Lego gives up on recycled bricks: BBC News Review

Lego gives up its plan to replace the plastic in its famous bricks.

لگو از طرح خود برای جایگزینی پلاستیک در آجرهای معروف خود منصرف شد.

This is News Review from BBC Learning English.

این بررسی خبری از آموزش انگلیسی BBC است.

I'm Neil. And I'm Beth. Make sure you watch

من نیل هستم. و من بث هستم.

to the end to learn vocabulary to talk about today's story.

برای یادگیری واژگان برای صحبت در مورد داستان امروز حتما تا آخر تماشا کنید.

And don't forget to subscribe to our channel, like this video

و فراموش نکنید که در کانال ما مشترک شوید، این ویدیو را لایک کنید

and try the quiz on our website.

و امتحان را در وب سایت ما امتحان کنید.

Now, the story.

حالا داستان

Lego have stopped a plan to make

لگو طرحی را برای سازگاری با محیط زیست

their toy bricks more environmentally friendly.

آجرهای اسباب بازی خود متوقف کرده است .

The Danish company say it's because

این شرکت دانمارکی می گوید به این دلیل است که

changing to recycled plastic doesn't actually reduce carbon emissions.

تغییر به پلاستیک بازیافتی باعث کاهش انتشار کربن نمی شود. در حال حاضر

Around 80% of Lego bricks are currently made

حدود 80 درصد از آجرهای لگو

from an oil-based plastic.

از پلاستیک روغنی ساخته شده اند.

The toymaker says it's 'fully committed' to making its bricks

این سازنده اسباب‌بازی می‌گوید که «کاملاً متعهد است» تا سال 2032 آجرهای خود را

from sustainable materials by 2032.

از مواد پایدار بسازد

You've been looking at the headlines,

Beth. What's the vocabulary?

. واژگان چیست؟ ما

We have shelves, axes and backtracks.

قفسه، تبر و عقب داریم.

This is News Review from BBC Learning English.

این بررسی خبری از آموزش انگلیسی BBC است.

Let's have a look at our first headline.

بیایید نگاهی به تیتر اول خود بیندازیم.

This is from Circular Online. Lego group shelves plans to make bricks

این از دایره آنلاین است. قفسه های گروه لگو قصد دارند

from recycled PET.

از PET بازیافتی آجر بسازند.

OK. So, we are looking at the verb 'shelves'. Now,

خوب. بنابراین، ما به فعل 'shelves' نگاه می کنیم. اکنون،

a shelf, as a noun, is actually behind us here.

یک قفسه، به عنوان یک اسم، در واقع پشت سر ما اینجاست.

You can see shelves. But is there a connection between the shelves

می توانید قفسه ها را ببینید. اما آیا ارتباطی بین قفسه های

in this headline and those things?

این تیتر و آن چیزها وجود دارد؟

There is. So, literally, when you shelve

وجود دارد. بنابراین، به معنای واقعی کلمه، وقتی چیزی را در قفسه می گذارید

something, as a verb, you put it on a shelf.

، به عنوان یک فعل، آن را در یک قفسه قرار می دهید.

Normally, because you don't need it at that point.

به طور معمول، زیرا در آن نقطه به آن نیاز ندارید.

But shelve here in the headline is metaphorical

اما قفسه اینجا در عنوان استعاری است

and it just means leave it for now and it is normally used in this way.

و فقط به این معنی است که آن را فعلا رها کنید و معمولاً به این شکل استفاده می شود.

OK. So the headline is saying

خوب. بنابراین تیتر این است

that Lego are leaving their plans to make recycled bricks.

که لگو برنامه های خود را برای ساخت آجرهای بازیافتی ترک می کند.

They'll stop working on it for now. They'll shelve it.

آنها فعلاً کار روی آن را متوقف خواهند کرد. آنها آن را در قفسه می گذارند.

Exactly. And we very often see the word shelve used with plans,

دقیقا. و ما اغلب می بینیم که از کلمه قفسه در نقشه ها استفاده می شود،

like we did in the headline, but it's used with other words as well,

مانند آنچه در سرفصل انجام دادیم، اما با کلمات دیگری

like 'project' or 'idea'.

مانند "پروژه" یا "ایده" نیز استفاده می شود.

So, for example, Neil, a company might shelve an expensive project

بنابراین، به عنوان مثال، نیل، یک شرکت ممکن است یک پروژه گران قیمت را

because they are running out of money. Yes.

به دلیل کمبود پول متوقف کند. آره.

And we often hear it used in a business or work-related context.

و اغلب می شنویم که از آن در یک زمینه تجاری یا کاری استفاده می شود.

I probably wouldn't say I'm shelving

احتمالاً نمی گویم که

my plans to go on holiday.

برنامه هایم را برای رفتن به تعطیلات کنار می گذارم.

It just sounds a bit too formal.

فقط کمی خیلی رسمی به نظر می رسد.

OK. Let's look at that again.

خوب. بیایید دوباره به آن نگاه کنیم.

Let's look at our next headline.

بیایید به تیتر بعدی خود نگاه کنیم .

This is from BBC News. Lego axes plan to make bricks from recycled bottles.

این از اخبار بی بی سی است. تبرهای لگو قصد دارند از بطری های بازیافتی آجر بسازند.

So, Lego axes

بنابراین، لگو

its recycled brick plans. The word

نقشه‌های آجری بازیافتی خود را کنار می‌زند. کلمه ای که

we are looking at is 'axes'. Now

ما به آن نگاه می کنیم "تبر" است. حالا

Beth, I have an axe.

بث، من یک تبر دارم.

It's this thing that I use for chopping down trees.

این چیزی است که من برای قطع کردن درختان استفاده می کنم.

Is there a connection between that axe and the 'axes' in the headline?  

آیا ارتباطی بین آن تبر و «تبرها» در تیتر وجود دارد؟

There is. So the axe, the physical tool that you used is a noun. Here

وجود دارد. بنابراین تبر، ابزار فیزیکی که استفاده کردید یک اسم است. در اینجا

in the headline 'axes' is a verb. Now, thinking about your tree, Neil,

در تیتر "محور" یک فعل است. حالا که به درختت فکر می‌کنی، نیل،

it was standing until you axed it. Then it was

ایستاده بود تا اینکه تیشه زدی . بعد

on the ground. Here in the headline,

روی زمین بود. اینجا در تیتر،

it's an environmentally-friendly plan but it has been axed,

این یک طرح دوستدار محیط زیست است، اما از بین رفته است،

so the plan is gone.

بنابراین این طرح از بین رفته است.

Yes. So chopping down the tree was a literal action, but stopping this

آره. بنابراین قطع کردن درخت یک اقدام واقعی بود، اما توقف این

bricks plan is metaphorical.

طرح آجری استعاری است.

There was no axe,

هیچ تبر و

no physical axe, involved. Now

تبر فیزیکی در کار نبود. حالا

how else can we use this verb 'axe'?

چگونه می توانیم از این فعل "تبر" استفاده کنیم؟

Axe is commonly used when jobs or services are reduced. So

تبر معمولاً زمانی استفاده می شود که مشاغل یا خدمات کاهش می یابد. بنابراین

a company might axe jobs to save money or your favourite

ممکن است یک شرکت برای صرفه‌جویی در هزینه‌ها از مشاغل خود دست بکشد یا اگر برنامه تلویزیونی مورد علاقه شما دیگر محبوب نباشد،

TV show might be cancelled

ممکن است لغو شود

if it's not popular any more.

.

So, we'd better carry on doing a good job

بنابراین، بهتر است به انجام کار خوب

on news review or they might axe the programme.

در بررسی اخبار ادامه دهیم وگرنه ممکن است برنامه را از بین ببرند.

Let's look at that again.

بیایید دوباره به آن نگاه کنیم.

Let's have a look at our next headline.

بیایید نگاهی به تیتر بعدی خود بیندازیم.

This is from Gizmodo.

این از Gizmodo است.

Lego backtracks on plan to use recycled plastic for bricks.

لگو از طرح استفاده از پلاستیک بازیافتی برای آجر عقب نشینی می کند.

So the language we're looking at from this headline is backtracks.

بنابراین زبانی که ما از این تیتر به آن نگاه می کنیم، پسرفت است.

It contains the word 'tracks'.

این شامل کلمه "تراک" است.

Trains run along tracks and they move forward.

قطارها در امتداد ریل حرکت می کنند و به جلو حرکت می کنند.

They make progress.

پیشرفت می کنند.

If a plan is on track,

اگر طرحی در مسیر درست باشد، به این

it means it's going well.

معنی است که به خوبی پیش می رود.

But how does adding 'back' to 'track' change its meaning?

اما چگونه افزودن «بازگشت» به «پیش» معنای آن را تغییر می‌دهد؟

Well, it means the opposite.

خب معنیش برعکسه

So 'backtrack' is about going back metaphorically.

بنابراین «پس‌ترک» در مورد بازگشت به عقب استعاری است.

Not progressing and not moving forwards. Now,

پیشرفت نکردن و جلو نرفتن. اکنون،

Lego have stopped their plan

لگو برنامه خود را متوقف کرده است،

so they're not moving forward with it. They're backtracking.

بنابراین آنها با آن پیش نمی روند . دارند عقب نشینی می کنند.

Yeah. So maybe you say you're going to do something,

آره بنابراین شاید شما بگویید که قرار است کاری را انجام دهید،

and then actually you don't. You backtrack.

اما در واقع انجام نمی دهید. شما عقب نشینی می کنید.

You go back on what you said. That's true

شما به آنچه گفتید برگردید. این درست است

and it reminds me,

و به من یادآوری می کند،

Neil. A few weeks ago

نیل. چند هفته پیش در News Review

you looked very smart in News Review.

بسیار باهوش به نظر می رسید .

You wore a tie and you said, 'I'm going to look smarter from now on'.

کراوات زدی و گفتی " از این به بعد باهوش تر به نظر می رسم".

Ah, well, I haven't, have I?

آه، خوب، نداشتم، نه؟

So I have backtracked. Sorry!

بنابراین من عقب نشینی کرده ام. متاسف!

Let's look at that again.

بیایید دوباره به آن نگاه کنیم.

We've had: shelves - stops, for now,

ما داشتیم: قفسه‌ها - توقف‌ها، در حال حاضر،

axes - stops completely, and backtracks - stops progressing.

محورها - توقف کامل، و عقب‌نشینی - توقف پیشرفت.

Now, if you enjoyed this episode of News Review

حال، اگر از این قسمت از بررسی اخبار لذت بردید،

You might enjoy this episode

ممکن است از این قسمت که در آن در

where we talked about plastic in your blood.

مورد پلاستیک در خون شما صحبت کردیم لذت ببرید.

Click here to watch.

برای تماشا اینجا را کلیک کنید.

Don't forget to click here to subscribe to our channel so you never miss another video.

فراموش نکنید که برای عضویت در کانال ما اینجا را کلیک کنید تا هرگز ویدیو دیگری را از دست ندهید.

Thanks for joining us. Bye.

از اینکه به ما پیوستید متشکریم. خدا حافظ.