What's getting women into politics? 6 Minute English

Sam: Hello. This is 6 Minute English,

سام: سلام. این 6 دقیقه انگلیسی است،

I'm Sam.

من سم هستم.

Georgina: And I'm Georgina.

جورجینا: و من جورجینا هستم.

Sam: How do you do feel

سام:

about politics, Georgina?

در مورد سیاست چه احساسی داری، جورجینا؟

Georgina: Well, there's a lot around

جورجینا: خوب، در حال حاضر چیزهای زیادی در اطراف

at the moment!

Sam: Yes, indeed!

وجود دارد!

سام: بله، واقعا!

Georgina: One thing I would like

جورجینا: یکی از چیزهایی که من دوست دارم

to see in politics, particularly

در سیاست، به ویژه

British politics, is more women

سیاست بریتانیا ببینم، حضور بیشتر زنان

in parliament. About 34% of our MPs are

در پارلمان است. حدود 34 درصد از نمایندگان ما

women, which is the highest it's

زن هستند که بالاترین رقمی است که

ever been, but it's still not close to 50%.

تاکنون داشته ایم، اما هنوز به 50 درصد نزدیک نشده است.

Sam: In order to be elected though,

سام: برای انتخاب شدن

you first have to 'stand', don't you?

، ابتدا باید «ایستاد»، اینطور نیست؟

Georgina: Yes, we use the verb

جورجینا: بله،

stand when you are a candidate

زمانی که شما کاندیدایی هستید از فعل stand استفاده می کنیم که

someone can vote for.

کسی می تواند به او رای دهد.

Sam: Women in politics is our topic today.

سام: زنان در سیاست موضوع امروز ماست.

Before we get into it,

قبل از اینکه به آن بپردازیم،

today's question. Which country

سؤال امروز.

has the highest percentage of women

کدام کشور بیشترین درصد زنان را

in its parliament? Is it:

در پارلمان خود دارد؟ آیا آن:

A: Rwanda, B: Sweden or C: New Zealand?

الف: رواندا، ب: سوئد یا ج: نیوزلند؟

What do you think, Georgina?

نظرت چیه جورجینا؟

Georgina: I'm not sure. I know

جورجینا: مطمئن نیستم. من می دانم که

New Zealand was one of the first

نیوزیلند یکی از اولین

countries to allow women to vote and

کشورهایی بود که به زنان اجازه رای داد و

they currently have a female

آنها در حال حاضر یک

prime minister - but I think it's

نخست وزیر زن دارند - اما من فکر می کنم که در

actually an African

واقع یک

country. So I'm going to say Rwanda.

کشور آفریقایی است. بنابراین من می خواهم بگویم رواندا.

Sam: OK. We'll see if you're correct

سام: باشه. ما در پایان برنامه خواهیم دید که آیا شما درست می گویید

at the end of the programme.

.

There are a number of projects in the UK

در حال حاضر پروژه‌هایی در بریتانیا

at the moment trying to get more women

وجود دارد که تلاش می‌کنند تا زنان بیشتری را

interested in standing for

به حضور در پارلمان علاقه‌مند کنند

parliament. One of these is the campaign

. یکی از اینها کمپین

'sign-up-to-stand' from an organisation

"ثبت نام برای ایستادن" از سوی سازمانی

called 50:50 Parliament.

به نام پارلمان 50:50 است.

Lucrece Grehoua is someone

لوکریس گرهوا

who has taken up that challenge and

کسی است که این چالش را پذیرفته

is hoping to stand in upcoming

و امیدوار است در

elections. She was a guest on

انتخابات آینده شرکت کند. او مهمان

the BBC Radio programme Woman's

برنامه ساعت زن رادیو بی بی سی بود

Hour. She wasn't always

. اگرچه او همیشه

interested in politics, though.

به سیاست علاقه مند نبود.

How does she describe it?

او چگونه آن را توصیف می کند؟

Lucrece Grehoua: I didn't really see myself

لوکریس گرهوا: من واقعاً خودم را

in the Houses of Parliament.

در مجلس ندیدم.

When we see it

وقتی ما

on TV it looks extremely boring, politics

آن را در تلویزیون می بینیم بسیار خسته کننده به نظر می رسد، سیاست

looks boring, especially

خسته کننده به نظر می رسد، به خصوص

as a young person and so

در جوانی و بنابراین

when I saw that 50:50 Parliament

وقتی دیدم که در ساعت 50:50

were including women and

مجلس شامل زنان و

including young women,

شامل زنان جوان،

including a diverse range

از جمله طیف متنوعی

of young women, I thought

از زنان جوان است، فکر

'wow, this is really for me and it

کردم وای. ، این واقعا برای من است و

can be for me'. So I decided

می تواند برای من باشد. بنابراین تصمیم

to #signuptostand. Ever since I've just

گرفتم #ثبت نام کنم. از زمانی که من فقط

been excited at the prospect

از احتمال

of me standing for parliament.

حضورم در مجلس هیجان زده بودم.

Sam: So what was her original feeling

سام: پس احساس اولیه او

about politics?

درباره سیاست چه بود؟

Georgina: Boring! She thought it was

جورجینا: خسته کننده! او فکر می کرد

boring, particularly as a young person.

کسل کننده است، به خصوص در جوانی.

In fact she couldn't see herself

در واقع او نمی توانست خود را

as a politician. She couldn't imagine

به عنوان یک سیاستمدار ببیند. او نمی توانست

herself doing it.

خود را در حال انجام این کار تصور کند.

Sam: She says that she is now excited

سام: او می‌گوید که اکنون

at the prospect of standing.

از احتمال ایستادن هیجان‌زده است.

What does she mean by that?

منظور او از آن چیست؟

Georgina: The 'prospect of' something

جورجینا: "چشم انداز"

is the possibility of something.

چیزی، امکان وجود چیزی است.

So before, she thought it was boring,

بنابراین قبلاً فکر می کرد کسل کننده است،

now she's excited at the possibility that

اکنون او از این احتمال که

she could be a member of parliament.

می تواند یک نماینده مجلس شود هیجان زده است.

Sam: So, what was it that made

سام: خب، چه چیزی باعث شد که

her change her mind and think

او نظرش را تغییر دهد و فکر کند

that politics wasn't so

که بالاخره سیاست خیلی

boring after all?

خسته کننده نیست؟

Here's Lucrece Grehoua again.

اینجا دوباره لوکریس گرهوا است.

Lucrece Grehoua: I think everybody

لوکریس گرهوا: من فکر می‌کنم که همه

has a politician within them because

در درون خود یک سیاستمدار دارند، زیرا

we all get anger about something

همه ما در مورد چیزی عصبانی می‌شویم،

but unfortunately when we see it, it's all

اما متأسفانه وقتی آن را می‌بینیم، همه اینها

jargon, it's not very... words that we can

اصطلاحات تخصصی است، کلماتی نیستند که بتوانیم آن را

understand. Even just as a working class

درک کنیم. حتی به عنوان یک فرد طبقه کارگر

person who hasn't, you know,

که، می دانید

been to a private school

، به یک مدرسه خصوصی نرفته است

and who's come from

a disadvantaged background and so

و از

یک پیشینه محروم آمده است، و بنابراین

I realised politics is for absolutely

من متوجه شدم که سیاست برای

everybody, it's just the way that you speak

همه افراد است، دقیقاً روشی است که شما

about it has to be tailored to everyone.

در مورد آن صحبت می کنید باید طراحی شود. به همه.

Sam: One of the things she didn't like

سام: یکی از چیزهایی که او در

about politics was the jargon.

مورد سیاست دوست نداشت، اصطلاحات واژگان بود.

Georgina: Well, no one likes jargon,

جورجینا: خوب، هیچ کس از اصطلاحات تخصصی خوشش نمی‌آید،

do they? 'Jargon' is the very specific

نه؟ "Jargon" زبان و واژگان بسیار خاص

language and vocabulary

relating to a particular profession.

مربوط به یک حرفه خاص است.

Inside the profession people know

در داخل این حرفه مردم می دانند

what it means,

که چه معنایی دارد،

but from outside it can seem very

اما از بیرون می تواند بسیار

complicated and confusing.

پیچیده و گیج کننده به نظر برسد.

Sam: Lucrece said she came from

سام: لوکریس گفت که او از

a disadvantaged background.

یک پس زمینه محروم است.

This means that when she was growing

این بدان معناست که وقتی او بزرگ می

up her family didn't have very much

شد خانواده اش پول زیادی نداشتند

money and that made life

و این امر زندگی

and study very difficult.

و تحصیل را بسیار سخت می کرد.

Georgina: But even though, or maybe

جورجینا: اما با وجود اینکه، یا شاید

because, she came from

به این دلیل، که او از

a disadvantaged background she

یک پس زمینه محروم آمده

has become interested in politics

است، به سیاست علاقه مند شده است

and thinks that it can be

و فکر می کند که این می تواند

something for everyone, but

چیزی برای همه باشد، اما

rather than use jargon you have to tailor

به جای استفاده از اصطلاحات خاص، باید

the way you speak for everyone. To 'tailor'

روشی را که برای همه صحبت می کنید، تنظیم کنید. "خیاط"

something is to make it fit - in

چیزی به معنای مناسب کردن آن است

the same way that a tailor

- همانطور که یک

makes clothes fit, you can

خیاط لباس را مناسب می کند، می توانید

tailor your language to make it easy

زبان خود را طوری تنظیم کنید

for everyone to understand.

که درک آن برای همه آسان باشد.

And one way to do that is to

و یکی از راه های انجام این کار این است

cut out the jargon!

که اصطلاحات را حذف کنید!

Sam: That's just about all we have time

سام: این تقریباً تمام وقت ما

for today. But before we review

برای امروز است. اما قبل از اینکه

the vocabulary,

واژگان را مرور کنیم،

it's time to get the answer to today's

وقت آن است که پاسخ سوال مسابقه امروز را دریافت کنیم

quiz question. Which country

.

has the highest percentage

کدام کشور بیشترین

of women in its parliament? Is it:

درصد زنان را در پارلمان خود دارد؟ آیا آن:

A: Rwanda, B: Sweden or

الف: رواندا، ب: سوئد یا

C: New Zealand - Georgina,

ج: نیوزلند - جورجینا،

what did you say?

چه گفتی؟

Georgina: I made an educated

جورجینا: من یک حدس تحصیلی

guess of Rwanda.

از رواندا کردم.

Sam: An educated guess and

سام: یک حدس تحصیل کرده و

a correct guess. Well done.

یک حدس درست. آفرین.

And well done to everyone else

و خوشا به حال هر کس دیگری

who got that right too! According to

که این کار را درست انجام داده است! بر اساس

2019 figures, Rwanda's parliament

آمار سال 2019، پارلمان رواندا

has over 60%

بیش از 60 درصد

women MPs. Go Rwanda!

نمایندگان زن دارد. برو رواندا!

OK, let's remind ourselves

خوب، بیایید واژگان امروزی را به خود یادآوری

of today's vocabulary.

کنیم.

Georgina: Of course. To 'stand' is

جورجینا: البته. "ایستادن

the verb we use when someone is a

" فعلی است که وقتی کسی

candidate in an election

نامزد انتخابات است استفاده می کنیم

- when someone stands for election

- وقتی کسی برای انتخابات شرکت

you can vote for them.

می کند، می توانید به او رای دهید.

Sam: If you can see yourself as

سام: اگر بتوانید خود را

something, it means that you

چیزی ببینید، به این معنی است که می

can imagine yourself doing

توانید خود را در حال انجام آن کار تصور کنید

that thing.

.

Georgina: The prospect of something,

جورجینا: چشم انداز چیزی

is the possibility of something,

، امکان چیزی است،

so for example,

به عنوان مثال،

the prospect of becoming an MP is

چشم انداز نماینده شدن در مجلس

something that excites Lucrece.

چیزی است که لوکریس را هیجان زده می کند.

Sam: Something that we all hate,

سام: چیزی که همه

except when we use it ourselves,

ما از آن متنفریم، به جز زمانی که خودمان از آن استفاده می کنیم

is jargon. Words and

، اصطلاحات تخصصی است. لغات و

language that are very specific to a

زبانی که برای یک شغل خاص بسیار خاص است

particular job and which are

و درک آنها

difficult for people outside

برای افراد خارج از

that profession to understand.

آن حرفه دشوار است.

Georgina: People who grow up without

جورجینا: افرادی که بدون

enough money and without

پول کافی و بدون

access to education

دسترسی به آموزش بزرگ

can be said to come from

می شوند، می توان گفت که از

a disadvantaged background.

یک پس زمینه محروم هستند.

Sam: And finally, to tailor something is

سام: و در نهایت، خیاط کردن چیزی

to change it to make it suitable

به معنای تغییر آن است تا

for a particular purpose.

برای یک هدف خاص مناسب شود.

Georgina: So for example, if you want

جورجینا: بنابراین، برای مثال، اگر می‌خواهید

to make politics accessible for

سیاست را برای

more people, you have

افراد بیشتری در دسترس قرار دهید، باید

to tailor your language and

زبان خود را بسازید و

cut out the jargon.

اصطلاحات را حذف کنید.

Sam: Indeed! Well, it's time for us

سام: واقعا! خوب، وقت آن است که

to go now, but do join us again soon.

ما برویم، اما به زودی دوباره به ما بپیوندید.

Bye for now.

فعلا خداحافظ.

Georgina: Bye!

جورجینا: خداحافظ!