Sudan: Thousands in danger - BBC News Review

Sudan Crisis. Thousands try to leave

بحران سودان هزاران نفر تلاش می کنند

the capital, Khartoum. This is News Review from

پایتخت، خارطوم را ترک کنند. این بررسی خبری از

BBC Learning English. I'm Neil. And I'm Beth.

آموزش انگلیسی BBC است. من نیل هستم. و من بث هستم.

Make sure you watch to the end to learn vocabulary to talk about this story.

برای یادگیری واژگان برای صحبت در مورد این داستان حتما تا آخر تماشا کنید.

Don't forget to subscribe to our channel, like this video

فراموش نکنید که در کانال ما مشترک شوید، این ویدیو را لایک کنید

and try the quiz on our website.

و امتحان را در وب سایت ما امتحان کنید.

Now, the story.  

حالا داستان

Humanitarian crisis in Sudan as thousands try to leave.

بحران انسانی در سودان در حالی که هزاران نفر در تلاش برای ترک آن هستند.

Fighting broke out on the 15th of April because of disagreements between  

درگیری در 15 آوریل به دلیل اختلاف نظر بین

the country's military leadership. About five hundred civilians

رهبری نظامی کشور آغاز شد. به گفته سازمان ملل متحد تا کنون حدود پانصد غیرنظامی

have been killed so far in the capital, Khartoum,

در خارطوم، پایتخت این کشور کشته شده اند

according to the UN.

.

A 72-hour ceasefire was agreed from Monday.

آتش بس 72 ساعته از روز دوشنبه توافق شد.

You've been looking at the headlines, Beth.

به تیترها نگاه می کردی، بث.

What's the vocabulary?

واژگان چیست؟

We have: worst-case scenarios, accelerates and window.

ما داریم: بدترین سناریوها، شتاب و پنجره.

This is News Review from BBC Learning English.

این بررسی خبری از آموزش انگلیسی BBC است.

Let's have our first headline.

بیایید اولین تیتر خود را داشته باشیم.

This is from The Guardian.

این از گاردین است.

'The worst of worst case scenarios': western diplomats blindsided

"بدترین سناریوها": دیپلمات های غربی

over Sudan Crisis.

از بحران سودان چشم پوشی کردند.

So, the headline says that

بنابراین، تیتر می گوید که

diplomats have been blindsided by this crisis.

دیپلمات ها از این بحران کور شده اند.

It means it was a big surprise.

یعنی سورپرایز بزرگی بود.

We're looking at 'worst-case scenario'.

ما در حال بررسی "بدترین سناریو" هستیم.

Now, I'm sure we all know 'worst',

اکنون، من مطمئن هستم که همه ما «بدترین»،

but 'worst-case scenario' – what does it mean?

اما «بدترین سناریو» را می‌دانیم – یعنی چه؟

Well, 'worst-case scenario' describes a situation, or scenario,  

خوب، «بدترین سناریو» یک موقعیت یا سناریو را توصیف می‌کند،

which is the worst possibility, the worst case in that situation.

که بدترین احتمال، بدترین حالت در آن موقعیت است.

So, of all the bad outcomes

بنابراین، از بین تمام پیامدهای بدی

that could have happened,

که می توانست اتفاق بیفتد،

this was the worst.

این بدترین بود.

It's as bad as it could get.

به همان اندازه که می تواند بد است.

OK. So, in the headline,

خوب. بنابراین، در عنوان،

'worst case scenario' is a quote. The person who said it was

"بدترین سناریو" یک نقل قول است. کسی که گفت این

a UN representative, an important position,

نماینده سازمان ملل است، موقعیت مهمی است،

but can we use this in our everyday English?

اما آیا می‌توانیم از آن در انگلیسی روزمره خود استفاده کنیم؟

Yeah, we can and it's often used when we talk about future  

بله، ما می‌توانیم و اغلب وقتی درباره

possible situations or outcomes. So, you imagine the possible outcomes

موقعیت‌ها یا نتایج احتمالی آینده صحبت می‌کنیم استفاده می‌شود. بنابراین، شما نتایج احتمالی را تصور می کنید

and this is the worst of those options.

و این بدترین گزینه است.

Yeah. So, imagine you're hiking in the mountains.

آره بنابراین، تصور کنید که در حال پیاده روی در کوه هستید.

The weather gets bad.

هوا بد میشه

You get lost. The worst case scenario is that you could actually die.

تو گم شدی. بدترین حالت این است که شما واقعاً بمیرید.

But, it doesn't have to be life or death situations.

اما، لازم نیست این شرایط زندگی یا مرگ باشد.

Imagine that your car breaks down. The worst possible scenario

تصور کنید که ماشین شما خراب می شود. بدترین سناریوی ممکن

is that you have to buy a new car.

این است که مجبور شوید یک ماشین جدید بخرید.

We should mention that there is also the opposite, the 'best-case scenario'.

باید اشاره کنیم که برعکس آن نیز وجود دارد ، «بهترین سناریو».

And in that situation,

و در این شرایط،

the best-case scenario is

بهترین حالت این است که

you just need a minor fix for your car.

شما فقط به یک تعمیر جزئی برای ماشین خود نیاز دارید.

Let's look at that again.

بیایید دوباره به آن نگاه کنیم.

Let's look at our next headline.

بیایید به تیتر بعدی خود نگاه کنیم .

This is from the enquirer.net.

این از enquirer.net است.

UN warns of 'catastrophic conflagration'

سازمان ملل متحد نسبت به "آتش سوزی فاجعه بار"

in Sudan as foreign exodus accelerates.

در سودان با تسریع مهاجرت خارجی هشدار داد.

So, lots of interesting words in this headline.

بنابراین، بسیاری از کلمات جالب در این عنوان.

'conflagration' is a violent event.

"آتش سوزی" یک رویداد خشونت آمیز است.

'exodus' is when lots of people try to leave somewhere.

"خروج" زمانی است که افراد زیادی سعی می کنند جایی را ترک کنند.

But, we are looking at the verb 'accelerate'

اما، ما به فعل "شتاب" نگاه می کنیم

and it might be useful to think about cars again.

و ممکن است مفید باشد که دوباره در مورد اتومبیل فکر کنیم.

Yeah, it might be. So, we use 'accelerate' for a car when it speeds up

بله، ممکن است. بنابراین، ما از «شتاب» برای خودرویی که سرعتش بالا می‌رود استفاده می‌کنیم

– you press the accelerator. Now, in the headline,

- شما شتاب‌دهنده را فشار می‌دهید. حالا در تیتر

it says that a 'foreign exodus accelerates'.

می‌گوید «خروج خارجی تسریع می‌شود».

So, it means that lots of people are leaving more quickly than before.

بنابراین، به این معنی است که بسیاری از مردم سریعتر از قبل ترک می کنند.

And you used the phrasal verb

و شما از فعل عبارتی

'speed up' there, which also means 'accelerate'.

'speed up' در آنجا استفاده کردید که به معنای 'تسریع' نیز هست.

We can also say 'quicken' to mean the same thing.

همچنین می‌توانیم بگوییم «سریع» به همین معنا.

We can, and we can use 'accelerate' in lots of different situations.

ما می‌توانیم، و می‌توانیم از «شتاب» در بسیاری از موقعیت‌های مختلف استفاده کنیم.

So, runners in a race might accelerate when they see the finish line.

بنابراین، دوندگان در یک مسابقه ممکن است با دیدن خط پایان شتاب بگیرند.

And diseases can accelerate. In 2020,

و بیماری ها می توانند تسریع شوند. در سال 2020،

Covid infection rates accelerated around the globe.

نرخ ابتلا به کووید در سراسر جهان افزایش یافت.

Let's look at that again.

بیایید دوباره به آن نگاه کنیم.

Let's have our next headline.

بیایید تیتر بعدی خود را داشته باشیم.

This is from Sky News. Ceasefire under way in Sudan as UK

این از اسکای نیوز است. آتش بس در سودان در جریان است، زیرا

government warned not to miss window for evacuations.

دولت بریتانیا هشدار داده است که پنجره تخلیه را از دست ندهد .

So, this headline describes the UK

بنابراین، این عنوان،

government warning people to evacuate Sudan. That means

هشدار دولت بریتانیا به مردم برای تخلیه سودان را توصیف می کند. این بدان معناست که

get out quickly, and not miss the window.

سریعا بیرون بروید و پنجره را از دست ندهید.

Now, when we say 'window',

اکنون، وقتی می‌گوییم «پنجره»،

we probably think of that space in a wall, usually covered by glass.

احتمالاً به آن فضایی در یک دیوار فکر می‌کنیم که معمولاً با شیشه پوشانده شده است.

Yeah. And it definitely helps to think about that.

آره و قطعا فکر کردن به آن کمک می کند.

So, literally a window is a space.

بنابراین، به معنای واقعی کلمه یک پنجره یک فضا است.

But here, we're talking about a window of opportunity.

اما در اینجا، ما در مورد یک پنجره از فرصت صحبت می کنیم.

This is a metaphorical space for an opportunity, or a limited time

این یک فضای استعاری برای یک فرصت یا زمان محدودی است

when there's a chance to do something.

که فرصتی برای انجام کاری وجود دارد.

Yeah. So, window is used in the headline to mean that people have

آره بنابراین، پنجره در عنوان به معنای این است که مردم

a small, or limited amount of time to leave Khartoum, or Sudan, altogether.

زمان کمی یا محدودی برای ترک خارطوم یا سودان دارند.

That's right. And we can also use 'window'

درست است. و همچنین می توانیم از "پنجره"

like this when organising time. So, in business, for example,

مانند این هنگام سازماندهی زمان استفاده کنیم. بنابراین، برای مثال، در تجارت،

maybe you need an urgent meeting, but it has to happen today.

شاید شما نیاز به یک جلسه فوری داشته باشید، اما باید امروز اتفاق بیفتد.

So, there's only a small window of time or opportunity.

بنابراین، تنها یک پنجره کوچک از زمان یا فرصت وجود دارد.

Yes or perhaps you are applying for a job

بله یا شاید شما در حال درخواست کاری هستید

and you need to do it quickly before the window closes and

و باید قبل از بسته شدن پنجره و

it's too late to apply.

دیر شدن برای درخواست، آن را سریع انجام دهید.

Let's look at that again.

بیایید دوباره به آن نگاه کنیم.

We've had: worst-case scenarios – worst possible situations,

ما این موارد را داشته‌ایم: بدترین سناریوها - بدترین موقعیت‌های ممکن،

accelerates – speeds up

شتاب - افزایش سرعت

and window – a limited period of time.

و پنجره - یک دوره زمانی محدود.

And if you like learning vocabulary from the news

و اگر دوست دارید واژگان را از اخبار یاد بگیرید،

then click here for a playlist of our previous News Review stories.

برای لیست پخش داستان های قبلی مرور اخبار ما اینجا را کلیک کنید.

And click here to subscribe to our channel so you never miss another video.

و برای عضویت در کانال ما اینجا را کلیک کنید تا هرگز ویدیو دیگری را از دست ندهید.

Thanks for joining us. Bye! Goodbye.

از اینکه به ما پیوستید متشکریم. خدا حافظ! خداحافظ.