 -

بنابراین می خواهم بگویم ب) 700 -

but don't expect me to learn all of them.

اما انتظار نداشته باشید که همه آنها را یاد بگیرم. .

Neil: I won't Rob. But I will give you the answer later.

نیل: من راب نمی کنم. ولی بعدا جوابتون رو میدم.

So, we all know learning another

بنابراین، همه ما می دانیم که یادگیری

language is a good thing -

یک زبان دیگر چیز خوبی است -

it brings us many benefits.

مزایای زیادی برای ما به ارمغان می آورد.

Rob: Yes, we can communicate with people

راب: بله، ما می توانیم با مردم کشورهای دیگر ارتباط برقرار کنیم

from other countries and when we're travelling

و وقتی در حال سفر

we can understand what signs and notices say.

هستیم می توانیم بفهمیم که علائم و اعلانات چه می گویند.

So we don't get lost.

بنابراین ما گم نمی شویم.

Neil: That's right - but many scientists also

نیل: درست است - اما بسیاری از دانشمندان همچنین

believe that knowledge of another language

معتقدند که دانش یک زبان دیگر

can boost your brainpower. A study of monolingual

می تواند قدرت مغز شما را تقویت کند. مطالعه ای بر روی افراد تک زبانه

and bilingual speakers suggests speaking

و دوزبانه نشان می دهد که صحبت کردن به

two languages can help slow down

دو زبان می تواند به کاهش

the brain's decline with age.

سرعت زوال مغز با افزایش سن کمک کند.

Rob: All good reasons. But Neil,

راب: همه دلایل خوب. اما نیل،

learning another language is hard.

یادگیری یک زبان دیگر سخت است.

It would take me years and years to become

سالها و سالها طول می کشد تا به

fluent in say, Mandarin - by fluent I mean

زبان ماندارین مسلط شوم - منظورم از مسلط

speak very well, without difficulty.

صحبت کردن بسیار خوب و بدون مشکل است.

Neil: Well this depends on your mother tongue.

نیل: خب این بستگی به زبان مادری شما دارد.

In general, the closer the second language

به طور کلی، هر چه زبان دوم

is to the learner's native tongue and culture

in terms of vocabulary, sounds or sentence structure -

از نظر واژگان، صداها یا ساختار جمله به زبان مادری و فرهنگ زبان آموز نزدیک تر باشد

the easier it will be to learn.

- یادگیری آن آسان تر خواهد بود.

Rob: But whatever the language, there is so much

راب: اما زبان هر چه که باشد،

vocabulary to learn - you know, thousands

واژگان زیادی برای یادگیری وجود دارد - می دانید، هزاران

and thousands of words.

و هزاران کلمه.

Neil: Maybe not Rob. Professor Stuart Webb,

نیل: شاید راب نه. پروفسور استوارت وب،

a linguist from the University of Western Ontario,

زبان شناس از دانشگاه وسترن انتاریو،

may be able to help you. He spoke to

ممکن است بتواند به شما کمک کند. او با

BBC Radio 4's More or Less programme

برنامه کم و بیش رادیو بی بی سی صحبت کرد

and explained that you don't need to do that...

و توضیح داد که شما نیازی به انجام این کار ندارید...

Professor Stuart Webb: For language learners

پروفسور استوارت وب: برای زبان آموزان

in a foreign language setting - so for example

در یک محیط زبان خارجی - به عنوان مثال

if you were learning French in Britain

اگر در حال یادگیری زبان فرانسه در بریتانیا

or English in Japan,

یا انگلیسی در بریتانیا هستید. ژاپن،

students may often really struggle to learn more than

دانش‌آموزان اغلب پس از سال‌ها مطالعه ممکن است واقعاً برای یادگیری بیش از

2,000, 3,000 words after many years of study.

2000، 3000 کلمه دچار مشکل شوند.

So for example, there was study in Taiwan recently

به عنوان مثال، اخیراً مطالعه‌ای در تایوان انجام شد

that showed that after nine years of study

که نشان داد پس از 9 سال مطالعه،

about half of the students had still failed to learn

حدود نیمی از دانش‌آموزان هنوز نتوانسته‌اند

the most frequent 1,000 words.

بیشترین 1000 کلمه را یاد بگیرند.

Now they knew lower frequency words

حالا آنها کلمات با فرکانس پایین تر را می دانستند،

but they hadn't mastered those most important words.

اما به آن کلمات مهم تسلط نداشتند.

Neil: So Rob, don't waste your time trying to learn

نیل: پس راب، وقتت را برای

every single word. Professor Webb spoke there

یادگیری تک تک کلمات تلف نکن. پروفسور وب در آنجا

about research that showed students

درباره تحقیقاتی صحبت کرد که نشان می‌داد دانش‌آموزان

knew lower frequency words

کلمات با فرکانس پایین‌تر را می‌دانند

but weren't learning enough high frequency words.

اما به اندازه کافی کلمات فرکانس بالا را یاد نمی‌گرفتند.

Rob: Right, and frequency here means the number

راب: درست است، و فرکانس در اینجا به معنی

of times something happens - so the important

تعداد دفعاتی است که اتفاقی می افتد - بنابراین

words to learn are the high frequency ones -

کلمات مهمی که باید یاد بگیرید، کلمات با فرکانس بالا هستند -

and how many are there exactly?

و دقیقاً چند کلمه وجود دارد؟

Neil: Here's Professor Stuart Webb again...

نیل: دوباره پروفسور استوارت وب...

Professor Stuart Webb: For example, with English,

پروفسور استوارت وب: به عنوان مثال، با زبان انگلیسی،

I would suggest if you learn the 800 most frequent

پیشنهاد می کنم اگر 800 لم پرتکرار را یاد بگیرید

lemmas - which is a word and its inflections -

- که یک کلمه و عطف های آن است -

that will account for about 75 per cent of all of the

که حدود 75 درصد از کل کلمات را تشکیل می دهد. از

English language. So that learning those 800 words

زبان انگلیسی به طوری که یادگیری آن 800 کلمه

first will provide the foundation for which you may be

ابتدا پایه ای را برای شما فراهم می کند که ممکن است

able to learn the lower frequency words.

بتوانید کلمات فرکانس پایین تر را یاد بگیرید.

Rob: Fascinating stuff. And good to know

راب: چیزهای جذاب. و خوب است بدانید که

I just need to learn about 800 words -

من فقط باید حدود 800 کلمه را یاد بگیرم -

or what he calls lemmas.

یا آنچه او لم می نامد.

Neil: Yes a lemma is the simplest form

نیل: بله لم ساده ترین شکل

or base form of a word. And the inflection here

یا شکل پایه یک کلمه است. و عطف در اینجا

refers to how the base word is changed

به نحوه تغییر کلمه پایه

according to its use in a sentence.

با توجه به کاربرد آن در جمله اشاره دارد.

Knowing these things give you a foundation -

دانستن این موارد به شما پایه و اساس می دهد -

that's the basics from which you language learning

این اصولی است که یادگیری زبان شما از آن

will develop. Simple!

توسعه می یابد. ساده!

Rob: Thank goodness I am learning just one

راب: خدا را شکر که فقط یک

new language!

زبان جدید یاد می‌گیرم!

Neil: But how many languages could you potentially

نیل: اما به طور بالقوه می‌توانید چند

be learning Rob? Earlier I asked you, approximately

زبان راب یاد بگیرید؟ قبلاً از شما پرسیدم که

how many languages there are in the world altogether?

در کل دنیا تقریباً چند زبان وجود دارد؟

Are there... a) 70, b) 700, c) 7,000

آیا وجود دارد ... الف) 70، ب) 700، ج) 7000

Rob: And I said 700. Was I right?

راب: و من گفتم 700. درست گفتم؟

Neil: No Rob, you were wrong. There are around

نیل: نه راب، تو اشتباه کردی. حدود

7,000 recognised languages in the world

7000 زبان در جهان به رسمیت شناخته شده است،

but UNESCO has identified 2,500 languages

اما یونسکو 2500 زبان را شناسایی کرده است

which it claims are at risk of extinction.

که ادعا می کند در معرض خطر انقراض هستند.

Rob: A sobering thought Neil.

راب: یک فکر هوشیارانه نیل.

Now shall we remind ourselves of some of the English

اکنون باید برخی از

vocabulary we've heard today. Starting with master.

واژگان انگلیسی را که امروز شنیده ایم یادآوری کنیم. شروع با استاد.

Neil: To master a new skill, in this context,

نیل: تسلط بر یک مهارت جدید، در این زمینه،

means to learn thoroughly or learn well.

به معنای یادگیری کامل یا خوب یادگیری است.

"Rob hopes to master Spanish

راب امیدوار است

before he starts a new job in Madrid."

قبل از شروع کار جدید در مادرید به زبان اسپانیایی تسلط پیدا کند.

Rob: Really? That's news to me Neil!

راب: واقعا؟ این برای من خبری است نیل!

But it would be good to be fluent in Spanish -

اما خوب است که به زبان اسپانیایی -

or any language

یا هر زبانی

- or to speak it fluently - that's speaking it

- مسلط باشید یا روان صحبت کنید - یعنی

very well and without difficulty.

خیلی خوب و بدون مشکل صحبت کنید.

Neil: Now our next word was frequency.

نیل: حالا کلمه بعدی ما فرکانس بود.

Here we are referring to high and low frequency words -

در اینجا ما به کلمات با فرکانس بالا و پایین اشاره می کنیم -

so it means how often they occur.

بنابراین به این معنی است که آنها چند بار رخ می دهند.

Examples of a high frequency word are

نمونه‌هایی از یک کلمه با فرکانس بالا عبارتند

''it', 'the' and 'and'.

از «it»، «the» و «and».

Rob: And our next word is inflections.

راب: و کلمه بعدی ما عطف است.

These are the changes to the basic form of words

اینها تغییرات شکل اصلی کلمات

according to their function in a sentence.

با توجه به عملکرد آنها در یک جمله است.

Such as adding an 's' to the end of a word

مانند افزودن s به آخر کلمه

to make it plural.

برای جمع شدن آن.

Neil: And don't forget lemma which is

نیل: و لم را فراموش نکنید

the simplest form or base form of a word before

که ساده ترین شکل یا پایه یک کلمه قبل

an inflection is added.

از اضافه شدن عطف است.

Rob: And finally foundation which means the

راب: و در نهایت پایه و اساس که به معنای

basics your learning grows from.

اصول اولیه یادگیری شما است.

Neil: That just leaves me to remind you

نیل: این به من اجازه می دهد تا به شما یادآوری کنم

that you can learn English with us

که می توانید با ما در bbclearningenglish.com انگلیسی یاد بگیرید

at bbclearningenglish.com.

.

That's it for today's 6 Minute English.

این برای 6 دقیقه انگلیسی امروز است.

We hope you enjoyed it. Bye for now.

امیدواریم از آن لذت برده باشید. فعلا خداحافظ.

Na shledanou! Hasta luego! Ja-ne!

نا شلدانو! هستا لوگو! جا-نه!

Rob: And in English, goodbye.

راب: و به انگلیسی، خداحافظ.

Neil: Goodbye.

نیل: خداحافظ.