Trump assassination attempt: BBC Learning English from the News

From BBC Learning English,

از BBC Learning English،

this is Learning English

این آموزش زبان انگلیسی

from the News, our podcast about the news headlines.

از اخبار، پادکست ما درباره سرفصل های اخبار است.

In this programme, Trump assassination attempt - US reacts.

در این برنامه اقدام به ترور ترامپ - آمریکا واکنش نشان می دهد.

Hello, I'm Neil.

سلام من نیل هستم

And I'm Georgie.

و من جورجی هستم.

In this programme we look at one big news story

در این برنامه به یک خبر بزرگ

and the vocabulary in the headlines that will help you understand it.

و واژگان در سرفصل ها نگاه می کنیم که به شما در درک آن کمک می کند.

You can find all the vocabulary and headlines from this episode,

شما می توانید تمام واژگان و سرفصل های این قسمت

as well as a worksheet, on our website:

و همچنین یک کاربرگ را در وب سایت ما بیابید:

BBCLearningEnglish.com.

BBCLearningEnglish.com.

So, let's hear more about this story.

بنابراین، بیایید بیشتر در مورد این داستان بشنویم.

People in the US have been reacting

مردم ایالات متحده

after an assassination attempt on Donald Trump.

پس از سوء قصد به دونالد ترامپ واکنش نشان داده اند.

Now, an assassination is a murder and

حال، ترور یک قتل است و

it's the murder of someone important or famous.

قتل یک فرد مهم یا مشهور است.

Thomas Matthew Crooks shot at Trump as he spoke at an event in Pennsylvania,

توماس متیو کروکس هنگام سخنرانی ترامپ در یک مراسم در پنسیلوانیا به سمت او شلیک کرد و

injuring the former president's ear.

گوش رئیس جمهور سابق را زخمی کرد.

One man in the audience was killed in the attack,

در این حمله یک نفر از حاضران کشته و

two others were seriously injured.

دو نفر دیگر به شدت مجروح شدند.

Security officers then shot the gunman dead,

افسران امنیتی سپس مرد مسلح را به ضرب گلوله کشتند

and the exact reason for his attack is unclear.

و دلیل دقیق حمله او مشخص نیست.

We have a headline which gives us more information about the gunman,

ما تیتری داریم که اطلاعات بیشتری درباره مرد مسلح،

Thomas Matthew Crooks.

توماس متیو کروکس به ما می دهد.

Yes, this one is from Sky news, which is based in the UK.

بله، این یکی از اسکای نیوز است که مقر آن در انگلستان است.

Trump gunman: An 'outcast' who wasn't let on school rifle team

مرد مسلح ترامپ: یک "اخراجی" که اجازه حضور در تیم تفنگ مدرسه را به او ندادند

because 'he was a bad shooter'.

زیرا "او تیرانداز بدی بود".

So, that headline again from Sky news:

بنابراین، آن تیتر دوباره از اسکای نیوز:

Trump gunman: An 'outcast' who wasn't let on school rifle team

مرد مسلح ترامپ: یک «اخراجی» که او را به تیم تفنگ مدرسه راه ندادند

because 'he was a bad shooter'.

زیرا «او تیرانداز بدی بود».

We're interested in the word 'outcast' from this headline.

ما به کلمه "فرودی" از این تیتر علاقه مندیم.

Okay, so let's break it down and look at the second part,

خوب، پس بیایید آن را تجزیه کنیم و به قسمت دوم نگاه کنیم،

um, so 'cast' as a verb means to throw something.

امم، بنابراین "cast" به عنوان یک فعل به معنای پرتاب کردن چیزی است.

Yeah, so if we cast something or someone out, it means we throw them,

بله، پس اگر چیزی یا کسی را بیرون بیاندازیم، به این معنی است که آنها را پرت کرده ایم،

we throw them away.

دور می اندازیم.

So, we can see this meaning in the noun -

پس این معنا را در اسم

'an outcast', and an outcast is a person who is cast out -

«غرید» می‌بینیم، و مطرود، آدمی است که رانده می‌شود -

someone who is not accepted by other people.

کسی که دیگران او را نمی‌پذیرند.

Yes, and it's got a serious meaning, really,

بله، و معنای جدی دارد، واقعاً،

it can be connected to people from a different race or class,

می‌تواند به افراد از نژاد یا طبقه متفاوت مرتبط باشد،

so it's connected to inequality often. Yes, that's right.

بنابراین اغلب به نابرابری مرتبط است. بله درست است.

But we also use it socially to describe someone who doesn't fit in

اما ما همچنین از آن به صورت اجتماعی برای توصیف شخصی استفاده می کنیم که مناسب نیست

or doesn't have any friends,

یا هیچ دوستی ندارد،

and that is the meaning that we see in the headline -

و این معنایی است که در تیتر می بینیم -

the shooter was an outcast,

تیرانداز یک مرد طرد شده بود،

it suggests he didn't really fit in with people.

این نشان می دهد که او واقعاً با او سازگار نبوده است. با مردم.

We looked at 'outcast', someone who is not accepted by society.

ما به "رانده شده" نگاه کردیم، کسی که مورد قبول جامعه نیست.

For example, the business is treating working mothers like outcasts.

برای مثال، این تجارت با مادران شاغل مانند مطرود رفتار می کند. این

This is Learning English

from the News, our podcast about the news headlines.

پادکست ما درباره عناوین اخبار، یادگیری زبان انگلیسی از اخبار است.

Today, we're talking about the assassination attempt on Donald Trump

امروز، ما در مورد سوءقصد به دونالد ترامپ

and its impact on the US.

و تأثیر آن بر ایالات متحده صحبت می کنیم.

Politicians across the USA have been critical of the attack on Trump.

سیاستمداران در سراسر ایالات متحده از حمله به ترامپ انتقاد کرده اند.

Yes, President Biden has said that US politics must never be a 'killing field'.

بله، پرزیدنت بایدن گفته است که سیاست ایالات متحده هرگز نباید یک "میدان کشتار" باشد.

And there are concerns about how the violence will impact the US elections

و نگرانی‌هایی در مورد اینکه خشونت‌ها چگونه بر انتخابات ایالات متحده

in November, where Biden and Trump are due to compete to be the next president.

در ماه نوامبر تأثیر می‌گذارد، جایی که بایدن و ترامپ برای انتخاب رئیس‌جمهور بعدی رقابت کنند، وجود دارد.

Let's have another headline.

بیایید یک تیتر دیگر داشته باشیم.

This headline is from the Financial Times, based in the UK,

این تیتر از فایننشال تایمز، مستقر در بریتانیا است،

and it is: America is staring into the abyss

و این است: آمریکا به ورطه خیره شده است

Let's hear that again.

بیایید دوباره آن را بشنویم. از فایننشال تایمز

America is staring into the abyss, from the Financial Times.

آمریکا به ورطه خیره شده است .

Now, this is an article about the significance

اکنون، این مقاله ای است در مورد اهمیت

of the assassination attempt in American politics.

سوء قصد در سیاست آمریکا.

Let's start by looking at this word 'abyss'.

بیایید با نگاه کردن به این کلمه "پرتگاه" شروع کنیم.

Neil, what does it mean?

نیل یعنی چی؟

Well, literally, an abyss is a very big, deep black hole.

خوب، به معنای واقعی کلمه، پرتگاه یک سیاهچاله بسیار بزرگ و عمیق است.

But of course, there isn't suddenly a deep hole in the USA.

اما البته، ناگهان یک سوراخ عمیق در ایالات متحده وجود ندارد.

The headline is describing the social and political situation as an abyss.

تیتر، وضعیت اجتماعی و سیاسی را به عنوان یک ورطه توصیف می کند.

Yes, and that's how we often use 'abyss' - metaphorically to describe

بله، و این همان روشی است که ما اغلب از "پرتگاه" استفاده می کنیم - به صورت استعاری برای توصیف

a dangerous and powerful situation.

یک موقعیت خطرناک و قدرتمند.

Now, if you fell into a real abyss, a big hole,

حالا اگر در یک پرتگاه واقعی، یک چاله بزرگ بیفتید،

that would be a very bad situation for you.

وضعیت بسیار بدی برای شما خواهد بود.

You might not be able to get out of it.

شاید نتوانید از آن خارج شوید.

It would be really scary and dangerous.

واقعا ترسناک و خطرناک خواهد بود.

Yeah, exactly.

بله دقیقا.

In the headline, America is staring into the abyss.

در تیتر، آمریکا به ورطه خیره شده است.

That means the country is looking at the dangerous situation.

این بدان معناست که کشور به وضعیت خطرناک نگاه می کند.

'Staring into the abyss' is a common metaphor, isn't it, Neil?

خیره شدن در پرتگاه یک استعاره رایج است ، اینطور نیست، نیل؟

It is. Yes. We also talk about 'being on the edge of an abyss',

این است. آره. ما همچنین در مورد "در لبه پرتگاه بودن" صحبت می کنیم

and we use that to describe

و از آن برای توصیف

a dangerous, overwhelming, frightening situation in front of us.

یک موقعیت خطرناک، طاقت فرسا و ترسناک در مقابل خود استفاده می کنیم.

But it is quite dramatic language, isn't it?

اما این زبان کاملاً نمایشی است، اینطور نیست؟

We often use 'staring into the abyss' in writing and in headlines.

ما اغلب در نوشته‌ها و سرفصل‌ها از «نگاه کردن به ورطه» استفاده می‌کنیم .

We don't often use it in speech.

ما اغلب از آن در گفتار استفاده نمی کنیم.

We've had 'staring into the abyss', facing a large, dangerous situation.

ما "نگاه به پرتگاه" را داشته ایم، با یک موقعیت بزرگ و خطرناک روبرو شده ایم.

So, for example, the company is staring into the abyss of bankruptcy

بنابراین، به عنوان مثال، شرکت

after four years without making a profit.

پس از چهار سال بدون کسب سود، به ورطه ورشکستگی خیره شده است.

This is Learning English from the News from BBC Learning English.

این آموزش زبان انگلیسی از اخبار بی بی سی آموزش زبان انگلیسی است.

We're talking about the assassination attempt

ما در مورد سوءقصد

on former US President, Donald Trump.

به رئیس جمهور سابق آمریکا، دونالد ترامپ صحبت می کنیم.

Since the shooting, Donald Trump has attended the Republican convention.

از زمان تیراندازی، دونالد ترامپ در کنوانسیون جمهوری خواهان شرکت کرده است.

This is where politicians from the Republican Party pick their candidates

اینجاست که سیاستمداران حزب جمهوری خواه نامزدهای خود را

for the election in November.

برای انتخابات نوامبر انتخاب می کنند.

Thousands of supporters gathered in Milwaukee to cheer on Trump,

هزاران نفر از هواداران در میلواکی تجمع کردند تا ترامپ را

who wore a bandage on his ear.

که بانداژی روی گوشش بسته بود تشویق کنند.

At the convention,

در این کنوانسیون،

Trump was confirmed as the Republican candidate for president,

ترامپ به عنوان نامزد جمهوری خواهان برای ریاست جمهوری تایید شد

and he picked JD Vance as his candidate for vice-president.

و وی جی دی ونس را به عنوان نامزد خود برای معاونت رئیس جمهور انتخاب کرد.

Here's a headline about Trump's response to the shooting.

در اینجا یک تیتر در مورد واکنش ترامپ به تیراندازی است.

It's from The Telegraph, based in the UK.

این از تلگراف، مستقر در بریتانیا است.

'Trump 2.0' ditches old rhetoric for new mission to unite America.

"ترامپ 2.0" لفاظی های قدیمی را برای ماموریت جدید برای متحد کردن آمریکا کنار می گذارد.

That headline again: 'Trump 2.0' ditches old rhetoric

آن تیتر دوباره: "ترامپ 2.0" لفاظی های قدیمی را

for new mission to unite America.

برای ماموریت جدید برای متحد کردن آمریکا کنار می گذارد.

Now, this headline gives the opinion that Trump's behaviour may change.

حالا این تیتر این نظر را می دهد که ممکن است رفتار ترامپ تغییر کند.

'Rhetoric' means speech or writing that is designed to change people's minds.

«لفاظی» به معنای گفتار یا نوشتاری است که برای تغییر افکار مردم طراحی شده است.

It's very common during political campaigns

در طول مبارزات سیاسی

where politicians want to convince us to vote for them.

که سیاستمداران می خواهند ما را متقاعد کنند که به آنها رای دهیم، بسیار رایج است.

Now, this headline writer says that Trump has ditched this old way

حالا این تیتر نویس می گوید که ترامپ این شیوه قدیمی

of speaking, and that means he has stopped using it.

صحبت را کنار گذاشته است و این بدان معناست که دیگر از آن استفاده نمی کند.

Yes, but we are interested in the phrase, 'Trump 2.0'.

بله، اما ما به عبارت "ترامپ 2.0" علاقه مندیم.

What does it mean? Are there two Trumps now, Neil?

چه مفهومی داره؟ الان دو تا ترامپ هستن نیل؟

So this could be confusing.

بنابراین این می تواند گیج کننده باشد.

What you heard in the headline was 'two point oh'.

آنچه در تیتر شنیدید «دو نقطه اوه» بود.

Actually it's written as a number two dot zero,

در واقع به عنوان یک عدد دو نقطه صفر نوشته می شود،

but we say 'two point oh', and we often say oh instead of zero,

اما ما می گوییم "دو نقطه اوه"، و اغلب به جای صفر،

for example, in phone numbers.

مثلاً در شماره تلفن، اوه می گوییم.

So, 2.0 comes from technology doesn't it?

بنابراین، 2.0 از فناوری می آید، اینطور نیست؟

So think about gadgets or computer programs -

بنابراین در مورد ابزارها یا برنامه های رایانه ای فکر کنید -

engineers usually describe the second version of a program

مهندسان معمولاً نسخه دوم یک برنامه

or a product as '2.0'.

یا یک محصول را به عنوان '2.0' توصیف می کنند.

Now, here it's an adjective we use to describe someone

حالا، اینجا صفتی است که ما برای توصیف کسی

or something that has changed, usually for the better -

یا چیزی که معمولاً برای بهتر شدن تغییر کرده است استفاده می‌کنیم -

'Trump 2.0'. Yes,

"Trump 2.0". بله،

So it doesn't mean that Trump has literally been reprogrammed,

بنابراین به این معنی نیست که ترامپ به معنای واقعی کلمه دوباره برنامه ریزی شده است،

but the headline is saying that following this assassination attempt,

اما تیتر این است که به دنبال این سوء قصد،

he might be like a new version of himself.

او ممکن است شبیه نسخه جدیدی از خودش باشد.

Now remember that this is the opinion of the article writer.

حال به یاد داشته باشید که این نظر نویسنده مقاله است.

Yes, now we can use '2.0' informally to talk about a dramatic change in someone

بله، اکنون می‌توانیم به‌طور غیررسمی از «2.0» برای صحبت در مورد تغییر چشمگیر در کسی

or something, so we can use it in a more lighthearted way as well.

یا چیزی استفاده کنیم، بنابراین می‌توانیم از آن به روشی ساده‌تر نیز استفاده کنیم.

We've had 2.0 - a new, improved version of something.

ما نسخه 2.0 را داشته ایم - یک نسخه جدید و بهبود یافته از چیزی.

For example,

به عنوان مثال،

Georgie is looking very tired today.

جورجی امروز بسیار خسته به نظر می رسد.

She can go home and have a good night's sleep

او می تواند به خانه برود و یک شب راحت بخوابد

and then come in tomorrow refreshed.

و فردا سرحال بیاید.

It could be 'Georgie 2.0'.

ممکن است "Georgie 2.0" باشد.

That's it for this episode of Learning English from the News.

تمام این قسمت از آموزش زبان انگلیسی از اخبار.

We'll be back next week with another story.

هفته آینده با داستانی دیگر برمی گردیم.

If you want to learn more from the news,

اگر می خواهید از اخبار بیشتر بدانید،

we have lots of programmes to help on our website,

ما برنامه های زیادی برای کمک به وب سایت خود داریم، از

visit BBCLearningEnglish.com.

BBCLearningEnglish.com بازدید کنید.

Don't forget, we're also on social media.

فراموش نکنید، ما همچنین در شبکه های اجتماعی هستیم. به

Look for BBC Learning English.

دنبال یادگیری انگلیسی BBC باشید.

Goodbye for now. Bye.

فعلا خدانگهدار. خدا حافظ.