The Race: Start the clock. Learn to use the present simple and present continuous - Episode 2

PHIL Hello again. It's Phil here. You may know

PHIL دوباره سلام. اینجا فیل است. ممکن است بدانید

that I've been set a challenge to sail around the world in 80 days - it's an impossible challenge

که برای من یک چالش در نظر گرفته شده است که طی 80 روز به دور دنیا سفر کنم - این یک چالش غیرممکن است به

especially as I have never sailed a yacht before. But I said 'yes' - so here it goes...

خصوص که من قبلاً هرگز با قایق تفریحی قایقرانی نکرده ام . اما من گفتم "بله" - پس اینجا تمام می شود ...

TOM So, here we at Saint Catherine's Dock and

تام پس، اینجا ما در اسکله سنت کاترین هستیم و

look - here's my yacht - The Mermaid - I know she's a bit scruffy but I'm sure she'll get

نگاه می کنیم - این قایق تفریحی من است - پری دریایی - می دانم که او کمی ژولیده است، اما مطمئن هستم که او

you round the world...

شما را دور می کند. دنیا...

PHIL Hmm, on my own! That's the bit that worries me. It's a very small boat.

فیل هوم، به تنهایی! این همان چیزی است که من را نگران می کند. این یک قایق بسیار کوچک است.

TOM It's a yacht - not a boat - look: it's got

تام این یک قایق بادبانی است - نه یک قایق - نگاه کنید

a sail! Anyway, you'll be fine. Just call me on the satellite phone if you have any problems.

: بادبان دارد! به هر حال خوب میشی اگر مشکلی داشتید فقط با تلفن ماهواره با من تماس بگیرید.

PP (Calling from afar) Hello, hi. Phil. Phil! It's me.

PP (از دور تماس می گیرد) سلام، سلام. فیل. فیل! منم.

PHIL Pete, what are you doing here?

فیل پیت، اینجا چه کار می کنی؟

PHIL Pete is my office assistant: He makes the

فیل پیت دستیار دفتر من است:

tea, he does the photocopying, he sometimes gives me ideas for my books. He's a great

او چای درست می کند، فتوکپی می کند، او گاهی اوقات برای کتاب هایم به من ایده می دهد. او یک پسر عالی است

guy - so I'm really pleased to see him now...

- بنابراین من واقعاً از دیدن او خوشحالم ... پی پی

PP Tom posted a message on Facebook that you're going on a trip round the world, or something.

تام در فیس بوک پیامی ارسال کرد که شما به یک سفر دور دنیا می روید یا چیزی شبیه به این.

I couldn't believe my eyes - so I had to come here and see for myself. Look, I've brought

من نمی توانستم به چشمانم باور کنم - بنابراین مجبور شدم به اینجا بیایم و خودم ببینم. ببینید، من برای

you some books to read... and a map - you'll find that useful.

شما چند کتاب آورده ام که بخوانید... و یک نقشه - برایتان مفید خواهد بود.

PHIL I will... but what I really need is a travelling

PHIL من می خواهم ... اما چیزی که من واقعاً نیاز دارم یک

companion... someone who can help me on my journey... someone like you?! How about it?

همسفر است ... کسی که بتواند در سفر به من کمک کند ... یکی مثل شما؟! این چطور؟

PP No. Absolutely not. I can't. I've got to...

PP نه. مطلقاً خیر. من نمی توانم. من باید...

errr... feed the cat.

اشتباه کنم... به گربه غذا بدهم.

TOM I'll feed your cat. Go on. Can't you see he needs your help!

تام من به گربه ات غذا می دهم. ادامه دادن. نمی بینی که او به کمک شما نیاز دارد!

PP I get sea-sick...

PP من مریض دریا شدم...

PHIL Rubbish! I remember when you went sailing

PHIL آشغال! یادم می آید زمانی که با پدرت به قایقرانی می

with your Dad - you were always fine.

رفتی - همیشه خوب بودی.

PP That was different. We were sailing on a lake.

PP این متفاوت بود. داشتیم روی دریاچه ای قایقرانی می کردیم.

PHIL Well, you know about sails and rope and anchors - you'd be great. Besides, if you come with

PHIL خوب، شما در مورد بادبان ها، طناب و لنگرها می دانید - عالی خواهید بود. علاوه بر این، اگر با من بیایید،

me you can have a share of the money.

می توانید سهمی از پول داشته باشید.

TOM If you get home in 80 days!

تام اگر 80 روز دیگر به خانه برسی!

PHIL I'm pleased to report that Pete is joining me. I'm so pleased I have someone to 'show

PHIL من خوشحالم که گزارش دهم پیت به من می پیوندد. من خیلی خوشحالم که کسی را

me the ropes', as it were - in other words, show me what to do. He's a good friend, a

دارم که «طناب ها را به من نشان دهد»، به عبارت دیگر، به من نشان دهد که چه کار کنم. او یک دوست خوب، یک

loyal assistant and he goes everywhere with me so I'm giving him the nickname 'Passepartout',

دستیار وفادار است و همه جا با من می‌رود، بنابراین من به او لقب "Passepartout" را می‌دهم،

just like in the original book, Around the World in Eighty Days - I hope he likes it!

درست مانند کتاب اصلی، دور دنیا در هشتاد روز - امیدوارم که او دوست داشته باشد!

PHIL We've set sail. Our adventure has begun. Let

PHIL ما به راه انداختیم. ماجراجویی ما شروع شده است.

me describe the yacht to you. It is 12 metres long. It has a huge mast, with the mainsail

بگذارید قایق را برای شما تعریف کنم. 12 متر طول دارد. دکل بزرگی دارد که بادبان اصلی

attached. There is an engine as well just in case there's no wind. The wooden deck has

آن متصل است. یک موتور نیز وجود دارد فقط در صورتی که باد نباشد. عرشه چوبی دارای

seating at the stern - that's the back. There are some steps down to the galley - that's

صندلی در قسمت عقب است - این پشت است. چند پله به سمت آشپزخانه وجود دارد -

the kitchen - and there are two berths or beds for us to sleep in. I can't believe we're

این آشپزخانه است - و دو اسکله یا تخت برای خواب وجود دارد. نمی توانم باور کنم که

going to live in this tiny space for 80 days!

قرار است 80 روز در این فضای کوچک زندگی کنیم!

PP Phil, we've got the wind in our sails, we're making good progress. I can't even see land

پی پی فیل، ما باد در بادبان خود داریم، پیشرفت خوبی داریم. من حتی دیگر نمی توانم زمین را ببینم

any more.

.

PHIL Yes. Thanks to you, it's plain sailing! So, what does this rope do?

فیل بله. با تشکر از شما، دریانوردی ساده است! بنابراین، این طناب چه کار می کند؟

PP It moves the jib - the sail at the front.

PP بازوی را حرکت می دهد - بادبان در جلو.

PHIL And this one?

PHIL و این یکی؟

PP That moves the boom from side to side. No,

PP که بوم را از این طرف به سمت دیگر حرکت می دهد. نه

no. But don't pull it until...

نه. اما آن را نکشید تا...

PHIL Ouch! That hurt.

PHIL اوه! که صدمه دیده.

Day 5 and I'm learning how to sail but my best skills are in the galley, making tea.

روز 5 و من یاد می‌گیرم که چگونه قایقرانی کنم، اما بهترین مهارت‌های من در کشتی، درست کردن چای است.

The weather is good but we seem to have a problem with the yacht...

هوا خوب است، اما به نظر می رسد که ما با قایق تفریحی مشکل داریم...

PHIL Passepartout, is it me or is it getting a

PHIL Passepartout، آیا این من هستم یا در حال

bit wet down in the galley?

خیس شدن در گالی؟

PP Let me have a look. Oh dear! There's water all over the floor. I think the boat is leaking.

PP اجازه بدهید نگاهی بیندازم. اوه عزیزم! تمام زمین آب است فکر کنم قایق نشتی داره

PHIL What? What are we going to do?

فیل چی؟ چه کاری میخواهیم انجام دهیم؟

PP Drown!

PP Drown!

PHIL What? Really? I'm going to get on the radio

فیل چی؟ واقعا؟ میرم تو رادیو

and call for help... Mayday! Mayday! Oh no. The radio isn't working. We're in big trouble!

و کمک میخوام... میدی! اردیبهشت! وای نه. رادیو کار نمی کند ما در دردسر بزرگی هستیم!

PP Be quiet. Calm down Phil. The radio isn't

PP ساکت باش آروم باش فیل رادیو روشن نیست

turned on - and we don't need to abandon ship just yet. I need to know where this water

- و ما هنوز نیازی به رها کردن کشتی نداریم. من باید بدانم این

is coming from. It's only a slow leak but I think we need to fix it quickly. We need

آب از کجا می آید. این فقط یک نشت کند است، اما فکر می کنم باید سریع آن را برطرف کنیم. ما باید

to head for dry land.

به سمت خشکی برویم.

PHIL According to the map the nearest land is some islands at 16 degrees north, 24 degrees west.

PHIL طبق نقشه نزدیکترین زمین جزایری در 16 درجه شمالی و 24 درجه غربی است.

Do you know where that is? Let's hope we get there before we sink.

میدونی اونجا کجاست؟ امیدواریم قبل از غرق شدن به آنجا برسیم.