Covid-19: Will vaccine be for all?: BBC News Review

Hello and welcome to News Review from BBC Learning English. I'm Neil. We have  

سلام و به بررسی اخبار از بی بی سی Learning English خوش آمدید. من نیل هستم. ما

a story that the whole world's talking about. Joining me is Tom. Hi Tom.

داستانی داریم که همه دنیا درباره آن صحبت می کنند. تام به من می پیوندد. سلام تام.

Hi Neil. And yes, the whole world is talking about our story today,  

سلام نیل. و بله، تمام دنیا درباره داستان امروز ما صحبت می‌کنند،

which is coronavirus vaccines and when we are going to get them.

واکسن‌های کرونا و زمانی که قرار است آن‌ها را دریافت کنیم.

Don't forget that if you want to test yourself on the vocabulary  

فراموش نکنید که اگر می‌خواهید خود را روی واژگانی

you learn today, there is a quiz on our website: bbclearningenglish.com.

که امروز یاد می‌گیرید آزمایش کنید، یک آزمون در وب‌سایت ما وجود دارد: bbclearningenglish.com.

Now, let's hear some more about that story from this BBC World Service news bulletin:

اکنون، بیایید از این بولتن خبری سرویس جهانی بی‌بی‌سی بیشتر درباره آن داستان بشنویم:

So, the story is about the occasion when the leaders of the countries  

بنابراین، داستان مربوط به موقعیتی است که رهبران کشورهای

with the biggest economies in the world met at the G20 summit, which was this weekend.

دارای بزرگترین اقتصادهای جهان در اجلاس G20 که در آخر هفته برگزار شد، ملاقات کردند.

Some leaders were concerned or worried  

برخی از رهبران

about their ability to spread coronavirus vaccines to countries all around the world.

درباره توانایی خود در گسترش واکسن‌های کرونا به کشورهای سراسر جهان نگران یا نگران بودند.

The summit ended with an agreement to  

این اجلاس با توافقی به پایان رسید تا

make sure that the G20 could help to spread the coronavirus vaccines to other countries.

اطمینان حاصل شود که G20 می‌تواند به گسترش واکسن‌های کرونا به سایر کشورها کمک کند.

So, Tom, you've been looking at this story and the way that the media is reporting it,

بنابراین، تام، شما به این داستان و روشی که رسانه‌ها آن را گزارش می‌کنند نگاه

and you've got three words and expressions that people can use. What are they?

کرده‌اید، و سه کلمه و عبارت دارید که مردم می‌توانند از آنها استفاده کنند. آنها چه هستند؟

Three words and expressions that people can use: 'pledge', 'make moves on' and 'get left out'.

سه کلمه و عبارتی که افراد می‌توانند از آن‌ها استفاده کنند: «تعهد»، «پیش‌رفتن» و «حذف شدن».

'Pledge', 'make moves on' and 'get left out'.

"تعهد"، "حرکت را ادامه دهید" و "کنار گذاشته شوید".

Right, let's go with your first headline now, please.

درست است، لطفاً همین الان به اولین تیتر شما برویم.

My first headline is from The Guardian in the UK – it says:

اولین تیتر من از گاردین در بریتانیا است - می‌گوید:

'Pledge' – promise seriously.

"قول" - جدی قول بده.

Now, first of all, it's quite a funny-sounding word, isn't it? 'Pledge'.

حالا، اول از همه، این کلمه کاملاً خنده‌دار است، اینطور نیست؟ 'سوگند - تعهد'.

'Pledge' – yes, it's a funny-sounding word  

«تعهد» - بله، این کلمه خنده‌داری است

with a serious meaning because we'd often use it to describe serious promises.

با معنایی جدی، زیرا ما اغلب از آن برای توصیف وعده‌های جدی استفاده می‌کنیم.

OK. So, we're not talking about Rob here, are we?

خوب. بنابراین، ما اینجا در مورد راب صحبت نمی کنیم، درست است؟

We're not talking about Rob saying, 'Well, you know what? I'm gonna stop stealing biscuits.'

ما در مورد اینکه راب می‌گوید، "خب، می‌دانی چیست؟" صحبت نمی‌کنیم؟ من از دزدی بیسکویت دست می کشم.

No, it's probably – we'd use it for things that are more important than that, Neil.

نه، احتمالاً - ما از آن برای چیزهایی که مهم‌تر از آن هستند استفاده می‌کنیم، نیل.

So, for example, climate change or coronavirus vaccines and not Rob's biscuits.

بنابراین، برای مثال، واکسن‌های تغییرات آب و هوایی یا ویروس کرونا و نه بیسکویت‌های راب.

OK. Often used also as a noun. In the example it's a verb, but we can use it as a noun too.

خوب. اغلب به عنوان اسم نیز استفاده می شود. در مثال، این یک فعل است، اما می‌توانیم از آن به عنوان اسم نیز استفاده کنیم.

Same as 'promise', yes. We 'take a pledge' or we 'make a pledge'.

همان "قول"، بله. ما «تعهد می‌گیریم» یا «تعهد می‌کنیم».

It's spelt exactly the same way and it's a countable noun.

املای آن دقیقاً به همین صورت است و یک اسم قابل شمارش است.

OK. We often see this as well in combination with the word  

خوب. ما اغلب این را

'allegiance', especially in the United States.

به‌ویژه در ایالات متحده در ترکیب با کلمه «وفاداری» می‌بینیم.

Yes. In the US – the USA – they take a 'pledge of allegiance'.

آره. در ایالات متحده - ایالات متحده آمریکا - آنها «عهد وفاداری» می‌گیرند.

Correct me if I'm wrong, to our US audience, but I... the best way I can  

اگر اشتباه می‌کنم، برای مخاطبان آمریکایی‌مان، مرا تصحیح کنید، اما من... بهترین روشی که می‌توانم

describe this is when you, kind of, make a serious promise to care about your country.

این را توصیف کنم زمانی است که به نوعی قول جدی می‌دهید که به کشورتان اهمیت دهید.

OK. Sometimes also known as an 'oath of allegiance'.

خوب. گاهی اوقات به عنوان «سوگند وفاداری» نیز شناخته می‌شود.

Yeah. In the UK we would probably say 'oath' rather than 'pledge'.

آره در بریتانیا احتمالاً به جای «قول» می‌گوییم «سوگند».

OK. Going back to this word 'pledge' – what words often go with it?

خوب. به این کلمه «تعهد» برمی‌گردیم – معمولاً چه کلماتی با آن همراه هستند؟

We can 'take a pledge' or 'make a pledge', so you  

ما می‌توانیم «بیعت بگیریم» یا «بیعت کنیم»، بنابراین شما

'take the pledge of allegiance' and then you 'make the pledge of allegiance' – you say it.

«بیعت می‌گیرید» و سپس «بیعت می‌کنید» - شما آن را می‌گویید.

If you break it... well, that's the word:  

اگر آن را بشکنی... خب، این کلمه است:

we can also 'break a pledge' as well – the same as we can break a promise.

ما همچنین می‌توانیم «عهدمان را بشکنیم» - همان‌طور که می‌توانیم یک عهد را زیر پا بگذاریم.

OK. Fantastic! Let's have a summary of that word:

خوب. خارق العاده! بیایید خلاصه ای از آن کلمه داشته باشیم:

OK. We were talking about 'pledges' there – promises for the future.

خوب. ما در آنجا درباره «تعهد» صحبت می‌کردیم - وعده‌هایی برای آینده.

If you'd like to know more about the future, we have the perfect video for you, don't we Tom?

اگر می‌خواهید درباره آینده بیشتر بدانید، ما ویدیوی عالی برای شما داریم، اینطور نیست تام؟

We do. And you can access it by clicking the link.

ما انجام می دهیم. و با کلیک روی لینک می توانید به آن دسترسی پیدا کنید.

OK. Let's now have your second headline.

خوب. حالا بیایید تیتر دوم شما را داشته باشیم.

My second headline is from breakingnews.ie – this is an Irish website. It says:

عنوان دوم من از breakingnews.ie است - این یک وب سایت ایرلندی است. می‌گوید:

'Make moves on' – take actions on.

«حرکت کن» - اقدامات لازم را انجام دهید.

So, we've got a multi-word expression here  

بنابراین، ما در اینجا یک عبارت چند کلمه‌ای داریم

and it's helpful, I think, to think about chess. Do you play chess, Tom?

و فکر می‌کنم فکر کردن درباره شطرنج مفید است. شطرنج بازی میکنی تام؟

Sometimes and not very well, but I do play chess, yes.

گاهی اوقات و نه خیلی خوب، اما من شطرنج بازی می‌کنم، بله.

So, in chess you have to think tactically and you have to literally  

بنابراین، در شطرنج باید تاکتیکی فکر کنید و باید به معنای واقعی کلمه

move – 'make a move' – with a piece in order to carry out your strategy.

حرکت کنید - "یک حرکت" - با یک مهره به منظور اجرای استراتژی خود.

Yeah. So, 'making a move' in chess is almost an event;

آره بنابراین، «حرکت کردن» در شطرنج تقریباً یک رویداد است.

it's an action where you take steps to move towards your goal.

این اقدامی است که در آن گام‌هایی برای حرکت به سمت هدف خود بردارید.

So, in chess the goal is to win the game of chess.

بنابراین، در شطرنج هدف برنده شدن در بازی شطرنج است.

The... with reference to the title – the article – these European countries

با اشاره به عنوان – مقاله – این کشورهای اروپایی

are 'making moves' on the Covid-19 vaccine. So, they are taking steps in a plan:

در حال «حرکت‌هایی» درباره واکسن کووید-۱۹ هستند. بنابراین، آنها در یک طرح گام

the goal is to spread the Covid-19 vaccine around the world

برمی‌دارند: هدف گسترش واکسن کووید-19 در سراسر جهان است

and they're 'making moves' on that plan. They're, sort of, coming towards it.

و آنها در حال «حرکت‌هایی» در این طرح هستند. آنها به نوعی به سمت آن می آیند.

OK. Now, there's another very different meaning of the same expression,

خوب. اکنون، معنای بسیار متفاوت دیگری از همان عبارت وجود دارد،

when you use it to talk about someone: 'making a move on someone'. Tell us about that.

زمانی که از آن برای صحبت در مورد کسی استفاده می‌کنید: «تحرکی روی کسی». در مورد آن به ما بگویید.

I will, Neil. Before I do, I'd just like to say:

من خواهم کرد، نیل. قبل از انجام، فقط می‌خواهم بگویم:

you said 'making a move on' – the title says 'moves'.

شما گفتید «حرکت می‌کنم» - عنوان می‌گوید «حرکت می‌کند».

So, we can use this with 'moves' or 'a move'. It can be a plural or a singular expression.

بنابراین، ما می توانیم این را با "حرکت" یا "حرکت" استفاده کنیم. می تواند یک عبارت جمع یا مفرد باشد.

If we 'make a move on someone',  

اگر «در مورد کسی حرکت کنیم»،

it's very different: we'd use this in the context of romance or dating.

خیلی متفاوت است: از این در زمینه عاشقانه یا قرار ملاقات استفاده می‌کنیم.

Ah! So, if you 'make a move' on someone,  

آه! بنابراین، اگر روی کسی «حرکتی انجام دهید»

you might ask them out for a date or maybe even give them a kiss?

، ممکن است از او بخواهید برای قرار ملاقات بگذاریم یا حتی او را ببوسید؟

You might, yeah. If my friend said, 'Oh, I like this girl. I don't know what to do!'

شما ممکن است، بله. اگر دوستم می گفت: "اوه، من این دختر را دوست دارم. من نمی دانم چه کنم!

I could say, 'Go – make your move!' You know,  

می توانم بگویم، "برو - حرکتت را انجام بده!" می دانید،

introduce yourself, or ask her out for a coffee or something like this.

خودتان را معرفی کنید، یا از او بخواهید برای یک قهوه یا چیزی شبیه به این بیرون برویم.

OK. Another quite different meaning, especially used in the UK,  

خوب. معنای کاملاً متفاوت دیگر، به ویژه در بریتانیا استفاده می‌شود،

is connected to announcing that you're going to leave.

به اعلام اینکه می‌خواهید ترک کنید مرتبط است.

Yeah, we can use this expression to say that we're going to leave, but we don't use 'on'. OK?

بله، می‌توانیم از این عبارت برای گفتن اینکه می‌خواهیم ترک کنیم استفاده کنیم، اما از «روشن» استفاده نمی‌کنیم. خوب؟

'Make a move' – we'd say it to  

«حرکتی انجام دهید» - ما آن را می‌گوییم تا

tell someone that we're going to 'make an exit' – is another way you could look at it.

به کسی بگوییم که می‌خواهیم «خروج کنیم» - روش دیگری است که می‌توانید به آن نگاه کنید.

OK. So, you might be at a party with some friends – it's time to go and you want to kind of say,  

خوب. بنابراین، ممکن است با چند دوست در یک مهمانی باشید - وقت رفتن است و می خواهید بگویید:

'I'm going... in the next 30 minutes or so,' you might say...

«من می روم... در 30 دقیقه آینده یا بیشتر،» ممکن است بگویید...

Yeah, exactly. ...it's time for me to 'make a move'.

بله، دقیقاً . ... وقت آن است که من "حرکتی انجام دهم".

Exactly, yes. So, time... I should 'make a move' around now – we should be  

دقیقا، بله. بنابراین، زمان... من باید اکنون «حرکتی انجام دهم» – باید

'making a move' means: I'm announcing my intention to leave in the near future.

«حرکتی انجام دهیم» به این معناست: قصد خود را برای ترک در آینده نزدیک اعلام می کنم.

And one more meaning is about going from living in one place to another.

و یک معنی دیگر در مورد رفتن از زندگی در مکانی به مکان دیگر است.

Exactly, yes. So, we can 'make a move' or 'make the move'.

دقیقا، بله. بنابراین، می‌توانیم «حرکتی انجام دهیم» یا «حرکت را انجام دهیم».

For example, I started work for the BBC in London.

برای مثال، من برای بی‌بی‌سی در لندن کار کردم.

I lived in Manchester; I 'made the move' from Manchester to London to begin my job.

من در منچستر زندگی می کردم. من برای شروع کارم از منچستر به لندن «انتقال» کردم.

OK. Well, it's time that we 'made a move' and had a look at the summary of that word and expression:

خوب. خوب، وقت آن است که «حرکتی انجام دهیم» و به خلاصه آن کلمه و عبارت نگاهی بیندازیم:

We just spoke about 'making a move' on someone. If you would like  

ما فقط درباره «حرکت کردن» روی کسی صحبت کردیم. اگر می‌خواهید

to watch a video about dating, we have the perfect one for you, don't we Tom?

ویدیویی درباره قرار ملاقات تماشا کنید، ما بهترین ویدیو را برای شما داریم، نه تام؟

We do. You can watch Bad Dates and you can watch it by clicking the link.

ما انجام می دهیم. می‌توانید تاریخ‌های بد را تماشا کنید و می‌توانید با کلیک کردن روی پیوند آن را تماشا کنید.

OK. Time for your next headline.

خوب. زمان تیتر بعدی شماست

My next headline is from back home, Neil, from the BBC News website. It says:

تیتر بعدی من از بازگشت به خانه، نیل، از وب‌سایت اخبار بی‌بی‌سی است. می‌گوید:

'Get left out' – not be included.

«حذف شوید» - شامل نمی‌شود.

Now, within that expression we can see a phrasal verb: 'leave out'.

اکنون، در داخل آن عبارت، می‌توانیم یک فعل عبارتی را ببینیم: «رها کردن».

We can: 'to leave out' means to exclude or to not include someone or something.

ما می‌توانیم: «رها کردن» به معنای کنار گذاشتن یا شامل نکردن شخص یا چیزی است.

OK. So, you might have a party or something and decide that someone you don't want  

خوب. بنابراین، ممکن است یک مهمانی یا چیزی داشته باشید و تصمیم بگیرید که کسی که

to be there... you decide to 'leave them out'.

نمی‌خواهید آن‌جا باشد... تصمیم بگیرید او را کنار بگذارید.

Yeah. So, if I had a party I would probably leave out Rob,

آره بنابراین، اگر مهمانی می‌گرفتم، احتمالاً راب را کنار می‌گذاشتم،

because he's going to come and eat all my biscuits.

زیرا او می‌آید و همه بیسکویت‌های من را می‌خورد.

He is. Rob would 'get left out'.

او هست. راب "کنار گذاشته می شود".

Yeah. So, in spoken English this verb 'get' is very common with  

آره بنابراین، در زبان انگلیسی گفتاری این فعل «get» با این عبارت بسیار رایج

this expression. Rob 'got left out' of my party.

است. راب از مهمانی من کنار گذاشته شد.

Yeah and it carries this sense of 'became',  

although we don't say 'became left out' – that sounds strange but it has that sense...

Yeah. That does sound weird: we'd say 'get left out' or 'got left out'.

بله. این عجیب به نظر می‌رسد: می‌گوییم «نادیده بگیر» یا «غیبت شدم».

Have you ever 'got left out' of anything, Tom?

آیا تا به حال از چیزی کنار گذاشته شده اید، تام؟

Well, let me ask you a question, Neil: were you good at playing football at school?

خوب، اجازه بدهید از شما یک سوال بپرسم، نیل: آیا در مدرسه فوتبال خوب بودید؟

Oh, I was OK. You know – scored a few goals.

اوه من خوب بودم می دانید - چند گل زد.

I was terrible. I'm bad at chess;  

من وحشتناک بودم من در شطرنج بد هستم.

I'm really bad at football. So, when it was time to play football I always 'got left out'.

من واقعا در فوتبال بد هستم. بنابراین، زمانی که زمان فوتبال بود، همیشه «کنار می‌رفتم».

That's a very sad story. I hope it doesn't affect you still today.

این یک داستان بسیار غم انگیز است. امیدوارم امروز هم روی شما تأثیری نداشته باشد.

...

...

I think... I think I'll leave that.

فکر می کنم ... فکر کنم آن را ترک کنم.

OK. Let's have a summary:

خوب. بیایید خلاصه‌ای داشته باشیم:

Time now for a recap of the vocabulary, please Tom.

لطفاً تام، اکنون وقت آن است که واژگان را خلاصه کنیم.

A recap of today's vocabulary: 'pledge' – to promise seriously.

خلاصه ای از واژگان امروزی: «تعهد» - به طور جدی قول دادن.

'Make moves on' – take actions on.

"حرکت را ادامه دهید" - اقدامات لازم را انجام دهید.

And 'get left out' – not be included.

و "راست کنید" - شامل نمی شود.

Don't forget to take that quiz on our website bbclearningenglish.com  

فراموش نکنید که آن مسابقه را در وب‌سایت ما bbclearningenglish.com شرکت کنید

and you can also find us all over social media. Join us again next time.

و همچنین می‌توانید ما را در سراسر رسانه‌های اجتماعی پیدا کنید. دفعه بعد دوباره به ما بپیوندید.

Bye for now. Bye!

فعلا خداحافظ. خدا حافظ!