How your eyes predict your personality - 6 Minute English

Neil: Hello and welcome to 6 Minute English. I'm Neil.

نیل: سلام و به 6 دقیقه انگلیسی خوش آمدید. من نیل هستم.

Rob: And I'm Rob.

راب: و من راب هستم.

Neil: Now, Rob, would you say that you are an introvert

نیل: حالا، راب، آیا می خواهی بگوییم که درون

or an extrovert?

گرا هستی یا برون گرا؟

Rob: What a good question!

راب: چه سوال خوبی!

Well, extroverts are confident in their personality.

خوب، برونگراها به شخصیت خود اطمینان دارند.

They're outgoing and comfortable in social situations.

آنها در موقعیت های اجتماعی برون گرا و راحت هستند.

So I would have to say that, if anything, I’m the opposite.

بنابراین باید بگویم که اگر چیزی باشد، من برعکس هستم.

I’m more of an introvert. I’m really quite shy.

من بیشتر یک درونگرا هستم من واقعاً خجالتی هستم

I feel uncomfortable in social situations.

در موقعیت های اجتماعی احساس ناراحتی می کنم.

For example, if I go to a party

به عنوان مثال، اگر من به مهمانی

where I don’t know anyone,

بروم که در آن کسی را نمی شناسم،

I usually feel very embarrassed

معمولاً احساس خجالت

and I find it impossible to start conversations

می کنم و شروع گفتگو با غریبه ها را غیرممکن می دانم

with strangers.

.

Neil: But you do all of this on the radio and videos

نیل: اما شما همه این کارها را در رادیو و ویدیوها

for Learning English, don’t you?

برای یادگیری زبان انگلیسی انجام می دهید، اینطور نیست؟

Some would say

برخی می گویند

you have to be an extrovert to do what we do.

برای انجام کاری که ما انجام می دهیم باید برون گرا باشید.

Rob: Ah! Well, maybe I’m pretending to be an extrovert

راب: آه! خب، شاید من وانمود می کنم که یک برون گرا هستم

to hide the fact that I’m an introvert.

تا این واقعیت را پنهان کنم که یک درون گرا هستم.

It’s quite a common thing, you know.

این یک چیز کاملاً رایج است، می دانید.

Neil: Well, it might not be so easy to hide in the

نیل: خب، ممکن است در آینده پنهان کردن آن چندان آسان نباشد

future because researchers have developed

زیرا محققان

a computer program that can tell your personality

یک برنامه کامپیوتری ساخته اند که می تواند با ردیابی حرکات چشم شما، شخصیت شما را

from looking at where you look,

از نگاه کردن به جایی که به آن نگاه می کنید، تشخیص

by tracking your eye movements.

دهد.

Rob: Wow! That sounds pretty hi-tech, and scary.

راب: عجب! این بسیار پیشرفته و ترسناک به نظر می رسد.

Neil: Well, we’ll learn more shortly, but first

نیل: خوب، به زودی بیشتر یاد خواهیم گرفت، اما ابتدا

a question on the topic of clever computers.

یک سؤال در مورد رایانه های هوشمند.

The letters 'AI' stand for Artificial Intelligence

حروف "AI" مخفف هوش مصنوعی است،

but what are the letters 'AI'? Are they

اما حروف "AI" چیست؟ آیا آنها

A) an abbreviation

A) مخفف

B) an acronym, or

B) مخفف هستند، یا

C) an initialism?

C) اولیه هستند؟

Rob: OK, I thought that was going to be easy, but

راب: خوب، فکر می‌کردم که این کار آسان است، اما

I think it’s an abbreviation, isn’t it?

فکر می‌کنم مخفف است، اینطور نیست؟

Neil: Well, you’ll have to wait to the end of

نیل: خوب، باید تا پایان برنامه صبر کنید

the programme to find out!

تا متوجه شوید!

Sabrina Hoppe is a researcher

سابرینا هوپ محقق

at the University of Stuttgart.

دانشگاه اشتوتگارت است.

She was interviewed on the BBC Radio programme

او در برنامه رادیویی بی بی سی

All In The Mind.

All In The Mind مصاحبه کرد.

She spoke about an experiment in which they tracked

او در مورد آزمایشی صحبت کرد که در آن

the eye movements of people in real situations.

حرکات چشم افراد را در موقعیت های واقعی ردیابی کردند.

This is what she said about the research.

این چیزی است که او در مورد تحقیق گفت.

Was she confident

آیا او مطمئن بود که

the experiment would work in the real world?

این آزمایش در دنیای واقعی کار خواهد کرد؟

Sabrina Hoppe:The main finding in our study is that it is

سابرینا هوپ: یافته اصلی در مطالعه ما این است که

possible at all to just look at eye movements

اصلاً می توان فقط به حرکات چشم نگاه کرد

and then predict something about their personality.

و سپس چیزی در مورد شخصیت آنها پیش بینی کرد.

And before our study it was not clear at all if

و قبل از مطالعه ما اصلاً مشخص نبود که آیا

this would be possible from eye movements

این کار از طریق حرکات چشم

in such an unconstrained real world setting.

در چنین محیط واقعی بدون محدودیت امکان پذیر است یا خیر.

Neil: So, was she confident this would work?

نیل: پس، مطمئن بود که این کار می کند؟

Rob: No, not really.

راب: نه، نه واقعا.

She said that before the study it wasn’t clear if it would

او گفت که قبل از مطالعه مشخص نبود که آیا این

be possible in an unconstrained real-world setting.

امکان در یک محیط واقعی بدون محدودیت وجود دارد یا خیر.

'Unconstrained' here means that there wasn’t strict

در اینجا "محدودیت" به این معنی است که

control over the conditions of the experiment.

کنترل دقیقی بر شرایط آزمایش وجود نداشت.

It took place in the ‘real-world’ – so not in a laboratory.

در «دنیای واقعی» اتفاق افتاد – پس نه در آزمایشگاه.

Neil: The result of the experiment

نیل: نتیجه آزمایش

- or the 'finding', as she called it -

- یا به قول خودش "یافته" -

was that by following eye movements,

این بود که با دنبال کردن حرکات چشم،

a computer programme was able to work out the

یک برنامه کامپیوتری توانست

personality of the subjects.

شخصیت افراد مورد مطالعه را مشخص کند.

Let’s listen again.

دوباره گوش کنیم

Sabrina Hoppe: The main finding in our study is that it is

سابرینا هوپ: یافته اصلی در مطالعه ما این است که

possible at all to just look at eye movements

اصلاً می توان فقط به حرکات چشم نگاه کرد

and then predict something about their personality.

و سپس چیزی در مورد شخصیت آنها پیش بینی کرد.

And before our study, it was not clear at all

و قبل از مطالعه ما، اصلاً مشخص نبود که

if this would be possible from eye movements

آیا این کار از طریق حرکات چشم

in such an unconstrained real world setting.

در چنین محیط واقعی بدون محدودیت امکان پذیر است یا خیر.

Rob: So how does the software work, for example,

راب: خب نرم افزار چگونه کار می کند، مثلاً

what are the differences in the eye movements

حرکات چشم

of extroverts compared to introverts?

افراد برون گرا چه تفاوت هایی با افراد درون گرا دارد؟

Sabrina Hoppe: We still don't really know in detail

سابرینا هوپ: ما هنوز واقعاً نمی دانیم

what makes the difference.

که چه چیزی باعث تفاوت می شود.

We can only tell that there are differences

ما فقط می توانیم بگوییم که تفاوت هایی وجود دارد

and that we know computer programs that can pick up

و ما برنامه های رایانه ای را می شناسیم که می توانند

those differences.

این تفاوت ها را تشخیص دهند.

Maybe extrovert people look up a lot because

شاید افراد برون گرا به این دلیل

they want to look at people's faces,

که می خواهند به چهره افراد نگاه کنند، زیاد به بالا نگاه می کنند،

whereas some super introvert

در حالی که اگر می خواهید مثال های افراطی بزنید، ممکن است برخی افراد فوق العاده درون گرا

person maybe just stares at their own shoes,

فقط به کفش های خود خیره شوند

if you want to take the extreme examples.

.

So, probably it somehow changes gaze.

بنابراین، احتمالاً به نوعی نگاه را تغییر می دهد.

But we only know that this information is

اما ما فقط می دانیم که این اطلاعات

there and somehow our program figured out

وجود دارد و به نوعی برنامه ما

how to extract it.

نحوه استخراج آن را کشف کرده است.

Neil: So how does it work?

نیل: پس چگونه کار می کند؟

Rob: Well, that’s the strange thing.

راب: خب، این چیز عجیبی است.

She said that she didn’t really know,

او گفت که واقعاً نمی داند،

at least not in detail.

حداقل نه با جزئیات.

She did say that our personality

او گفت که شخصیت ما

somehow changes gaze.

به نوعی نگاه را تغییر می دهد.

'Gaze' is another word for looking at something.

"نگاه" کلمه دیگری برای نگاه کردن به چیزی است.

So maybe we gaze in different ways

بنابراین ممکن است

depending on our personality.

بسته به شخصیت خود به روش های مختلفی نگاه کنیم. برونگراها

Extroverts may look up more

ممکن است بیشتر به بالا نگاه کنند

and introverts, like me, may look down more.

و درونگراها مانند من ممکن است بیشتر به پایین نگاه کنند.

Neil: Yes, it was interesting that she said that she

نیل: بله، جالب بود که او گفت که

didn’t know how it did it,

نمی داند چگونه این کار را انجام می دهد،

but the program somehow managed to figure it out.

اما برنامه به نوعی توانست آن را بفهمد.

The phrasal verb 'to figure something out'

فعل عبارتی «فکر کردن چیزی»

means 'to understand or realise something'.

به معنای «فهمیدن یا فهمیدن چیزی» است.

Time to review today’s vocabulary, but first,

وقت آن است که فرهنگ لغات امروز را مرور کنیم، اما ابتدا،

let’s have the answer to the quiz question.

بیایید پاسخ سوال مسابقه را داشته باشیم.

I asked what are the letters 'AI'? Are they

پرسیدم حروف AI چیست؟ آیا آنها

A) an abbreviation

الف) مخفف

B) an acronym

ب) مخفف

C) an initialism

ج) اولیه هستند

Rob, what did you say?

راب، چه گفتید؟

Rob: I said A) an abbreviation.

راب: گفتم الف) مخفف.

Neil: Well sorry, no, AI is C), so to speak.

نیل: خب متاسفم، نه، هوش مصنوعی C است).

It's an initialism.

این یک ابتکار است.

It’s the first letters of the words 'artificial intelligence',

این حروف اول کلمات "هوش مصنوعی" است،

but it’s not pronounced like a new word,

اما مانند یک کلمه جدید تلفظ نمی شود،

just the initial letters.

فقط حروف اولیه است.

Right, time now to review today’s vocabulary.

درست، اکنون وقت آن است که واژگان امروز را مرور کنیم.

Rob: Yes. We had the word 'extrovert'. This describes

راب: بله. ما کلمه "برونگرا" را داشتیم. این

someone who has a very outgoing personality.

کسی را توصیف می کند که شخصیتی بسیار برونگرا دارد.

An extrovert is confident and socially comfortable.

یک فرد برون گرا اعتماد به نفس دارد و از نظر اجتماعی راحت است.

Neil: By contrast, an introvert is someone who is

نیل: در مقابل، درونگرا کسی است که

shy and not comfortable in social situations

در موقعیت های اجتماعی خجالتی است و راحت

and doesn’t like being the centre of attention.

نیست و دوست ندارد در مرکز توجه باشد.

Rob: Our report today talked about the findings

راب: گزارش امروز ما در مورد یافته

of some new research.

های برخی از تحقیقات جدید صحبت می کند.

A 'finding' is something that has been learnt, discovered

«یافته» چیزی است که آموخته، کشف

or indeed, found out.

یا در واقع کشف شده است.

It is the conclusion that is reached.

نتیجه ای است که به دست می آید.

Neil: Then we had 'unconstrained' to describe the

نیل: سپس ما برای توصیف

experiment which was not carried out

آزمایشی که

in a controlled environment.

در یک محیط کنترل شده انجام نشده بود، «محدودیتی نداشتیم».

So 'unconstrained' means

بنابراین "غیر محدود" به معنای

'not limited or restricted'.

"محدود یا محدود نشده" است.

Rob: Our next word was 'gaze'. This is a word that

راب: کلمه بعدی ما "نگاه" بود. این کلمه ای است که

means 'our way of looking at something'.

به معنای "نگاه ما به چیزی" است.

Neil: Yes, the findings of the research suggest

نیل: بله، یافته های تحقیق نشان می دهد

that our personality can affect our gaze.

که شخصیت ما می تواند بر نگاه ما تأثیر بگذارد.

Rob: And this was something the computer was able

راب: و این چیزی بود که کامپیوتر قادر

to figure out.

به کشف آن بود.

To 'figure out' means 'to study something

"پیدا کردن" به معنای "مطالعه چیزی

and reach an answer to a particular

و رسیدن به پاسخ به یک

question or problem'.

سوال یا مشکل خاص" است.

Neil: Right! Well, you know what I’ve just figured out?

نیل: درسته! خوب، می دانید چه چیزی را کشف کردم؟

Rob: Do tell!

راب: بگو!

Neil: It’s time to bring this edition of 6 Minute English

نیل: وقت آن است که این نسخه 6 دقیقه ای انگلیسی را

to an end. We hope you can join us again,

به پایان برسانیم. امیدواریم بتوانید دوباره به ما بپیوندید،

but until then we are bbclearningenglish.com

اما تا آن زمان ما bbclearningenglish.com هستیم

and you can find us on social media, online

و می توانید ما را در رسانه های اجتماعی، آنلاین

and on our app. Bye for now.

و در برنامه ما پیدا کنید. فعلا خداحافظ.

Rob: Bye-bye!

راب: خداحافظ!