China Rocket lands in ocean: BBC News Review

Hello, and welcome to News Review from BBC Learning English.

سلام، و به بررسی اخبار از BBC Learning English خوش آمدید.

I'm Neil and joining me is Catherine. Hello, Catherine.

من نیل هستم و کاترین به من می پیوندد. سلام کاترین

Hello, Neil. Hello, everybody. Yes, today's story:

سلام نیل. سلام به همه. بله، داستان امروز

the remains of a Chinese rocket have landed in the Indian Ocean. Now,

: بقایای یک موشک چینی در اقیانوس هند فرود آمده است. حالا،

for a while it wasn't certain where exactly this stuff was going to land.

برای مدتی مشخص نبود که این مواد دقیقاً در کجا فرود می‌آیند.

If you would like to test yourself on any of the vocabulary

اگر می خواهید خود را بر روی هر یک از واژگانی

you hear in our programme today,

که امروز در برنامه ما می شنوید آزمایش کنید

there is a quiz on our website at bbclearningenglish.com.

، یک مسابقه در وب سایت ما به آدرس bbclearningenglish.com وجود دارد.

Now, let's hear some more about that story from this BBC News report:

اکنون، بیایید بیشتر در مورد آن داستان از این گزارش بی بی سی بشنویم:

So, the remains of a Chinese rocket have landed in the Indian Ocean.

بنابراین، بقایای یک موشک چینی در اقیانوس هند فرود آمده است.

Now, there had been some concern from some people about where exactly

اکنون برخی نگرانی‌ها درباره اینکه این موشک دقیقاً در کجا فرود می‌آید از سوی برخی افراد

this rocket was going to land. They were worried about injuries.

وجود داشته است. آنها نگران جراحات بودند.

China insisted that the risk was very low and, as it happens,

چین اصرار داشت که خطر بسیار کم است و همانطور که اتفاق می افتد،

nobody as far as we know was injured after all.

تا آنجا که ما می دانیم هیچ کس آسیبی ندیده است .

Catherine, you've been looking at this story across the world's media.

کاترین، شما این داستان را در سراسر رسانه های جهان نگاه کرده اید.

You've picked out three words and expressions, which people will find

شما سه کلمه و عبارت را انتخاب کرده اید که برای مردم

useful for understanding the story. What are they?

برای درک داستان مفید خواهد بود. آنها چه هستند؟

We have: 'debris', 'heats up' and 'gamble'.

ما داریم: «آوار»، «گرم شدن» و «قمار».

'Debris', 'heats up' and 'gamble'.

"آوار"، "گرم می شود" و "قمار".

Let's start then with your first headline.

بیایید با اولین تیتر شما شروع کنیم.

Yes, we are starting with the South China Morning Post – the headline:

بله، ما با ساوت چاینا مورنینگ پست شروع می کنیم - تیتر:

'Debris' – broken pieces of something larger.

"آوارها" - قطعات شکسته شده چیزی بزرگتر.

Yes. Now, interesting pronunciation for this one.

آره. حالا تلفظ جالب این یکی.

The word is spelt: D-E-B-R-I-S.

کلمه املا شده است: D-E-B-R-I-S.

Now Neil, you're a British-English speaker, are you not?

حالا نیل، شما انگلیسی-انگلیسی زبان هستید، نه؟

I am. So, how do you pronounce this word?

من هستم. بنابراین، چگونه این کلمه را تلفظ می کنید؟

Well, I say – I think I say:'debris'.

خوب، من می گویم - فکر می کنم می گویم: "آوار".

'Debris'. 'Debris', OK.

"آوار". "آوار"، خوب.

You will also hear British-English speakers saying 'debris'.

همچنین سخنرانان بریتانیایی-انگلیسی را خواهید شنید که می گویند "آوار".

So, you can say 'debris' or 'debris',

بنابراین، می‌توانید بگویید «آوار» یا «آوار»،

but if you are a speaker of American English, you will say, Neil?

اما اگر به انگلیسی آمریکایی صحبت کنید، خواهید گفت، نیل؟

'Debris'.

"آوار".

'Debris' – notice the stress shifts. In British English,

"آوار" - به تغییرات استرس توجه کنید. در انگلیسی بریتانیایی،

it's on that 'deh-' or 'dey-' – the first part of the word.

روی آن "deh-" یا "dey-" - قسمت اول کلمه است.

In American English, it's the second part of the word: 'debris'.

در انگلیسی آمریکایی، این قسمت دوم کلمه است: "آوار".

But the 's' is always silent.

اما "s" همیشه ساکت است.

Yeah, OK. So, a bit of a complicated word here,

آره، باشه بنابراین، در اینجا یک کلمه پیچیده است، که

pronounced in several different ways, but the most obvious thing

به روش های مختلف تلفظ می شود، اما واضح ترین چیز این

is that we don't pronounce the 's' at the end. Why not?

است که ما "s" را در پایان تلفظ نمی کنیم. چرا که نه؟

Because it's a French word originally, as it goes.

زیرا در اصل یک کلمه فرانسوی است.

And in French words often the 's' isn't pronounced,

و در کلمات فرانسوی اغلب 's' تلفظ نمی شود،

but we have our British version of this word: 'debris' or 'debris'.

اما ما نسخه انگلیسی خود را از این کلمه داریم: 'debris' یا 'debris'.

Yeah. Interesting – this word is neither

آره جالب است - این کلمه نه

too formal or too informal; it's suitable for any use.

خیلی رسمی است و نه خیلی غیر رسمی. برای هر کاربری مناسب است

Yeah. You can use it anywhere, in any situation to describe,

آره شما می توانید آن را در هر مکان و در هر موقعیتی برای توصیف

basically, broken pieces of something that are often left scattered around

، اساساً قطعات شکسته چیزی که اغلب پس از تصادف یا نوعی رویداد خشونت آمیز در اطراف پراکنده می شوند، استفاده کنید

after an accident or some kind of violent event. So, after a storm when

. بنابراین، پس از طوفان، زمانی

the weather's really bad: there's lots of wind, there's lots of rain.

که هوا واقعاً بد است: باد زیادی می‌وزد، باران زیادی می‌بارد.

You go outside – you will see your rubbish everywhere,

بیرون بروید - زباله های خود را همه جا می بینید

bits of trees, broken branches, kind of – bins have gone over.

، تکه های درخت، شاخه های شکسته، یک جورهایی - سطل ها رفته اند.

Lots of rubbish in the street after a storm. That rubbish is 'debris'.

زباله های زیادی در خیابان بعد از طوفان. این زباله ها "آوار" هستند.

Yeah. And we can also use it in a slightly humorous way

آره و همچنین می‌توانیم آن را به شیوه‌ای کمی طنزآمیز

to describe, basically, a really messy place.

برای توصیف، اساساً، یک مکان واقعا کثیف استفاده کنیم.

Yeah, you can talk about the 'debris' that's left after a party.

بله، شما می توانید در مورد "آوار" که پس از یک مهمانی باقی می ماند صحبت کنید.

So, it's not always natural disasters;

بنابراین، همیشه بلایای طبیعی نیست.

it can be created – you know, just mess that's created.

می توان آن را ایجاد کرد - می دانید، فقط آشفتگی ایجاد شده است.

And in this rocket case, they're talking about 'debris',

و در این مورد موشک، آنها در مورد "آوار" صحبت می کنند،

meaning pieces of the broken rocket scattered around.

به معنای قطعات موشک شکسته پراکنده در اطراف.

OK. Let's get a summary:

خوب. بیایید خلاصه کنیم:

If you're interested in stories about space, we have one about

اگر به داستان‌هایی درباره فضا علاقه‌مند هستید، ما

a rocket that went into space and came back, made by SpaceX.

موشکی داریم که به فضا رفت و برگشت، ساخته SpaceX.

Where can our viewers find the story?

بینندگان ما از کجا می توانند داستان را پیدا کنند؟

You can read about the...

شما می توانید در مورد ...

you can watch the recycled rocket story by clicking the link.

می توانید داستان موشک بازیافتی را با کلیک بر روی لینک مشاهده کنید.

OK. Let's have your next headline, please.

خوب. بیایید تیتر بعدی شما را داشته باشیم ، لطفا.

Yes. We are now in the US and our headline, from CNN, is:

آره. ما اکنون در ایالات متحده هستیم و تیتر ما از CNN این است:

'Heats up' – becomes more extreme.

"گرم می شود" - شدیدتر می شود.

Yes. Two words now. First word: 'heats' – H-E-A-T-S.

آره. الان دو کلمه کلمه اول: "گرم می کند" - H-E-A-T-S.

The second word: 'up' – U-P. So, the verb 'to heat up' is a phrasal verb.

کلمه دوم: "بالا" - U-P. بنابراین، فعل "گرم کردن" یک فعل عبارتی است.

Now Catherine, I know what 'to heat up' means:

حالا کاترین، می‌دانم «گرم کردن» یعنی چه:

that's what I do with my leftovers.

این کاری است که من با باقی مانده‌هایم انجام می‌دهم.

I get them out of the fridge and I put them in a little bowl and I

آنها را از یخچال بیرون می آورم و در یک کاسه کوچک می

put them in the microwave and I 'heat them up'. Is that the same?

گذارم و در مایکروفر می گذارم و "گرم می کنم". آیا همین طور است؟

To make food hot, yeah. No, it's not quite the same.

برای گرم کردن غذا، بله. نه، کاملاً یکسان نیست.

But when you 'heat food up', you make it hot: you take it from a

اما وقتی غذا را گرم می‌کنید، آن را داغ می‌کنید: آن را از

cold state to a hot state. Now, if we think about this more metaphorically,

حالت سرد به حالت گرم تبدیل می‌کنید. حال، اگر به این موضوع به صورت استعاری بیشتر فکر کنیم،

we often use the idea of 'getting hot' or 'heating up' to describe

اغلب از ایده « گرم شدن» یا «گرم شدن» برای توصیف

a situation which is getting more serious, more pressured,

وضعیتی استفاده می‌کنیم که جدی‌تر، تحت

more anxious, more important, more tense, often more angry.

فشارتر، مضطرب‌تر، مهم‌تر، پرتنش‌تر، اغلب عصبانی‌تر می‌شود. .

So, the space race is 'heating up': it means it's getting more intense.

بنابراین، مسابقه فضایی در حال "گرم شدن" است: به این معنی است که شدت بیشتری پیدا می کند.

It's getting more serious. There's more pressure.

داره جدی تر میشه فشار بیشتری وجود دارد

So, we could use words like 'intensify' or 'agitate'.

بنابراین، می‌توانیم از کلماتی مانند «تشدید» یا «تحریک» استفاده کنیم.

Yeah, good. Good synonyms. Good synonyms.

آره خوبه. مترادف های خوب مترادف های خوب

So, if you think about yourself at work, you know: you've got an

بنابراین، اگر در محل کار به فکر خود باشید، می‌دانید:

important meeting, there's a job to be done, the deadline's coming,

جلسه مهمی دارید، کاری باید انجام شود، ضرب‌الاجل آن نزدیک است،

more and more people are asking you questions about it.

افراد بیشتری از شما درباره آن سؤال می‌پرسند.

You know that if this job isn't done properly,

می دانید که اگر این کار به درستی انجام نشود،

there's going to be some problems, so you can say that

مشکلاتی به وجود می آید، بنابراین می توانید بگویید

'the situation is heating up' or you can say that 'the heat is on'.

"وضعیت در حال گرم شدن است" یا می توانید بگویید "گرما روشن است".

Yeah, definitely. 'The heat is on'. And we use, as you said, 'heat'

آره حتما "گرما روشن است". و همانطور که شما گفتید از "گرما"

metaphorically to describe, sort of, uncomfortable situations.

به صورت استعاری برای توصیف موقعیت های ناراحت کننده استفاده می کنیم.

If you can imagine something being too hot, you don't feel good.

اگر بتوانید چیزی را خیلی داغ تصور کنید، احساس خوبی ندارید.

Yes, exactly. 'Too hot to handle' – we talk about that when there's

بله دقیقا. «برای رسیدگی خیلی داغ است» - زمانی

a situation that is really serious and you don't want to get involved,

که موقعیتی واقعاً جدی است و شما نمی‌خواهید درگیر شوید، در مورد آن صحبت می‌کنیم،

or if you are involved there's going to be trouble.

یا اگر درگیر هستید ، مشکلی پیش می‌آید.

OK. Let's get a summary:

خوب. بیایید خلاصه ای را به دست آوریم:

If you would like to watch another story about a situation

اگر مایلید داستان دیگری در مورد وضعیتی

where things really 'heated up',

که در آن اوضاع واقعاً "گرم شده" تماشا کنید،

we have the perfect one for you about the Royal Family.

ما بهترین داستان را برای شما در مورد خانواده سلطنتی داریم.

Yes, we do, so just click the link to find out more.

بله، ما این کار را انجام می دهیم، بنابراین برای کسب اطلاعات بیشتر فقط روی پیوند کلیک کنید.

Now, time for your next headline please, Catherine.

حالا، وقت تیتر بعدی شماست ، کاترین.

Yes, we are in the UK now with the Telegraph:

بله، ما اکنون با تلگراف در بریتانیا هستیم :

'Gamble' – a plan that has both a risk of failure

«قمار» - طرحی که هم خطر شکست دارد

and the chance of success.

و هم شانس موفقیت.

Yes. G-A-M-B-L-E.

آره. ج-ا-م-ب-ل-ه.

Now, it's a noun in our headline, but it can also be a verb.

در حال حاضر، این یک اسم در عنوان ما است ، اما می تواند یک فعل نیز باشد.

That's right, yes.

درست است، بله.

And people probably know the verb 'to gamble' connected to betting. So...

و مردم احتمالاً فعل "قمار کردن" را که به شرط بندی مرتبط است می دانند. پس...

Yes, yes. ...you know: casino,

بله، بله. ... می دانید: کازینو،

horse racing, that kind of thing.

مسابقه اسب دوانی، از این جور چیزها.

Yes. Where you put some...

آره. جایی که مقداری قرار می دهید

you place some money on the result of something – a race or a game

... مقداری پول روی نتیجه چیزی می گذارید - مسابقه یا

of cards – and if you guess or predict the result correctly,

بازی با ورق - و اگر نتیجه را به درستی حدس بزنید یا پیش بینی کنید

you get more money back. If you got it wrong, you lose your money.

، پول بیشتری پس خواهید گرفت. اگر اشتباه کردید، پول خود را از دست می دهید.

Now, the idea of gambling is about risk, isn't it?

در حال حاضر، ایده قمار در مورد ریسک است، اینطور نیست؟

You take a risk: you might have a good outcome, you might have a bad

شما ریسک می کنید: ممکن است نتیجه خوبی داشته باشید، ممکن است نتیجه بدی داشته باشید

outcome, but essentially you don't know for sure what's going to happen.

، اما اساساً مطمئن نیستید که قرار است چه اتفاقی بیفتد.

And that's the sense that's being used here, isn't it? It's not

و این همان معنایی است که در اینجا استفاده می شود، اینطور نیست؟ این

about putting money on something in the hope of winning more money.

نیست که روی چیزی پول بگذارید به این امید که پول بیشتری به دست آورید.

No, it's about – here they're referring to the idea that it

نه، این در مورد - در اینجا آنها به این ایده اشاره می کنند

wasn't certain where this rocket 'debris' was going to land,

که مشخص نیست این "آوار" موشک قرار است کجا فرود بیاید،

and the 'gamble' was: will it land in the ocean?

و "قمار" این بود: آیا در اقیانوس فرود خواهد آمد ؟

Or will it land in a populated area and cause some damage?

یا اینکه در یک منطقه پرجمعیت فرود می آید و خسارت وارد می کند؟

Now, China said that this wasn't a big risk, but some other people said:

حالا، چین گفت که این یک ریسک بزرگ نیست، اما برخی دیگر گفتند:

'Well, actually there was a big risk here.

«خب، در واقع یک ریسک بزرگ در اینجا وجود داشت.

There could have been a lot of damage.'

ممکن بود خسارات زیادی وارد شود.

And that's why they're saying: 'China won the gamble.'

و به همین دلیل است که می گویند: "چین برنده قمار شد."

Because there was no damage eventually.

زیرا در نهایت هیچ آسیبی وارد نشد.

Yeah. We use set expressions of this as well:

آره ما از عبارات مجموعه ای نیز استفاده می کنیم :

'take a gamble' and 'a bit of a gamble'.

«قمار کن» و «قمار کمی».

Yes, absolutely, and it's where you do something

بله، کاملاً، و این جایی است که شما کاری را انجام می‌دهید

not really knowing whether the outcome will be good or bad.

که واقعاً نمی‌دانید نتیجه خوب یا بد خواهد بود.

Yeah. Now, a person who 'gambles' is a 'gambler',

آره اکنون، فردی که «قمار می‌کند» یک «قمارباز» است،

but that doesn't mean that this is a person in a casino or in

اما این بدان معنا نیست که این شخصی در یک کازینو یا در

a bookmakers, putting bets on horses.

یک کتاب‌فروشی است که روی اسب شرط می‌بندد.

It can describe a type of personality that enjoys risk.

می تواند نوع شخصیتی را توصیف کند که از ریسک لذت می برد.

Yes, it can. Obviously, I mean, if you are a 'gambler',

بله میشه. بدیهی است که منظورم این است که اگر شما یک «قمارباز»

you can say: 'I'm a gambler. I like going to casinos.'

هستید، می توانید بگویید: «من یک قمارباز هستم. من دوست دارم به کازینو بروم.

But you can also just use it about your attitude to life.

اما شما همچنین می توانید از آن در مورد نگرش خود به زندگی نیز استفاده کنید.

You know, if you think, 'Well, I'm gonna do this thing at work.

می دانید، اگر فکر می کنید، "خب، من این کار را در محل کار انجام خواهم داد."

If it goes... if it goes badly, there'll be trouble,

اگر برود... اگر بد پیش برود ، دردسر خواهد داشت،

but if it goes well, everybody'll say I'm fantastic.'

اما اگر خوب پیش رفت، همه می گویند من فوق العاده هستم.

Then your personality type is: you like a 'gamble', you're a 'gambler'.

سپس تیپ شخصیتی شما این است: شما یک "قمار" را دوست دارید، شما یک "قمارباز" هستید.

OK. Well, let's get a summary:

خوب. خوب، بیایید خلاصه ای را به دست آوریم:

Time now for a recap of our vocabulary please, Catherine.

اکنون وقت آن است که واژگان خود را خلاصه کنیم، کاترین.

Yes, we had: 'debris' – broken pieces of something larger.

بله، ما داشتیم: "آوار" - قطعات شکسته چیزی بزرگتر.

'Heats up' – becomes more extreme.

"گرم می شود" - شدیدتر می شود.

And 'gamble' – a plan that has both a risk of failure and chance of success.

و «قمار» - طرحی که هم خطر شکست دارد و هم شانس موفقیت.

If you'd like to test yourself on the vocabulary, there's a quiz on our

اگر می‌خواهید خود را روی واژگان آزمایش کنید ، یک مسابقه در

website at bbclearningenglish.com and we are all over social media.

وب‌سایت ما به نشانی bbclearningenglish.com وجود دارد و ما در سراسر رسانه‌های اجتماعی حضور داریم.

Join us next week and stay safe. Goodbye.

هفته آینده به ما بپیوندید و ایمن بمانید. خداحافظ.

Bye!

خدا حافظ!