What does 'bite the bullet' mean? Listen to The English We Speak

Hello! This is The English We Speak,

سلام! این The English We Speak است،

I'm Feifei...

...and I'm Rob.

من فیفی هستم...

...و من راب هستم.

We may sound a little different. That's

ممکن است کمی متفاوت به نظر برسیم. این به این

because we are not able to record

دلیل است که ما نمی

in our normal studios

توانیم در استودیوهای معمولی خود

during the coronavirus outbreak.

در طول شیوع ویروس کرونا ضبط کنیم.

This programme comes with

این برنامه با

a safety warning! It involves bullets

یک هشدار ایمنی همراه است! این شامل گلوله است

- well, not real ones. That would be

- خوب، گلوله واقعی نیست. این خطرناک خواهد بود

dangerous. Toy bullets ... just

. گلوله های اسباب بازی ... فقط

to illustrate the point.

برای نشان دادن موضوع.

Bullets! What English expression

گلوله ها! کدام عبارت انگلیسی

mentions bullets?!

گلوله را ذکر می کند؟!

I will explain - and, Rob, you can help.

من توضیح خواهم داد - و راب، شما می توانید کمک کنید.

Here is a toy bullet...

اینم یه گلوله اسباب بازی

Where did you get that from?!

... از کجا آوردی؟!

Don't ask. Now, Rob, would you put it

نپرس. حالا، راب، لطفا آن را

between your teeth please?

بین دندان هایت بگذاری؟

What? Are you crazy?!

چی؟ دیوانه ای؟!

Please, Rob. It would really

لطفا راب این واقعا

help our audience.

به مخاطب ما کمک خواهد کرد.

OK, Feifei! Here goes... Right, I am

باشه فیفی! اینجا می رود... درست است،

biting the bullet.

گلوله را گاز می گیرم.

So, Rob, you are being brave and

بنابراین، راب، شما شجاع هستید و

forcing yourself to do something

خود را مجبور به انجام کاری

unpleasant, but necessary.

ناخوشایند، اما ضروری می کنید.

I didn't force myself, you told me to do it!

من خودم را مجبور نکردم، تو گفتی این کار را بکنم!

Sorry, Rob, I can't understand you - but

متأسفم، راب، من نمی توانم شما را درک کنم - اما

when someone 'bites the bullet',

وقتی کسی "گلوله را گاز می گیرد"

they are forced

مجبور

to do, or accept that they have to do

می شود انجام دهد یا می پذیرد که باید

something difficult or unpleasant.

کاری دشوار یا ناخوشایند انجام دهد.

Let's hear some examples

بیایید چند نمونه

of other people who have

از افراد دیگری را بشنویم که باید

to bite the bullet...

گلوله را گاز بگیرند...

I have a pile of work to finish, so I'm going

من یک انبوه کار دارم که باید تمام کنم، بنابراین

to have to work all night - I guess I'll have

باید تمام شب را کار کنم - حدس می‌زنم باید

to bite the bullet.

گلوله را گاز بگیرم.

If I'm going get fit, I'll have to bite the

اگر قرار است به تناسب اندام برسم، باید گلوله را گاز بگیرم

bullet and start going to the gym. Urghh!

و شروع به رفتن به باشگاه کنم. اوخ!

If you want to start dating Jitka you're

اگر می خواهید با جیتکا آشنا شوید،

going to have to bite the bullet

باید گلوله را گاز بگیرید

and ask her out!

و از او بخواهید که بیرون بیاید!

This is The English We Speak from BBC

این The English We Speak از BBC

Learning English, and we're

Learning English است و ما در

talking about the expression

مورد عبارت

'to bite the bullet'. It describes having

"گش زدن گلوله" صحبت می کنیم. این توصیف می کند که

to do something unpleasant

باید کاری ناخوشایند

or difficult, but

یا دشوار، اما

necessary.

ضروری انجام دهید.

So, can I stop biting a bullet now, please?

بنابراین، می توانم همین الان گاز زدن گلوله را متوقف کنم، لطفا؟

Not yet, Rob. What you are

هنوز نه، راب. کاری که شما

doing is 'necessary'.

انجام می دهید «ضروری» است.

Yes, but it's not easy speaking with

بله، اما صحبت کردن با

a bullet in your mouth.

یک گلوله در دهان آسان نیست.

Exactly! Peace and quiet. But careful, Rob.

دقیقا! آرامش و سکوت. اما مراقب باش راب

Don't swallow it - otherwise things could

آن را قورت ندهید - در غیر این صورت همه چیز می

get very unpleasant.

تواند بسیار ناخوشایند شود.

Thanks for the advice, Feifei... ooops.

با تشکر از راهنمایی، فیفی... اوه.

Bye, Rob.

خداحافظ راب

Bye.

خدا حافظ.