Beyonce sets new world record: BBC News Review

Hello and welcome to News Review from BBC Learning English.

سلام و به بررسی اخبار از BBC Learning English خوش آمدید.

I'm Tom. Joining me today is Catherine. Hi Catherine.

من تام هستم. امروز کاترین به من می‌پیوندد. سلام کاترین.

Hi Tom. Hello everybody. Today we're looking at the Grammys

سلام تام. سلام به همه. امروز در حال بررسی مراسم گرمی هستیم

and in particular we'll be talking about the singer Beyoncé.

و به طور خاص درباره خواننده بیانسه صحبت خواهیم کرد.

Don't forget – if you want to test yourself on the vocabulary you learn today,

فراموش نکنید – اگر می‌خواهید خود را روی واژگانی که امروز یاد می‌گیرید آزمایش کنید،

we have a quiz at bbclearningenglish.com.

ما یک مسابقه در bbclearningenglish.com داریم.

Now, let's hear more about this story from this BBC radio report:

اکنون، بیایید از این گزارش رادیویی بی‌بی‌سی درباره این داستان بیشتر بشنویم:

So, the Grammys took place in Los Angeles on Sunday.

بنابراین، مراسم گرمی یکشنبه در لس‌آنجلس برگزار شد.

It was the 63rd Grammy Awards

این شصت و سومین دوره جوایز گرمی بود

and the singer Beyoncé has set a new record: she won her 28th award,

و بیانسه خواننده رکورد جدیدی را به نام خود ثبت کرد: او بیست و هشتمین جایزه خود را برد، به

which means she's won more Grammys than any other female artist ever.

این معنی که او بیش از هر هنرمند زن دیگری جایزه گرمی را دریافت کرده است.

Ever! Well done Beyoncé! Catherine, you've been looking at the world's media

همیشه! آفرین بیانسه! کاترین، شما به رسانه‌های جهان

for three words and expressions we can use today. What are they?

برای سه کلمه و عبارتی که امروز می‌توانیم استفاده کنیم نگاه می‌کردی. آنها چه هستند؟

We have: 'decorated', 'took centre stage' and 'opted'.

ما این موارد را داریم: «تزیین»، «در مرکز صحنه قرار گرفت» و «انتخاب» کرد.

'Decorated', 'took centre stage' and 'opted'.

"تزیین شده"، "در مرکز صحنه قرار گرفت" و "انتخاب شد".

Catherine, can we have your first headline please?

کاترین، لطفاً می‌توانیم اولین تیتر شما را داشته باشیم؟

We can. We are starting here in the UK with The Times – the headline:

ما میتوانیم. ما از اینجا در بریتانیا با جایزه The Times - با عنوان:

'Decorated' – awarded.

"تزیین شده" - شروع می کنیم.

Now, Catherine, the verb 'to decorate' –

حالا، کاترین، فعل «دکور کردن» –

this is something that you'd normally do in a house, right?

این کاری است که معمولاً در خانه انجام می‌دهید، درست است؟

Yes, that's right, Tom. I'm sure you make your house

بله، درست است، تام. مطمئن هستم که

look absolutely amazing at Christmas, don't you?

خانه‌تان را در کریسمس کاملاً شگفت‌انگیز جلوه می‌دهید، اینطور نیست؟

Yeah, I 'decorate' my Christmas tree...

آره، من درخت کریسمسم

I could 'decorate' my walls when I paint them as well.

را «تزیین» می کنم... می توانم دیوارهایم را هم وقتی رنگ می کنم، «تزیین» کنم.

Yeah, all wonderful, blingy things – it looks all beautiful and colourful.

بله، همه چیزهای شگفت انگیز و دلپذیر - به نظر زیبا و رنگارنگ است.

You add all these things – it looks amazing.

شما همه این موارد را اضافه می کنید - شگفت انگیز به نظر می رسد.

So, the verb 'to decorate': D-E-C-O-R-A-T-E.

بنابراین، فعل "تزیین کردن": D-E-C-O-R-A-T-E.

If you add the 'D' to the end of that, you get the adjective 'decorated'.

اگر «D» را به انتهای آن اضافه کنید، صفت «تزیین شده» را دریافت می‌کنید.

Your house is beautifully 'decorated'.

خانه شما به زیبایی "دکور شده" است.

Now Tom, one day you will receive an award

حالا تام، یک روز

for your fabulous work, I'm sure – probably from the Queen.

برای کار شگفت‌انگیزت جایزه دریافت می‌کنی، مطمئنم - احتمالاً از ملکه.

You will go to Buckingham Palace and the Queen will pin a medal to you.

شما به کاخ باکینگهام خواهید رفت و ملکه یک مدال را به شما سنجاق خواهد کرد.

So, the Queen will 'decorate' me, right?

بنابراین، ملکه مرا "تزیین" خواهد کرد، درست است؟

And I will become 'decorated' when she gives me this medal.

و وقتی او این مدال را به من بدهد، «تزیین» خواهم شد.

She will literally 'decorate' you by putting a piece of beautiful metal onto you

او به معنای واقعی کلمه شما را با قرار دادن یک قطعه فلز زیبا روی شما "تزیین" می کند

and that idea of giving somebody an award is...

و ایده دادن جایزه به کسی این است...

we use the word 'decorate' to describe giving an award to somebody.

ما از کلمه "تزیین" برای توصیف دادن جایزه به کسی استفاده می کنیم.

So, Beyoncé has been 'decorated' many times at the Grammys,

بنابراین، بیانسه بارها در مراسم گرمی «تزیین» شده است،

actually 28 times she's been decorated.

در واقع ۲۸ بار تزیین شده است.

So, 'decorate' – 'decorated' is the adjective.

بنابراین، "تزیین" - "تزیین" صفت است.

What's this 'most decorated' about?

این "زیادترین" در مورد چیست؟

Well, she's been 'decorated' more times than anybody else,

خب، او بیش از هر کس دیگری «تزیین» شده است،

so we call her the 'most decorated':

بنابراین ما او را «مزایده‌ترین» می‌نامیم

the person who wins the most awards is the 'most decorated' person.

: کسی که بیشترین جوایز را برنده می‌شود، «مزایده‌ترین» فرد است.

So, it's just a superlative form, right?

بنابراین، این فقط یک شکل عالی است، درست است؟

Exactly.

دقیقا.

Excellent. OK. Thank you, Catherine. Let's take a look at our summary:

عالی خوب. ممنون کاترین بیایید نگاهی به خلاصه خود بیندازیم:

OK. Today we're talking about the Grammys

خوب. امروز در مورد گرمی صحبت می کنیم،

but we did look at another award ceremony in a recent episode, didn't we?

اما در قسمت اخیر به مراسم جایزه دیگری نگاه کردیم، اینطور نیست؟

We did. We looked at the Golden Globes

ما انجام دادیم. ما به گلدن گلوب نگاه کردیم

and that's where they 'decorate' actors,

و آنجاست که آنها بازیگران را "تزیین" می کنند،

so to watch that programme, just click the link.

بنابراین برای تماشای آن برنامه، فقط روی لینک کلیک کنید.

Click the link. Excellent.

روی لینک کلیک کنید. عالی

OK – Catherine, can we have a look at headline number two please?

خوب - کاترین، لطفاً به تیتر شماره دو نگاهی بیندازیم؟

We can. We're going to Sky News now and the headline:

ما میتوانیم. اکنون به اسکای نیوز می‌رویم و عنوان:

'Took centre stage' – received the most attention.

«در مرکز صحنه قرار گرفت» - بیشترین توجه را به خود جلب کرد.

Catherine, what can you tell us about this piece of vocabulary?

کاترین، درباره این تکه واژگان چه می‌توانید به ما بگویید؟

Well, it's a three-word expression. The first word: 'took' – T-O-O-K.

خوب، این یک عبارت سه کلمه ای است. کلمه اول: "گرفت" - T-O-O-K.

Second word: 'centre' – C-E-N-T-R-E.

کلمه دوم: "مرکز" - C-E-N-T-R-E.

And this third word is 'stage' – S-T-A-G-E.

و این کلمه سوم "مرحله" است - S-T-A-G-E.

It's a verb phrase. Now Tom, you like going to the theatre, don't you?

این یک عبارت فعل است. حالا تام، دوست داری به تئاتر بروی، اینطور نیست؟

And I know that you're quite fond of live music performances.

و من می دانم که شما کاملاً به اجرای موسیقی زنده علاقه دارید.

I mean, before lockdown yeah, I used to love that kind of stuff.

منظورم این است که قبل از قرنطینه، بله، من این نوع چیزها را دوست داشتم.

And you'd go to... yes, and one day you'll be doing it again, I'm sure!

و شما به... بله، و یک روز دوباره این کار را انجام خواهید داد، مطمئنم!

And when you go to the theatre to watch these performances,

و وقتی برای تماشای این اجراها به تئاتر می

there's a lot going on onstage, isn't it, where you see all the performers?

روید، اتفاقات زیادی روی صحنه می افتد، اینطور نیست، جایی که همه اجراکنندگان را می بینید؟

Which part of the stage do you look at the most?

به کدام قسمت از صحنه بیشتر نگاه می کنید؟

So, the part of the stage where my attention goes

بنابراین، بخشی از صحنه که توجه من به آن جلب می

is the middle of the stage or 'centre stage'.

شود، وسط صحنه یا «صحنه مرکزی» است.

Exactly. 'Center stage' is where most of the action happens in the theatre

دقیقا. «سنتر استیج» جایی است که بیشتر کنش‌ها در تئاتر

and in particular in music concerts: the lead performer often stands

و به‌ویژه در کنسرت‌های موسیقی اتفاق می‌افتد: اجراکننده اصلی اغلب

in the middle of the stage – the 'centre stage'.

در وسط صحنه می‌ایستد - «صحنه مرکزی».

When they walk onto the stage, they 'take centre stage'.

وقتی روی صحنه می‌روند، «در مرکز صحنه قرار می‌گیرند».

So, when you're receiving the most attention, you 'take centre stage'

بنابراین، وقتی بیشترین توجه را به خود جلب می‌کنید، «در مرکز صحنه قرار می‌گیرید»

but we've got the past form, 'took', here.

اما ما شکل گذشته «گرفت» را در اینجا داریم.

So, 'take' is the verb that, kind of, collocates with 'centre stage':

بنابراین، «برداشتن» فعل‌ای است که به نوعی با «صحنه مرکزی» ترکیب می‌شود:

like 'take centre stage' – receives the most attention.

مانند «سنتر صحنه» - بیشترین توجه را به خود جلب می‌کند.

What's the headline saying here?

تیتر اینجا چه می گوید؟

Well, it's saying that in – that Black Lives Matter was... took...

خوب، می‌گویند که در - که زندگی سیاه‌پوستان مهم است...

received a lot of attention, a lot of focus, at the Grammys.

مورد توجه قرار گرفت و تمرکز زیادی در گرمی به خود گرفت.

The artists actually used Black Lives... used the Grammys as a platform

هنرمندان در واقع از Black Lives استفاده کردند... از گرمی به عنوان یک پلت فرم

to make sure that Black Lives Matter got a lot of attention.

استفاده کردند تا مطمئن شوند که Black Lives Matter توجه زیادی را به خود جلب کرده است.

Excellent. OK. Let's take a look at our summary slide:

عالی خوب. بیایید نگاهی به اسلاید خلاصه خود بیندازیم:

So, we're talking about the Grammys.

بنابراین، ما در مورد گرمی صحبت می کنیم.

We're talking about Black Lives Matter.

ما در مورد زندگی سیاه پوستان مهم است صحبت می کنیم.

Last year, we also had a News Review episode on Black Lives Matter, right Catherine?

سال گذشته، ما یک اپیزود بررسی اخبار درباره زندگی سیاه‌پوستان مهم است، درست است کاترین؟

We did. We looked at London protests

ما انجام دادیم. ما به اعتراضات لندن نگاه کردیم

and if you want to see more about this story, just click the link.

و اگر می‌خواهید بیشتر درباره این داستان ببینید، فقط روی پیوند کلیک کنید.

Just click the link.

فقط روی لینک کلیک کنید

OK – Catherine, can we have your next headline please?

خوب - کاترین، لطفاً می‌توانیم تیتر بعدی شما را داشته باشیم؟

We can. We're in the UK again, with NME – the headline:

ما میتوانیم. ما دوباره در بریتانیا هستیم، با NME – عنوان:

'Opted' – chose.

«انتخاب» – انتخاب شده است.

Catherine, what can you tell us about 'opted'?

کاترین، در مورد "انتخاب" چه چیزی می توانید به ما بگویید؟

'Opted' is the past tense of the verb 'to opt'.

"Opted" زمان گذشته فعل "opt" است.

We spell 'opted': O-P-T-E-D.

ما "انتخاب" را می نویسیم: O-P-T-E-D.

And 'opted' is related to the word 'option' and an 'option' is a choice.

و "opted" مربوط به کلمه "option" است و "option" یک انتخاب است.

'To opt' – to choose. 'Option' is a choice.

"انتخاب کردن" - انتخاب کردن. "گزینه" یک انتخاب است.

Why are we saying 'opt', not 'choose'?

چرا می گوییم «انتخاب»، نه «انتخاب»؟

Well, the words are fairly synonymous: an option is the same as a choice.

خوب، کلمات تقریباً مترادف هستند: یک گزینه همان انتخاب است.

But the word 'opt' as a verb is a little bit – slightly more formal.

اما کلمه "opt" به عنوان یک فعل کمی - کمی رسمی تر است.

It's a bit more formal. It's got, like, a... we could say a higher register. Now...

کمی رسمی تر است. مانند یک... می‌توانیم بگوییم ثبت بالاتری دارد. حالا ...

You can put it like that, yeah.

شما می توانید آن را به این صورت قرار دهید، بله.

I know these – well, this verb 'opt' – mostly from the phrasal verbs.

من اینها را می دانم - خوب، این فعل 'opt' - بیشتر از افعال عبارتی.

Can you tell us about the phrasal verbs that use 'opt'?

آیا می‌توانید درباره افعالی که از «opt» استفاده می‌کنند به ما بگویید؟

Phrasal verbs with 'opt', yes. You can 'opt in' or you can 'opt out'

افعال عبارتی با 'opt'، بله. می‌توانید «انتخاب کنید» یا می‌توانید «انصراف دهید»

and that means – if you 'opt in', you choose to participate in something.

و این به این معنی است که اگر «انتخاب کنید»، شرکت در چیزی را انتخاب می‌کنید.

You make a 'yes' choice and if you 'opt out' you choose not to do something.

شما یک انتخاب «بله» می‌کنید و اگر «انصراف می‌دهید» تصمیم می‌گیرید کاری را انجام ندهید.

OK. So, Neil asked me to do News Review today and I said yes,

خوب. بنابراین، نیل از من خواست تا «بازبینی اخبار» را امروز انجام دهم و من گفتم بله،

so can I say 'I opted in' to do News Review?

پس آیا می‌توانم بگویم «انتخاب کردم» تا «بازبینی اخبار» را انجام دهم؟

If he gave you the choice – if there was another producer available,

اگر او این انتخاب را به شما داد - اگر تهیه‌کننده دیگری در دسترس بود

then yes. Yes, you 'opted in'.

، بله. بله، شما "انتخاب کردید".

It was... it was a choice. Can you give us an example of 'opt out'?

این بود... این یک انتخاب بود. آیا می‌توانید مثالی از «انصراف» برای ما بیاورید؟

Well, 'opt out' is a big...

خب، «انصراف» یک موضوع بزرگ است...

I mean 'opting' in and out are quite in the news at the moment,

منظورم این است که «انتخاب» و «انصراف» در حال حاضر کاملاً در اخبار هستند،

because here in the UK the coronavirus vaccination is optional:

زیرا اینجا در بریتانیا واکسیناسیون کرونا اختیاری است:

you can 'opt in' to the vaccine programme – you'll have the vaccine –

می‌توانید در برنامه واکسن شرکت کنید. - شما واکسن را دریافت خواهید کرد -

or you can 'opt out', which means you choose not to have the vaccine.

یا می توانید 'انصراف دهید'، به این معنی که انتخاب می کنید واکسن را نداشته باشید.

Excellent example. I love how you use the word 'optional' as well.

مثال عالی من دوست دارم چگونه از کلمه «اختیاری» استفاده کنید.

OK. Great. Thanks Catherine. Let's take a look at our summary slide:

خوب. عالی. ممنون کاترین بیایید نگاهی به اسلاید خلاصه خود بیندازیم:

Great. So Catherine, can you please recap the vocabulary

عالی. بنابراین کاترین، می‌توانی

for today's episode?

لغات قسمت امروز را دوباره مرور کنی؟

Of course. We had 'decorated', which means awarded.

البته. ما «تزیین» داشتیم، به معنی جایزه.

'Took centre stage' – received the most attention.

"در مرکز صحنه قرار گرفت" - بیشترین توجه را به خود جلب کرد.

And 'opted', which means chose.

و "opted" که به معنی انتخاب است.

And don't forget – you can test yourself on today's vocabulary

و فراموش نکنید - می‌توانید با آزمون ما در bbclearningenglish.com خود را روی واژگان امروزی آزمایش کنید

with our quiz on bbclearningenglish.com

and of course we are all over social media as well.

و البته ما در سراسر رسانه‌های اجتماعی نیز حضور داریم.

That's it from us today. Thanks for joining us and see you next time.

همین امروز از ماست. از اینکه به ما پیوستید متشکریم و دفعه بعد شما را می بینیم.

Goodbye. Bye!

خداحافظ. خدا حافظ!